این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
— ۲۵۵ —
حکایت: صفحه:
گربهٔ زال در مهمانسرای امیر | ۱۷۲ |
طفلی که دندان برآورده بود | ۱۷۲ |
صاحبدلی که خانهٔ محقر ساخت | ۱۷۳ |
زاهدی که بپادشاهی رسید | ۱۷۴ |
پیری که سر پسر خوبروی خود را تراشید | ۱۷۵ |
باب هفتم – در عالم تربیت
حکایت: | صفحه: |
تکش که با غلامان خود راز گفت | ۱۷۹ |
نادان مصری | ۱۸۰ |
ناسزاگوئی که گریبانش را دریدند | ۱۷۱ |
عضد و پسر رنجورش | ۱۸۲ |
مریدی که دف و چنگ مطرب را شکست | ۱۸۲ |
غلام سیاه و دختر خوبروی در هند | ۱۸۳ |
داود طائی | ۱۸۴ |
شخصی که از حجاج غیبت میکرد | ۱۸۷ |
پارسای صاحبنظر | ۱۸۷ |
روزه گرفتن سعدی در کودکی | ۱۸۷ |
غیبت کننده در مجمع طریقت شناسان | ۱۸۹ |
بقال سیستانی | ۱۹۰ |
صوفی و سخن چین | ۱۹۰ |
فریدن و وزیر او | ۱۹۱ |
جوان و جفت ناسازگار | ۱۹۴ |
جوان پرهیزگار | ۱۹۶ |
بازرگان و غلامش | ۱۹۷ |
بقراط و درویش | ۱۹۸ |
دانشمندی که لکنت زبان داشت | ۲۰۲ |
باب هشتم – در شکر بر عافیت
حکایت: صفحه: جوانی که سر از رای مادر بتافت ۲۰۶ ملک زاده و پزشک یونانی ۲۰۸