مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۹
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۱۳۲
۵شنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۹
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز۵ شنبه پانزدهم خردادماه ۱۳۳۱ نشست ۹
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورتمجلس
- ۲ - اعلام استرداد مخالفت و تصویب اعتبارنامه آقایان دکتر سیدحسن امامی - دکتر سنجابی - مهندس زیرک زاده و صفایی
- ۳ - قرائت گزارشهای شعبه چهارم راجع بانتخابات یزد و نمایندگی آقایان دکتر طاهری و صراف زاده و جلیلی و ارجاع آن بکمیسیون تحقیق
- ۴ - موافقت باتأخیرطرح نمایندگی آقای دکتر بقایی تاجلسه بعد
- ۵ - طرح و تصویب نمایندگی آقای عبدالرحمن فرامرزی نماینده ایوانکی
- ۶ - اعلام تصویب نمایندگی آقای مجتهدی نماینده تبریزبعلت حاضرنبودن مخالف آن
- ۷ - تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه
مجلس چهل دقیقه قبل از ظهر بریاست آقای اورنگ تشکیل گردید
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(بشرح ذیل قرائت شد)
غائب با اجازه - آقای دکتر شایگان
غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر فاطمی، محمدعلی دادور، حاج سیدابوالقاسم کاشانی، سیدباقرجلالی موسوی، احمداخگر
دیرآمده با اجازه - آقای راشد
دیرآمده بی اجازه - آقای دکتر سیدحسین فاخر
رئیس - درصورتمجلس نظری هست؟
شمس قناتآبادی - بله
رئیس -(خطاب به آقای خسرو قشقایی) شماهم درصورت جلسه نظری دارید؟
خسرو قشقایی - بله
رئیس - آقای شمس قناتآبادی مقدمند بفرمایید آقای شمس
شمس قناتآبادی - درموضوعی که بنده آنجا بیان کردم عرض کردم عقیده فردنمیتواندملاک کلی باشد اینجا نوشتهاست (عقیده فردی نمیتواندکلی باشد) این البته غلط است تقاضامیکنم اصلاح شود و حالا یک نکته دیگر هست که لازم است عرض کنم چون مجلس آماده کارنشده و نمیشود قبل ازدستورصحبت بکنم اجازه میخواهم یک نکته ایی را تذکربدهم و تذکری لازمست برای اینکه بی نهایت ازعصر تاشب و حتی تاسحربمن فشارآوردند که دیروز درمجلس سنایکی ازآقایان سناتورها اعتراض کرده بودنده که چرا در کشوراسلامی ایران درماه رمضان موسیقی تعطیل شده. تمام کارها درمملکت ما اصلاح شده و اینکارماندهاست فقط آمدهاند اعتراض کردهاند که چرا موسیقی را ازبرنامه رادیو تهران حذف کردهاند؟ و این باعث ایجاد تنفردربین همه مسلمانهای تهران شده و مسلما ازشهرستانهای دیگرخبرش راجع باین مطلب خواهدرسید خواستم تذکربدهم اینجا کشوراسلامی ایرانست.
رئیس - عرض کنم این اولا راجع بصورت مجلس نیست خواستم بعرض برسانم آنکه راجع بصورت مجلس است خاطرجنابعالی مستحضرباشد صورتمجلسها اول طبع میشود و توزیع بعدهراشکالی درامری هست که نسبت بنواقص صورت مجلسها است تذکرداده میشود آن تذکرها درچاپ ثانی مراعات میشود و چاپ صحیح بدست آقایان میرسد آقای خسرو قشقایی
میراشرافی - خواستم بجناب آقای قناتآبادی عرض کنم که هم موسیقی تعطیل شده هم وعظ درمسجد شاه هردوتعطیل شده
شمس قناتآبادی - اینهم مثل همان بود
رئیس - هم این و هم آن مربوط بصورت مجلس نیست. آقای خسرو قشقایی
خسرو قشقایی - بنده در آن دفاعی که ازآقای دکتر شایگان کرده بودم نوشته شدهاست که «دوایراداساسی» بنده گفته بودم که ازنظرمعترض دوایراداساسی بوده والا بنظربنده ایراداساسی نبود.
رئیس - تصحیح میشود. درصورت مجلس نظری نیست؟ آقای نریمان
نریمان - دررای راجع به آقای دکتر شایگان نوشته شده یک موافق بی اسم بنده فراموش کرده بودم امضاء کنم، آن اسم بندهاست
رئیس - بسیارخوب قیدمیشودآقای حمیدیه
حمیدیه - آقای اخگرمریض است اجازه خواسته بودند توسط بنده
رئیس - مرخصی ایشان تصویب شدهاست درصورت مجلس نظردیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
- اعلام استرداد مخالفت و تصویب اعتبارنامه آقایان دکتر سیدحسن امامی - دکتر سنجابی - مهندس زیرک زاده و صفایی
[ویرایش]رئیس - نظرباسترداد مخالفت ازطرف آقای مهندس زیرک زاده نسبت به آقای امام جمعه و ازطرف آقای میراشرافی نسبت به آقای دکتر سنجابی و ازطرف آقای میراشرافی و آقای عامری نسبت به آقای زیرک زاده یک یک عرض میکنم پرونده انتخابات آقای امام جمعه تهران بنابراین تصویب شد اما پرونده آقای مهندس سنجابی (یکی ازنمایندگان - دکتر سنجابی) دکتر سنجابی گفت جناب حضرت دوست پس صحت انتخابات آقای دکتر سنجابی تصویب شد و نظرباستردادآقای میراشرافی و آقای عامری ازمخالفت با آقای مهندس زیرک زاده انتخاب آقای مهندس زیرک زاده تصویب شد و اما چهارمی نظرباسترداد آقای عامری مخالفت خودرا از پرونده انتخابات آقای صفایی انتخابات آقای صفایی تصویب شد.
- قرائت گزارشهای شعبه چهارم راجع بانتخابات یزد و نمایندگی آقایان دکتر طاهری و صراف زاده و جلیلی و ارجاع آن بکمیسیون تحقیق
[ویرایش]رئیس - آقای دکتر کیان
(آقای دکتر کیان مخبرشعبه چهارم گزارش انتخابات یزد و نمایندگی آقای دکتر طاهری را بشرح ذیل قرائت نمودند)
جریان انتخابات هفدهمین دوره تقنینیه در شهرستان یزد بقراریست که ذیلا بعرض میرسد:
تاریخ ۲۵،۱، ۳۱ ازطرف فرمانداری یزد بمنظوراجرای ماده ۱۴ قانون انتخابات از۱۰۸ نفرطبقات شش گانه و معتمدین محل دعوت بعمل آمدهاست و باحضورآقای سرابندی نماینده فوق العاده دولت و فرماندار ۳۶ نفربقید قرعه انتخاب، و سپس اعضای اصلی و علی البدل انجمن نظارت مرکزی تعیین و اقدام بنشرآگهی شدهاست و ازروز یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۳۱ بتفاوت درحوزههای مقرراز۳ تا ۶ روزشروع باخذرای گردید، توضیح اینکه درحوزه فرعی میبد تعداد۱۲۰۸ برگ توزیع و اخذرای شده بودهاست، ولی درآخرین روزاخذرای آراء صندوق مزبوربر خلاف دستورانجمن نظارت مرکزی استخراج و قرائت گردیدهاست انجمن بعلت تخلف مذکوروبا توجه باینکه تعداد ۱۲۰۸ رای ماخوذه دربرابر۲۹۵۸۳ رای درتعیین منتخبین تاثیری نداشته آراء صندوق مزبورراباطل مینماید درنتیجه آقایان دکتر هادی طاهری با ۲۷۰۹۴ رای و رضا صراف زاده با ۲۵۹۶۱ رای و محمدجلیلی با ۲۵۸۴۷ رای بترتیب حائزاکثریت شدهاند و برابرماده ۴۱ قانون انتخابات ازتاریخ ۱۷،۲، ۳۱ الی یک هفته انجمن برای قبول شکایات تعیین وقت مینماید، پس ازرسیدگی شکایات چون شکایات بنظرانجمن غیروارد تشخیص میگردد، درتاریخ ۲۷،۲، ۳۱ اعتبارنامه بنام آقایان فوق الذکرصادروانحلال خودرا اعلام مینماید.
پس ازارجاع پرونده بشعبه چهارم و رسیدگی بمحتویات آن و صورت جلسه نهایی انجمن مرکزی و ملاحظه شکایات رسیده در مدت مقرربمجلس شورای ملی چون شعبه شکایات را غیرمستند و بدون دلیل تشخیص میدهد صحت انتخابات شهرستان یزد و نمایندگی آقای دکتر هادی طاهری را که دردرجه اول دارای ۲۷۰۹۴ رای ازمجموع ۲۹۵۸۳ رای بودهاند تایید و اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
(آقایان حائریزاده. قناتآبادی. مهندس رضوی. زهری و شبستری اظهارمخالفت کردند)
رئیس - با مخالفت آقایان حائریزاده شمس قناتآبادی و آقای مهندس رضوی و آقای زیرک زاده (زیرک زاده - من مخالفت نکردم) ببخشید و آقای زهری و آقای شبستری به کمیسیون تحقیق مراجعه میشود.
میراشرافی - آقای رئیس پس منظورفلج کردن مجلس است، منظوراینست که مجلس کارخودش را نکند
رئیس - آقای دکتر کیان
(آقای دکتر کیان گزارش انتخاب آقای رضا صراف زاده را ازیزد بشرح ذیل قرائت نمودند)
پیروگزارش شماره ۲۰ ازشعبه چهرام دایربصحت انتخابات یزد و نمایندگی آقای دکتر هادی طاهری، آقای رضا صراف زاده باکثریت ۲۵۹۶۱ رای ازمجموع ۲۹۵۸۳ رای دردرجه دوم منتخب حوزه مذکوربودهاند و شعبه چهارم صحت انتخابات یزد رابشرح گزارش شماره ۲۰ و نمایندگی آقای رضا صراف زاده را تایید و اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی مینماید
(آقایان زهری. حائریزاده. شمس قناتآبادی اظهارمخالفت نمودند)
رئیس - بامخالفت آقای زهری و آقای حائریزاده و آقای قناتآبادی به کمیسیون تحقیق مراجعه میشود. آقای دکتر کیان
(آقای دکتر کیان مخبرشعبه گزارش انتخاب آقای محمود جلیلی را ازیزدبشرح آتی قرائت نمودند)
پیروگزارش شماره ۲۰ ازشعبه چهارم دائربصحت انتخابات یزدونمایندگی آقای دکتر هادی طاهری، آقای محمود جلیلی باکثریت ۲۵۸۴۷ رای ازمجموع ۲۹۵۸۳ رای دردرجه سوم منتخب حوزه مذکوربودهاند و شعبه چهارم صحت انتخابات یزدرا بشرح گزارش شماره ۲۰ و نمایندگی آقای محمودجلیلی را تایید و اینک گزارش آنراتقدیم مجلس شورای ملی مینماید
(آقایان قناتآبادی و حائری زاده و زهری ابرازمخالفت نمودند)
رئیس - با مخالفت آقای قناتآبادی و آقای حائری زاده و آقای زهری به کمیسیون تحقیق ارجاع میشود.
- موافقت باتأخیرطرح نمایندگی آقای دکتر بقایی تاجلسه بعد
[ویرایش]رئیس - پیشنهادی ازطرف آقا نبوی رسیدهاست قرائت میشود
(بشرح زیرقرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهادمیکنم اعتبارنامه آقای دکتر بقایی ازکرمان بتاخیرافتدتا اعتبارنامه ایشان از تهران مطرح شود نبوی
حائری زاده - بنده تذکرداشتم اجازه مرحمت نفرمودید
میراشرافی - مخالفم آقامجلس را که نباید مرعوب کرد
رئیس - بگذارید آقای نبوی بیانشان تمام بشودبعد
فرامرزی - پس بگیرید
نبوی - آقای دکتر بقایی هم ازکرمان انتخاب شدهاند، هم ازتهران. اینکه درجلسه گذشته مطرح شد اعتبارنامه ایشان ازکرمان بودودرآینده باید اعتبارنامه ایشان ازتهران هم مطرح شود، چون بطورکلی یک وکیل ازیک جا میتواند وکالت کند، هرچندمردم روی حسن اعتماد دردوجا بایشان رای دادهاند ولی درهرصورت یک وکیل ازیک جا میتواندوکالت کند و یک رای میتواندبدهد، نه دورای یا بیشتر، بنابراین بنده پیشنهادکردم که بگذارنداعتبارنامه تهران ایشان هم برسد که یکجا بتوانیم تکلیف این کاررا روشن کنیم. حال اگر آقایان محترم موافقت میفرمایند که جلوتر از نوبت اعتبارنامه تهران ایشان مطرح بشود و تعیین تکلیف بشود. بنده البته موافقم و بعقیده بنده کارخوبی هم هست ولی اگر موافقت نمیفرمایند من تمنی میکنم که این پیشنهادبنده را رویش رای بدهید که بماندتاوقتی که اعتبار نامه تهران ایشان مطرح بشود که شاید یک یا دوجلسه هم بیشترنخواهدبود.
مهندس رضوی - یک توضیح قانونی بنده میخواستم بدهم.
رئیس - اخطارنظامنامه ایی دارید آقابفرمایید
مهندس رضوی - بله همانطوریکه فرمودند یک نفرنمیتواند نمایندگی بیش از یک کرسی را بعهده بگیرد البته طبیعی است که وجه رجحان وکالت ازهرمحل هم باید باختیارویا لااقل با موافقت طرف واقع بشود باین دلیل بنده بوسیله تلفن بی سیم ازآقای دکتر بقایی سوال کردهام و امروزیک بعدازظهرایشان جواب خواهندداد و اگر جواب ایشان این بود که بهیچوجه، وجه رجهانی بین کرمان و تهران ندارد و کار را به تصمیم و رای آقایان محترم میگذارند، عینا همان مطلب بعرض آقایان خواهدرسید و اگر یکی ازدوجاراهم انتخاب کردند، بازهم آن بعرض مجلس شورای ملی خواهدرسید
دکتر کیان - بنابراین رای لازم ندارد.
فرامرزی - اجازه بفرمایید من یک تذکری میدهم، پرونده آقای دکتر بقایی پریروز برای این عقب افتاد که تصمیمی راجع به آن درخارج گرفته شود، این تصمیم هنوزگرفته نشده، پس وضع پرونده درامروزمثل پریروزاست و هیچ تغییری نکردهاست (صحیح است) بنابراین اصلا بدون اینکه رای هم بگیریم من معتقدم بگذاریدکنار تادرجلسه آینده مطرح شود(صحیح است)
نبوی - بنده هم با این نظرموافقم پیشنهادم را پس گرفتم
رئیس - پس گرفتید؟ بسیارخوب اگر پس گرفته شود برای مخالفت هم چیزی باقی نمیماند آقای حائری زاده تذکرتان را بفرمایید.
حائری زاده - من گله ایی ازجناب آقای رئیس نمیخواهم پشت تریبون کرده باشم ولی درجلسه سابق که من درجلسه حاضرنبودم ازقرارمعلوم یک فرمایشاتی جناب آقای میراشرافی فرموده بودند که باظهاراتی که من در مورد مجلس موسسان قلابی و استدلالاتی که برای انتخابات قلابی آن جاکرده بودم، یک قیاس مع الفارقی فرموده بودند من اجازه گرفته بودم که در این موضوع صحبت کنم و اینجوراجازهها قبل ازاینکه درموضوع اصلی رای گرفته شود قاعدتا باید مقام ریاست اجازه بدهند که مسائل تشریح و روشن شود و بعدا اتخاذتصمیم بکنند جناب رئیس این توجه را نفرموده و بمن اجازه مرحمت نکردند که درجلسه گذشته بیاناتی کرده باشم ولی چون جناب آقای مکی فرمایشاتی فرموده بودند بنابراین بنده صحبتی نمیکنم ولی خواستم این تذکرباشد که بعدها نظایرپیدانکند.
- طرح و تصویب نمایندگی آقای عبدالرحمن فرامرزی نماینده ایوانکی
[ویرایش]رئیس - آقای خسرو قشقایی
(آقای خسرو قشقایی مخبرکمیسیون تحقیق گزارش کمیسیون رادرباره حوزه انتخاباتی ایوانکی بشرح زیرقرائت کردند)
گزارش ازکمیسیون تحقیق به مجلس شورای ملی
چون درگزارش شماره ۱۰ راجع بانتخابات ایوانکی و نمایندگی آقای فرامرزی کمیسیون تحقیق مطالبی ازقلم افتاده بود گزارش مزبوربشرح زیراصلاح و تقدیم مجلس شورای ملی میگردد.
پرونده انتخابات ایوانکی مبنی برانتخاب آقای عبدالرحمن فرامرزی که بمخالفت آقای حائریزاده بکمیسیون تحقیق ارجاع شده بود مورد رسیدگی واقع و جریان کاربشرح زیرتقدیم مجلس شورای ملی میگردد
جریان کلی انتخابات ایوانکی بشرح گزارش شماره ۷ ازشعبه اول باستحضارآقایان نمایندگان محترم رسیدهاست.
آقای حائریزاده معترض پرونده درکمیسیون حضوریافتند و اعتراضاتی که خلاصه آن ذیلا عرض میگردد باستحضار اعضای کمیسیون رساندند دربدوامرپس ازدعوت ۳۶ نفروانتخب نه نفراعضای اصلی ازطرف بخشداری ورامین احضاروبخشدارجدیدی با یک عده قوای نظامی بمحل رفتهاست و مجددا اقدام بانتخاب نه نفرجهت انجمن مرکزی درایوانیک نموده درنتیجه بکطرف انجمن سابق و ازطرف دیگرانجمن جدید خودرا واجدصلاحیت میدانستهاند و روی این موضوع جاروجنجالی برپامیگردددرمحل چندنفرکاندیدا بودهاند ولی با دخالت قوای انتظامی آقای فرامرزی که انتخابش درلارمقدورنبوده ازحوزه ایوانکی ورامین سردرآوردهاست درصورتی که ایشان اهل ورامین نبوده و زمینه ایی هم نداشتند. راجع به شخصیت آقای فرامرزی تذکری ندارم و گفتم اطلاعاتی بمن رسیده که مقامات مرکزی در مورد انتخاب ایشان نظرداشتهاند.
آقای فرامرزی منتخب مورد اعتراض پس ازاستحضاراز اعتراضات گفتنددربدوامرحوزه امرچندکاندیدداشته مبارزه آنها شدت یافته ولی بعدهرکدام کناررفتهاند و آراء خود را باینجانب واگذارنمودهاند تغییربخشدارهم مربوط باینجانب نبود بلکه بخشدار مورد نظرعضویکی ازکاندیداهای ورامین بودهاست که میخواسته بنفع کاندید مذکورمخالفت نماید و بعدکاندیدهای دیگرغیرازمن که درمحل نبودم بزورازاواستعفا گرفتندروزشروع انتخابات تمام کاندیدها کناررفتند و غیرازمن هیچ کاندیدی نبوده فقط دونفر که میخواستنددراین دوره واردجریان انتخابات شوند هرکدام نفردوم گردند و باینجانب هم هیچ نظری نداشتند وارد جریان شدند در مورد اینکه اینجانب اهل ورامین نبودهام بچه دلیل منتخب ورامین هستم بایدبگویم که ورامین حومه تهران است و تمام مردم موثرورامین یا تهرانی هستند و یادرتهران سکنی دارند و درسیاست تهران دخیلند.
ورامین یا شمیران فرقی ندارد جزاینکه رای شمیران روی تهران است و ورامین وکیل جداگانه دارد اما راجع بدوانجمن و عمل ایشان بکلی دروغ است بخشدارجدید که بادعای ایشان باقوای نظامی رفته خواست انجمن دیگری رادرست کند ولی نتوانست و تفصیل آنرا درمجلس عرض خواهم کرد قوای انتظامی نیزبموجب مدارکی که نشان میدهم بامن مخالفت کرد(یک مدرک هم نشان دادند) اما اینکه وکالت من درلارمقدورنبوده اگر درآنجا انتخاباتی شد و من وارد شدم معلوم خواهدشد که مقدوربوده یا نبوده و بهرصورت مربوط به پرونده ورامین نیست و اما اینکه فرمودهاند من از صندوق ورامین سردرآوردهام مگرایشان ازصندوق تهران پادرآوردهاند هرکس با پابجایی رفت البته با سربیرون میآید.
توضیحا اینکه درتمام مدت انتخابات اینجانب مریض بوده و بمحل برای فعالیت انتخاباتی نرفتهام. کمیسیون با توجه باعتراضات معترض و مدافعات منتخب مورد اعتراض و توجه بقسمتی ازاوراق پرونده بواسطه عدم وجودمواردخلاف قانون و بدون دلیل بودن اعتراضات معترض گزارش شماره ۷ ازشعبه اول مبنی برصحت انتخابات ایوانکی و نمایندگی آقای عبدالرحمن فرامرزی را دردوره هفدهم تاییدمینماید.
رئیس - آقای حائریزاده
حائریزاده - قبل ازشروع درمطلب بایددوسه جمله کلی را بعرض آقایان برسانم درمملکت ما اگر گفتندفلانی آدم خوبی است نمیگویندبرای چی خوب است. فلانی آدم خوبی است برای پیشنمازی آیا برای مترجمی انگلیسی هم خوب است؟ فلانی قلم خوبی دارد هرکس استخدامش بکند برای مقصود او مقالاتی مینوسید خیلی خوب مینویسد آدمی است مطلع، بصیر، تحصیل کرده باخبرولی این آدم باید یک رای مستقل و ثابتی داشته باشد اگر نداشته باشد نمیشود به اووکالت داد خوبی دلیل این نیست که برای هرکاری خوب باشد ماخیلی اشخاص داریم که برای یک رقم کارهایی خوبند ولی برای یک رقم کارهای دیگربدندیک نفرمترجم انگلیسی خوب است مترجم چینی نیست و درترجمه چینی آدم بسیاربی اطلاعی است نمیتواندچینی ترجمه کند این یک مطلب کلی رامیخواستم قبلا گفته باشم یک قسمت دیگرراجع بمطالبی که خواهم گفت البته بدولت اصطکاک پیداخواهدکرد چون مسئول صحت انتخابات دولت است و یک اشتباه یایک خبط و خطا یا تعمدهرچه بوداین جریان را ایجادکردهاست البته دراستدلالی که بنده خواهم کرد دامن دولت راخواهدگرفت (میراشرافی - همه جادولت مسئول بودهاست) ولی اینرابگویم در این مملکت مانمی توانیم اعتمادی که اظهارمیشودبمنزله ارادت اسمش را بگذاریم و بگوییم مریدنسبت به مراد هرنظری بگیردتسلیم است خیرمن اینجورعقیده ندارم درمملکت ما اگر کارخوبی را شخص میکند بایدحمایت کرد اگر کاراشتباهی کرد بایدتذکرداد باید تخطئه کرد تعقیب کرد.
حکومت جناب آقای دکتر مصدق حکومتی است که من و رفقایی که داشتیم ایشان را ماروی کارنیاوردیم محیط ایشان را به ریاست دولت آورد و مناسب ترازایشان هم کسی نبود و برای کارنفت هم کسی طرف اعتماد و جدی مثل ایشان هنوزهم نداریم و تاساعت آخرهم ازحکومت ایشان اگر هزارخبط و خطای دیگری هم که درایران بکند حمایت خواهم کرد برای اینکه این یک اصل کلی را من فدای مصالح جزیی میکنم چیزهای جزیی، خبط و خطاها خلاف قانونها اینها چیزهای کوچکی است اینها ارتباطی به اصل موضوع ندارد. من چون آدم سالمی نیستم و ممکن است مطالبم راگاهی فراموش بکنم یک یادداشتهایی تهیه کردهام که بعرض آقایان میرسانم اگر حال من اجازه داد که تمامش میکنم والا استدعامیکنم که یکی ازمنشیها قرائت بکنند حال من با ماه رمضان و دهن خشک و کسالتی که دارم اگر اجازه نداد ازآقایان منشیها خواهش میکنم که عرایض مرابسمع آقایان برسانند.
اذافسدالعالم فسدالعالم
من میل نداشتم واردمسائل شخصی شده ولی چه باید کرد که مسائل حیاتی مملکت درسایه منافع اشخاص ملعبه این و آن خواهدشد و اگر خواسته باشیم برای اصلاح جامعه و تقویت آزادی و قانون صحبت کنیم البته با منافع اشخاص اصطکاک خواهدداشت.
مخالفت من با اعتبارنامه آقای فرامرزی با تصدیق خودشان مخالفت شخصی نیست زیراجزدر مورد نمایندگی در مورد دیگری همکاری باهم نداشتیم درموضوع نمایندگی هم ما درمجلس مخصوصا درمشروطیت جدید مخالفتهاکمتربرسراصول بودهاست خارج ازمجلس بنده نه عامل قاچاق درخلیج فارس و گمرکات جنوب بودم که خدای نکرده اختلاف برسرمنافع باکسی پیداکنم و نه وارد درزدوبندهای سیاسی ازروزنامه و غیره بودم که درنتیجه دست انداختن روی منافع یکدیگرمیان ما اختلافی پیداشده باشد
ایشان مردی هستند روزنامه نویس و درروزنامه نویسی هم داشتن مسلک و عقیده پابرجاوثابتی راجرم میدانند و چون ازهمین راه بوکالت و آقایی رسیدهاند و ازراه بوقلمون صفتی دارای همه چیزشدهاند دلیلی برتجدید نظردرعقیده و سلیقه خودنمیبینند.
بنده ازاین قبیل کارها سررشته ندارم برای اولین دفعه دردوره چهارم ازیزدوکیل شدم و بتهران آمده و سپس دردوره پنجم با مرحوم مدرس همکاری داشتم و دراقلیت بودم و تاروزیکه سردارسپه رئیس دولت بود با او مبارزه کردم ولی پس ازتغییررژیم و رسیدن سردارسپه بمقام سلطنت چون مخالفت شخصی نبود دیگرموضوع مخالفت باوی ازمیان رفته بود و بهترمیدانم که ازجریان وقایع و حوادث آن زمان سخن همین جاکوتاه کنم.
زیرا عقیده مندنیستم که خیلی ازاسرارمربوط بتاریخ جمهوریت و تغییرسلطنت را که هنوزموقع انتشارآن نرسیدهاست پشت تریبون مجلس اعلام کنم (میراشرافی - آقای حائریزاده بفرماییدهمه مردم بدانند) هرچه مصلحت من است آنرا میگویم من تحت تاثیراحساسات قرارنخواهم گرفت مقصوداینست که بنده با آقای فرامرزی کوچکترین اصطکاک و تماسی نداشتم و حتی وقتیکه من عضووزارت عدلیه بودم و ایشان رئیس سانسورشهربانی بودند بازگذارمان بهم نمیافتاد که گله یا کدورتی میانمان بوجودآمده باشد پس مخالفت با اعتبارنامه ایشان جنبه شخصی ندارد و اگر آقای فرامرزی ضرروخطرشان مثل بعض دیگرازکسانی که در این ادوارانتخاب شدهاند فقط سوء استفاده برای پرکردن جیب خودشان بود(گرچه چنین اشخاصی همیشه طرف مبارزه من بوده و خواهندبود) بازآنقدر سماجت و مخالفت با ایشان نمیکردم اما ایشان یک وکیل عادی نیستند - روزنامه دارند بلکه روزنامهها داشته و دارند مداح چکمه و دیکتاتوری و کمونیست و توده بوده و هستند
میراشرافی - آقای حائریزاده شماخودتان هم که با حکومت دیکتاتوری همکاری کردید (زنگ رئیس)
رئیس - آقای میراشرافی ساکت باشید.
میراشرافی - جناب آقای رئیس اظهاربعضی مسائل بی انصافی است
رئیس - بی انصافیها تحمل کنید.
میراشرافی - آمدیم مجلس که تحمل بی انصافی نکنیم
حائری زاده - آقای رئیس خواهش میکنم اجازه بفرمایید بقیه را یکی ازآقایان منشیها بخوانند و بعد برای توضیحات بنده خودم میآیم
امامی اهری - ممکن است جناب آقای حائری زاده ازیکی ازآقایان وکلا تقاضاکنند که بخوانند خواندن منشیها لزومی ندارد.
حائری زاده - مگرآقایان منشیها نماینده نیستند؟
رئیس - بنده هم ازآقایان منشی هاتقاضانمیکنم چون تحت اختیارمن نیست امرخصوصی است بین یک نماینده و نماینده دیگرآقایان منشیها اگر مرقومه ایشان را بخوانندکمکی است و همکاری کردهاند
(دراینموقع آقای مهندس غروی منشی که یادداشتهای آقای حائری زاده را برای قرائت دردست داشتند بمحل نطق آمدند)
مهندس غروی - اگر آقایان اجازه بفرمایند عرض میکنم در این مورد منشی هالزومی ندارد که بعنوان نمایندگی بخوانند آقایان بامن مساوی هستندچون تن موضوع صحبت کردن ازروی مطلبی ممکن است اثرش را کم یازیادکند. ممکن است منظورجناب آقای حائری زاده طوری باشد
که باید تشدیددرموضوع بدهد یاصدارابلندکندیاصدارا پایین بیاوردومن میترسم اگر بخوانم آن اثررا نداشته باشدو مقصربشوم
فرامرزی - لطف کنیدبنده خودم شعری میخوانم (خنده نمایندگان)
مهندس غروی - آقای حائریزاده اجازه میفرمایید بدهم خودآقای فرامرزی بخوانند
حائریزاده - خواهش میکنم خودشما بخوانید چون ایشان عصبانی میشوند خوب نیست
مهندس غروی - اجازه بفرمایید بنده یک موضوعی را عرض کنم (نمایندگان - آقانمی شود)
رئیس - آقای مهندس غروی مطلق و ساده بخوانید و ردشوید
مهندس غروی - من راجع باین موضوع صحبت نمیخواهم بکنم میخواهم عرض کنم که این مطلب سابقه نشود من نمیدانم سابقه بودهاست یا نه خودآقایان بهترمیدانند بنده شعری نمیخوانم حسینی میخوانم.
(آقای غروی بقیه یادداشتهای آقای حائریزاده رابشرح زیرقرائت کردند)
برای رسیدن بمقام ازهیچ کاری روی گردان نیستند. فکرمردم را خراب میکنند و درمثل هم مناقشه نیست:
بقول سنایی غزنوی
چودزدی باچراغ آید گزیده تر برد کالا موضوع انتخابات ورامین و وکالت آقای فرامرزی دوجنبه دارد یکی سوء جریان انتخابات و دیگرعدم صلاحیت آقاومن ازنظرهردوجنبه مخالفم راجع بسوء جریان انتخابات حقیقت آنست که مایل نیستم نسبت اعمال غرض و خیانت بحکومت دکتر مصدق بدهم وقتی که باجناب دکتر در دوره پنجم تقنینیه همکاری داشتم حتی یکبار هم با ایشان راجع بامورجاریه مملکتی مشورت نکردم زیراتشخیص داده بودم تربیت خانوادگی و شخصی ایشان شکلی است که مورد شورصلاح اندیشی با همکاران و دوستان نیستندوفکرخودرا بالاترازهمه دانسته و آنچه ایشان به تنهایی بپسندندرأسا بموقع اجراگذارده و برای آراء سایرین ارزشی قائل نیستند و بهمین مناسبت بود که با ایشان پس ازمجلس پانزدهم فقط درمواردمنفی همکاری داشته و دارم و راجع بانتخابات دوره هفدهم روش و نقشه ایشان بعقیده من مطابق مصلحت مملکت نبود و همچنین آئین نامه قرعه کشی برای تغییروتبدیل مامورین درموقع انتخابات که برای لوث کردن مسولیت خرابی انتخابات اختراع شده بود نیزرافع مسولیت ایشان نمیباشد. زیرا که دربعضی ازنقاط من جمله درورامین که مامورین قرعهای منظوردوستان و مریدان ایشان را عملی نمیساختند(میراشرافی - انتخابات تهران هم همینطورباقرعه کشی شد) مهندس غروی - آقا حواس مراپرت نکنیدمنکه جواب شما رانمی توانم بدهم) فوری اولی را احضاروشخص دیگری اعزام میشد.(میراشرافی - درساوه تاحال ۱۱ فرماندار احضار شدهاند) (رئیس - آقای میراشرافی نه قصدانشاء دارند نه مدافعندونه مهاجم یک نوشته ایی رامیخوانند) عملیاتی که در انتخابات این دوره در حوزهها شدهاست در بعضی ازموارد بقدری خشکی برای اجرای اجرای تصویب نامه قرعه خودبخرج میدادند که منازعات و اختلافات و بلوا و حتی کشتارهای دسته جمعی تغییری درتصمیم آقای دکتر نمیداد و تجدید نظر درقرعه نمیکردند و برعکس دربعضی نقاط دیگرمامورین را مثل ورق بازی یکی بعدازدیگری عوض مینمودند تا انتخاب شخص معینی که منظورنظربود عملی شود. این جریان منحصربه ایوانکی نبود بابل و ساری و مشهدوشیراز و کاشان و سبزواروخیلی ازنقاط ازاین قاعده مستثنی نبودهاند.
روزی بایکی ازوزراء کشوریکه هرروزعوض میشدندگفتم که پس ازافتتاح مجلس ازعملیات ننگین و خلاف قانون مامورین انتخابات وزارت کشورسوال و حتی استیضاح خواهم کرد باکمال تاسف بایدبگویم که آن وزیردرجواب من گفت (من چه مسولیتی دارم درمقابل قرعه بی جان که ازمیان اشخاص غیرقابل اعتماد مامورانتخاب میکنند) حقیقتا بازی قرعه کشی را میتوان یکی ازپردههای لوث کردن مسولیت انتخاباتی دانست و ازابتکاروتصمیمات مخصوص شخص آقای دکتر مصدق است مثلا دریکی حوزههای انتخابیه که آقای دکتر علاقه مفرطی بموفقیت کاندیدمعینی داشتندبا اینکه فرماندارمنتخب قرعه کذائی حتی درموقع اداء نمازحکم کشتاردسته جمعی مردم بیگناه و بی آزاررا صادرکردومرتکب جنایتی باین بزرگی گردید جناب آقای دکتر حتی کوچکترین توضیحی ازقاتل نخواسته و برعکس درانتخابات ایوانکی چون مامورین یانمیخواستند مخالف افکارمردم محل اقدامی کرده و یا عاجزازبیرون آوردن کاندیددولتی ازصندوق بودندپشت سرهم عوض میشدندتا اینکه سرانجام آقای فرامرزی را باسلام و صلوات ازصندوق بیرون کشیدند دیگراینجا موضوع را درزمیگیرم و راجع بافتضاحات و رسواییهای دیگرحرفی نمیزنم و نمیگویم که فرامرزی درتمام مدت عمرکوچکترین سابقه درورامین و با اهالی آنجا نداشته و نیزنمی گویم که این آقا دارای طریقه تسنن هست و مردم ورامین همه شیعه هستندآنهم شیعه بسیارمتعصب بنابراین درآوردن فرامرزی را ازجعبه انتخابات ورامین باید بعنوان یک شاهکارومعجزه بدستگاه دولت تبریک گفته و بازنمی گویم که با تعویض چندبخشدارواعزام چندگردان نظامی و ژاندارم و استقرارمسلسل روی بام خانههای مردم و منتظرخدمت کردن یکی ازکاندیدها جناب ایشان را بوکالت ورامین منصوب کردند چون این جریانات چیزی نیست که برکسی پوشیده باشد.
اما در باب صلاحیت، من آقای فرامرزی رابرای نمایندگی صالح نمیدانم زیرا اشخاص ابن الوقت اگر دسترسی باین صندوقها پیداکنند چون ازراه تغییروخیانت باصول دارای مقام شدهاند و موفقیت به آنها لذت بخشیدهاست بطمع مقام بالاترمرتکب خیانتهای بزرگتروتازه تری میشد(میراشرافی - این حرفها بمصلحت مملکت نیست)
آقای فرامرزی ازدوره رضاشاه درمدارس معلم عربی بود و برای امرارمعاش حقوق معلمی برایش کفایت میکردودراثرجاه طلبی خدمت مختاری راقبول کردوقصاب جرایدشد و مثل ساطوربالای سرنویسندگان ایستاده بود.
رئیس پلیس دوره امپراطوری ناپلئون گفتهاست که پایههای حکومت من روی شانه سرویس جاسوسی است و سانسورچیهای من مغزسرویس جاسوسی را تشکیل میدهند درآنزمان نویسندگان صاحب فضل و کمال خیلی بودند و رضاشاه ازآنها تملق هم میگفت که چنین منصبی را قبول کنند ولی آنها زیربارنمیرفتند زیرامعتقدبه آزادی قلم بودند و نمیخواستنددرکسوت میرغضبها جلوه کنند لکن فرامرزی داوطلب بود و حتی بعدازرفتن رضاشاه روزیکه روزنامه تجددایران برخلاف دیکتاتوری مقاله نوشت نامه رسمی به سیدمحمدطباطبایی مدیرتجدد که وکیل مجلس هم بودنوشت و تهدید کرد که اگر مانندسابق مقالات روزنامه را برای سانسورنفرستداعلان بروزنامه نخواهدداد مدت خیلی کمی طول کشید که این مدافع اختناق آزادی و این جلادفکروقلم ناگهان کفن پوشیدودرصف مجاهدین آزادی پیداشدولی درهمین راه هم نتوانست حقیقت خودش را مخفی کندروزنامه بهرام را باسم خودش گرفت و آنرا بدیگران اجاره داد درروزنامه کیهان و دیپلمات در آن واحدهرروزدومقاله خلاف هم مینوشت. فرامرزی هیچوقت دارای عقیده نبودهاست بلکه یک نویسنده حرفهای بودهرکس باوپول بیشترمی داد هرچه دل مشتری میخواست مینوشت فرامرزی جیره خوارمختاری ناگهان علمداردشمنی با دیکتاتوری شد و حتی ازطرفداران جدی حزب توده بشماررفت و درمدح کمونیست مقاله نوشت و بمحض آنکه هوارامنقلب دیدسرقلم رابرگرداند و بازطرفدار قزاقها و دیکتاتوری شد.
فرامرزی ازراه این الوقتی و بی عقیده گی و فروختن قلم خود بوکالت رسید و بعد در کارهای بزرگتری واردشد که یک چشمه کوچک آن قاچاق جنوب است که انشاء الله اگر فرصتی دست دهد اسرار جنایات یک بانددزد و خائن رابزودی پشت این تریبون خواهم گفت. و سهم آقای فرامرزی را درآنقسمت روشن خواهم نمود(مهندس غروی - آقاخواهش میکنم بعدازاین این جورماموریتهارابمن ندهید) (میراشرافی - آقا اینها مربوط بانتخابات ورامین نیست) (فرامرزی - بگذاریدآقابخوانندمن این دروغهای بیشرمانه را جواب خواهم گفت) ممکن است آقایان و همچنین خودآقای فرامرزی ازمن بپرسند که این خصائص و سوابق را آقای فرامرزی پیش ازدوره هفدهم داشتهاست پس چرامن در دوره پانزدهم و شانزدهم با ایشان مخالفت نکردم و جواب یک سوال محتملی را باید پیش از وقت بدهم تامجالی برای سوء تفاهم و سفسطه باقی نماندوحقیقت اینست که من ازسوابق آقای فرامرزی دردوره مختاری و غیره اطلاع داشتم ولی ایشان را تا این حد نمیشناختم تا در کمیسیون نفت دوره گذشته مجلس شورای ملی آقایان اطلاع دارند که کمیسیون نفت که بنده و آقای فرامرزی هر دو عضو آن بودیم زحمات زیادی کشیدندتامقدمات ردقرارداد گس - ساعدوبعدملی شدن صنعت نفت فراهم شدوباتصمیم مجلس شانزدهم پنجههای کمپانی غاصب نفت برداشته شد. صورت مذاکرات جلسات کمیسیون نفت که ازطرف مجلس چاپ شده بودموجوداست این صورت مذاکرات بامضای آقای دکتر مصدق رسیده و آقای مکی مخبرکمیسیون نیزدرطبع آن نظارت داشتهاست
آقایان میدانندوصورت جلسات کمیسیون نفت البته باختصارشهادت میدهد که برای بتصویب رساندن قراردادخائنانه ساعد- گس کمپانی چه فعالیتی میکرده و بعضی ازاعضای کمیسیون چه کارشکنیها کردهاند که چون این اشخاص غالبا اینجاحاضرنیستندوقادربدفاع ازخودنمیباشندمیل ندارم ذکری ازآنهابکنم ولذافقط آقایان را بقرائت صورت جلسات مزبورتوصیه مینمایم.
ازجمله کسانیکه آنجادردفاع ازکمپانی بیقراربوده یکی آقای فرامرزی است. من وقتی بهویت فرامرزی پی بردم که علنادرجلسه کمیسیون نفت گفت که من با اعضای شرکت نفت ارتباط دارم و آنها گفتهاند که قراردادالحاقی ساعد- گس خوبست و بایدتصویب شود.
اینک عین بیانات آقای فرامرزی را که البته مختصری ازبیانات ایشان است ازصورت جلسه چاپی کمیسیون قرائت میکنم ازصورت جلسه چهارم کمیسیون
آقای فرامرزی - «گزارشی که بمجلس آمدراجع بنفت برای من هیچ روشن نیست زیرامن آنچه را که فنم نیست نه مطالعه میکنم و نه گوش میدهم - در این دوره تصمیم گرفتم که واردبشوم و بفهمم چه چیزاست که کسی بلدباشدو بتواندمراحالی کندپیدانکردم و ازطرف خودشرکت بامن تماس گرفتندخلاصه آنها ارقامی بمن نشان دادند که بموجب آن ارقام سهمی که بدولت ایران میدهندازتمام دنیا بیشتراست» ملاحظه بفرمایید که آقای فرامرزی برای نخستین بار که خواستهاست راجع به نقطه اطلاعاتی کسب کندبخودکمپانیها مراجعه کردهاست!! (میراشرافی - خیلیها به کمپانی مراجعه کردهاند که ماهم میگوییم) آیاسایروکلا و ازجمله آقای دکتر مصدق و سایرین و تمام مردم ایران که مخالف قراردادنفت بودند، برای بدست آوردن اطلاع به کمپانی رجوع میکرده اند؟ وقتی که مردم ایران درکوه و دشت و شهروده و خانه و مسجدوکوچه و بازاربرضدتحمیلات کمپانی فریادمیکشیدندباکمال احترام و درعین خلوص وارادت ازشرکت نفت میپرسیدند که آیا قراردادالحاقی گس- ساعدبنفع ملت ایران است یا بضررآن!! آقایان شما ازاین سوال و جواب چه میفهمید؟ و ازاین اعتراف صریح و روشن آقای فرامرزی درداشتن ارتباط باکمپانی نفت چه درک میکنید؟
بازهم آقای فرامرزی درجلسه هفتم کمیسیون نفت اقراربداشتن ارتباط با شرکت نفط کردهاند زیرا آن روزکسی تصورنمی کرد قراردادردشودوطرف داران و جیره خواران کمپانی هنوزشاخ و شانه میکشیدند. در آن جلسه بنده اعتراض کردم که چراکمپانی نفت حقوق گمرکی نپرداختهاست و چراکمپانی تاسیساتش را درخارج ازایران بنامی کند.
درهمان جلسه آقای فرامرزی درجواب من میفرمایند که من باخودانگلیس هاتماس گرفتم و این مطلب راگفتم آنها گفتند که معامله گربایدملاحظه حرفه اش رابکند.
لابدآقای فرامرزی وزیرخارجه یاوزیردارائی یا وکیل مدافع کمپانی و یا دارای یک مقام مسئول دیگری بودند که باخودانگلیسیها تماس پیدامیکردند(مهندس غروی - بنده واقعاگلویم خشک شده دو صفحه دیگرمانده یکی دیگرازآقایان بقیه رابخوانند) (عده ایی ازنمایندگان - آقابخوانیدتمام کنید) و با آنها مطالب را درمیان مینهادهاند والا ماهم عضوکمیسیون نفت بودیم دکتر مصدق رئیس کمیسیون بود پس چراماوسایرین با انگلیسها تماس نگرفتیم و ازآنها کسب دستورنکردیم؟
درهمین جلسات کمیسیون نفت بود که فرامرزی قیافه حقیقی خودرا ظاهرساخت و هویت این مردابن الوقت که برای کسب موفقیت و ارضاء شهوت جاه طلبی و نفع پرستی جبین بندگی بخاک هردری میمالددرنظرمن آشکارشد و فهمیدم که ایادی نامرئی و مزدوراجنبی چرا این قبیل اشخاص رادرهرراهی که امکان پذیردوبا اصراردرجمعی وارد میکنند رایی که فرامرزی بملی شدن صنعت نفت دادهمه میدانندچه اسراری درکاربود صفحات جرایدآن روزهمه شاهداست که افکارعامه با این قبیل اشخاص چگونه مبارزه میکردوچه شد که فرامرزی و چندتن ماننداوناچاربرای دادن شدند. دیگران هم که مانندآقای فرامرزی و بموجب اعتراف خودشان سرسپرده و مدافع کمپانی بودندازترس رای دادندولی دیگرمانندایشان جرات نکردندشاخ و شانه بکشندوبعنوان یک نفرقهرمان ملی سینه سپرکرده و ازملی بودن خودحرف بزنندولی فرامرزی ابن الوقت همینکه دید راه ازاینطرف بازشدورای راهم دادهاست فورا تغییر رنگ و لباس دادوازجرگه جیره خواران و مدافعان کمپانی یکدفعه لباس رابظاهرعوض کرده و درمیان صفوف ملت جستن کردوملی شدوبهرطریقی بودخودرا به دنباله کاروان چسباندتا ازقافله عقب نیافتد!!
ما انگلیسیهای شرافتمندرا!!! که بنفع خودوبضررملت ایران عمل میکردندراندیم ولی آن ایادی کثیف انگلیسهای درلباس ایرانی را که باکمال بی شرمی برخلاف مصالح ملت خودوبنفع اجنبی کوشش کرده و میکنندموفق نشدیم که دست آنها را ازمجلس شورای ملی و سنا و هیئت دولت و دربارکوتاه کنیم و آن اشخاص پلید که فوری لباس خودرا عوض میکنند برای اغفال ملت مهربان ایران کاملا ورزیده و مجهزهستندوالبته مبارزه با این طبقه فاسدفداکاری لازم دارد.
من خودم راحاضربرای تحمل هرگونه تهمت و افتراچه درجرایدوچه درمقامات موثرکرده و برای پاره کردن این پرده هم مصمم شدم و این مطالبیکه عرض خواهم کردبرای آن نیست که اشخاص مرددرا برای پیشرفت این مقصودباخودیارومددکارسازم بلکه برای اینست که تشخیص دهم در این مجلس چندنفرمبارزبرای اصلاحات و عضوگروه مبارزه بافسادخواهیم داشت تا با آن عده قلیل که حاضربرای مبارزه بافسادهستنداین جهادمقدس را ادامه دهیم. برای من فرق نمیکندکسانیکه با حربه قلم و یا تفتین درمقامات موثرویا با تحریک و فساددرهرطبقه باشندوموجبات بدبختی ملت ایران را فراه سازند مبارزه کنیم.
امروزتصادف من را با اعتبارنامه عبدالرحمن فرامرزی روبروکردممکن است فردا بادیگری روبروشوم من برای یک مرام مقدسی که مبارزه با فساداست پشت این تریبون آمده و راجع باعتبارنامه و انتخابات آقای فرامرزی مخالفت میکنم و میدانم که ایشان دارای نطق و بیان خوبی هستندوقلم موثری دارندومیتوانند کفررافکرووفکروراکفرو کنند.
اگرآقایان اجازه دهندوبیش ازیکساعت که قانون بمن حق دادهاست فرصت دهنداوراق پرونده که مثبت این قسمت ازدعوی است و درروی تریبون حاضراست بعرض آقایان میرسانم.
شرکتهای بزرگی برای عمل قاچاق وجود دارد که سرتاسرسواحل خیلج فارس و بحرعمان پایگاههاودستگاههای منظم برای عمل قاچاق دارندوتجارت صحیح العمل ایرانی بواسطه این دستگاههای قاچاق مجبورنددست ازتجارت بکشنداین دستگاهها رگ و ریشه درمراکزمهم مملکتی دارنددرمجلس شورای ملی دردستگاه دولت و سایرمقامات موثرمملکتی هستند.
البته هرکدام شغلی و ازاین خوان یغماسهمی دارندیکدسته ازمستخدمین این شرکتهای قاچاق کسانی هستند که اگر مامورصحیح العمل درقسمت مرزازمامورین گمرک یا ژاندارم یا فرمانداریابخشدارپیداشود که دهن اورا بالقمه رشوه نتوان بست بانطق این آقایان درمجلس و قلم انتقادی آنها ریشه آن بدبختهای مانع قاچاق راقطع خواهندکرد.
من میل ندارم که بگویم یکی ازمراکزپخش قاچاق درجنوب شهرلاربوده و مریدها و مومنین آقای فرامرزی همان قاچاقچیها و اشخاص صحیح العمل بوده و فعالیتهای انتخاباتی که درورامین و ایوانکی برای ایشان شده درصورتی که هیچ رابطه ایکه موجب نمایندگی ایشان بشودبین ایشان و اهالی ورامین و گرمسارنبوده. آن ایادی مرموزوآن دستگاه موثربکارافتاد و شخصی مانندایشان را دریک حوزه ایکه کاندیدهای پرسابقه ترواهالی محل که مومنین و معتقدین زیادداشتند شکست دادواین کاندید خلق الساعه رابعنوان نماینده مجلس شورای ملی تحویل ملت ایران داد.
مهندس غروی - آقای فرامرزی اگر مایل باشید مال جنابعالی راهم بخوانم. (مطالب آتی را آقای حائری زاده خودشان بیان نمودند)
حائری زاده - من هیچ نظرشخصی با جناب آقای فرامرزی و امثال ایشان ندارم ولی یک مسائل اصولی است که باید گفته شوددراین مملکت آزادی، عدالت، قانون ملعبه شده اول مشروطیت همان مستبدین همان عین الدولهای که رفته بود آذربایجان رابتوپ ببندد که چرا برای مشروطیت قیام کردهاند لباس را فوری عوض کرده شدرئیس الوزرای مشروطه این رویه رابایدعوض کرداین رویه مملکت رابه نیستی و نابودی میبردبایداین راریشه کن کردماباید برای این موضوع مبارزه کنیم مابایدبرای این موضوع قیام کنیم این قیامی که راجع بکارنفت تمام ملت ایران کرد همه مان میدانستیم البته که این نفت تعطیل میشودبرای مدت قلیلی عایدتان کم میشود(میراشرافی - نه نمیدانستیم آقای دکتر مصدق اینجا فرمودند که ما ازفردا روزی سیصدهزارلیره میگیریم) درنطقهای من درهمین کتابی که چاپ شده اینجا هست من گفتم اگر، اصلا این نفت را آتش بزنیم و دست نفوذانگلستان را ازایران کوتاه کنیم بنفع ماست مانمیخواهیم این نفت را که آنقدربلابرای مانازل کردهاست ۱۵۰ سال است سیاست اجنبی در این مملکت حکومت کردهاست ۵۰ سال است عمال نفت عامل آن بودهاند خانوادهها و نسلها رابرای اجرای مقصودتربیت کردند من دردوره ۴ فریادبحرین را که حالا موقعش نبودبلندبشودمن آنروزبلندکردم هرروزی سیاست یک اقتضایی دارد آن روز هیاهویی شدسروصدائی شدجناب آقای شیخ عبدالرحمن فرامرزی ازبحرین تشریف آوردندطهران و درمجامع ملیون واردشدندبرای اینکه اسما راجع ببحرین دفاع کنند ازحقوق بحرین که تحت فشاراجنبی نباشد باطنش چه بودخدا بهترمیداند باطنش غیرازظاهربوده (احمدفرامرزی - اسنادبحرین را کی تهیه کرده واردهرقسمتی نشودروزارت خارج بروببین) اشخاصی هستند که لباس را خیلی زودمیتوانندعوض کنند(احمدفرامرزی - مثل جنابعالی) ولی من ازآن اشخاصی نیستم و حکومت این مملکت بدست این اشخاص که لباس رامثل بوقلمون میتوانندعوض کنند ماشینش چرخیدهاست و حالاهم میچرخدمن یک وظیفهای پیش خودوخدای خودم داشتم که بایدمبارزه خودم را ادامه بدهم (احمدفرامرزی - آقامصلحت مملکت را درنظربگیریک حرفی رایک عده را منصرف بکندنگو بی وجدانی هم حدی دارد تمام این اسنادرامن تهیه کردم بروید پروندههای وزارت خارجه رامطالعه کنیدببینید که این اسنادرا کی تهیه کرده چون مراخواستنددرکمیسیون وزارت خارجه و شمارانخواستند)(زنگ ممتدرئیس)
رئیس - آقای فرامرزی تامل بفرمایید یادداشت بفرمایید جواب موقع دارد
حائریزاده - من یک شخصی گمنامی را پیدانکردم آثارعملی اودرشهربانی هست قلمش درروزنامهها هست روزنامههایی که باسم خودش بودهاست یاباسم رفیقش بودهاست یک روزمدافع دیکتاتوری یک روزمدافع آزادی یک روزسانسورچی من بایشان ارادت هم دارم ولی یک مشاغلی بایشان بدهید که مربوط به سیاست عمومی مملکت نباشد دوبرابراینهم بهشان حقوق بدهید من با ایشان موافق هستم امابرای این محیط جایی که درسیاست عمومی مملکت بیاید دخالت بکندمن با این قسمت موافق نیستم آن زارعی که درورامین بیل دستش هست و زراعت میکند و ایمان دارد به مملکت خویش تماس با اجنبی نمیگیرده ببیندضررداردقراردادگس - گلشائیان برای ایران اگر آن زارع دراینجابنشیندبنفع ملت ایران میدانم تا پروفسورعالیجنابی که هرروزبرنگی بیرون بیایدبایدوجودش را برای مشورت درمواردی استفاده بشود من هروقت حاجتی پیدابکنم که مقالاتی در این رشته نوشته شده با کمال افتخاربایشان رجوع میکنم اگر چه امضای خودشان راهم پایش نگذارندبرای اینکه یک مساله ایی بنفع مملکت انجام بشودولی حیات و ممات ملت ایران بسته به یک رایهایی است که در این مجلس داده میشوددکتر سنجابی که میرودآنجامعرفیش میکنندبعنوان قاضی در آن محکمه ایی که رشته حیات و ممات مارابدست گرفتهاند صلاح نیست ماغیرازسلام و صلوات و احترام برای اوکاری بکنیم اگر غیرازاین بکنیم برای مملکت ضررداردافرادی که این سیستم حرفها راتزریق میکنند من آمدنشان را در این مجلس بضررمملکت تشخیص دادهام حالا ایشان دراکثریت باشندبنده دراقلیت هستم و یقیناهم بنده دراقلیت خواهم بود نمیتوانم من درصف اکثریت واقع شوم که روی اصل باری بهرجهت خواسته باشندبارمملکت را بمنزل برسانند(دکتر معظمی - ما روی وجدان رای میدهیم بماتوهین نکنیدماگوش میدهیم و قضاوت میکنیم) من آمدم پشت تریبون برای تشریح وضع والا همه ایشان را میشناسند(میراشرافی - که مردشریفی هستند) ولی من برای این مبارزه مقدس که دنبالش آمدم خواستم ببینم اگر دراینجاهم همفکردارم ادامه بدهم خدمت خودم را توی مجلس اگر همفکرندارم یک فکردیگری برای زندگانی خودم بکنم اگر بنیهام قوای بدنی ام بمن اجازه داد که بایستم میایستم و تاروزآخرمجلس مبارزه میکنم هروقت اجازه ندادآستانه رامی بوسم مرخص میشوم من چندان نمیخواهم روی این جریان انتخاب صحبت کنم ولی این پرونده پراست ازاین مسائل که آنجاکاندیدهایی بودهاند آن کاندیدها را هرکدامشان را بیک شکلی ازمیدان بیرون کردهاند وقتی دیدهاند قوای مرموزقوای غیرمرئی باکمک قوای مرئی بحمایت شخصی قیام کردهاست مثل اینکه دربعضی نقاط دیگرهمین وضع شده درورامین پشت گوش، مقابل چشم، شدیدتربطوراعلی این مسائل بروز کردهاست.
(میراشرافی - درطهران ازآن شدیدتربودهاست)بنده دیگرعرضی ندارم بنده مسرورمیشوم که بنده را بعنوان خیانت ازاین مجلس بیرون کنید بنده هم عرضی نمیکنم و نظرآقایان را قبول دارم
رئیس - تمام شدصحبت شما؟
حائریزاده - بلی تمام شدبا این حرفها من دیگرادامه نمیدهم
رئیس - آقای فرامرزی
فرامرزی - من اگر اول فهمیده بودم که آقای فرامرزی چه خواهندگفت اصلادرمجلس حاضرنمیشدم برای اینکه حرفهای اوهیچکدام جواب لازم راندارد یک مقدارفحش خائن، جاسوس، بوقلمون، قاچاقچی ازهمین فحشهایی که بهمدیگرمیدهنداینکه همدیگررا ازمیدان بدرکنند، ممکن است من قاچاقچی باشم ممکن است جاسوس باشم ممکن است دزدباشم ولی کسی که دربرابرمحکمه ایی اقامه دعوی میکند راجع بدزدی و جاسوسی یک کسی باید اسم ببردبگویددرفلان جافلان کارراکردایشان فرمودندهرکسی برای جایی و برای کاری خوب است و فرامرزی برای مجلس خوب نیست این را من قضاوتش را بمجلس واگذارمیکنم که ببینم واقعامن اینقدردرمیان این وکلایی که آمدهاند ازهمه فاسدترونالایق ترازهمهام که بایدجاروراگرفت و بنده را ازاین جا بیرون کرداگرواقعا مجلس این نظر راداردبنده عرضی ندارم یک قسمت اشاره کردندبه دخالت دولت درانتخابات من ازورامین و قوه مرموزی که درآنجا کارکرده که البته قوه دولت است. ورامین تهران است ازورامین تاتهران نیم ساعت راه است هیچ فردورامینی نیست که اثری داشته باشد درزندگی و سوادی داشته باشد و ارتباط روزانه باتهران نداشته باشد ورامین ازلواسانات بتهران نزدیکتراست کما اینکه حضرت عبدالعظیم ازلواسان بتهران نزدیکتراست اما وکیل علیحده دارد میشود گفت کسیکه ازورامین یا ازحضرت عبدالعظیم وکیل میشود وکیل تهران نیست مال لواسان وکیل تهران است تفاوتش این است که این رایش جزء آراء تهران است و آن یکی جداگانه دارد کما اینکه دربعضی شهرها مثل کراچی هرمحله اش یک وکیل دارد مثلا ۱۲ وکیل تهران را به ۱۲ محله تقسیم کردهاند پس اینکه گفتند من درورامین معروفیت نداشتهام، زمینه نداشتهام اینطورنیست اینرا ایشان اقراردارند که من ۳۰ سال در این مملکت معلمی کردهام درهیچ خانواده ایی نیست میخواهدورامینی باشد، دماوندی باشد لواسانی باشد شمیرانی باشد شهر تهران باشد و تحصیل کرده باشد و ازمن شاگردتویش نباشد(صحیح است) بعدازآن من یک نویسندهای هستم که تصورمیکنم ازنویسندگان معروف این مملکت باشم تصورنمیکنم دریک شهری مردمی سواد داشته باشند و مرا نشناسندپس من تصورمیکنم میتوانم ازهر شهری وکیل بشوم و مثلا ازسبزوارسردربیاورم ولی حائریزاده نمیتوانددربیایدمیخواستم بگویم ازهردوحال خارج نیست دولت یا درانتخابات دخالت کرده یا نکرده اگر دولتی که روی شانه جبهه ملی و بدست جبهه ملی بوجودآمده جلووزمام اموررا دردست گرفته معقول نیست که برای من دخالت بکندوبرای جبهه ملی نکنداگرکردهاست برای همه کردهاست یانمیکندیابرای همه نمیکند فرمودند که چون ایشان روزه هستند زبانشان خشک است دلم میخواست تشریف داشته باشند و این مطالب رامیشنیدندانشاء الله راست هم میگویند ولی درآداب روزه یک چیزهای دیگرهم هست بستن زبان ازطعن و فحش و تهمت چطور یک آدمی که روزهاست به یک آدمی که خدامیداند و تمام رفقایی که میشناسندش اقراردارند که از پاکدامنترین مردمی است که درسیاست دخالت کردهاست تمام رفقایش میشناسندش تهمت میزندمن میخواستم حائری زاده باشد اینجا و بهش بگویم که آقابرای شما اتفاق افتادهاست که صدهزارتومان، ده هزارتومان برای شمابیاورند و نگیرید ولی برای من مکرراتفاق افتادوشاهدش رابشمانشان میدهم آنوقت ایشان با زبان روزه به کسی تهمت میزنند که همه شماها کم بیش میشناسیدش ایشان فرمودند که با تصدیق خودم این مخالفت شخصی نیست متاسفانه من این تصدیق راندارم چون نمیشودگفت که حائریزاده مرانمیشناسد اینقدرآدم بیهوشی نیست که بنده رادرتمام این مدت نشناخته باشد و نفهمد حرفهایی که زدهاست همه اش دروغ بودهاست اشاره ایی کردند بقاچاق بنادرجنوب که من دراینها شرکت دارم یادم آمد گفت آسیابانی ازگرسنگی مرد درسال قحط گفتند کماج گلویش گرفته بود من چندروزپیش ازاین کلاهم راگم کرده بودم میخواهم بگویم که تهمت پایه ایی جزحسدورزی نیست پول نداشتم کلاه بخرم بیکی از رفقاگفتم توپول داری من الان پول توی جیبم نیست رفتیم یک کلاه گرفتیم همانروز یکی گفته بود که بله اگر یک کسی بخواهد کاربکندمثل فلانی بکندیک قلم قوی دارد و پنج شش میلیون تومان ازقاچاق جنوب استفاده کرده این تردیدی نیست که درجنوب قاچاق میشودولی من ازمبارزین قاچاق بودم دوست من آقای ایران پرست راکشتندهمانهایی که مرحوم فریدی دانش را کشتندایران پرست راکشتند برای اینکه قاچاق گرفت (امامی اهری - کی آقا؟) ایران پرست رامن مکررفشارآوردم قاچاق رادولت میکند قاچاق را اداره کل گمرک میکندقاچاق را ژاندارمری میکندقاچاق را گاردسرحدی میکنداینهاهمه شریک قاچاقندقاچاق ازبندر معینی واردمیشود ولی چون ریشه اش درتهران است جلویش رانمیشودگرفت درقسمت زدوبندسیاسی روزنامه نویسی که گفتندمن البته همه همکارانم مرامیشناسندوآنها بهترمیدانند چون کاملا مدیران جرایدمیدانند کی با کی بسته کی پول گرفته یا کی نگرفت آنها بهترمیدانندوبهترمیتوانندقضاوت بکنند راجع بوکالت دوره چهارم خودشان و اقلیت که گفتهاند البته تشریف ندارند و منهم راجع به آنروزصحبت نمیکنم ولی یک چیزی که اهمیت میدهم بگویم اینست که بمن رئیس سانسورشهربانی گفتند. من عضووزارت کشوربودم. یک اداره ایی درست کردنددرزمان مرحوم رضاشاه که اداره تبلیغات باشد، اسمش راهم گذاشتنداداره تبلیغات بعدبردندحضوراعلیحضرت همایونی و ایشان فرمودند که نه این اسم عربی است و باید فارسی باشد این بود که اسم را گذاشتندنامه نگاری و رئیسش آقای دشتی شدبعدآقای دشتی مرابکمک خودشان خواستندولی کاراووکارمن و اعضای نامه نگاری سانسور نبوده سانسورچی ازطرف شهربانی درآنجابوده کما اینکه بعدهم درتبلیغات آمدکما اینکه درپست و تلگراف هم بود و کما اینکه رئیس نامه نگاری هم حتی اعلان ختم مادرش را بدون امضای نماینده شهربانی نمیتوانست بدهد در روزنامه چاپ کنند بمن گفتندروزنامهها دارم و من نمیدانم چه روزنامههایی دارم واقعاهم اگر میدانستم درست میکردم اماندارم و این که فکرخودم را بالاترمیدانم اینست آنچه اشخاص را واداربه مبارزه بامن میکند. گفت:
توانم آنکه نیازارم اندرون کسی حسودرا چه کنم کاوزخودبرنج دراست
من چه کنم بایشان نمیتوانم تعظیم کنم، میتوانم ایشان را امامزاده فرض کنم من خیال میکنم که خدافکرمرا بالاتر خلق کرده حالا اگر اشتباه میکنم من نمیفهمم، فرمودندمامورین قرعه آنجارادولت عوض کردهاست برای من، نفهمیدم چرا؟ این جاگفتم که دونفرمامور که یکی اش بعنوان اینکه بمن کمک کردوآن بخشداراول بوده که گفتند انجمن بنفع من تشکیل داده آنرامخالفین من گرفته کتکش زدند، یکی دیگرهم که حکم وزارت کشوررا به ابلاغ کردند میخواست یک انجمن دیگردرست کند گفتند یک انجمن هست دیگرچرامیخواهی انجمن درست کنی سیم تلگراف را قطع کرد، تلگراف باوکردندنگرفت تلفن شفای باوکردندقبول نکردگفت حکم شفاهی نمیشود کاغذ باو نوشتندنگرفت و خودشان روی ترتیب اداری عوضش کردند و من اصلا نرفتم چون مریض بودم نرفتم به ورامین. اما چطورشد که من ازورامین وکیل شدم برای اینکه مردم تشخیص میدهندتمام این جوانهای تهران، تمام این تهرانیها که باورامین ارتباط داشتند تمام و رامینیهایی که درتهران بودند تمام کسانی که سابق درورامین بودند رفتندبقدری برای من فعالیت کردند که من واقعاخوشحال شدم ازاینکه گفتم پس توی این مملکت مردم بین خوب و بدفرق میگذارندحالاممکن است که آنها اشتباه کرده باشندولی آنها روی امیدرفتهاند و خوداعضای جبهه ملی هم یک اشخاصش بمن کمک کردنداشخاصی که آمدندبایشان گفتند، گفتندبرویدبایشان رای بدهیدهمین آقای مکی همین آقای دکتر بقایی و تمام دوستان من مطالبی که ایشان گفتندخیلی زیاداست، من تمامش را تکذیب میکنم و درموقعش و درموقع طرح اعتبارنامه خودشان جواب عرض خواهم کرداگر بودم و اگر نبودم که هیچ.
رئیس - آقای مهندس غروی اخطاری دارندبفرمایید
مهندس غروی - بنده قبل ازاینکه بیایم اینجا یک مطالبی را میخواستم ازپشت میزمنشی گری خودم عرض کنم. اجازه ندادند و اینجا آمدم پشت تریبون و امامیخواستم یک مطالبی را عرض کنم و آن اینست که منشیها بایداساسا یک اشخاص بیطرفی باشندیعنی بیطرفی خودشان راحفظ بکنندمثلا دادن حق صحبت به کسانی که اجازه صحبت میخواهندیکی ازکارهای مربوط بماست یعنی مربوط به منشی است بعدازاینکه ماگفتیم کی اجازه صحبت میخواهد آقای رئیس اعلام میکنداینست که ماباید کاملا بیطرفی خودمان را حفظ کنیم گاهی ممکن است مطالبی احاله شود بما که ممکن است اینها برخلاف نظرماباشد(همهمه نمایندگان - رأی رأی) و ممکن است که مایک مطالبی را حذف کنیم و نگوییم میخواستم تقاضاکنم که آقایان من بعدازآقایان منشیها نخواهند که این کاررابکند(یکنفراز نمایندگان - قبول کنید) آقای رئیس امرمیکندمامجبوریم
رئیس - آقایانی که موافقت با اعتبارنامه آقای فرامرزی دارندرای سفیدخودشان را میدهندبانام و آقایان مخالف ورقه کبود میدهند(گنجه - عده حاضرین راهم اعلام بفرمایید) فعلا ۵۶ نفراست ممکن است اضافه شود صورت قطعی را بعداعرض میکنم
(اسامی آقایان بقرارذیل بوسیله آقای غروی (منشی) اعلام و درمحل نطق اخذرای بعمل آمد)
آقایان: کریمی. دکتر ملکی. انگجی. میلانی. محمدذوالفقاری. محمدحسین قشقایی. ناصر ذوالفقاری. خسرو قشقایی. دکتر معظمی. میراشرافی. عامری. گنجه. معتمددماوندی. امامی اهری. مجتهدی. کهبد. موسوی. ناظر زاده. حمیدیه. دکتر طاهری. ملک مدنی. مصدقی. اقبال. فرزانه. دکتر مصباح زاده. مدرس. پارسا. افشار. نبوی. احمدفرامرزی. دکتر فلسفی. حائریزاده. مهندس رضوی. وکیل پور. شوکتی. منصف. نجفی. دکتر کیان. ریگی. دکتر فقیهی شیرازی. شهاب خسروانی. پورسرتیپ. صراف زاده. تولیت. امیرافشاری. افشارصادقی. نریمان. بهادری. هدی. شاپوری. دکتر فاخر. اورنگ. غروی.
(پس ازشماره آراء ماخوذه ۵۲ ورقه سفیدموافق و یک ورقه کبودمخالف و سه ورقه بی اسم مخالف و موافق شمرده شد)
رئیس - عده حاضر۵۶ نفرباکثریت ۵۲ رای موافق نمایندگی آقای عبدالرحمن فرامرزی تصویب شد
اسامی موافقین - آقایان: مدرس. دکتر مصباح زاده. محمدذوالفقاری. هدی. شوکتی. احمدفرامرزی. پارسا. دکتر سیدحسن امامی. معتمددماوندی. ذکایی. جلیلی. دکتر کیان. بهادری. نجفی. فردوسی. موسوی. امامی اهری. افشارصادقی. پورسرتیپ. تولیت. امیرافشاری. غروی. ریگی. دکتر معظمی. وکیل پور. ناصر ذوالفقاری. فرزانه. اورنگ. کهبد. حمیدیه. ناظرزاده. دکتر فلسفی. فتحعلی افشار. مهندس رضوی. مصدقی. نبوی. دکتر طاهری. نریمان. محمدحسین قشقایی. گنجه. خسرو قشقایی. صراف زاده. شاپوری. دکتر فقیهی شیرازی. عامری. کریمی. مجتهدی. دکتر فاخر. ملک مدنی. دکتر ملکی
موافق بی اسم - یک ورقه
مخالف - آقای حائریزاده
مخالف بی اسم - دو ورقه
نبوی - ختم جلسه
- اعلام تصویب نمایندگی آقای مجتهدی نماینده تبریزبعلت حاضرنبودن مخالف آن
[ویرایش]رئیس - نه آقا یک پیشنهادی دارند آقایان بگذاریدبرسدوموافقت بفرمایید که این پیشنهادهم تکلیفش تعیین شود
(پیشنهادآقای بهادری بشرح زیرقرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهادمیکنم اعتبارنامه آقای مجتهدی چون مخالفی نداردو مورد بحث واقع نمیشود مطرح شود.
رئیس - مخالفی نیست برای این پیشنهاد؟ (گفته شدخیر) صبرکنیدآقایان تشریف بیاورند(دراین موقع باورود چند نفرعده کافی شد) اعتبارنامه نمایندگی آقای مجتهدی تصویب شد
- تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه
[ویرایش]رئیس - اگر موافقت میفرمایید جلسه راختم میکنیم
جلسه آینده دوساعت بظهرمانده روزیکشنبه دستورطرح بقیه اعتبارنامهها
(مجلس ۴۵ دقیقه بعدازظهرختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - اورنگ