فروغی بسطامی (غزلیات)/بر در میخانه تا مقام گرفتم
ظاهر
بر در میخانه تا مقام گرفتم | از فلک سفله انتقام گرفتم | |||||
خدمت مینا علی الصباح رسیدم | ساغر صهبا علی الدوام گرفتم | |||||
در ره ساقی به انکسار فتادم | دامن مطرب به احترام گرفتم | |||||
خرقه نهادم به رهن و باده خریدم | سبحه فکندم ز دست و جام گرفتم | |||||
هیچ نشد حاصلم ز رشتهی تسبیح | حلقهی آن زلف مشک فام گرفتم | |||||
پرده برانداختم از ان رخ و گیسو | کام دل از دور صبح و شام گرفتم | |||||
ترک طلب کن که در طریق ارادت | مطلب خود را به ترک کام گرفتم | |||||
خواجه ز من تا گرفت خط غلامی | تاجوران را کمین غلام گرفتم | |||||
پخته شدم تا ز جام صاف محبت | نکته به دردی کشان خام گرفتم | |||||
یک دو قدح میکشیدم از خم وحدت | داد دلم را ز خاص و عام گرفتم | |||||
بس که نخفتم شبان تیره فروغی | حاجت خود زان مه تمام گرفتم |