نتایج جستجو

بوستان از سعدی تصحیح محمدعلی فروغی شنیدم که پیری به راه حجاز 16900بوستان — شنیدم که پیری به راه حجازسعدی حکایت گام. این بیت و دو بیت بعد از آن در بعضی...

صاحبدلی یکی رفت و دینار از او صد هزار بزارید وقتی زنی پیش شوی شنیدم که پیری به راه حجاز به سرهنگ سلطان چنین گفت زن یکی را کرم بود و قوت نبود یکی در بیابان...

بوستان از سعدی تصحیح محمدعلی فروغی به سرهنگ سلطان چنین گفت زن 16901بوستان — به سرهنگ سلطان چنین گفت زنسعدی حکایت ز سختی. داری. زحمت. در بعضی از نسخ این...

بوستان از سعدی تصحیح محمدعلی فروغی بزارید وقتی زنی پیش شوی 16899بوستان — بزارید وقتی زنی پیش شویسعدی حکایت که او جو فروشست و. کازدحام....

خراب گردانم و راههای شما را بسته گردانم تا هیچکس از اهل عراق و حجاز بشما راه نیابد که فساد شما از ایشانست گفتم آفریدگار جل ذکره سلیمان علیه السّلام را...

در گورستان نشسته بود و زار می‌گریست که من اینجا مهمل و جاهل ماندم و یاران من بازآیند به کمال علم رسیده ناگاه پیری نورانی بیامد و گفت: ای پسر چرا گریانی...

خردمند به که نادان بلند نه هر چه بقامت مهتر بقیمت بهتر الشاة نظیفة والفیل جیفه پدر بخندید و ارکان دولت پسندیدند و برادران بجان برنجیدند شنیدم که ملک را...

بابتدا که او را در مرو مجلسی نهادند به سبب آن بود که بوعلی شنوی پیری بوده به شکوه گفت: ما را از این سخن نفسی زن استاد گفت: ما را آن نیست گفت: روا باشد که ما...

دانند بدل آنچه تو بینی بنظر حکایت: از شقیق بن ابراهیم بلخی مرویست که گفت سالی با کاروان حجاز بمکه می‌رفتم چون بقادسیه نزول نمودیم در میان کاروان می‌گشتم و...

و من به حجاز بودم چون اندکی از روز بگذشت مرا گفت: چه می‌بینی گفتم مدینه گفت: فرو آی و پیغامبر را علیه السلام از من سلام کن. گفتدر بادیه یک روز به درختی...

آنچه حق دیدی و حق شنیدی . گفتم : اگر دیدم به تو دیدم ، و اگر شنیدم به تو شنیدم . نخست تو شنیدی . باز من شنیدم . و بروی ثناها گفتم . لاجرم از کبریا مرا...

وقتی به شخصی گفت: کجا می‌روی گفت: به حجاز گفت: آنجا چه کنی گفت: خدای را طلب کنم گفت: خدای خراسان کجاست که به حجاز می‌باید شد رسول علیه السلام فرمود که طلب...

نبود که حلیمه از مسکن قوم خود یعنی بنی سعد که در حجاز در حوالی طایف بود به امید عطا و نوال او قصد عراق میکرد و از حجاج چه قسم تصور نتوان کرد که حلیمه...

که از امیر بدر الدین که برسولی در دار الخلافه آمده بود در زمان سلطان عتمش پادشاه دهلی و لاهور بود شنیدم که گفت نوبتی شنیدم که رشیق سرائی حکایت کرد که...

فردوس الحکمة، و بحر الفواید، و بجهت اصفهبد مازیار نبشته‌ها نبشتی که بلغای عراقین و حجاز از آن متعجّب ماندند و بعد مازیار معتصم او را دبیری خویش داد. و عبد...

روز اندر حصار ببودند پس صلح بران افتاد که خانمان و ضیاع و مال یله کنند، خود با عیال از ناحیت حجاز بیرون روند به سوی شام، و بنی قریظه هم جهودان بودند عهد...

فردوس الحکمة، و بحر الفواید، و بجهت اصفهبد مازیار نبشته‌ها نبشتی که بلغای عراقین و حجاز از آن متعجّب ماندند و بعد مازیار معتصم او را دبیری خویش داد. و عبد...