ملک الشعرا بهار (غزلیات)/در غمش هر شب به گردون پیک آهم میرسد
ظاهر
در غمش هر شب به گردون پیک آهم میرسد | صبرکن، ای دل! شبی آخر به ما هم میرسد | |||||
شام تاریک غمش را گر سحر کردم چه سود؟ | کز پس آن نوبت روز سیاهم میرسد | |||||
صبر کن گر سوختی ای دل! ز آزار رقیب | کاین حدیث جانگداز آخر به شاهم میرسد | |||||
گر گنه کردم، عطا از شاه خوبان دور نیست | روزی آخر مژدهی عفو گناهم میرسد |