رده:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
- وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
- بحر: مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
صفحه‌ها در ردهٔ «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن»
۴۸ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۴۸ صفحه دارد.
د
- دیوان حافظ/آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
- دیوان حافظ/ای غایب از نظر بخدا میسپارمت
- دیوان حافظ/ساقی به نور باده برافروز جام ما
- دیوان حافظ/صوفی بیا که آینه صافیست جام را
- دیوان کامل وحشی بافقی/بار فراق بستم و جز پای خویش را
- دیوان کامل وحشی بافقی/بر سر نکشت در تب غم هیچکس مرا
- دیوان کامل وحشی بافقی/بر قول مدعی مکش ای فتنهگر مرا
- دیوان کامل وحشی بافقی/بنموده استخوان ز تن ناتوان مرا
- دیوان کامل وحشی بافقی/سد حیف از محبت بیش از قیاس ما
- دیوان مسعود سعد سلمان/چون نای بینوایم از این نای بینوا
ک
- کلیات سعدی/غزلیات/از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
- کلیات سعدی/غزلیات/از هر چه میرود سخن دوست خوشترست
- کلیات سعدی/غزلیات/امروز در فراق تو دیگر به شام شد
- کلیات سعدی/غزلیات/امشب به راستی شب ما روز روشنست
- کلیات سعدی/غزلیات/ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/ای صبر پای دار که پیمان شکست یار
- کلیات سعدی/غزلیات/ای کاب زندگانی من در دهان توست
- کلیات سعدی/غزلیات/این بوی روح پرور از آن خوی دلبرست
- کلیات سعدی/غزلیات/این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/اینان مگر ز رحمت محض آفریدهاند
- کلیات سعدی/غزلیات/با دوست باش گر همه آفاق دشمنند
- کلیات سعدی/غزلیات/بازت ندانم از سر پیمان ما که برد
- کلیات سعدی/غزلیات/بخت این کند که رای تو با ما یکی شود
- کلیات سعدی/غزلیات/تا دستها کمر نکنی بر میان دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/چشمت چو تیغ غمزه خون خوار برگرفت
- کلیات سعدی/غزلیات/چشمت خوشست و بر اثر خواب خوشترست
- کلیات سعدی/غزلیات/خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
- کلیات سعدی/غزلیات/دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست
- کلیات سعدی/غزلیات/رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
- کلیات سعدی/غزلیات/سرو بلند بین که چه رفتار میکند
- کلیات سعدی/غزلیات/شادی به روزگار گدایان کوی دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/شیرین دهان آن بت عیار بنگرید
- کلیات سعدی/غزلیات/صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/عشرت خوشست و بر طرف جوی خوشترست
- کلیات سعدی/غزلیات/عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود
- کلیات سعدی/غزلیات/فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
- کلیات سعدی/غزلیات/کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
- کلیات سعدی/غزلیات/گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
- کلیات سعدی/غزلیات/گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/مجنون عشق را دگر امروز حالتست
- کلیات سعدی/غزلیات/مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
- کلیات سعدی/غزلیات/ناچار هر که صاحب روی نکو بود
- کلیات سعدی/غزلیات/هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست
- کلیات سعدی/غزلیات/هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد
- کلیات سعدی/غزلیات/هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
- کلیات سعدی/غزلیات/یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
- کلیات سعدی/غزلیات/یار من آن که لطف خداوند یار اوست
- کلیات سعدی/غزلیات/یارا بهشت صحبت یاران همدمست