پرش به محتوا

وحشی بافقی (غزلیات)/ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب)
  ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب وصیت می‌کنم باشید از من با خبر امشب  
  مباشید ای رفیقان امشب دیگر ز من غافل که از بزم شما خواهیم بردن درد سر امشب  
  مگر در من نشان مرگ ظاهر شد که می‌بینم رفیقان را نهانی آستین بر چشم تر امشب  
  مکن دوری خدا را از سر بالینم ای همدم که من خود را نمی‌بینم چو شبهای دگر امشب  
  شرر در جان وحشی زد غم آن یار سیمین تن ز وی غافل مباشید ای رفیقان تا سحر امشب