دیوان شمس/اندر دل ما تویی نگارا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) از مولوی (اندر دل ما تویی نگارا) |
' |
اندر دل ما تویی نگارا | غیر تو کلوخ و سنگ خارا | |||
هر عاشق شاهدی گزیدست | ما جز تو ندیدهایم یارا | |||
گر غیر تو ماه باشد ای جان | بر غیر تو نیست رشک ما را | |||
ای خلق حدیث او مگویید | باقی همه شاهدان شما را | |||
بر نقش فنا چه عشق بازد | آن کس که بدید کبریا را | |||
بر غیر خدا حسد نیارد | آن کس که گمان برد خدا را | |||
گر رشک و حسد بری برو بر | کین رشک بدست انبیا را | |||
چون رفت بر آسمان چارم | عیسی چه کند کلیسیا را | |||
بوبکر و عمر به جان گزیدند | عثمان و علی مرتضا را | |||
شمس تبریز جو روان کن | گردان کن سنگ آسیا را |