وحشی بافقی (غزلیات)/دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز
ظاهر
دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز | نگهش قاصد سد لطف نهانست امروز | |||||
حسنش آنست ولی خود نه همانست بلی | بودی آفت دل ، راحت جانست امروز | |||||
روی در روی و نگه بر نگه و چشم به چشم | حرف ما و تو چه محتاج زبانست امروز | |||||
شرح رازی که میان من و او خواهد بود | بیش از حوصلهی نطق و بیانست امروز | |||||
تا چه ها بر سر و دستار حریفان گذرد | زان میتند که در رطل گرانست امروز | |||||
بر کمان میکشد آن غمزهی خدنگی که مپرس | ای خوشا سینهی وحشی که نشانست امروز |