وحشی بافقی (غزلیات)/چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری)
  چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری برو و بکش دو جامی که بسی ملال داری  
  دل تست فارغ از غم که شراب عیش خوردی تو به عیش کوش و مستی که فراغ بار داری  
  تو نشسته در مقابل من و سد خیال باطل که به عالم تخیل به که اتصال داری  
  به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم که ببینم و بدانم که چه در خیال داری  
  به ترشح عنایت غم باز مانده‌ای خور تو که کاروان جانها به لب زلال داری  
  چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی که نه خسته‌ی فراقی نه غم وصال داری