سنایی غزنوی (قصاید و قطعات)/گنده پیریست تیره روی جهان
ظاهر
گنده پیریست تیره روی جهان | خرد ما بدو نظر کردست | |||||
به سپیدی رخانش غره مشو | کان سیاهی سپید برکردست | |||||
قدر مردم سفر پدید آرد | خانهی خویش مرد را بندست | |||||
چون به سنگ اندرون بود گوهر | کس نداند که قیمتش چندست | |||||
عرش مقاما زر کن کعبهی جاهت | دست وزارت در آن بلند مقامست | |||||
کز شرف او به روز بار نداند | شاه فلک اوج خویش را که کدامست | |||||
آن تو کوری نه جهان تاریکست | آن تو کری نه سخن باریکست | |||||
گر سر این سخنت نیست برو | روی دیوار و سرت نزدیکست |