وحشی بافقی (غزلیات)/ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما | ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما | |||||
از تیغ بی ملاحظهی آه ما بترس | اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما | |||||
در آه ما نهفته خزان و بهار حسن | تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما | |||||
رخش اینچنین متاز که پیش از تو دیگری | کردست اینچنین و ندیدست گرد ما | |||||
سد لعب بلعجب شد و سد نقش بد نشست | تا ریختیم با تو، بد افتاد نرد ما | |||||
وحشی گرفت خاطر ما از حریم دیر | رفتیم تا کجاست دگر آبخورد ما |