دیوان شمس/ای بیتو حرام زندگانی
ظاهر
ای بیتو حرام زندگانی | خود بیتو کدام زندگانی | |||||
بی روی خوش تو زنده بودن | مرگ است به نام زندگانی | |||||
پازهر تویی و زهر دنیا | دانه تو و دام زندگانی | |||||
گوهر تو و این جهان چو حقه | باده تو و جام زندگانی | |||||
بی آب تو گلستان چو شوره | بی جوش تو خام زندگانی | |||||
بی خوبی حسن باقوامت | نگرفته قوام زندگانی | |||||
با جمله مراد و کام بیتو | نایافته کام زندگانی | |||||
تا داد سلامتی ندادی | کی کرد سلام زندگانی | |||||
خامش کردم بکن تو شاهی | پیش تو غلام زندگانی |