وقایع اتفاقیه/۱۰

از ویکی‌نبشته
روزنامه وقایع اتفاقیه (۱۲۳۰ خورشیدی) از حکومت قاجار
نمرهٔ دهم
تاریخ چاپ این نسخه ۸ جمادی‌الثانی ۱۲۶۷ قمری حدوداً برابر با ۲۰ فروردین ۱۲۳۰ هجری خورشیدی است.

روزنامهٔ وقایع اتّفاقیّه بتاریخ جُمعه هشتم شهر جمادی‌الثّانی مطابق سال تنکوزئیل سنه ۱۲۶۷


نمرهٔ دهم

هر کس در طهران طالب نُسخهٔ

ازین روزنامها باشد

در بازار در دکان میر سیّد کاظم

بلُورْفُرُوش فروخته می‌شود

قیمت

یک نُسْخه ده‌شاهی

سه ماه ششهزار دینار

شش ماه دوازده هزار

یکسال بیست و چهار هزار


اخبار داخلهٔ ممالک محروسهٔ پادشاهی

دارالخلافه طهران

چونکه سرکار اعلیحضرت پادشاهی از زمان جلُوس بتخت فرمانروائی تا کنون ممالک محروسه را سیاحت نفرموده‌اند و خاطر خُسروانی مایل است که انتظام ولایات و اسودکی رعایا را برای‌العین مشاهده فرموده و چون آفتاب جهانتاب بوجود مبارک روشنی‌بخشای بلاد کردیده عُموم رعایا در سایهٔ رافت و رحمتش خورسندی و آسوُدکی و تقدیم شکرکذاری حاصل نمایند لهذا خاطر مبارک عزیمت سیاحت در ممالک عراق و اِصْفهان فرموده سلاطین سلف نَوَّرَالله مُضجعهُم همیشه با قشون و شوکت تمام بولایات حرکت مینمودند ولی اعلیحضرت پادشاهی که شوکت دولت همایون و جلال نوبت روزافزون خود را اسایش و رفاه رعیّت و انتظام و امنیت مملکت میدانند و منظور دارند که از زیادتی قشون در حرکت آسیبی برعایا نرسد باین ملاحظه با جزئی قشونی بقدر کفایت قراول وجود مبارک و بقدر لزوم جمعی از سایر چاکران و خدم و حَشَم دربار خسروانی در غُرّه رجب انشاءالله بعزم سیاحت تشریف‌فرمای صفحات اصفهان و آن نواحی خواهند شُد و انشاءالله تعالی ازین سفر فیروزی اثر برای عُموم اهالی ولایات محروُسه فواید عُمده و منافع کُلّی حاصل خواهد کردید

تذکرهٔ امروُز که سابقا قرار شُده بوُد که درین دولت علیّه داده شود درین هفته مباشرین تذکره که بولایات بایست بروند مامور شُده رفتند و بعد ازین قرار شده است که احدی از ولایات مُقرّره بی‌تذکره نکذرد و بر هر کسی لازم است در عُبور و مرور بطوریکه در کتابچه دستورالعمل تذکره مرقوم است تذکره بکیرند

عالیجاه حسنعلی‌خان سرهنک کَرُّوینی که احضار شده بُود با فوج جدید و صاحب‌منصبان فوج قدیم برکاب همایوُن آمده وارد دارالخلافه شدند و عالیجاه حسنعلی‌خانرا نظر بخدمات سابقه و لاحقه بمنصب سرتیپی سرافراز فرموُدند

شاه نهر بزرکی که در دارالخلافه در بالای نکارستان حفر شده بود که آب از رودخانه کرج بشهر بیاید در عهد شاهنشاه فردوس آرامکاه کنده شده و تا کنوُن آبی بشهر از نهر مزبور جاری نشده بود درین اوقات که اوّل بهار است و اهل شهر قدری کم‌آبی می‌کشیدند و بسبب اینکه تا حال آب در نهر مزبور متصل جاری نبود قدری خرابی باو رسیده بود محض رفاه رعایا و برایا و سَکَنهٔ دارالخلافه اُمنای دولت علیّه مخارج حفر و تعمیر و بنّائی نهر مزبور را که قریب بده سنک اب کیر دارد از دیوان اعلی داده و درست نموُده از آب کَرَجْ لبالب و مملو بشهر جاری کرده و شبانه روز بکل محلّات و خانها تقسیم شده و اغلب مساکین که هیچوقت در خانهای خود باینطور آب جاری ندیده بودند و به آب چاه یا آب دستی سقا کذران میکردند حوضها و کودیها در خانهای خود ساخته و در این ده شبانه‌روز ازاب جاری پر کرده و همگی سیراب کردیده شکرکذاریها از ملاحظ و امنای دولت علّیه باحوال اعالی و ادانی دارند

بتاریخ سه‌شنبه پنجم شهر جمادی‌الثانی بر حسب قانونی که درین دولت علّیه متداولست اعلیحضرت پادشاهی به اسب‌دوانی تشریف‌فرما شدند

محمدتقی‌خان جوانشیر که حاکم شاهرود و بسطام بود درین روزها مرحوم شدند اولیای دولت علّیه محمدقاسم بیک تفنکدار را مأمور کرده و تنخواه دادند که انجا نعش او را به ارض اقدس مشهد مقدس برده در انجا مدفون نماید و حسینعلی‌خان جوانشیر را که منسوُب او بوُد بجای او بحکومت شاهرود و بسطام منصوب و برقرار فرمودند

خانهٔ ورثهٔ میرزا علی نوری واقعه در محلّه عودلاجان دو بالاخانه داشته که جلو و عقب بالاخانها از دو طرف مهتابی بوده و زیر مهتابی جلو طویله دو مرد و سه زن و شش طفل بزرک و کوچک در بالاخانه و دو اسب در طویله بوده و یک ساعت و نیم به صبح مانده ناکاه صدائی بُلند شده و یک نفر مرد بیدار شده به بیرون نکاه کرده دیده است که مهتابی جلو خراب شده و راه بیرون رفتن نیست پنجرهٔ که بطرف مهتابی عقب بوده بدست کنده و مردان و زنان از آنطرف بیرون رفته و اطفال بزرک و کهوارهٔ را هم بیرون بُرده بمحض بیرون رفتن آنها بالاخانه نیز خراب شده بعد از آنکه همسایها آمده و طویله را کاویده‌اند دو رأس اسب هم در زیر پی ایستاده و عیب نکرده بوده‌اند

شخصی دلاک با زن خود دعوا کرده و مشت تریاکی بکف دست خود ریخته و کفته است که این تریاکها را میخورم و خود را از دست تو هلاک میکنم و بزن مزبوره چنان وانمود کرده که تریاکها را خورده و بنای کف پاشیدن از دهان نموده زنش رفته خویشان و همسایکان را خبر کرده که شوهرم تریاک خورده و حالا تلف می‌شود و انها را بسر دلّاک مزبور می‌اورد میخواهند اوُ را معالجه کنند بعد از انکه دلاک میداند که او را چکوُنه معالجه خواهند کرد تریاکها را نشان میدهد و هر چه میکوید که تریاک نخورده‌ام از او قبوُل نکرده‌اند و حکما از چیزی که در معالجه تریاک خورده بکار میبرند و ذکرش مناسب نیست دست کاسهٔ بقدر یک سیر و نیم بخورد او داده‌اند تا قی کرده است

قیمت اجناس دارالخلافه که حسب‌الامر اُمنای دولت علّیه مقرر است و کاهکاه در روزنامها زده بشود درین هفته از اینقرار است

گندم برنج آرد
ساوجبلاغی - دور شهر عنبر بو - گرده آرد گندم - آرد جو
(سیاق) (سیاق) (سیاق)
نان ده هیمه
نان - جو دوغ - شیره طاقی - متفرقه
(سیاق) - (سیاق) (سیاق) (سیاق) - (سیاق)
تنباکو قند شکر ده
اعلی - رسمی ارسی - یزدی شکر صندوقی - ذغال
(سیاق) - (سیاق) (سیاق) - (سیاق) (سیاق) - (سیاق)

و سایر حبوبات و غیره نیز بهمین براورد است

سایر ممالک محروسه

در تبریز در سالهای سابق قرار کذاشته بوُدند که درایّام عید نوروُز تا سیزده روز اهل هر محلّه در یکروز مُعیّن از خانهای خود بیرون نرود که اهل محلّات دیکر بدیدن آنها بیایند و ازینجهة زحمت و عُسرت برای مردم حاصل بود و امسال نوّاب حمشةالدّوله این قاعده را موقوف داشته و مردم از تکلیف و تکلُّف آسوده شدند

و هم‌چنین از قرارهائیکه نوّاب حشمةالدوله بجهة پاکیزکی کوچها و معابر و بازارهای شهر تبریز کذاشته‌اند یکی آنکه کوچها را حکم کرده‌اند که کلا سنک‌فرش بشود که از برای خلق مانند سابق عبور بصعوبت نباشد و کِل زیاد در کوچها و کذرکاهها در ایّام بارندکی جمع نشود که رفت و آمد مردم بسبب آب و کِل مشکل باشد دیکر آنکه بعضی از کَسَبه و اصناف بازار در جلو دکانهای خود سکوها بسته و معابر خلق را تنک کرده بوُدند قدغن کرده‌اند که آن سکوها را برداشته‌اند و وسعتی در بازارها بهم رسید و راه عبوُر خلق آسانتر شده است

اخبار دول خارجه

انکلیس

در روزنامه هفته کذشته نوشته شده بو که وزرای پادشاه انکلیس عزل شده‌اند و بنا بود که لارد سِطَنِلْی که یکی از خوانین عُمدهٔ آنجاست اشخاصی دیکر از وزرا مُعین کُند که در عوض آنها که معزول شده‌اند برقرار شوند و آنهم بعد از چند روز کوشش و سعی در قوه‌اش نشده و موافق خبر آخر که از آنولایت رسیده معلوم نبود که وُزرا کیها خواهند بُود بعضی میکُفتند که دور نبود که لارد جان رَسِلّ و وُزرائی که همراه او سابقا مشغول امُور وزارت بُودند باز برقرار شوند در میان اهل انکلیس مدّتی است که بحث سخت است در خُصوص اینکه آیا غلّه و آذوقه و غیره از خارجه بی‌کُمرک داخل ولایت انکلیس کردن صلاح دولت است یا نه آنها که صاحبان املاک‌ند و کارشان زراعت است باین عمل راضی نیستند زیرا که نمیتوانند که جنس خود را بقیمت اجناسی که از خارجه می‌آید بفروش برسانند چند سال است که این قرار را کذاشته‌اند که اجناس و آذوقه از ولایات خارجه بی‌کمرک داخل ولایت انکلیس بشود بسیاری از زارعین از اینمرحله زیاد متضرر شده‌اند و صاحبان املاک نیز بهمین سبب که نمیتوانند بهرهٔ مالکانهٔ خود را از زارعین وصول نمایند آنها هم خسارت زیاد کشیده‌اند ازانطرف آنها که صنعت‌کارند و باید آذوقه از هر قسم که باشد با پول بخرند میخواهند آذوقه و اجناس را آنچه ممکن باشد ارزانتر بخرند و چونکه درین اوقات زراعت‌کاران بسیار پریشان بودند وکلای آنها که در پای‌تخت لندن می‌نشینند مدعی لارد جان رسل و وزرای هم‌مصلحت او شده بُودند و سبب دیکر در خصوص معزولی وزیر مزبور این است که دین اهل عیسوی از چند فرقه است پادشاه و اکثر خوانین و بسیاری از خلق از ملت پراتِستَنْد میباشند و سایر اهل انکلیس از ملت کتولیک‌اند و کتولیکها خلیفهٔ بزرکی را که در رومه مینشیند و نام او پاپاست بزرک دین خود میدانند و در خصوص امر دین او را مختار و اُولوالٔامر و واجب‌الاطاعه میدانند چند وقت سابق بر این پاپا یک خلیفه از جانب خود بلندن فرستاده بود که امورات دین کلّ کتولیک ساکن انکلیس در دست او باشد آنها که از اهل پروتستند هستند از اینمعنی بسیار رنجیده‌خاطر شُدند از اینجهة که کفتند که کسیکه پادشاه ولایت خارجه باشد حقّ این را ندارد که بولایت انکلیس نایب مامور کند و چنین عملی خلاف حرمتی است که به پادشاه انکلیس لازم است حرف کتولیک‌ها این است که خلیفهٔ که نایب پاپاست و آمده در لندن نشسته است بزرک ما هست در اموراتی که مدخلیّت بدین داشته باشد و هیچ دخلی بامورات دولتی ندارد ما همه رعایای پادشاه انکلیس و خیرخواه و غیرت‌کش هستیم امّا باید آن اختیار را داشته باشیم که راهی که در امورات دیدنی پسند خاطرمان هست کسی ممانعت دران نکند و در امر دین هر کس را که ما پسند کرده باشیم باید بزرک ما باید باشد باو اطاعت باید بکنیم و این مباحثه اکر چه مدخلیّت و مناسبتی بدولت علیّه ایران بلکه بهیچ دولتی غیر از انکلیس ندارد امّا نظر باینکه در همهٔ روزنامه‌های فرنکستان این کذارش را نوشته‌اند مباشرین این روزنامه‌ها هم بجهة اطلاع خلق نوشتن آنرا بهتر دانستند

در خصوص مشورت وُکَلای دُوَل نمسستان در شهر دَرَزدَن در بعضی از رُوزنامه‌های فرنکستان نوشته‌اند که دولتهای بزرک نِمسْ میخواهند با دُوَل کوچک نمس بخلاف انصاف رفتار نمایند و دولت انکلیس مانع این عمل شده است و دولت فرانسه هم از طوری که مینویسند درین باب با دولت انکلیس مُتّفق هستند و حمایت از دول کوچک نِمس دارند که باید بقراریکه پیش ازین بودند باز هم باشند و تغییر داده نشوند

فرانْسِه

در روزنامه کذشته در باب مخارج لُوی ناپلیان رئیس دولت فرانسه نوشته بودند که وُزرا میخواستند زیاد بکنند و اهل مشورتخانه قبول نکرده بُودند تفصیل کفتکو درین خصوص این است که آنها بزیاد کردن این اخراجات راضی نبودند حرفشان این بود که لُوی ناپلیان پَرَزیدَنت یعنی پادشاه نیست رئیس دولت جمهوریه است تا مُدّت مُعیّنی باین ریاست مأمور است و بعد ازان معزول خواهد شد و رئیس جُمهوریه مناسب نیست که با اوضاع پادشاهی راه برود وُزَرا و آنها که طالب بُودند که اخراجات اوُ را زیاد بکُنند در جواب کفتند که لوی ناپلیان اکر چه پادشاه نباشد باز بزرک دولت فرانسه است و بجهة شأن و حرمت دولت واجب است که اوضاع و اسباب پادشاهی داشته باشد اخراجات سالیانهٔ پادشاهان ایّام سابق مملکت فرانسه سی ملیان فِرانْک بود که بحساب پول ایران شش کرور میشود و بعد از آنکه سلسلهٔ پادشاهان قدیم فرانسه را از ولایت بیرون کردند لوی فلیپ بتاج و تخت فرانسه برقرار شد اخراجات او را هم دوازده ملیان که دو کُرور و دویست هزار تومان میباشد براورد کرده و میدادند حال که اخراجات لوی ناپلیانرا میخواهند سه ملیان و چهارصد و بیست و پنجهزار فرانک که سیصد و چهل و در هزار و پانصد تومان است قرار بدهند اهل مشورتخانه چرا قبول ندارند و چرا باید صد و هشتاد هزار تومان ازین مخارج را وا بزنند و این مبلغ جزئی را که نسبت بمخارج پادشاهان سابق فرانسه بسیار کم است دریغ بدارند در سر این کفتکو بعد از آنکه وزرا دیدند که مطلبشان پیش نمیرود استدعای استعفا کردند که از شُغل خود معزول و دستهٔ دیکر وُزرا بجای آنها برقرار شوند و حسب التّمنای خودشان معزول هم شدند و جمعی دیکر وُزرا بجای آنها برقرار کردیدند ولی اینها نیز علی‌الحساب مامور شدند که کار معطل نماند و وزرای مُجدّد بجای اینها برقرار میکنند

ماموریت و معزولی چند نفر از اهل سفارتخانه فرانسه را بأینطور نوشته‌اند ژَنَرَالْ اوُپْیِکْ که مُدتّی از جانب دولت فرانسه در دولت روم وزیر مختار بوده از آنجا خواسته و بمنصب و لقب سفیر کبیری مامور به لندن پای‌تخت انکلیس کرده‌اند و در روزنامهٔ که بتاریخ ۲۷ ربیع‌الثانی در پاریس پای‌تخت فرانسه نوشته شده مشارالیه وارد پاریس کردیده که چند روز در آنجا توقف نموده و از آنجا روانهٔ لندن کردیده برود بمحل مأمُوریتْ مُوسُیُوْ دِلَهْ وَلِطْ که چند سال سابق بر این نایب وزیر مختار فرانسه از جانب لُویْ فِلَیپْ در دولت علّیهٔ ایران بُود و در سفر اصفهان بحضور شاهنشاه فردوس آرامکاه شرفیاب شُد و مأمُور به اسلامبول است بمنصب وزیر مختاری از جانب دولت جمهوریهٔ فرانسه و مشارالیه بعد از سفر ایران مُدّتی قونسول ژنرال بود در ولایت مِصر و یک وقتی هم مأمور رومه شد و بچندین خدمات بزرک عُمده مشغول بُوده و بذکاوت و فطانت و زیرکی مشهور است مُوسیُو ولَوسِکیْ که وزیر مختار بُود در ناپولیْ بلقب سفیر کبیر مأمور پای‌تخت اِسپانْیول کردید مُوسِیوُ دِسَرْتیژ که مُدتی از جانب دولت فرانسه در دارالخلافهٔ طهران وزیر مختار بود و بعد ازان وزیر مختار بُود در ولایت سوئد حال از آنجا خواسته‌اند و بمنصب وزیر مختاری بدولت جمهوریّهٔ ینکی دنیای شمالی میفرستند

موسُیو مِرْسَکْلی که نایب اول سفیر کبیر فرانسه ساکن لندن بود مامور به مملکت سویدن شده است بلقب و منصب وزیر مختاری

در خصوص قشون فرانسه که در شهر رومه بودند چندی قبل ازین کفتکو شده بود که یا قشون را بالمرّه از آنجا بردارند یا کم بکنند امّا از کذارش این روزها معلوم میشود که برداشتن عساکر فرانسه را از رومه بکلی ممکن نیست زیرا که پاپا آن قوت را ندارد که خودش ملک خود را ضبط کند و منتظم نکاه بدارد قدری از قشون فرانسه که در رومه بودند برداشته‌اند اما در عوض آنها افواج دیکر فرستاده‌اند

مملکت فرانسه نسبت به سابق آرام بود اکر چه دیوانیان خبر داشتند که مفسدین باز در فکر فسادند امّا چون نظام دولت بسیار سخت بود و نتوانستند جنک و خونریزی نمایند و ما فی‌الضمیرشان اشکارا نشد

نمسه و سایر ممالک فرنکستان

در شهر وِیَنَه پای‌تخت آستریّه خلق باز بنای یاغیکری داشتند امنای دولت خبردار شدند و کشیکچیان شهر را فرستادند بجائی که مفسدین جمع شده بودند که بنای فساد بکذارند صد نفر از آنها را در همانجا کرفته محبوس کردند

چنانکه در روزنامهٔ هفتهٔ کذشته نوشته شده بعضی از قشون آستریه داخل خاک دینمارک شده و بهمراهی عساکر دولتین پروس و دینمارک نظم دران ولایت میکذاشتند و قشون یاغیان هالستین که مدتی بپادشاه دینمارک یاغی بودند و با قشون دینمارک جنک میکردند حالا که جنک را موقوف کرده‌اند همان یاغیان مانند سایر نظام داخل قشون پادشاه دینمارک شده خدمت میکنند

در روزنامهٔ اسلامبول که درین روزها رسیده نوشته‌اند که موسیو مومنوروس که مدتی از جانب دولت روم در وینه پای‌تخت آستریه وزیر مختار بود معزول شده و عارف افندی بجای او برقرار شده بلقب سفیر کبیر عبدی‌پاشا که سابقا حاکم بغداد بود مأمور بحکومت کردستان شده است بجای اسد پاشا که حاکم کردستان بود و فوت شده است رجیه پاشا که حاکم ساعده بود بحکومت بغداد مامور کردیده است

احوالات متفرقه

در یکی از روزنامهای چند وقت پیش ازین اسلامبول نوشته بوُدند که تاجری از اهل فرانسه میخواسته است بکشتی سوار شود کیسهٔ پولش میان آب دریا افتاده و پیدا نشده بوُد درین روزها شخصی دیکر از لنکرکاه اسلامبول میخواسته است سوار کشتی شده بشهر بروسه برود و همراه خود چند کیسه داشته که نود و دو هزار قروش که هزار و هشتصد و چهل تومان پول ایران است دران کیسها بوده است در نزدیکی پل قلاته باب دریا افتاده همان مهندس را که اوّل پول تاجر فرانسه را رفته بود پیدا نماید نیافته و در عوض توپها را پیدا کرده بود آوردند و بعد از کوشش زیاد این پول را پیدا کرده و بصاحبش داده و بجهة حقّ سعی او موافق قاعده فرنکستان یک ثلث این تنخواه باو داده شُد اما آن پول اوّل که از تاجر فرانسه به اب افتاده که در جستجوی او توپها را یافتند هنوز پیدا نشده و چوُنکه چنین کذارشات در لنکرکاه اسلامبول بسیار اتفاق می‌اُفتد زیرا که در روی آب تردُّد زیاد میشود حال بنا دارند که یا سکوئی یا جائی در میان آب بسازند که کشتی بزرک بیاید به پهلوی او و سیاح و غیره از روی همان سکو سوار کشتی بشوند و لازم نباشد که سوار زورق شده خود را بکشتی بزرک برسانند که احتمال تشویش غرق شدن از شدّت امواج کاهی در انها میرود

از جزیره روُدس نوشته‌اند که یک کشتی جنکی دولت عثمانلوُ روبروی آن جزیره لنکر انداخته بود بسبب طوفانی که در آنجا شده بود بسنک خورده و شکسته و غرق شده درین کشتی صد و پنجاه نفر قشون بحری و بیست عرّاده توپ بود و نزدیک بکنار لنکر انداخته بودند ناکاه امواج شدّت کرده زنجیرهای بزرک که بلنکر بسته بودند از یکدیکر کسیخته و طناب کلفت از قنب بستند بلکه از یکدیکر نپاشد و دیرکهای کشتی و هر چه بود بریده و بدریا انداختند باز فایده نکرد و امواج چنان شدت داشت که آنها هم پاره شدند و امواج کشتی را بکنار افکنده بروی سنکها زده و شکستی غرق نمود اما اهل کشتی را همه بسلامت در آوردند مکر سه نفر که هلاک شدند توپچیان که در آنجا بودند با کشتیبانان کشتی نمس بکمک اهل کشتی مزبور آمده اکر چه همه را بسلامت دراوردند مکر سه نفر اما میکویند که از اسباب و اوضاع کشتی چندان چیزی بیرون نمیتوان آورد

کراختین که مابین مملکت یونان و ممالک روم بود از برای کسانی که از سمت روم به یونان می‌آمدند اول نه روز توقف قرار بود حال چونکه ناخوشی از ولایات روم رفع شده و دیکر نیست توقف کسانیرا که از سمت روم به یونان می‌آیند بیست و چهار ساعت قرار داده‌اند مکر بجهة کسانیکه از سمت شامات و مصر به آنولایات بیایند که آنها را مانند قرار سابق نه روز در کراختین نکاه میدارند

درین روزها یکی از دانایان فرنکستان که در علم تواریخ اطلاع تمام دارد خصوص در اختراع قطب‌نما نوشته است که آنچه معلوم میشود این است که اختراع قطب‌نما از طایفهٔ اسلام عرب بوده امّا نمیدانند که در چه ایام ساخته‌اند و کی بمصرف آمده است و از برای تحقیق و تجسس این مطلب بسیاری از کتب قدیم عرب و اسپانیول و لاطین و غیره را دیده است از بعضی کتب عرب که تاریخ آنها پانصد سال یا ششصد هال قبل ازین بوده معلوم میکردد که در آن ایام قطب‌نما در میان آنها متداول بوده و در آن ایام که کل فرنکستان با سلاطین عرب در باب بیت‌المقدس جنک داشتند که در کتب عرب آن ایام را ایام جنک جهاد میکفتند قطب‌نما را که اختراعش در میان عرب بود بفرنکستان بردند و در آنجا بمصرف أمده و بکار خورد اما اول اختراعش معلوم نیست و نمیدانند که ابتدا که فهمیده است که میل آهن‌ربا دائم‌الاوقات بقطب شمالی مایل است

موافق قاعدهٔ سرشماری که در آن طرف مملکت لِهْ که در تصرف دولت روسیه است نموده‌اند معلوم شده است که جمعیت آنولایت حالا نزدیک بده کرور میباشد و در زمان سی و شش سال سابق بر این که بعد از جنک فرانسه عهدنامه بسته بودند سه کرور و سیصد هزار کس بیشتر نبوده‌اند

جمعیت آنقدر از ولایات روم که داخل فرنکستان و اوروپا حساب مینمایند باینطور نوشته و تشخیص داده‌اند عثمانلو دو کرور و صد هزار کس بحساب آورده‌اند سلاوان چهارده کرور و دویست هزار نفر والاک هشت کرور یونان دو کرور سه کرور و ازین جمعیت که بیست و نه کرور و سیصد هزار کس بشماره و حساب آورده‌اند هفت کرور و سیصد هزار کس مذهب اسلام‌اند از چند قسم و مابقی که بقدر بیست و دو کرور میباشند کلا عیسوی‌اند از ملل کرک و غیره