کلیات سعدی/غزلیات/بخت این کند که رای تو با ما یکی شود

از ویکی‌نبشته

۲۷۱– ط

  بخت این کند که رای تو با ما یکی شود تا بشنود حسود و بر او ناوکی شود  
  خونم بریز و بر سر خاکم گذار کن کاین رنج و سختیم همه پیش اندکی شود  
  آنرا مسلمست تماشای نوبهار کز عشق بوستان گل و خارش یکی شود  
  ای مُفلس آنچه در سر تست از خیال گنج پایت ضرورتست که در مَهلکی شود  
  سعدی درین کمند بدیوانگی فتاد گر دیگرش خلاص بود زیرکی شود