پرش به محتوا

نیرنگستان/دستورها و احکام عملی

از ویکی‌نبشته

دستورها و احکام عملی

 

هر گاه از روی شوخی بروی کسی کارد یا چاقو بکشند باید سر آن را سه بار بزمین زد تا خون نکند.

اسم ناخوشیهای بد را بزبان بیاورند (وبا .. طاعون) باید مابین شست و انگشت سبابه را با دندان گزید.

زنها که از چیزی تعجب بکنند میگویند: رو بکوه سیاه.

هنگام آب نوشیدن زن باید چادر و مرد باید کلاه سرش باشد گاه نبود باید دست را روی سرشان بگذارند

کسیکه خواب ببیند و محتلم بشود میگویند: ملایک پرده از جلو چشمش برداشتند و یا میگویند که: خاک نفرینش کرد[۱]

هر گاه به نیت اینکه مرادشان داده شود در روضه خوانی یک استکان بدزدند وقتیکه مرادشان داده شد شش فنجان خریده و به مجلس روضه رد میکنند.

هر گاه کسیکه چشمش شور است از کسی تعریف بکند برای اینکه به آنکس صدمه نرسد جای قدمهای او را باید با کارد رویش خط کشید و یا اینکه یک تکه از بند شلوار یا لباس نظر زننده میسوزانند و خاکستر آنرا به بینی مریض میمالند

از کسی تعریف بکنند برای اینکه چشم نخورد باید انگشت بخاک ته کفش تعریف کننده زده روی نافش بمالند.

در موقع دویدن یا برای اینکه کاری را بسرعت انجام بدهند در آستین خودشان فوت میکنند.

برای اینکه بخواهند مهمان برود یا سر آفتابه رو بقبله زیر ناودان عرقچین می گذارند یا دسته هاون در اجاق راست می‌کنند و یا نمک در کفش مهمان میریزند.

بچه ها معتقدند که لای کتاب یا قرآن اگر پر طاوس بگذارند و کمی خاک قند بپاشند آن پر بچه میکند و زیاد میشود[۲]

فتیله چزاغ را باید پائین کشید تا خودش خاموش بشود هر گاه پف بکنند عمر را کوتاه میکند[۳]

هرگاه زیاد بخندند باید به ناخن شست و یا ما بین شست و انگشت سبابه را نگاه کرده بگویند: اللهم لاتمقتنی (خدایا مرا غضب نکن!)

کسیکه لباس تن خود را بدوزد باید در آن مدت یک تکه از لباسش را بدندان بگیرد[۴].

از حمام که در میآیند میگویند: صحت آب گرم. جواب میدهند سلامت باشید.

اگر شب گرگ به آدم حمله بکند کبریت آتش بزنند پیه چشمش آب میشود و اگر سگ حمله بکند باید خوابید.

واجب است که پی خانه، گود حمام و حوض که کنده شد قربانی بکنند تا خون نکند.

در خانه را که کار میگذارند باید قصاب دستش را بخون قربانی آلوده کرده بدر بزند[۵].

زنان حرف نشنیده که بشنوند لنگه چاقچور بسرشان میاندازند.

صحبت چیز بد که بشود مثل مرگ، ناخوشی و یا جانوران موذی میگویند: ساعت سنگین است.

کسیکه زیاد ظرف و چیز میشکند برای اینکه این عادت از سرش بیفتد باید چیز خوراکی بدزدد و برود در کنار آب بخورد.

خانه تازه که بخرند اول باید آینه و قرآن در آنجا فرستاد و تبریک و مبارکباد گفت و لعنت بر شیطان باید کرد که دشمن خوشی و آسایش است.

هر گاه نیت بکنند و از سه پشته سوار چیزی بپرسند هرچه بگوید باید به حرف او رفتار کرد.

آفتاب زردی که آب بنوشند باید کمی از آن به پشت سر بپاشند و بگویند: مرده تشنه است!

برای اینکه پاکت زود بمقصد برسد رویش مینویسند ۸۶۴۲ (۲ ب ۴ د ۶ و ح) بدوح و این نام فرشته ای است که مراسلات را میرساند[۶].

نام کسی ببرند و آنشخص وارد بشود بطور یقین حلال‌زاده است.

کسیکه میخواهد صبح زود بیدار بشود به متکا میگوید: دین آسیابان و گمرکچی و مرده شور بگردنت اگر مرا دیر بیدار بکنی[۷].

برای رفع نحوست عدد سیزده در موقع شمردن بجای سیزده میگویند: زیاده.

برای این که زخم سالک زود تر از یکسال خوب بشود عوض سالک باید گفت ماهک.

توپ ظهر که در میرود باید سرانگشت را بوسیده به پیشانی ببرند.

از مجلس عزا خانه که بر میگردند لازم است قبل از ورود به خانه کفشهایشان را این پا آن پا کنند.

اگر زنی چادرش در مجلس عزا خانه بسوزد باید چادرش را گرو گذاشته هم وزن آن خرما بخرد و خیر کند بعد چادرش را پس بگیرد و گرنه شوهرش میمیرد.

دندان صد و بیست سال را هر کس در بیاورد نباید بکس دیگر نشان بدهد اگر نشان بدهد خودش میمیرد و کسیکه آنرا دیده صد و بیست سال عمر میکند.

هرگاه گوش صدا بدهد علامت اینست که کسی یاد آنشخص را کرده باید دوستان و آشنایان را یک بیک بیاد آورد صدای گوش به اسم هر کدام از آنها ایستاد آشخص یاد او را کرده است

اگر در بین راه دو نفر بهم پشت پا بزنند باید بر گشته انگشت کوچک خود را بهم قفل کنند و گرنه دعوایشان میشود.

دور کسی نباید گشت چون بلا گردان آنشخص میشود. هر گاه گشتند برای دفع شر باید از همان راه دوباره برگردند.

گیس زن را که میشمرند باید بگویند یک خرما دو خرما. . وگرنه چشم میخورد و میریزد.

چیزی گم بشود گوشه ای از لباس را گره زده بگویند: بستم بخت دختر شاه پریان را و یا بگویند: شیطان مالم را بده مالت را میدهم.

نخ نازک یا ابریشم که گره بخورد اگر بخواهند به آسانی باز بشود بگویند: واشو و گرنه میدهمت دست جهوده.

پیش آمد ناگوار برای کسی رخ بدهد و بخوشی بگذرد معلوم می شود آن شخص قران داشته برای دفع شر باید شب زیر سرش پول بگذارد و فردا صبح به گدا بدهد.

در موقع روشن کردن چراغ دعای مخصوص میخوانند و به سبزه یا آینه یا اسب و یا روی خوش نگاه میکنند[۸].

اگر زن عادت بکند که آخر غذا یک لقمه نان و پنیر بخورد هیچوقت هوو سرش نمیآید.

نان برکت خداست اگر زیر پا بیفتد باید آنرا برداشت بوسید و در سوراخ دیوار گذاشت و گرنه قحطی میشود.

اگر چیزی گم بشود الحمد بخوانند و گوشه چادر را گره بزنند بعد از آنکه پیدا شد قل هو‌الله بخوانند و گره را باز بکنند.

در موقع لباس بریدن یا واقعهٔ خوش میگویند: چشم شیطان کور، گوش شیطان کر.

زنی که حیض باشد اگر دست ببعضی گلها بزند گل پژمرده میشود.

از خوشگلی کسی حرف بمیان بیاید برای اینکه او را چشم نزنند باید به نک بینی نگاه بکنند و با سر انگشت آنرا لمس بکنند.

آدم یا حیوان و یا چیز قشنگی را ببینند باید بگویند ماشا الله و گرنه ممکن است آنرا چشم بزنند و بلائی متوجه آن بشود[۹].

از روی آدمی که خوابیده قدم بردارند و رد بشوند باید اسم آن شخص را ببرند.

برای دفع امراض و بلا ها مثل زلزله، طاعون، و با و حتی دفع دشمن، گرفتن ماه و خورشید باید نماز جماعت و نماز آیات بخوانند. چون در اثر معصیت پیدا میشوند.

بچه ها که بخواهند میان دو نفر دعوا بشود ناخن های شست خودشان را بهم میزنند.

هر گاه بخواهند مسافری از سفر برنگردد پشت سر او «دیزی از کار در آمده» و یا سنگی سیاه بزمین میزنند.


  1. شبیه افکار زرتشتی است چون در اوستا نطفهٔ مرد (سمن) نباید به هدر برود و باید بچه بشود وهرآینه به هدر رفت گناه بزرگ است

    رجوع شود به ویدیوداد فقرهٔ ۷۶–۷۴ و ۱۰۷–۱۰۲


    ««۲»پرهیز کردن (از آسمان) آنست که تخم و آب پشت خویش بزیان نیاورد و بناسزا مردم ندهند «۳» چه هرگاه که منی خویش نه نیک دارند مینو آسمان آن کس را بیازارد و بنزدیک دادار اورمزد خصمی آن روان کند و نگذارد که روان او به بهشت رسد

    بندهش ص ۱۴۶

  2.   پر طاوس بر اوراق مصاحف دیدم گفتم این منزلت از قدر تو می‌بینم بیش  
      گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد هر کجا پای نهد دست ندارندش بیش  

    (سعدی)

  3. بستن جلو دهان را در آتشکده بیاد میآورد. برای اینست که آتش آلوده نشود.
  4. چون مرده نمیتواند چیزی را بدندان بگیرد.
  5. اینگونه قربانیهای خونین مخصوص اقوام سامی عربها وجهودهاست بخصوص در نزد کلیمیها خیلی شیوع دارد.
  6. میرزا آقاخان کرمانی در سه مکتوب گمان کرده است که بدوح از «بدو»ی فارسی گرفته شده است.
  7. این یک نوع القاء خود بخود Auto - Suggestion است.
  8. این عادت در زمان ساسانیان نیز مرسوم بوده است (دینکرت۴۴-۲۰–۸)
  9. «اینکه چیزی بینند که بچشم نیکو آید بنام ایزد بباید گفتن «۲» چه اگر بنام ایزد نگویند آنچیز را زیانی افتد یا گزندی رسد گناهکار باشد تا معلوم باشد.»

    صد در ص ۱۴ در پانزدهم.