نظامی (لیلی و مجنون)/ای عالم جان و جان عالم
ظاهر
ای عالم جان و جان عالم | دلخوش کن آدمی و آدم | |||||
تاج تو ورای تاج خورشید | تخت تو فزون ز تخت جمشید | |||||
آبادی عالم از تمامیت | و آزدی مردم از غلامیت | |||||
مولا شده جمله ممالک | توقیع ترا به (صح ذلک) | |||||
هم ملک جهان به تو مکرم | هم حکم جهان به تو مسلم | |||||
هم خطبه تو طراز اسلام | هم سکه تو خلیفه احرام | |||||
گر خطبه تو دمند بر خاک | زر خیزد از او به جای خاشاک | |||||
ور سکه تو زنند بر سنگ | کس در نزند به سیم و زر چنگ | |||||
راضی شده از بزرگواریت | دولت به یتاق نیزه داریت | |||||
میرآخوری تو چرخ را کار | کاه و جو ازان کشد در انبار | |||||
آنچه از جو و کاه او نشانست | چو خوشه و کاه کهکشانست | |||||
بردی ز هوا لطیف خوئی | وز باد صبا عبیر بوئی | |||||
فیض تو که چشمه حیاتست | روزی ده اصل امهاتست | |||||
پالوده راوق ربیعی | خاک قدم تو از مطیعی | |||||
هرجا که دلیست قاف تا قاف | از بندگی تو میزند لاف | |||||
چون دست ظفر کلاه بخشی | چون فضل خدا گناه بخشی | |||||
باقیست به ملک در سیاست | پیش و پس ملک هست پاست | |||||
گر پیش روی چراغ راهی | ور پس باشی جهان پناهی | |||||
چون مشعله پیش بین موافق | چون صبح پسین منیر و صادق | |||||
دیوان عمل نشان تو داری | حکم عمل جهان تو داری | |||||
آنها که در این عمل رئیسند | بر خاک تو عبده نویسند | |||||
مستوفی عقل و مشرف رای | در مملکت تو کار فرمای | |||||
دولت که نشانه مراد است | در حق تو صاحب اعتقاد است | |||||
نصرت که عدو ازو گریزد | از سایه دولت تو خیزد | |||||
گوئی علمت که نور دیده است | از دولت و نصرت آفریده است | |||||
با هر که به حکم هم نبردی | بندی کمر هزار مردی | |||||
بیآنکه به خون کنی برش را | در دامنش افکنی سرش را | |||||
وآنکس که نظر بدو رسانی | بر تخت سعادتش نشانی | |||||
بر فتح نویسی آیتش را | واباد کنی ولایتش را | |||||
گرچه نظر تو بر نظامی | فرخنده شد از بلند نامی | |||||
او نیز که پاسبان کویست | بر دولت تو خجسته رویست | |||||
مرغی که همای نام دارد | چون فرخی تمام دارد | |||||
این مرغ که مهر تست مایهش | نشگفت که فرخست سایهش | |||||
هر مرغ که مرغ صبحگاهست | ورد نفسش دعای شاهست | |||||
با رفعت و قدر نام دارد | بر فتح و ظفر مقام دارد | |||||
با رفعت و قدر باد جاهت | با فتح و ظفر سریر و گاهت | |||||
عالم همه ساله خرم از تو | معزول مباد عالم از تو | |||||
اقبال مطیع و یار بادت | توفیق رفیق کار بادت | |||||
چشم همه دوستان گشاده | از دولت شاه و شاهزاده |