دیوان شمس/ای دوست عتاب را رها کن

از ویکی‌نبشته
دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(ای دوست عتاب را رها کن)
  ای دوست عتاب را رها کن تدبیر دوای درد ما کن  
  ای دوست جدا مشو تو از ما ما را ز بلا و غم جدا کن  
  اندیشه چو دزد در دل افتاد مستم کن و دزد را فنا کن  
  شادی ز میان غم برانگیز در عالم بی‌وفا وفا کن