وحشی بافقی (غزلیات)/من اگر این بار رفتم ، رفتم آزارم مکن

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(من اگر این بار رفتم ، رفتم آزارم مکن)
  من اگر این بار رفتم ، رفتم آزارم مکن این تغافلهای بیش از پیش در کارم مکن  
  پای برگشتن نخواهم داشت خواهم رفت و ماند در تماشا گاه دیگر نقش دیوارم مکن  
  بنده می‌خواهی ز خدمتکار خود غافل مباش می‌شود ناگه کسی دیگر خریدارم مکن  
  من که مستم مجلست گر هست و میر مجلسی بزم خود افسرده خواهی کرد هشیارم مکن  
  عزت سگ هست در کوی تو وحشی خود چه کرد گر چه عاشق خوار می‌باید، چنین خوارم مکن