وحشی بافقی (غزلیات)/چه دیدی ای که هرگز بد نبینی

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(چه دیدی ای که هرگز بد نبینی)
  چه دیدی ای که هرگز بد نبینی که سوی مبتلای خود نبینی  
  عفا ک اله مرا کشتی و رفتی نکو رفتی الاهی بد نبینی  
  مجو پایان دریای محبت که گردی غرق و آنرا حد نبینی  
  ز مقصودم بر آوردی رقیبا الاهی ره سوی مقصد نبینی  
  چه طور بد ز من دیدی که سویم به آن طوری که می‌باید نبینی  
  منم وحشی همین مردود بزمش به پیشش دیگران را بد نبینی