وحشی بافقی (غزلیات)/ای دیده ، دشتبان نگاهت به راه کیست
ظاهر
ای دیده ، دشتبان نگاهت به راه کیست | در خاطرت سواری طرز نگاه کیست | |||||
خوش پر فرح زمینی و خرم گذرگهیست | آنجا که جلوه میکند و جلوه گاه کیست | |||||
سر کرد ناز و فتنه و عالم فرو گرفت | شاه کدام عرصه گذشت این سپاه کیست | |||||
خوش کشوری که او علم داد میزند | ای من گدای کشور او پادشاه کیست | |||||
وحشی نهفته نیست که آن گرم رو که بود | این آتش نهفته که زد شعله آه کیست |