فروغی بسطامی (غزلیات)/ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
ظاهر
ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست | سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست | |||||
من نشاطی را نمیجویم به جز اندوه عشق | من بهشتی را نمیخواهم به غیر از کوی دوست | |||||
کوثر من لعل ساقی جنت من روی یار | لذت من صوت مطرب رغبت من سوی دوست | |||||
شاخ گل در بند خواری از قد موزون یار | ماه نو در عین خجلت از خم ابروی دوست | |||||
گر بنازد بر سر شاهان عالم دور نیست | کز شکار شرزه شیران میرسد آهوی دوست | |||||
گر ندیدی سحر و معجز دیدهی دل باز کن | تا بینی معجزات نرگس جادوی دوست | |||||
کس نکردی بار دیگر آرزوی زندگی | گر نبودی در قیامت قامت دلجوی دوست | |||||
بر شهیدان محبت آفرین بادا که بود | کار ایشان آفرین بر قوت بازوی دوست | |||||
زان نمیآرد فروغی بوسهاش را در خیال | کز خیال من مبادا رنجه گردد خوی دوست |