معایب الرجال/بخش دو/صفحه ۲۲
۱. میباشند علیالخصوص زنهای رعیت مصنف سلیقه شخصی خود را دستورالعمل داده
۲. چنانچه گفته زن باید از شوهر دور بنشیند این هم همان فرض خدمت کاریست که
۳. پیش خود خیال کرده و سابقاً کمینه عرض نموده والا الفت و محبت عاشقی و معشوقی
۴. با این رسم و این قسم اختلاف کلیّه دارد که بهیچ قسم تصور نمیتوان نمود خداوند هوش کرامت
۵. فرماید فصل هفتم در پاکیزهگی و آرایش و زینت و نضافت و خوش بوئی و خوش
۶. خوئی و خوش روئی زنان گفته تمام مطابق سلیقه و رای خواص و عوام است اما بشرط
۷. انکه اسبابهم از همه جهت فراهم بوده باشد فقر و فلاکت که اسباب کسافت است
۸. مفقود باشد غنا و سروت که موجب انواع طهارت و نزافتست موجود و مرد هم
۹. خوشخو و زندوست نه امرد باز بهانه جو و خشن پوست که انچه زن را در کمال دقت
۱۰. و معشوقیت بنماید و بجا بیاورد مرد بدخوی بهانه جو بزبان حال گوید ملک الموتم از
۱۱. لقای توبه عقربم گو بزن تو دست منه بسیار دیده و شنیده شده که زنان
۱۲. وجیهه معقوله دارند بدیشان میلی ندارند و فکر هرزهگی خود هستند چنانچه
۱۳. یکی از اقوام که در انجام کتاب ممد و معین بود این حکایت را بمناسبت خواهش