دیوان حافظ/گر تیغ بارد در کوی آن ماه
ظاهر
۴۱۸ | گر تیغ بارد در کوی آن ماه | گردن نهادیم الحکم لله | ۴۲۸ | |||
آیین تقوی ما نیز دانیم | لیکن چه چاره با بخت گمراه | |||||
ما شیخ و واعظ[۱] کمتر شناسیم | یا جام باده یا قصّه کوتاه | |||||
من رند و عاشق در موسم گل | آنگاه توبه استغفرالله[۲] | |||||
مهر تو عکسی بر ما نیفکند | آیینه رویا آه از دلت آه | |||||
الصّبر مرٌّ و العمر فانٍ | یا لیت شعری حتّامَ[۳] القاه | |||||
حافظ چه نالی گر وصل خواهی | خون بایدت خورد در گاه و بیگاه |
- ↑ بعضی نسخ چاپی: زاهد.
- ↑ چنین است در خ، سایر نسخ: من رند و عاشق آنگاه (وانگاه) توبهاستغفراللّه استغفراللّه.
- ↑ چنین است در غالب نسخ، بعضی نسخ چاپی: حتّی مَ، و این املای اخیر غلط است چه الی و علی و حتّی در صورت اتصال بمای استفهامیّه پس از حذف الف «ما» چنانکه در علم صرف مقرّر است حتماً باید بصورت الف نوشته شوند یعنی الامَ و علامَ و حتّامَ نه الی مَ و علی مَ و حتّی مَ (رجوع شود بشرح رضی بر شافیه)،– و این نکته را نیز ناگفته نگذریم که حتّامَ در عربی بمعنی «تا کی» و تا چه زمان و تا چه وقت است نه بمعنی «کی» و چه زمان و چه وقت، شاعر عرب گوید: فتلک ولاة السوّر قد طال مکثهمفحتّام ختّام العنار المطوّل، و باین معنی اخیر یعنی «کی» عرب «متی» گوید نه حتّام و بنابرین باندک تأمّلی واضح میشود که استعمال حتّام در بیت محل بحث ما یعنی یا لیت شعری حتّام القاه بجای خود نیست چه مقصود اینست که «ایکاش میدانستم کی او را میبینم» نه «تا کی او را میبینم» که بکلّی ضد مقصود است، پس برای توجیه کلام خواجه یا باید فرض کرد که عموم نسخ در اینجا محرّف است و در اصل کلمهٔ دیگری بوده بجای حتّام، یا آنکه (بر فرض صحّت نسخ) باید کلام را بتقدیر نفی گرفت یعنی «یا لیت شعری حتّام لاالقاه» یعنی ایکاش میدانستم تا کی او را نمیبینم و تا چند ببلای حرمان و هجران او مبتلا خواهم بود، نظیر توجیه بعضی از مفسّرین در آیهٔ شریفه یبیّن اللّه لکم ان تضلّوا یعنی لئلّا تضلّوا.