دیوان شمس/ای تو خموش پرسخن چیست خبر بیا بگو
ظاهر
ای تو خموش پرسخن چیست خبر بیا بگو | سوره هل اتی بخوان نکته لافتی بگو | |||||
خیمه جان بر اوج زن در دل بحر موج زن | مشک وجود بردران ترک دو سه سقا بگو | |||||
چونک ز خود سفر کنی وز دو جهان گذر کنی | کیست کز او حذر کنی هیچ سخن مخا بگو | |||||
از می لعل پرگهر بیخبری و باخبر | در دل ما بزن شرر بر سر ما برآ بگو | |||||
ساقی چرخ در طرب مجلس خاک خشک لب | زین دو بزاده روز و شب چیست سبب مرا بگو | |||||
از دل چرخ در زمین باغ و گل است و یاسمین | باد خزانش در کمین چیست چنین چرا بگو | |||||
بخل و سخا و خیر و شر نیست جدا ز یک دگر | نیست یکی و نیست دو چیست یکی دو تا بگو | |||||
بلبل مست تا به کی ناله کنی ز ماه دی | ذکر جفا بس است هی شکر کن از وفا بگو | |||||
هیچ در این دو مرحله شکر تو نیست بیگله | نقش فنا بشو هله ز آینه صفا بگو | |||||
جزو بهل ز کل بگو خار بهل ز گل بگو | درگذر از صفات او ذات نگر خدا بگو |