تاریخ نو/۴۴
ابراهیمخان سردار و فتحعلیخان قاجار ولدمیرزا محمدخان خدمت ارومیه و مراغه را گردن گرفتند و رفتند و نایبالسلطنهٔ مرحوم اردبیل و مشکین را به شاه مرحوم داده و به حکومت قراجه داغ امیرزاده بهراممیرزا را تعیین نموده و این دعاگوی دولت شاهی را مقرر داشتند که به نیابت پادشاه مرحوم در اردبیل و مشکین به حکمرانی مشغول گردد و به امیرزاده قهرمانمیرزا که با حاجی علی عسکر خواجه و محمدخان سرتیپ ایروانی دو ماه بود که به ضبط سلیمانیه و شهر زور مأمور بودند مقرر داشتند که محمدخان سرتیپ در سلیمانیه مانده و امیرزاده قهرمانمیرزا با لشکرهایی که ابوابجمع او میشود متعالب اردوی نایبالسلطنه روانهٔ عراق شود و پادشاه مرحوم را مقدمة الجیش ساخته با چهار هزار نفر از لشکر نظام و توپخانه و دو هزار سوار روانهٔ سمت عراق فرمودند و خود سرکار نایبالسلطنه با طهماسبمیرزا و امیرزاده خسرومیرزا و سیف الملوکمیرزا با سایر لشکریان آذربایجان و میرزا ابوالقاسم قائم مقام از شهر اردبیل کوچیده از راه خلخال روانهٔ عراق شدند و در همین اوقات توقف اردبیل وزیرمختار دولت روس میرحسنخان را مطالبه نمود و سرکار نایبالسلطنه نوشته از وزیرمختار گرفتند که اگر میرحسنخان به دولت روس رود او را دستبسته به دولت ایران سپارند و جمعی را بر سر او تعیین نمودند و او حرکت مذبوحی کرده به لنکران فرار کرد امنای دولت روس او را گرفته به دست امنای نایبالسلطنه سپردند و در منزل خلخال به خدمت نایبالسلطنه رساندند و در یکی از قلاع خلخال محبوس شد، بعد از دو سه ماه از آنجا فرار کرده خود را به طالش انداخته مصدر آشوب شد و باز لشکر از طرف ایران و از طرف روس بر سر او آمده او طاقت نیاورده به مازندران گریخت و خاقان مغفور او را به دارالخلافه آورده در دارالخلافه وفات یافت.
ذکر رسیدن نایبالسلطنه به خدمت خاقان مغفور در دارالخلافه و روانه شدن بر سر یزد و امورات واقعه
چون سرکار نایبالسلطنه به خمسه رسیدند پادشاه مرحوم را با سایر لشکریان از راه قم روانه ساختند و مقرر داشتند که در قم توقف نموده منتظر ورود نایبالسلطنه باشند و سرکار نایبالسلطنه به دارالخلافه رفته به شرف آستانبوسی خاقان مغفور مشرف شدند.
خاقان مغفور به نوازش نایبالسلطنه کوشیده نایبالسلطنه را به استیصال عبد الرضاخان که خائن دولتی بود مأمور ساخته و مدد خرج نیز مرحمت فرمودند و سرکار نایبالسلطنه بعد از مرخصی از دارالخلافه به زیارت قم مشرف شده با لشکرهای آذربایجان از راه کاشان روانهٔ یزد شدند و حسنعلیمیرزا که در سر یزد نشسته بود از شنیدن رسیدن لشکر آذربایجان و از حدوث غلا و قحطی که در یزد و اردوی او واقع شده بود از سر یزد برخاسته به کرمان رفت و نایبالسلطنه به یزد رسیده عبد الرضاخان تاب توقف نیاورده با شمشیر و قرآن و کفن به استقبال آمده چون قحطی عظیم در یزد واقع بود لشکریان آذربایجان زیاده از دو روز تاب توقف نیاوردند و نایبالسلطنه عبد الرضاخان را همراه برداشته و سیفالدولهمیرزا را در یزد مستقل نموده روانهٔ کرمان شدند.
ذکر احوالات آذربایجان بعد از رفتن نایبالسلطنه و روانه شدن قهرمانمیرزا با لشکر و توپخانه به عراق
چنانکه معلوم مطالعهکنندگان شد محمدخان امیر نظام محل اطمینان نایبالسلطنه شده به نیابت کل آذربایجان اختصاص یافت و امیرزاده فریدونمیرزا را برداشته به تبریز رفت و امیرزادگان و حکام جدید هریک بر سر ولایت منسوبهٔ خود رفته مشغول به خدمتگزاری دیوان اعلی شدند و امیرزاده قهرمانمیرزا نیز از سلیمانیه عود نموده محمدخان امیر نظام به تدارک رفتن او به عراق مشغول آمد چون فوج خوی و فوج مراغه از جملهٔ ابوابجمعی ایشان بود این دعاگوی دولت شاهی فوج خوی را با چهار عراده توپ روانه ساخت و چهارصد نفر سوار از طایفهٔ اکراد سرحد مستمال نموده با اینکه تا امروز از آن طایفه ده نفر سوار به هیچ خدمت از خدمات دولت ایران اقدام نمینمودند روانهٔ خدمتگزاری نایبالسلطنه ساخت و امیرزاده قهرمانمیرزا نیز با هزار سوار و دو هزار سرباز و هشت عراده توپ با حاجی علی عسکر خواجه سرا از راه قم و کاشان به