پرش به محتوا

نتایج جستجو

نمایش نتایج سفر خنده. نتیجه‌ای برای سفر خنوخ یافت نشد.
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • دیوان شمس (غزلیات) از مولوی (بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست) 4150دیوان شمس (غزلیات) — (بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست)مولوی...
    ۱ کیلوبایت (۲۷ واژه) - ۲۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۴
  • که ز من خنده کنان پرسیدی چه ره‌آورد سفر دارم از این راه دراز؟ چهره‌ام را بنگر تا بتو پاسخ گوید اشک شوقی که فروخفته به چشمان نیاز چه ره‌آورد سفر دارم ای...
    ۳۳۹ بایت (۱۸۵ واژه) - ۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۵۹
  • سنایی غزنوی (قصاید) از سنایی غزنوی (ای خنده زنان بوس تو بر تنگ شکر بر) 16039سنایی غزنوی (قصاید) — (ای خنده زنان بوس تو بر تنگ شکر بر)سنایی غزنوی...
    ۷ کیلوبایت (۲۹ واژه) - ۲۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۴
  • گذاشتیم ما خنده را به مردم بی‌غم گذاشتیم از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم ما دستخوش سبحه و زنار نگشتیم جز غبار از سفر خاک چه حاصل...
    ۲۹ کیلوبایت (۱٬۲۹۷ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۴۱
  • چید شعلهٔ آه شدم، صد افسوس که لبم باز بر آن لب نرسید عاقبت بند سفر پایم بست میروم، خنده بلب، خونین دل میروم، از دل من دست بدار ای امید عبث بی حاصل تهران-...
    ۳۷۶ بایت (۱۴۲ واژه) - ۱۹ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۸
  • هاتف اصفهانی (قصاید) از هاتف اصفهانی (کرده‌ام از کوی یار بیهده عزم سفر) 7039هاتف اصفهانی (قصاید) — (کرده‌ام از کوی یار بیهده عزم سفر)هاتف اصفهانی...
    ۸ کیلوبایت (۲۵ واژه) - ۲۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۵۲
  • پری حسن بلاانگیز را بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شبها چو در چمن روی از خنده لب مبند آنجا جانا به پرسش یاد کن رو زی من گم بوده را چه اقبالست این یارب...
    ۴۷ کیلوبایت (۲٬۰۰۷ واژه) - ۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۱۸
  • است و گریه و خندهٔ تو از برای چه بود گفت این گوساله بازرگان‌زاده است که زن پدرش او را با مادر او بجادوی گاو و گوساله کرده است و سبب خنده همین بود اما...
    ۴۲۴ بایت (۷۸۳ واژه) - ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۸
  • برای سفر شبانه‌ام که در پیش داشتم مهیا کردم، هنوز از فکر عبدالله بیرون نرفته بودم. و هنوز خطوط خسته و به عرق نشسته‌ی صورتش را که زورکی به خنده در آمده...
    ۳۸ کیلوبایت (۴٬۳۷۴ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۷
  • بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی 7135وحشی بافقی (غزلیات)وحشی بافقی آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را راندی ز نظر، چشم بلا...
    ۶۳ کیلوبایت (۳٬۱۱۱ واژه) - ۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۹
  • خوش هر سو همی‌افتاد از او ای تن و جان بنده او بند شکرخنده او چون بجهد خنده ز من خنده نهان دارم از او روشنی خانه تویی خانه بمگذار و مرو کار جهان هر چه شود...
    ۲۶ کیلوبایت (۱٬۴۹۶ واژه) - ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۰۹
  • عمرش یک شب بی‌خوابی می‌کشید، داستان سفر اخیر خود را به فلسطین و سوریه برای ما، هم اتاق‌هایش، تعریف می‌کرد. از این سفر دور و دراز چهار ماهه، جز مرکبات عالی...
    ۱۱ کیلوبایت (۱٬۲۸۲ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۸
  • چلیپا فکنی گر تو زان تنگ شکر خنده مکرر نکنی جنس گران بهای خود ارزان نمی‌کنی گر چشم سیاهش را از چشم صفا بینی به شکر خنده دل بردی ز هر زیبا نگارینی اولین...
    ۸۱ کیلوبایت (۳٬۹۴۹ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۱۱
  • خوبترست لب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست در خنده آن عقیق شکرریز خوشترست زاهد مغرور اگر در کعبه باشد فاجرست فروغ عارض او یا...
    ۱۴۶ کیلوبایت (۶٬۶۴۶ واژه) - ۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۱
  • همه‌ی دختر دهاتی‌ها. و پاسبان صدایی از گلویش درآمد. مثل این که پقی زد به خنده یا چیز دیگری بود که من نفهمیدم. و مأمور شهربانی مثل این که آسوده شده باشد...
    ۲۰ کیلوبایت (۲٬۲۸۰ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۸
  • زد ای شربت جفای تو هم تلخ و هم لذیذ کنم چو شرح غم او سواد بر کاغذ ای زهر خنده‌ی تو چو شهد و شکر لذیذ زین بیشتر رکاب ستم سر گران مدار دانم اگر از دلبری...
    ۹۷ کیلوبایت (۴٬۷۷۶ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۳
  • خاک آن بادیم کوبر آستانت بگذرد به دشمنان نتوان رفت و این شکایت کرد ترکم به خنده چون دهن تنگ باز کرد باد بویی از دو زلفت وام کرد هوست معتکف خانه‌ی خمارم کرد...
    ۱۴۴ کیلوبایت (۶٬۷۲۳ واژه) - ۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۴
  • چاه کهنه او را باسم صدا بزند، اگر صدای خنده از چاه بیرون آمد زنده است و اگر صدای گریه آمد مرده است. مسافر که از سفر برمیگردد جلو پایش گوسفند قربانی میکنند...
    ۳۳۷ بایت (۱٬۳۳۶ واژه) - ۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۷
  • زندگانی کی خورد درد من هیچ دوا نپذیرد چون زلف بیقرارش بر رخ قرار گیرد چو به خنده لب گشایی دو جهان شکر بگیرد چون پرده ز روی ماه برگیرد چو قفل لعل بر درج گهر...
    ۱۰۹ کیلوبایت (۵٬۶۷۲ واژه) - ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۰۶
  • گرو بستن او کی درزی از من چیزی نتواند بردن مضاحک گفتن درزی و ترک را از قوت خنده بسته شدن دو چشم تنگ او و فرصت یافتن درزی گفتن درزی ترک را هی خاموش کی اگر...
    ۵۱ کیلوبایت (۴٬۱۸۰ واژه) - ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۵۳
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)