رده:آثار فروغی بسطامی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
صفحهها در ردهٔ «آثار فروغی بسطامی»
۲۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۵۳۵ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)ف
- فروغی بسطامی (تضمینها)
- فروغی بسطامی (تضمینها)/ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا
- فروغی بسطامی (تضمینها)/ای خامهی مشک افشان چون نامه نگار آیی
- فروغی بسطامی (تضمینها)/این غزل فرمودهی شاه است بشنو
- فروغی بسطامی (تضمینها)/برخیز نگارا که ز فرمودهی خسرو
- فروغی بسطامی (تضمینها)/بشنو ای تازه غزال این غزل تازهی شاه
- فروغی بسطامی (تضمینها)/بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما
- فروغی بسطامی (تضمینها)/پنج بیت از شه والاست در این تازه غزل
- فروغی بسطامی (تضمینها)/تا ز شاه این پنج بیت الحق شنیدم
- فروغی بسطامی (تضمینها)/دوش در میکده با آن صنم قافیهدان
- فروغی بسطامی (تضمینها)/زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
- فروغی بسطامی (تضمینها)/شاه بیت غزل بنده سه بیت از شاه است
- فروغی بسطامی (تضمینها)/شاه جم جاه کلامی که بیان فرماید
- فروغی بسطامی (تضمینها)/مطربی زمزمه سر کرد سحر در گلزار
- فروغی بسطامی (تضمینها)/نشهای داده به من دست از این مطلع شاه
- فروغی بسطامی (تضمینها)/یک دو بیت از شاه میخوانم نگارا گوش کن
- فروغی بسطامی (غزلیات)
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آتشزدگان ستم آب از تو نخواهند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آخر از کعبه مقیم در خمار شدیم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آخر این نالهی سوزنده اثرها دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آزادی اگر خواهی از عقل گریزان باش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آشوب شهر طلعت زیبای او بود
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن را که اول از همه خواندی به سوی خویش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که به دیوانگی در غمش افسانهام
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که در عشق سزاوار سر دار نشد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که لبش مایهی حلاوت قند است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که مرادش تویی از همه جویاتر است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که نهاده در دلم حسرت یک نظاره را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که یک ذره غمت در دل پر غم دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آنان که در محبت او سنگ میخورند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/آهی که رخنه کردم از وی به سنگ خاره
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از آن به خدمت میخوارگان کمر بستم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از بس عرق شرم نشستهست برویم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از بس عرق شمر نشستهست به رویم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از بس که در خیال مکیدم لبان او
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از تو ای ترک ختن لعبت چین خوشتر نیست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از جلوه حسنت که بری از همه عیب است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از دادن جان خدمت جانانه رسیدیم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از دشمنم چه بیم که با دوست هم دمم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/از دل سخت تو کز سنگ سیه سختتر است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اگر گاهی بدان مه پاره یک نظاره میکردم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اگر مردان نمی بردند امتحانش را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اگر ناصح نظر بر منظر جانان من کردی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امروز ندارم غم فردای قیامت
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امشب ای زلف سیه سخت پریشان شدهای
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امشب ز رخش انجمنم خلد برین است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امشب ز روی مهر مهی در سرای ماست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/امشب نگه افتاد بر آن غیرت ماهم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اندوه تو شد وارد کاشانهام امشب
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اولم رام نمودی به دل آرامیها
- فروغی بسطامی (غزلیات)/اولین گام ار سمند عقل را پی میکنی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای آب زندگانی یک نکته از دهانت
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای اهل نظر کشتهی تیر نگه تو
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای بندهی بالای تو زرین کمری چند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای به دل ها زده مژگان تو پیکانی چند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای پیک سحرگاهی پیغامی از و سرکن
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای تنگ شکر تنگ دل از تنگ دهانت
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای جز می مشک بر سر دوش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خط تو را دایرهی حسن مسلم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خنده تو راهزن کاروان قند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خواجه برو بندهی آن زهره جبین باش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خوش آن دم که به بستان تو مینالیدم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خوش آنان که قدم در ره میخانهی زدند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خوشا رندی که رو در ساحت میخانه کرد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای ز رخت صبح و شام کاسته شمس و قمر
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای زلف تو بر هم زن فرزانگی ما
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای زلف خم به خم که زدی راه عالمی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای سر زلف تو سر رشتهی هر سودایی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای صورت زیبا که به سیرت ملکستی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای طلعت نکوی تو نیکوتر از پری
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای فتنه دست پرور چشم سیاه تو
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای فتنهی هر دوری از قامت فتانت
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای کاش پی قتل من آن سیم تن افتد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای کعبهی مقصودم، وی قبلهی آمالم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای که ز آب زندگی لعل تو میدهد نشان
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای که میپرسی ز من کیفیت چشم غزالم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ای که هم آغوش یار حور سرشتی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ایمن از تیر نگاه تو دل زاری نیست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/این چه تابی است که آن حلقهی گیسو دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
- فروغی بسطامی (غزلیات)/این سر که به تن دارم مست می ناب اولی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/با آن غزال وحشی گر خواهی آرمیدن
- فروغی بسطامی (غزلیات)/با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/با رقیب آمدی به محفل من
- فروغی بسطامی (غزلیات)/با من اگر خواجه سری داشتی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/با وجود نگه مست تو هشیار نماند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بار محبت از همه باری گرانتر است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/باعث مردن بلای عشق باشد مرا
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بتان به مملکت حسن پادشاهانند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بخت سیه به کین من، چشم سیاه یار هم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر در میخانه تا مقام گرفتم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر دوش تو تا زلف زرهپوش تو افتاد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر زلف تو باید که ره شانه ببندند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر سر آتش سوزنده نشیمن کردم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر سر راه تو افتاده سری نیست که نیست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر سر هر مژه چندین گل رنگین دارم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بر صفحهی رخ از خط مشکین رقم مزن
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بس که بنشسته تا پر بر تنم پیکان عشق
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بس که دل سوختگی ز آتش هجران دارم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بس که فرخ رخ و شکر لب و شیرین دهنی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بستهی زلف تو شوریده سرانند هنوز
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بگشا به تبسم لب شیرین شکربار
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بنشست و ز رخ پرده برانداخته برخاست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به امیدی که وفا خواهم دید
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به بوسهای ز دهان تو آرزومندم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به جان تا شوق جانان است ما را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به جلوه کاش درآید مه نکوسیرم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به حلقهی سر زلف تو پایبند شدم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به دیر و حرم، فارغ از کفر و دینم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به شکر خنده دل بردی ز هر زیبا نگارینی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به کویش دوش یا رب یا ربی بود
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به که باشم بی قرار از زلف یار خویشتن
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به هر غمی که رسد از تو خاطرم شاد است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/به یک پیمانه با ساقی چنان بستیم پیمان را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بهل ز صورت خوبت نقاب بردارند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/بیدادگر نگارا تا کی جفا توان کرد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پایه عمر گرانمایه بر آب است برآب
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پرده برانداختی، چهره برافروختی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پرده بگشای که من سوختهی روی توام
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پیام باد بهار از وصال جانان است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پیش من کام رقیب از لعل خندان میدهد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پیشتر زآن که مهی جلوه در این محفل داشت
- فروغی بسطامی (غزلیات)/پیکی مرا به سوی تو غیر از نسیم نیست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا اختیار کردم سر منزل رضا را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا از دو چشم مستت بیمار و دردمندیم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا از مژهی دلکش تیری به کمان داری
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا با تو آرمیدهام از خود رمیدهام
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا با کمان ابرو بنشست در کمینم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا بدان طرهی طرار گرفتار شدیم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا بر اطراف رخت جعد چلیپایی هست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به چشمان سیه سرمه درانداختهای
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به در میکده جا کردهام
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به دل خوردهام از عشق گلی خاری چند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا به مستی نرسد بر لب ساقی لب ما
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا پرده ز صورتش برافتاد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا تو به گلشن آمدی، با همه در کشاکشم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا حریفان بر در میخانه ماوا کردهاند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا حلقهی زنجیر دل آن زلف دراز است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا خانهی تقدیر بساط چمن آراست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا خبردار ز سر لب جانان شدهایم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا خیل غمش در دل ناشاد من آمد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا در پی دهانش بگذاشتم قدم را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا دلم در خم آن زلف سیهنام افتاد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا دهان او لبالب شد ز نوش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا دیدن آن ماه فروزنده محال است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا سر نرفته بر سر مهر و وفای تو
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا سراسیمهی آن طرهی پیچان نشوی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا شدم صید تو آسوده ز هر صیادم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا شکن زلف تو است سلسله جنبان دل
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا صورت زیبای تو از پرده عیان شد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا طرف نقاب از رخ رخشان تو برخاست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا کفر سر زلفت زد راه دل و دینم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا لب میپرست او داد شراب مستیم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا لعل تو باده داده یاران را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا مه روی تو از چاک گریبان سر زد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تا هست نشانی از نشانم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تابش صبح بناگوشش ببین
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ترک چشم تو بیارست صف مژگان را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ترک چشمش که مست و مخمور است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ترک کمان کشیده دو چشم سیاه تست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ترک مست تو به دست از مژه خنجر دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تشنگان ستمت زندگی از سر گیرند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تنگ شد از غم دل جای به من
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تنها نه جا به خلوت دلها گرفتهای
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تو پری چهره اگر دست به آیینه بری
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تو شکر لب که با خسرو بسی شیرین سخن داری
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تو و آن حسن دل آویز که تغییرش نیست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تو و آن قامتی که موزون است
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تو و چشم سیه مستی که نتوان دید هشیارش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/توان شناخت ز خونی که ریخت بر رویم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تویی آن آیت رحمت که نتوان کرد تفسیرش
- فروغی بسطامی (غزلیات)/تیغ به دست آمدی و مست شرابی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/ثواب من همه شد عین رو سیاهی من
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جان به لب آمد و بوسید لب جانان را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جان سپاری به ره غمزهی جانان باید
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جستیم راه میکده و خانقاه را
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جمعی که مرهم جگر خستهی منند
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جنس گران بهای خود ارزان نمیکنی
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جنون گسسته بدانسان کمند تدبیرم
- فروغی بسطامی (غزلیات)/جهان عشق ندانم چه زیر سر دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/چراغی کاین همه پروانه دارد
- فروغی بسطامی (غزلیات)/چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
- فروغی بسطامی (غزلیات)/چشم تماشای خلق در رخ زیبای اوست
- فروغی بسطامی (غزلیات)/چشم عقلم خیره شد از عکس روی تابناکش