فروغی بسطامی (غزلیات)/آن که مرادش تویی از همه جویاتر است
ظاهر
آن که مرادش تویی از همه جویاتر است | وان که در این جستجو است از همه پویاتر است | |||||
گر همه صورتگران صورت زیبا کشند | صورت زیبای تو از همه زیباتر است | |||||
چون به چمن صف زنند خیل سهی قامتان | قامت رعنای تو از همه رعناتر است | |||||
سنبل مشکین تو از همه آشفتهتر | نرگس شهلای تو از همه شهلاتر است | |||||
حسن دل آرای تو از همه مشهورتر | عاشق رسوای تو از همه رسواتر است | |||||
مست مقامات شوق از همه هشیارتر | پیر خرابات عشق از همه برناتر است | |||||
آن که به محراب گفت از همه ممنترم | گر دو سه جامش دهند از همه ترساتر است | |||||
بادهی پایندگی از کف ساقی گرفت | آن که به پای قدح از همه بیپاتر است | |||||
سر غم عشق را در دل اندوهناک | هر چه نهان میکنی از همه پیداتر است | |||||
چون که سلاطین کنند دعوای بالاتری | رایت سلطان عشق از همه بالاتر است | |||||
گر همه شاهان برند دست به برنده تیغ | تیغ جهانگیر شاه از همه براتر است | |||||
ناصردین شهریار، تاج ده و تاجدار | آن که به تدبیر کار از همه داناتر است | |||||
اختر فیروز او از همه فیروزتر | گوهر والای او از همه والاتر است | |||||
مرغ چمن دم نزد پیش فروغی بلی | آن که زبانش تویی از همه گویاتر است |