وحشی بافقی (غزلیات)/از بهر چه در مجلس جانانه نباشم

از ویکی‌نبشته
وحشی بافقی (غزلیات) از وحشی بافقی
(از بهر چه در مجلس جانانه نباشم)
  از بهر چه در مجلس جانانه نباشم گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم  
  بیموجب از او رنجم و بیوجه کنم صلح اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم  
  سد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم  
  بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم  
  وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم زانست که بی نعره‌ی مستانه نباشم