کلیات سعدی/بوستان/باب اول/دو تن پرور ای شاه کشور گشای
ظاهر
دو تن پرور ای شاه کشور گشای | یکی اهل رزم[۱] دگر اهل رای | |||||
ز نام آوران گوی دولت برند | که دانا و شمشیرزن پرورند | |||||
هر آنکو قلم را نورزید و تیغ | برو گر بمیرد مگو ایدریغ | |||||
قلمزن نکو[۲] دار و شمشیر زن | نه مطرب که مردی نیاید ز زن | |||||
نه مردیست دشمن در اسباب جنگ | تو مدهوش ساقی و آواز چنگ | |||||
بسا اهل دولت ببازی نشست | که دولت برفتش ببازی ز دست |
***