کلیات سعدی/گلستان/مقدمه
بنام خدای بخشاینده مهربان
ارجمندترین کتاب نظم فارسی شاهنامه فردوسی است و زیباترین کتاب نثر گلستان سعدی و این هر دو کتاب بسبب همینکه پسندیده خاص و عام شده در دست و پای مردم افتاده و گرفتار دستبرد نویسندگان و خوانندگان گردیده چنانکه من چندین سال باندازهای که توانستم جستجو کردم و سرانجام ناامید شدم از اینکه از این دو کتاب نسخهای بیابم که بتوان گفت مطابق آنست که از دست مصنف برآمده است.
گلستان که اینک منظور نظر ماست چنین مینماید که از اوایل امن و شاید از روزگار خود شیخ سعدی در استنساخ دچار تحریف و تصرف شده و دیرگاهیست که ادبا باین معنی برخوردهاند جز اینکه تا این اواخر زهنها همواره متوجه بود باینکه در استنساخ سهو و غلط رفته است ولیکن تأمل در نسخههای فراوان قدیم و جدید معلوم میدارد که بسیاری از تحریفها عمدی بوده وهرکس گلستانرا نوشته یا نویسانده است آنرا موافق ذوق و سلیقه خویش ساخته است چنانکه شاید دو نسخه خطی از این کتاب یافت نشود که تماماً با یکدیگر مطابق باشند.
اینجانب از اول عمر میدیدم و میشنیدم که مغلوط بودن گلستان مورد توجه اهل فضل و ادب گردیده و تصحیح این کتاب گرانبها از اموریست که آرزوی آنرا در دل میپرورانند ولیکن غالباً از این نکته غافل بودند که این کار بحدس و قیاس و بقوّت فضل و سواد و ذوق و سلیقه میسر نیست و چارهٔ منحصر آنست که نسخههای قدیمی که نزدیک بزمان شیخ بزرگوار نوشته شده و کمتر گرفتار دستبرد و تصرف نویسندگان گردیده باشد بدست آید و مأخذ قرار داده شود.
نخستین و شاید تنها قدم صحیحی که تاکنون در این راه برداشته شده آنست که استاد گرامی آقای عبدالعظیم قریب گرکانی برداشتهاند که گلستانی بخط بسیار خوش که ممکن است بقلم میرعماد معروف باشد؛ بدست آوردهاند و نویسندهٔ آن در سال ۱۰۲۱ در پایان کتاب اظهار کرده است که از روی نسخهایکه در سال ۶۶۲ بدست مصنف نوشته شده استنساخ نموده است و آقای قریب از روی آن نسخه بطبع گلستان اقدام کرده مقدمهای محققانه در ترجمه حال شیخ سعدی و مقام بلند او در سخنسرائی و چگونگی احوال گلستان مشتمل بر تحقیقات بسیار سودمند و نیز توضیحاتی در آخر کتاب بر آن افزودهاند و شک نیست که این گلستان صحیحترین نسخهایست که تاکنون بچاپ رسیده و با آن مقدمه نفیس و توضیحات همیشه باید مورد استفاده دانشطلبان باشد.
ولیکن پس از تأمل در آن و مطابقه با بعضی نسخههای کهنهٔ دیگر چنین بنظر میرسد که آن نیز کاملا مطابق با نسخه اصل گلستان نیست و نویسنده یا خود باز تصرف در عبارات شیخ را روا دانسته یا نسخهای که از آنرو نقل کرده بلاواسطه منقول از خط شیخ نبوده و در نسخههای واسطه تصرفات بعمل آمده و بنابرین هنوز بیافتن نسخهٔ صحیح گلستان باید چشم داشت.
در مسافرتهائی که من باروپا نمودم براهنمائی دوست دیرینه گرامی دانشمند خود آقای محمد قزوینی که مقامات علمی ایشان بر همه اهل فضل معلومست و محتاج بشرح و بیان نیست آگاه شدم که در کتابخانه ملی پاریس نسخهای از کلیات سعدی موجود است که در سال ۷۶۸ نوشته شده و بالنسبه صحیح است.
این اکتشاف مشوق من شد که در امر گلستان بتحقیق پردازم آقای قزوینی لطف فرموده از آن گلستان برای من عکس برداشتند در طهران هم دوستان دانش پرور در این باب یاری کردند و وزارت معارف نیز مساعدت و همراهی فرمود و چندین نسخهٔ کهنه گلستان بدست آمد که البته نسبت بگلستانهای چاپی و نسخههائی که در این سیصد چهارصد سال گذشته نوشته شده صحیحتر بود اما هیچیک مقصود را کاملا حاصل نمینمود.
عاقبت در اصفهان یک نسخه یافت شد که بذوق خود اینجانب و تصدیق بسیاری از اهل بصیرت میتوان آنرا صحیحترین نسخهای که تاکنون بنظر آمده دانست. هزار افسوس که بک نقض و یک عیب بزرگی دارد: نقص آن اینکه در چند جا چند صفحه از آن افتاده و باینواسطه قریب یک خمس از تمام گلستان را فاقد است. عیب آن اینکه دارندگان این کتاب هم مانند بسیاری از کتاب مرض دخل و تصرف داشته و در بسیاری از مواضع کلمات و عبارات را تراشیده و بسلیقهٔ خود درست کردهاند یا جملههائی بر آن در متن یا حاشیه افزودهاند. و نیز این نسخه از غلط کتابتی هم خالی نیست یعنی اغلاطی دارد که نویسنده سهواً خطا کرده است.
از این دو سه فقره عیب و نقص که بگذریم این کتاب بهترین نسخههای گلستان بنظر میرسد و گذشته از اغلاط کتابتی و مواضعی که در آن قلم برده شده است، و تشخیص بعضی از آنها بآسانی و بعضی بدشواری ممکن است، شاید بتوان گفت که تقریباً مطابق است با آنچه از قلم شیخ سعدی بیرون آمده است.
پس چنین بنظر رسید که اکنون میتوان نسخهای از گلستان تهیه کرد که نسبةً صحیح و بقلم شیخ اجل نزدیک باشد و جناب آقای علیاصغر حکمت وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه که برای نشر و ترقی علم و ادب سری پرشور دارند و از هیچ اقدام و اهتمامی در این راه فروگذار نمیکنند محرّک اینجانب در این امر شده اسبابی که برای حصول مقصود لازم بود فراهم نمودند یعنی هر نسخه از گلستان که هرجا نشان داده شد بهر وسیله بود عین یا عکس آنرا بدست آوردند و باختیار اینجانب گذاشتند علاوه بر این آقای حبیب یغمائی از اعضای بافضل وزارت معارف را که دارای ذوق سلیم و طبع شاعری و عشق مفرط بکارهای ادبی میباشند بدستیاری اینجانب گماشتند و ایشان استنساخ و عملیات مربوط بچاپ و تصحیح و کلیه زحمات را بر عهده گرفته در امور مادی و معنوی اینکار با اینجانب مساعدتی بسزا نمودند و از هیچ نوع همکاری دریغ نداشتند از اینرو من نظر بعشقی که بکتاب گلستان داشتم و اسبابی که فراهم دیدم باینکار دست بردم و برای اینکه بدرستی معلوم شود که در تهیهٔ این نسخه چه روش اختیار شده است توضیحات ذیل را مینگارم:
نسخه اصفهان که وصف آن کرده آمد اصل و متن قرار داده شد و کاملا از آن تبعیت نمودیم مگر در مواضعی که غلط بودن آنرا یقین کردیم و در این موارد تجاوز از آنرا جایز بلکه واجب شمردیم و آنچه از روی نسخههای معتبر دیگر یافتیم بجای آن گذاشتیم و این مواضع هم دو قسم بود:
یکی آنکه غلط بودنش بر حسب املا یا عیب و نقص کلمه و عبارت آشگار بود مانند «حاظر» بجای «حاضر» و «عمر» بجای «عمرو» و «مشاورالیه» بجای «مشارالیه» و «جهلت» بجای «جاهت» و «مخالفت» بجای «مخافت» و امثال آن.
دیگر مواضعی که غلط بودن آنها این اندازه آشگار نیست ولیکن بر حسب سیاق عبارت و ذوق و ملاحظه وزن شعر، مخصوصاً با اتفاق یا اکثریت نسخههای کهنهٔ معتبر دیگر، توانستیم مطمئن شویم که در آن نسخه غلط واقع شده است. مانند اینکه بجای «ارکان دولت پسندیدند» نوشته شده است «ارکان دولت پسندید» و بجای «شکر نعمت بگفتم و زمین خدمت ببوسیدم» نوشته شده است «شکر خدمت بگفتم و زمین خدمت ببوسیدم» و بجای «از نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست» نوشته شده است «از نیک و بد و اندیشه و از کس غم نیست» و از این قبیل.
معهذا در این قسمت باز از تجاوز از متن تا میتوانستیم خودداری کردیم و ذوق و سلیقهٔ خود را حاکم قرار ندادیم مگر در مواردی که بنظر ما آشگار و حتم بود که نسخه اصل غلط است. با وجود این باحتیاط اینکه مبادا فهم و ذوق ما بخطا رفته باشد و برای اینکه خوانندگان از تمام آن متن کاملاً آگاه باشند و بتوانند حکومت کنند هر جا که از آن تجاوز کردهایم در حاشیه نسخهٔ اصلی را بدست دادهایم و آنجا که در حاشیه حرف «ص» گذاشته شده، علامت آنست که در نسخهٔ اصلی چنان بوده و ما در آن تصرف کردهایم.
از این موارد گذشته تخلف از نسخهای که آنرا اصل قرار دادهایم جایز نشمردیم. هر چند گاهی نسخههای دیگر میدیدیم که بنظر بهتر میآمد و با آنکه بعضی از دوستان از اینجهت تأسف میخورند بلکه سرزنش میکردند از شیوهٔ خود دست برنداشتیم زیرا بنای ما بر این نبود که گلستان را مطابق ذوق و سلیقهٔ خود ترتیب دهیم و هیچ نسخهٔ دیگر را هم نیافتیم که بیش از نسخه اصفهان لایق اعتماد و اتکا باشد تا بتعبد از آن متابعت کنیم فقط برای اینکه خاطر خوانندگان از اختلاف نسخهها مستحضر باشد و بتوانند حکومت کنند هرجا نسخهای بنظر ما بر نسخهٔ اصل مرجح یا لااقل با آن مساوی بود — خاصه مواردی که اکثر نسخههای معتبر بر آن منوال دیده میشد — در حاشیه نسخه بدل قرار دادیم و از توسعهٔ این نسخه بدلها هم پرهیز کردیم زیرا اختلاف نسخ باندازهای فراوانست که تعرض همه زیانش بیش از فایده و فرع زاید بر اصل مینمود.
و اما در قسمتهائی که نسخه اصفهان ناقص بود بنسخههای کهنه دیگر مراجعه کردیم و چون هیچیک را چنانکه اشاره شد قابل اعتماد تام نیافتیم در موارد اختلاف بمتابعت از اتفاق یا اکثر نسخ اکتفا کردیم و ذوق و سلیقه خود را کمتر حاکم ساختیم.
حاصل اینکه کتابی را که بنظر خوانندگان میرسد نسخهٔ صحیح گلستان چنانکه از قلم شیخ سعدی بدر آمده است معرفی نمیکنیم و اصلا نمیدانیم بچنین آرزوئی میتوان رسید یا نه ولیکن تصور میکنیم نسبةً بآن آرزو نزدیک شدهایم و شاید بتوان گفت آنچه از قلم شیخ در آمده از این متن یا نسخه بدلهائی که متعرض شدهایم بیرون نیست. معهذا همواره باید امیدوار بود که نسخههای بهتر و صحیحتر بدست آید و هر کس ما را بچنین چیزی رهبری کند که از این پس بتوانیم این نسخه را بهبودی دهیم و تکمیل کنیم مایهٔ امتنان و بادبیات فارسی خدمتی بسزا خواهد بود. چنانکه نسبت بهمین متن و نسخه بدلهائی که اختیار کردهایم هر کس نظر انتقادی بکند اگرچه با تازیانه سرزنش همراه باشد با کمال امتنان نگریسته و با نهایت بیطرفی مورد استفاده قرار خواهیم داد و خوانندگان محترم را متوجه میسازیم که از اقدام بطبع این گلستان ما نه استفاده مادی در نظر داشتیم نه کسب شهرت و اعتبار، و فقط از راه تعشق بگلستان و آرزوی رسیدن بنسخهٔ صحیحتری از آن، تحمل این زحمت را بر خود هموار کردیم و بیش از خود شیخ سعدی در تصنیف کتاب، از عمر گرانمایه بر آن خرج نمودیم و امیدواریم کسانیکه گلستان را قابل تعشق میدانند و میسرشان میشود شخصاً یا بیاری خود ما از اصلاح و تکمیل این نسخه برای چاپهای آینده دریغ ننمایند
در صورت ظاهر این کتاب هم تصرفی کردهایم و آن اینست که برحسب معمول اشاره به بیت و مصرع و قطعه و امثال آن نکردهایم زیرا اولا یقین نیست که خود شیخ سعدی اینکار را کرده و احتمال قوی میرود که این اشارات را بعدها استنساخ کنندگان افزوده باشند و فرضاً که چنین نباشد این اشارات زمانی واجب بوده که شعر و نثر را با هم یکسره مینوشتند و مطالب را از هم جدا نمیساختند.
دیگر اینکه در دیباچه عناوین مانند: «سبب تألیف کتاب» و «عذر تقصیر خدمت» و «ذکر امیر کبیر» و امثال آنرا و در باب هشتم عناوین «حکمت» و «پند» و «نصیحت» و مانند آنرا حذف کردیم زیرا از تأمل و مطابقه نسخهها بر ما یقین شد که این عناوین را شیخ سعدی ننوشته و اگر هم چیزی نوشته غیر از این بوده است چنانکه دربارهٔ اتابک ابوبکر و پسر او که هنگام تصنیف کتاب زنده بودهاند و سعدی گلستان را بنام ایشان موشح ساخته است «رحمة الله علیه» و مانند آن نوشتهاند و در نسخهٔ بسیار کهنهای که متأسفانه یک ورق بیشتر از آن باقی نمانده بود در جائی که معمولا «سبب تألیف کتاب» عنوان کردهاند چنین عنوان دیده شد: «پند از پشیمانی خوردن از دنیا» و در هر حال چون این عنوانها اهمیت و فایده ندارد و یقیناً از قلم شیخ نیست حذف آنها را سزاوارتر دانستیم.
***
اینک چند کلمه هم از نسخههای مهم که در دست داشتهایم و دوستانی که در این باب مساعدت کردهاند مینگاریم:
نسخه اصفهان که متن این گلستان قرار داده شده متعلق بود بآقای ابوالحسن بزرگزاد و ایشان بی مضایقه نسخهٔ نفیس خود را مدتی مدید بما تفویض کردند و توفیق یافتن ما در تنظیم این کتاب بمساعدت ایشان آسان گردید.
پس از نسخهٔ آقای بزرگزاد نسخهای که از همه صحیحتر بنظر میآمد متعلق بود بآقای مجدالدین نصیری که بقاعده در مائه هشتم نوشته شده باشد. ولیکن متأسفانه آن نسخه نیز مانند نسخه اصفهان هم ناقص بود هم دستخوش تصرف و تحریف شده و بسیاری از کلمات و عبارات آنرا تراشیده و عوض کردهاند.
پس از آن بهترین نسخه آن بود که از روی نسخهٔ کتابخانه ملی پاریس عکس برداشته شده و پیش از این مذکور داشتیم.
آقای صادق انصاری عضو وزارت معارف هم یک نسخه کلیات خطی باختیار ما گذاشتند که در ۷۹۴ نوشته شده و با اینکه ناقص و مغلوط بود از آن استفاده کردیم.
نسخهای که در کتابخانه سلطنتی بخط بسیار خوش و تذهیب عالی و جلد گرانبها موجود است و رقم یاقوت مستعصمی دارد نیز مورد استفاده گردیده است و در چگونگی این نسخه تحقیقاتی هست که چون مفصل میشود بموقع مناسبتری محول مینمائیم.
آقای اسمعیل امیر خیزی که از عاشقان گلستانند و در مراجعه بنسخ قدیم اهتمام بسیار ورزیدهاند راهنمائیها کرده و یک نسخه گلستان که بالنسبه کهنه و صحیح بود نیز باختیار ما گذاشتند.
در ضمن اینکه مشغول تهیه این نسخه بودیم آگاهی حاصل شد که دو نسخه از گلستان در لندن موجود است بسیار کهنه و ممکن است مورد استفاده باشد. برای اینکه عمل خود را تکمیل کرده باشیم دستور عکساندازی از آن دو نسخه هم داده شد و مقارن اتمام کتاب آن عکسها رسید.
یکی از آن دو نسخه در سال ۷۲۰ نوشته شده و متعلق به لرد گرینوی انگلیسی بوده و جزء متروکات او میباشد. نسخهٔ دیگر در سال ۷۲۸ نوشته شده و متعلق بکتابخانه ادارهٔ هند است.
مشاهدهٔ این هر دو نسخه عقیدهایرا که در صدر این مقدمه اظهار داشتهایم که گلستان از اوایل امر دستخوش تصرفات گردیده، تأیید کرد زیرا هرچند اولی کمتر از سی سال و دومی کمتر از چهل سال پس از وفات شیخ سعدی نوشته شده آن هردو گذشته از غلطها و سهوهای کتابتی با آنکه فقط هشت سال از یکدیگر فاصله دارند با هم و با نسخههای کهنه دیگر اختلافاتی دارند که جز تحریف و تصرف عمدی محمل دیگر برنمیدارد.
در هر حال نسخه لرد گرینوی از نسخ گلستان که تاریخ کتابتش معلوم است کهنهترین نسخهایست که تاکنون بنظر اینجانب رسیده و هر چند نه خالی از غلط کتابتی است و نه اطمینان میتوان داشت که از تحریف و تصرف عمدی مبری بوده باشد از جهت نزدیک بودن بقلم شیخ سعدی تقریباً در عرض نسخه آقای بزرگزاد است و بنابرین از اختلافاتیکه با این نسخه دارد آنچه را قابل توجه دانستیم متعرض شدیم.
نسخه کتابخانه هند با آنکه یکی از قدیمترین نسخههاست این حیثیت را ندارد و از آن کمتر استفاده کردیم و چون این هر دو نسخه موقعی بدست ما آمد که چاپ کتاب نزدیک باتمام بود نسخه بدلهائی را که از این دو کتاب اختیار کردیم جداگانه بآخر کتاب ضمیمه نمودیم تا مورد استفاده عموم کرده و اگر این کتاب بتجدید طبع رسید آن اختلافات را هم در پاورقی بنسخه بدلهای دیگر ملحق خواهیم ساخت.
از نسخه بدلهائی که اختیار کردهایم هر کدام در نسخههای متعدد یافت شده ذکر مأخذ آنها را لازم ندانستیم و در آنچه اختصاص بنسخهٔ کتابخانه سلطنتی داشت علامت «س» گذاشتیم و در آنها که نسخه پاریس در آن منفرد بود علامت «پا» گذاشتیم و در نسخههای دیگر وجوهی که اختصاصی و قابل تعرض باشد نیافتیم.
چون منظور ما از تنظیم این نسخه فقط نزدیک شدن بحقیقت بودو بصورت چندان توجه نداشتیم در رسمالخط اهتمامی نورزیدیم و هر چه امروز معمول است بکار بردیم و البته اهل فضل میدانند که در کتابهای فارسی در مائه هفتم و هشتم میان دال و ذال تفاوت میگذاشتند و «پ» و «چ» را با «ب» و «ج» یکسان، و «که» و «چه» را «کی» و «چی» مینوشتند و بعضی شیوههای دیگر از این قبیل در تحریر داشتند که بشرح آنها حاجت نیست. چیزی که قابل ذکر میدانیم اینست که در نسخه اصفهان «توانگر» همه جا «تونگر» نوشته شده چنانکه نمیتوان ساقط بودن الف را بر غفلت و غلط کتابتی حمل نمود.
دیگر اینکه کاتب در کلماتی مانند (هوی) و (مجری) مقید برسمالخط عربی نشده و (هوا) و (مجرا) نوشته است چون کتاب فارسی است این روش را بیضرر دانسته پیروی کردیم و چون این نسخه متن کتاب ما قرار داده شده یک صفحه از آنرا عکس انداخته عیناً باین مقدمه ملحق ساختیم و تکمیل آگاهی را میگوئیم که آن نسخه بصورت بیاض است.
بتوضیح مشکلات و ایراد تحقیقات و تنظیم فهرستها و مانند آن نیز دست نبردیم چه منظور ما تنظیم متن گلستان بود و بس و آن کارها را که البته مفید و لازم است دیگران بهتر از ما کرده و خواهند کرد فقط از آقای یغمائی خواهش کردیم تحمل زحمت نموده فهرستی از اسامی اعلام که در گلستان مذکور است ترتیب دادند و آنرا بآخر کتاب ملحق ساختیم.
در خاتمه برای ادای حق مینگاریم که سپاسگذاری ما در انجام این امر که شاید خدمتی بادبیات ایران باشد اول بجناب آقای وزیر معارف است که در واقع مؤسس شدند و اسباب فراهم کردند سپس نسبت ببزرگوارانی که اسم بردیم و بتسلیم نسخههای خود ما را در این کار یاری نمودند.
اول اردیبهشت ماه جلالی ۱۳۵۶ مطابق ۱۳۱۶ شمسی