وحشی بافقی (غزلیات)/شکل مستانه و انکار شرابش نگرید

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(شکل مستانه و انکار شرابش نگرید)
  شکل مستانه و انکار شرابش نگرید تا ندانند که مست است ، شتابش نگرید  
  آنکه گوید نزدم جام و زد آتش به دلم چهره افروختن و میل کبابش نگرید  
  سد گل تازه شکفته‌ست ز گلزار رخش گل گل افتاده برو از می نابش نگرید  
  تا نپرسیم از آن مست که کی می‌زده‌ای چین بر ابرو زدن و ناز و عتابش نگرید  
  آنکه می‌گفت به وحشی که منم زاهد شهر گو بیایید به میخانه ، خرابش نگرید