کلیات سعدی/غزلیات/انتبه قبل السحر یا ذالمنام
ظاهر
< کلیات سعدی | غزلیات
۳۵۵– ط، م
انتبه قبلَ السحر یا ذالمنام | نوبت عشرت بزن پیش آر جام | |||||
تا سوار عقل بردارد دمی | طبع شورانگیز را دست از لگام | |||||
دوری از بط در قدح کن پیش از آنک | در خروش آید خروس صبح بام | |||||
مرغ جانم را بمشکین سلسله | طوق بر گردن نهادی چون حَمام | |||||
ز آهنین چنگال شاهین غمت | رخنه رخنست اندرون من چو دام | |||||
ساعتی چون گل بصحرا درگذر | یکزمان چونسرو در بستان خرام | |||||
تا شود بر گل نکوروئی وبال | تا شود بر سرو رعنائی حرام | |||||
طوطیان جان سعدی را بلطف | شکری ده از لب یاقوت فام | |||||
نالهٔ بلبل بمستی خوشترست | ساتکینی ساتکینی ای غلام |