رده:دیوان شمس
ظاهر
صفحهها در ردهٔ «دیوان شمس»
۲۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۱٬۰۱۶ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)د
- دیوان شمس (غزلیات ۱)
- دیوان شمس (غزلیات ۱۰)
- دیوان شمس (غزلیات ۱۱)
- دیوان شمس (غزلیات ۱۲)
- دیوان شمس (غزلیات ۱۳)
- دیوان شمس (غزلیات ۱۴)
- دیوان شمس (غزلیات ۲)
- دیوان شمس (غزلیات ۳)
- دیوان شمس (غزلیات ۴)
- دیوان شمس (غزلیات ۵)
- دیوان شمس (غزلیات ۶)
- دیوان شمس (غزلیات ۷)
- دیوان شمس (غزلیات ۸)
- دیوان شمس (غزلیات ۹)
- دیوان شمس/آب تو ده گسسته را در دو جهان سقا تویی
- دیوان شمس/آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن
- دیوان شمس/آتشی از تو در دهان دارم
- دیوان شمس/آتشی نو در وجود اندرزدیم
- دیوان شمس/آتشینا آب حیوان از کجا آوردهای
- دیوان شمس/آخر از هجران به وصلش دررسیدستی دلا
- دیوان شمس/آخر ای دلبر تو ما را مینجویی اندکی
- دیوان شمس/آخر ای دلبر نه وقت عشرت انگیزی شدست
- دیوان شمس/آخر گل و خار را بدیدی
- دیوان شمس/آدمیی، آدمیی، آدمی
- دیوان شمس/آمد آمد نگار پوشیده
- دیوان شمس/آمد آن خواجه سیماترش
- دیوان شمس/آمد خیال آن رخ چون گلستان تو
- دیوان شمس/آمد ز نای دولت بار دگر نوایی
- دیوان شمس/آمد سرمست سحر دلبرم
- دیوان شمس/آمد مه و لشکر ستاره
- دیوان شمس/آمد یار و بر کفش جام میی چو مشعله
- دیوان شمس/آمدستیم تا چنان گردیم
- دیوان شمس/آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
- دیوان شمس/آمدهای بیگه خامش مشین
- دیوان شمس/آمدهای که راز من بر همگان بیان کنی
- دیوان شمس/آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده
- دیوان شمس/آن چهره و پیشانی شد قبله حیرانی
- دیوان شمس/آن خواجه اگر چه تیزگوش است
- دیوان شمس/آن دلبر عیار جگرخواره ما کو
- دیوان شمس/آن دلبر من آمد بر من
- دیوان شمس/آن دم که دررباید باد از رخ تو پرده
- دیوان شمس/آن ساعد سیمین را در گردن ما افکن
- دیوان شمس/آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
- دیوان شمس/آن شعله نور میخرامد
- دیوان شمس/آن شمع چو شد طرب فزایی
- دیوان شمس/آن عشق جگرخواره کز خون شود او فربه
- دیوان شمس/آن کس که تو را بیند وانگه نظرش بر تن
- دیوان شمس/آن کیست ای خدای کز این دام خامشان
- دیوان شمس/آنچ در سینه نهان میداری
- دیوان شمس/آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی
- دیوان شمس/آواز داد اختر بس روشنست امشب
- دیوان شمس/آوخ آوخ چو من وفاداری
- دیوان شمس/آورد خبر شکرستایی
- دیوان شمس/آورد طبیب جان یک طبله ره آوردی
- دیوان شمس/آه از آن رخسار برق انداز خوش عیارهای
- دیوان شمس/آه از عشق جمال حوریی
- دیوان شمس/آه چه دیوانه شدم در طلب سلسلهای
- دیوان شمس/آه خجسته ساعتی که صنما به من رسی
- دیوان شمس/آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایهای
- دیوان شمس/آه که چه شیرین بتیست در تتق زرکشی
- دیوان شمس/آه که دلم برد غمزههای نگاری
- دیوان شمس/آینه جان شده چهره تابان تو
- دیوان شمس/آینه چینی تو را با زنگی اعشی چه کار
- دیوان شمس/آینهای بزدایم از جهت منظر من
- دیوان شمس/ابناء ربیعنا تعالوا
- دیوان شمس/اتاک الصوم فی حلل السعود
- دیوان شمس/اتیالنیروز مسرورالجنان
- دیوان شمس/اتیناکم اتیناکم فحیونا نحییکم
- دیوان شمس/اخلائی! اخلائی! صفونی عند مولایی
- دیوان شمس/اخی رایت جمالا سبا القلوب سبا
- دیوان شمس/از آتش روی خود اندر دلم آتش زن
- دیوان شمس/از آتش ناپیدا دارم دل بریانی
- دیوان شمس/از اصل چو حورزاد باشیم
- دیوان شمس/از این پستی به سوی آسمان شو
- دیوان شمس/از این درخت بدان شاخ و بر نمیبینی
- دیوان شمس/از بدیها آن چه گویم هست قصدم خویشتن
- دیوان شمس/از بس که مطرب دل از عشق کرد ناله
- دیوان شمس/از بهر مرغ خانه چون خانهای بسازی
- دیوان شمس/از دار ملک لم یزل ای شاه سلطان آمدی
- دیوان شمس/از زنگ لشکر آمد بر قلب لشکرش زن
- دیوان شمس/از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم
- دیوان شمس/از فراق شمس دین افتادهام در تنگنا
- دیوان شمس/از قصه حال ما نپرسی
- دیوان شمس/از ما مرو ای چراغ روشن
- دیوان شمس/از مه من مست دو صد مشتری
- دیوان شمس/اسفا لقلبی یوما هجرالحبیب داری
- دیوان شمس/اشکم دهل شدهست از این جام دم به دم
- دیوان شمس/اضحکنی بنظرة، قلت له فهکذی
- دیوان شمس/اطیب الاسفار عندی انتقالی من مکان
- دیوان شمس/افتادم افتادم در آبی افتادم
- دیوان شمس/افند کلیمیرا از زحمت ما چونی
- دیوان شمس/افندس مسین کاغا یومیندن
- دیوان شمس/اگر آب و گل ما را چو جان و دل پری بودی
- دیوان شمس/اگر الطاف شمس الدین بدیده برفتادستی
- دیوان شمس/اگر امشب بر من باشی و خانه نروی
- دیوان شمس/اگر بیمن خوشی یارا به صد دامم چه میبندی
- دیوان شمس/اگر تو همره بلبل ز بهر گلزاری
- دیوان شمس/اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی
- دیوان شمس/اگر حوا بدانستی ز رنگت
- دیوان شمس/اگر خواهی مرا می در هوا کن
- دیوان شمس/اگر درد مرا درمان فرستی
- دیوان شمس/اگر دمی بگذاری هوا و نااهلی
- دیوان شمس/اگر ز حلقه این عاشقان کران گیری
- دیوان شمس/اگر سرمست اگر مخمور باشم
- دیوان شمس/اگر عالم همه پرخار باشد
- دیوان شمس/اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خواهد
- دیوان شمس/اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری
- دیوان شمس/اگر نه عاشق اویم چه میپویم به کوی او
- دیوان شمس/الا ای جان قدس آخر به سوی من نمیآیی
- دیوان شمس/الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی
- دیوان شمس/الا حریم لیلی، علیکم سلامی
- دیوان شمس/الا فیالغشق تشریفی و عیدی
- دیوان شمس/الا هت حمرا کالعندم
- دیوان شمس/الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق
- دیوان شمس/الا یا مالکا رقالزمان
- دیوان شمس/العشق یقول لی تزین
- دیوان شمس/الیوم من الوصل نسیم و سعود
- دیوان شمس/امروز بت خندان میبخش کند خنده
- دیوان شمس/امروز تو خوشتری و یا من
- دیوان شمس/امروز در این شهر نفیر است و فغانی
- دیوان شمس/امروز سرکشان را عشقت جلوه کردن
- دیوان شمس/امروز مرا چه شد چه دانم
- دیوان شمس/امروز مستان را نگر در مست ما آویخته
- دیوان شمس/امروز نیم ملول شادم
- دیوان شمس/امسی و اصبح بالجوی اتعذب
- دیوان شمس/امشب ای دلدار مهمان توییم
- دیوان شمس/امشب پریان را من تا روز به دلداری
- دیوان شمس/امشب جان را ببر از تن چاکر تمام
- دیوان شمس/انا فتحنا بابکم لا تهجروا اصحابکم
- دیوان شمس/انجیرفروش را چه بهتر
- دیوان شمس/اندر دل ما تویی نگارا
- دیوان شمس/اندر شکست جان شد پیدا لطیف جانی
- دیوان شمس/اندر قمارخانه چون آمدی به بازی
- دیوان شمس/اندرآمد شاه شیرینان ترش
- دیوان شمس/اول
- دیوان شمس/اول نظر ار چه سرسری بود
- دیوان شمس/ای آفتاب سرکشان با کهکشان آمیختی
- دیوان شمس/ای آن که بر اسب بقا از دیر فانی میروی
- دیوان شمس/ای آنک از میانه کران میکنی مکن
- دیوان شمس/ای آنک به دلها ز حسد خار خلیدی
- دیوان شمس/ای آنک تو را ما ز همه کون گزیده
- دیوان شمس/ای آنک تو شاه مطربانی
- دیوان شمس/ای آنک جمله عالم از توست یک نشانی
- دیوان شمس/ای از تو خاکی تن شده تن فکرت و گفتن شده
- دیوان شمس/ای از جمال حسن تو عالم نشانهای
- دیوان شمس/ای باد بیآرام ما با گل بگو پیغام ما
- دیوان شمس/ای بخاری را تو جان پنداشته
- دیوان شمس/ای بداده دیدههای خلق را حیرانیی
- دیوان شمس/ای بر سر بازارت صد خرقه به زناری
- دیوان شمس/ای بر سر بازاری دستار چنان کرده
- دیوان شمس/ای برادر تو چه مرغی خویشتن را بازبین
- دیوان شمس/ای برده اختیارم تو اختیار مایی
- دیوان شمس/ای بس فراز و شیب که کردم طلب گری
- دیوان شمس/ای بود تو از کی نی وی ملک تو تا کی نی
- دیوان شمس/ای به میدانهای وحدت گوی شاهی باخته
- دیوان شمس/ای بهار سبز و تر شاد آمدی
- دیوان شمس/ای بی تو حیاتها فسرده
- دیوان شمس/ای بیتو حرام زندگانی
- دیوان شمس/ای پاک از آب و از گل پایی در این گلم نه
- دیوان شمس/ای پرده در پرده بنگر که چهها کردی
- دیوان شمس/ای پرده در پرده بنگر که چهها کردی ۱
- دیوان شمس/ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو
- دیوان شمس/ای تو آب زندگانی فاسقنا
- دیوان شمس/ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو
- دیوان شمس/ای تو پناه همه روز محن
- دیوان شمس/ای تو ترش کرده رو تا که بترسانیم
- دیوان شمس/ای تو خموش پرسخن چیست خبر بیا بگو
- دیوان شمس/ای تو را گردن زده آن تسخرت بر گرد نان
- دیوان شمس/ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم
- دیوان شمس/ای جان ای جان فی ستر الله
- دیوان شمس/ای جان گذرکرده از این گنبد ناری
- دیوان شمس/ای چرخ عیب جویم وی سقف پرستیزم
- دیوان شمس/ای چشم و چراغ شهریاری
- دیوان شمس/ای حیلههات شیرین تا کی مرا فریبی
- دیوان شمس/ای خجل از تو شکر و آزادی
- دیوان شمس/ای خدایی که مفرح بخش رنجوران تویی
- دیوان شمس/ای خراب اسرارم از اسرار تو اسرار تو
- دیوان شمس/ای خواجه تو چه مرغی نامت چه چرا شایی
- دیوان شمس/ای خواجه سلام علیک از زحمت ما چونی
- دیوان شمس/ای خوشا روز که پیش چو تو سلطان میرم
- دیوان شمس/ای خیره نظر در جو پیش آ و بخور آبی
- دیوان شمس/ای داده جان را لطف تو خوشتر ز مستی حالتی
- دیوان شمس/ای در غم بیهوده رو کم ترکوا برخوان
- دیوان شمس/ای درآورده جهانی را ز پای
- دیوان شمس/ای دریغا در این خانه دمی بگشودی
- دیوان شمس/ای دشمن روزه و نمازم
- دیوان شمس/ای دشمن عقل من وی داروی بیهوشی
- دیوان شمس/ای دشمن عقل و جان شیرین
- دیوان شمس/ای دل به ادب بنشین برخیز ز بدخویی
- دیوان شمس/ای دل تو در این غارت و تاراج چه دیدی
- دیوان شمس/ای دل رفته ز جا بازمیا
- دیوان شمس/ای دل ز شاه حوران یا قبله صبوران
- دیوان شمس/ای دل سرگشته شده در طلب یاوه روی
- دیوان شمس/ای دل نگویی چون شدی ور عشق روزافزون شدی
- دیوان شمس/ای دلارام من و ای دل شکن
- دیوان شمس/ای دلبر بیدلان صوفی
- دیوان شمس/ای دو چشمت جاودان را نکتهها آموخته
- دیوان شمس/ای دوست عتاب را رها کن
- دیوان شمس/ای دهان آلوده جانی از کجا می خوردهای