صفحههایی که به «خاقانی (قصاید)» پیوند دارند
صفحههای زیر به خاقانی (قصاید) پیوند دارند:
۵۰ مورد نمایش یافته است.
- خاقانی (قصاید)/جوشن صورت برون کن در صف مردان درآ (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/کار من بالا نمیگیرد در این شیب بلا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/عروس عافیت آنگه قبول کرد مرا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/سریر فقر تو را سرکشد به تاج رضا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/طفلی هنوز بستهی گهوارهی فنا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/ای پنج نوبه کوفته در دار ملک لا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/نیست اقلیم سخن را بهتر از من پادشا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/فلک کژروتر است از خط ترسا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/از سر زلف تو بوئی سر به مهر آمد به ما (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/مگر به ساحت گیتی نماند بوی وفا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/صبح است کمانکش اختران را (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/ای رای تو صیقل اختران را (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/عشق بیفشرد پا بر نمط کبریا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/ای صفت زلف تو غارت ایمان ما (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/نافهی آهو شده است ناف زمین از صبا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/داد مرا روزگار مالش دست جفا (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/رخش به هرا بتاخت بر سر صبح آفتاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/جبههی زرین نمود چهرهی صبح از نقاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/شاهد سرمست من صبح درآمد ز خواب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/صبح دمان دوش خضر بر درم آمد به تاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/دوش برون شد ز دلو یوسف زرین نقاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/مرا ز هاتف همت رسد به گوش خطاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/راه نفسم بستهشد از آه جگر تاب (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/دل صید زلف اوست به خون در نکوتر است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/قلم بخت من شکسته سر است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/راحت از راه دل چنان برخاست (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/دل روی مراد از آن ندیده است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/این پرده کاسمان جلال آستان اوست (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/شهری به فتنه شد که فلانی از آن ماست (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/صبح تا آستین برافشانده است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/نه به دولت نظری خواهم داشت (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/طبع کافی که عسکر هنر است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/رستم و بهرام را بهم چه مصاف است (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/شاه را تاج ثنا دادم نخواهم بازخواست (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/شب روان چو رخ صبح آینه سیما بینند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/شب روان در صبح صادق کعبهی جان دیدهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/تا خیال کعبه نقش دیدهی جان دیدهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/دشت موقف را لباس از جوهر جان دیدهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/مقصد اینجاست ندای طلب اینجا شنوند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/الصبوح ای دل که جان خواهم فشاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/غصه بر هر دلی که کار کند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/به فلک تخته در ندوختهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/خسرو بدار ملک جم ایوان تازه کرد (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/مشتی خسیس ریزه که اهل سخن نیند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/صبح خیزان کاستین بر آسمان افشاندهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشاندهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/تا غبار از چتر شاه اختران افشاندهاند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/صبح خیزان کز دو عالم خلوتی برساختند (پیوندها | ویرایش)
- خاقانی (قصاید)/دوش چون خورشید را مصروع خاور ساختند (پیوندها | ویرایش)