مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۵۹
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران - شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۳۱۴
۴ شنبه ۱ بهمن ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۵۹
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۵۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۵ شنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۳۱
فهرست مطالب:
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۵ شنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۳۱ مجلس ساعت ده وسه ربع صبح به ریاست آقای مهندس رضوی (نایب رئیس ) تشکیل گردید
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]نایب رئیس _ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می شود (بشرح زیرقرائت شد )
غائبین بااجازه _ آقایان : مشار. احمدفرامرزی . اورنگ
غائبین بی اجازه _ آقایان : دکترامامی . عبدالرحمن فرامرزی . شاپوری . صراف زاده . پارسا . راشد. دکترملکی
دیرآمدگان بااجازه : آقایان نبوی . مهندس غروی . منصف . کهبد. امیرافشار
دیرآمدگان بی اجازه _ آقایان : زهری . حائری زاده . دکترکیان
غائبین دررای آقایان . هدی یک رای . حائری زاده یک رای
نایب رئیس _ نسبت بصورت جلسه اعتراضی هست ؟ آقای کهبد
کهبد _ یک مختصر اشتباهی در عرایض پریروز بنده شده است که تصحیح میکنم و باداره تندنویسی می دهم .
نایب رئیس _ بسیارخوب آقای ذکایی
ذکایی _ تلگراف هایی ازاهالی خلخال مبنی بر پشتیبانی ازجناب آقای دکترمصدق رسیده است که تقدیم مقام ریاست میکنم
نایب رئیس _ آقای وکیل پور بفرمایید
وکیل پور_ درصورتجلسه قبل بنده عرض کردم که تقصیرشاید باریاست معظم مجلس باشد درهمانروزهم عرض کردم که معذرت می خواهم خواستم عرض کنم که مقصود قصور بوده و از مقام ریاست عذرخواهی میکنم
نایب رئیس _ آقای مدرس
مدرس _ درعرایض جلسه گذشته بنده اشتباهاتی شده که تصحیح میکنم ومیدهم به تندنویسی وضمناتقاضای سی نفرازآقایان نمایندگان را تقدیم میکنم مبنی براینکه لایحه دولت مربوط به موافقت نامه ترانزیتی بین ایران وترکیه در دستورقراربگیرد و چند تلگراف هم ازتبریز مبنی بر پشتیبانی از دولت جناب آقای دکترمصدق رسیده است که تقدیم میکنم .
نایب رئیس _ آقای پارسا
پارسا _ بنده بااجازه هیئت محترم رئیسه به آذربایجان رفته بودم برای مرخصی ودیشب وارد شدم وجزء غائبین بی اجازه نبودم .
نایب رئیس _ اجازه شماهنوز در کمیسیون محاسبات تصویب نشدهاست . آقای انگجی فرمایشی دارید ؟
انگجی _ بلی طوماریست از گلپایگان رسیده است راجع بعدم شرکت بانوان درانتخابات که تقدیم میکنم
نایب رئیس _ آقای مصدقی
مصدقی _ تلگرافی است ازتبریز رسیده است بامضای عده زیادی ازوجوه اهالی تبریز که ضمن اظهاراعتمادعلاقه نسبت بدولت ازتحریکاتی که می شود اظهارنگرانی کرده اند آنرا تقدیم میکنم .
نایب رئیس _ رسیدگی می شود آقای شهیدی
شهیدی _ تلگرافی است ازفارغ التحصیلان دانشسرای اصفهان برای پشتیبانی ازدولت که تقدیم میکنم .
نایب رئیس _ درصورت مجلس دیگری نظری نیست (اظهاری نشد ) صورت مجلس جلسه سه شنبه ۲۳ دیماه تصویب شد . چندنفرازآقایان تقاضای نطق قبل ازدستور کرده اندوقت هم دیراست (جمعی ازنمایندگان _ دستور دستور ) آقای خلخالی جنابعالی هم گله مند نمی شوید چون وقت دیراست با موافقت آقایانی که تقاضاکرده اند ازنطق قبل ازدستور صرف نظرمی شود
دکترشایگان _ فقط اجازه بفرماییدچندتاازطومارهای که رسیده است تقدیم کنیم . نطق نمیکنیم
نایب رئیس _ اگرجنابعالی بخواهیدبفرماییدآقایان دیگرمقدم هستند
دکترشایگان _ بسیارخوب بعدتقدیم میکنم
- تقدیم اساسنامه شرکت ملی تلفن ایران جهت ارجاع به کمیسیون پست و تلگراف بوسیله آقای نخست وزیر پست و تلگراف و تلفن
[ویرایش]نایب رئیس _ وارد دستور می شویم آقای وزیر پست و تلگراف
وزیر پست و تلگراف _ خاطرآقایان نمایندگان محترم مستحضر است که در ۲۵ آذر لایحه ملی شدن تلفن ازتصویب مجلس شورای ملی گذشت وطبق ماده ۲ آن لایحه تمام موسسات شرکت سابق تلفن از تاریخ سه شنبه شانزدهم دی ماه بتصرف دولت درآمد وطبق مواد دیگراین لایحه کمیسیونهایی که مصرح است تشکیل شده ازنظرتعیین بهای سهام وپرداخت قیمت آن به صاحبان سهام وضمنا مقرراست که اساسنامه شرکت را بایستی دولت تدوین بکندوپس از تصویب کمیسیون پست وتلگراف بموقع اجرا بگذارد اینک اساسنامه شرکت که در ۳۲ ماده تدوین شده و هیئت دولت هم تصویب فرمودند تقدیم می شود که به کمیسیون پست وتلگراف برای تصویب نهایی ارسال بشود وضمنا ازآقایان اعضای کمیسیون تقاضادارم که این اساسنامه را هرچه زودتر تصویب بفرمایند که شرکت از بلاتکلیفی دربیاید و نظریات اصلاحی آقایان نمایندگان محترم را بموقع اجرا بگذارد.
- معرفی آقای دکتر ملک اسمعیلی بمعاونت سیاسی وپارلمانی نخست وزیر بوسیله آقای کاظمی نایب نخست وزیر
[ویرایش]نایب رئیس _ آقای کاظمی
وزیردارایی _ بنده از طرف جناب آقای نخست وزیرآقای دکترعزیزالله ملک اسمعیلی را به معاونت سیاسی و پارلمانی نخست وزیرمعرفی میکنم (مبارک است . مبارک است )
- استرداد تبصره لایحه اختیارات بوسیله آقای نایب نخست وزیر
[ویرایش]نایب رئیس _ لایحه تقاضای اختیارات دولت مطرح است درکلیات آقای دکتر بقایی مخالف هستند تشریف ندارند؟
(حائری زاده _ بنده هستم )
آقای حائری زاده .
وزیردارایی _ بنده چندکلمه عرض داشتم
نایب رئیس _ بفرماییدآقای حائری زاده چنددقیقه تامل بفرمایید
کاظمی (نایب نخست وزیر)_ بنده می خواستم خاطرآقایان را متوجه بکنم به تبصره ای که ضمیمه بود بلایحه تمدیداختیارات چون در جلسه گذشته مذاکراتی در مجلس شورای ملی شد و اقای مجدزاده پیشنهادی فرمودند که مورد موافقت همه آقایان قرار گرفت و دیگر مثل اینست که ابهامی دراین خصوص باقی نیست بنده با اجازه آقای نخست وزیراین تبصره را مسترد می دارم و میل دارم که این مطلب را بالصراحه در اینجا عرض بکنم که همانطور که آقای وزیر کشور دو بار در اینجا بعرض نمایندگان محترم رسانیدند هیچوقت دولت منظوری نداشته است که منجر بشود باینکه آن پیشنهاد بشود حالا برای اینکه این موضوع مرتفع شده باشد بنده بالصراحه عرض می کنم وممکن است در صورت مجلس قید بشود که اگر در ضمن لایحه انتخابات جدید راجع بحد نصاب تغییری حاصل شود دوره هفدهم تقنینیه مجلس شورای ملی مشمول آن نخواهد بود واین را استدعا میکنم که در صورت مجلس نوشته بشود وآن تبصره هم باین ترتیب مسترد میشود.
- طرح لایحه اختیارات آقای دکترمحمدمصدق نخست وزیر
[ویرایش]نایب رئیس - لایحه اختیارت مطرح است آقای دکتربقایی چون حاضر شده اند نوبت ایشان است . بفرمایید آقای دکتر بقایی
دکتربقایی _ بنده برای انجام وظیفه ای که بعهده من واگذارشده است بااینکه بدولت جناب آقای دکترمصدق رای اعتماد داده ام و تا وقتی که ایشان بخواهند کار بکنند و تقاضای رای اعتماد بکنند باز هم خودم و آقای زهری که نماینده حزب زحمتکشان ملت ایران هستیم بایشان رای اعتماد خواهیم داد ولی با کمال تاسف مجبور هستم با تقاضای اختیاراتی که ایشان از مجلس کرده اند مخالفت بکنم و چون بیان دلایل این مخالفت ممکن است از حد مقرر در آئین نامه تجاوز بکند قبلا از آقایان محترم تقاضا می کنم اجازه بفرمایند که تمام استدلالات خود را بعرض مجلس مقدس شورای ملی برسانم :
بودم آنروز من از طایفه دردکشان که نه از تاک نشان بود و نه ازتاک نشان آنروزیکه ما مبارزه را درهمین مجلس شروع کردیم . آنروزهای تاریک و خطرناک اسفند ماه ۱۳۲۷ یعنی در همان مواقعی که بدستور انگلستان مجلس موسسان در این مملکت تشکیل شده بود در همان مواقعی که می خواستند قانون اساسی ما را پایمال بکنند آنروز هیچ این حرفها نبود ما برای یک مبارزه بسیار بزرگی خودمان را آماده کردیم و وارد مبارزه شدیم . در آنروز ما سه نفر بودیم یکی آقای حائری زاده یکی آقای حسین مکی یکی هم بنده حقیر دیگر هیچ این چیزها نبود تمام نفسها در سینه ها حبس شده بود صدا از کسی بیرون نمی آمد چند روز پیش ازاینکه من از کرمان به تهران بیایم آن قانون مطبوعاتی که درآن موقع به آن می گفتیم قانون ننگین و حالا باید بگوییم خیلی قانون خوبی بود آن قانون مطبوعات حکمفرما بود وچنان هم حکمفرما بودکه توی روزنامه ها هیچ مطلبی نمیگذاشتند نوشته بشود و توی چاپخانه هم هیچ چیز نمی گذاشتند چاپ بشوداگر آقایان نمایندگان محترم بخاطر داشته باشند یک عریضه سرگشاده ای که در بدو تحصن به پیشگاه اعلیحضرت همایونی نوشته بودم با تمام جهد وکوششی که کردم در هیچ چاپخانه ای حتی چاپخانه مجلس شورای ملی نگذاشتند چاپ بشود و این مدرک تاریخی رامن نگاهداشتم که حروفچینی آن عریضه شده بود غلط گیری شده بود غلط گیری آخر که نمونه سوم باشد که برای اجازه چاپ پهلوی من آورده بودند آن هنوزنزدمن باقی است دستوردادند که چاپ نشود وبهمین جهت آن عریضه را در ابتدای استیضاح خودم بعرض مجلس شورای ملی رساندم آنروزماشروع به مبارزه کردیم برای حفظ آزادی برای حفظ قانون اساسی وبرای اصولی که قسم خورده بودیم آن اصول را ماحفظ کنیم . من اکنون شرمنده هستم ازتمام بیاناتی که خودمن وسایرین علیه قانون مطبوعات اقبال زنگنه پشت این تریبون کردیم شرمنده هستیم تاآن مبارزه عجیب را شروع کردیم ملت ایران بیدارشد ملت ایران امیدوارشد وبایک رشادت وغیرتی که درکمترملتی میتوان سراغ کرد باشکم گرسنه وتن برهنه قیام کردوبزرگترین شکست را به بزرگترین امپراطوری دنیا داد در نتیجه همان تلاش و همان مبارزات بالاخره بخواست خداوند موفق شدیم یک دولت ملی که منظور همه بود سرکار بیاوریم دولت آقای دکترمصدق شروع به کار کرد والحق درزمینه سیاست خارجی بسیارخوب عمل کرد و بهمین جهت با وجود نارواییهایی که در سیاست داخلی وجودداشت ما همه را تحمل کردیم برای اینکه سیاست خارجیمان پیشرفت بکند اکنون برای من بسیار دردناک است که دراینجا وظیفه ای را باید انجام بدهم که موردپسند اکثریت نخواهد بود ولی یک نکته ای را باید حضور آقایان عرض کنم آن روزی که در کرمان تصمیم به مبارزه گرفتم آنروز دستوراتی از مرکز می رسید که مردم را مجهز بکنند برای مجلس موسسان و تظاهراتی انجا بکنند. تلگرافات بفرستند درآنروز انتظارکشیدم که یک کسی درتهران شروع به مبارزه بکندومنهم ازکرمان برایش دست بزنم چون تاآنوقت واردمبارزه نشده بودم وفکرهم نمیکردم که یک روزی مجبور به مبارزه بشوم و رویهمرفته هم رفقایمان می دانند که یک آدم تنبلی هستم (صحیح است ) صحیح است میدانم ولی درآن روزها که شایدیکهفته تمام خواب به چشم من نرفت خیلی فکرکردم تمام عواقب وخطرات راسنجیدم ولی بالاخره باین نتیجه رسیدم که درموقعی که اراده انگلستان تعلق گرفته است براین که دفتر مشروطیت ما بسته شود ولو اینکه ما شکست بخوریم ولو اینکه نابود بشویم باید یکنفر پیدا شودو بگوید نه . مدتها انتظار کشیدم که یک کسی این (نه ) را بگوید در کرمان انتظار کشیدم ولی صدای این نه را نشنیدم بعد یکشب با خودم فکر کردم که تو یا باید همین جابمانی و از تمام ادعاها و افتخارات خودت چشم بپوشی باید بگویی من پسر میرزا شهاب کرمانی نیستم و باید بگویی هر چه ده سال در مدارس و دانشکده راجع به حق و آزادی درس دادم غلط کردم و دروغ گفتم و تزویر کردم یااینکه باید بروی تهران و مخالفت بکنی گرفتن این تصمیم برای من خیلی سخت بود کسانی که آنروزها واردسیاست بودند بخاطردارند که دوران بسیارخطرناکی بود من تصمیم خودم را گرفتم ودست بیک عملی زدم که اسمش انتحار بود انتحارسیاسی واجتماعی . درتهران دونفر همانطورکه عرض کردم همراه من بودند همفکر و هم عقیده من بودند یکی آقای حائری زاده یکی آقای حسین مکی ماسه نفر وارد مبارزه شدیم . نمی خواهم جریان مبارزه را بگویم ولی در تمام طول این مبارزات هدف و شعار من و دوستان خارج از مجلسم که بهمفکری و همکاری من شتافته بودند یکیش این آقای زهری است که الان در مجلس درخدمت آقایان هست . شعاری که مابرای خودمان انتخاب کردیم این بود که ما برای راستی و آزادی قیام کردیم و تصمیم گرفتیم که ازاصول خارج نشویم یک مرتبه با یک استدلالی که بنظر صحیح می آید ازاصول خارج شدیم ولی تجربه نشان داد که این استدلال ها صحیح نبوده است و باین جهت پیروی از شعاری که از اول انتخاب کرده بودیم نمودیم و دیگر امیدوارم تا آخر عمر دچار چنین اشتباهی نشوم ما یک هدفهایی معین کردیم که در روزنامه شاهد نوشته شددوماه بعدازآنکه درروزنامه شاهد نوشته شد وروی آن مقالاتی نوشته شد دوماه بعدازروزنامه شاهدهمان هدفها به عنوان هدف جبهه ملی درمملکت ایران منتشر شد وتااین ساعت هم درچنین مجلسی این مطلب را عرض نکرده بودم ابتکار نویسندگان روزنامه شاهد و دوستان من بود و این افتخار را ما داریم روزنامه هایش هم هست هر کس می خواهد می تواند مراجعه کند و ببیند دو ماه بعدازآنکه مابه عنوان هدف خودمان آنرامعرفی کردیم این ها بعنوان هدف جبهه ملی قبول شد . اینهاچندچیز بودیکی الغای قانون مطبوعات اقبال _ زنگنه یکی . یکی اصلاح قانون حکومت نظامی ویکی اصلاح قانون انتخابات و بالاخره آخریش موضوع نفت _ اگر من ازلطف ومرحمت آقایان محترم یک قدری زیاداستفاده می کنم و این مطالب را دراینجا عرض می کنم برای این است که عملی که الان دارم انجام می دهم و این خوشبختی را دارم که می توانم بانهایت سربلندی پشت این تریبون بعرض ملت ایران برسانم که حزب زحمتکشان ملت ایران هم دراین امر با من موافقت دارند و دیشب در شورای فعالین حزب تصمیم گرفته شد و تصویب شد که بنام حزب با لایحه اختیارات مخالفت بکنیم ولی تمام این تفاصیل مانع ازاین نیست که ما بخوبی توجه داریم که در شرایط امروز این عمل ما آنچنان چیزیست که به آن انتحار سیاسی می گویند برای اینکه ماالان در یک وضعی قرار داریم که همان ایرادی را که من به کابینه ساعد می گرفتم به کابینه دکترمصدق باید بگیرم . همانطورکه درزمان کابینه ساعد نمی گذاشتند صدای ما به ملت ایران برسد امروز هم اجازه نمی دهند که این رادیو در تمام مملکت صدای ما را بلند بکند این همان ایرادهست و ما باید بر خلاف جریان شنا بکنیم همه می دانند که اگرکسی بخواهد با جریان برود میتواند با لباس خودش رابیندازد توی رودخانه رودخانه او را می برد ولی اگرکسی خواست برخلاف جریان شنا بکند باید اول لباسهایش را دربیاورد که بتواندچند قدمی شنا بکند و اینکه این خاطرات گذشته را من حضور آقایان عرض میکنم این درحکم همان درآوردن لباس است . اینها را دانه دانه در می آورم که مخالف جریان شنا بکنم . عکس العملش راهم بخوبی میدانم تلگرافات تنفر نطقهای رادیومقالات روزنامه ها کشف شدن اینکه با انگلستان با آمریکا با روسیه بماپول داده استنادبه رادیوهای بیگانه ولی اینهاراماکهنه کرده ایم اینهارا پیش از اینهم دیده ایم یکدفعه دیگر پشت همین تریبون گفتم من شترنقاره خانه هستم حالا هم تکرارمیکنم از اینکه توی رادیو مرا آلت دانسته یا ندانسته یا مزدور اجنبی بدانید بیم و هراسی ندارم برای من فقط چیزحساب می شودوآن این است که پیش وجدان خودم وپیش خدی خودم سرافکنده نباشم باری من همین کافی است . عرض میکردم آنموقع که درکرمان تصمیم به مبارزه گرفتم با وجود اینکه یکسال وچندماهی بودکه وکیل مجلس بودم ولی درسیاست واردنبودم وهیچ سررشته ای هم نداشتم حالاهم اطلاع زیادی ندارم حالاهم اقرارمیکنم ولی یک چیزراهنمای من بودوآن الهام قلبی بود اومرا راهنمایی کرد. گفت باید بروی و این وظیفه خودت را انجام بدهی هرچه میخواهد بشود بیشتر آقایانی که در اینجا تشریف دادندچه کسانی که درآن موقع درمجلس بودند وچه کسانی که درمجلس نبودندیادشان هست که می آمدند توی همین اطاق بازرسی ومرا از اینکارمنع می کردند می گفتند که نرو ولی روی آن الهام باطنی که بمن امرداده بود بود برووظیفه است انجام بده تمام اوامر وتقاضاهای دوستان را ردکردم . حالاهم همین طور است حالاهم آن الهام قلبی بمن می گویند این اختیارات بصلاح مملکت نیست دراین مدت خدامی داندچقدردوستان صمیمی من آمدند که آقا این چه کاریست که داری میکنی ؟ این انتحاراست . این خودکشی است نابودمی شوی . چه می شوی مثل عبدالقدیر آزادمی شوی . تمام اینها را بمن گفته اند البته از روی دوستی ومحبت . ولی وقتی که من تشخیص دادم وظیفه این است که آنچه را که بنظرم حقیقت میرسدبگویم ووظیفه خودم را انجام بدهم وبخوبی می دانم که کوچکترین تاثیری نخواهد داشت بخوبی می دانم که مجلس باین لایحه اختیارات رای خواهدداد
(حائری زاده _ همچو اطمینانی نداشته باشید )
معذلک پرده دری نمیکنم . مطالبی را هم که شایسته نیست نمیگویم . فقط به آقایان محترم عرض میکنم که موقعی که رای می دهندباین لایحه اختیارات ومی آیند این جا رای های سفیدشان را می اندازند توی ظرف رای یک فکربکنند. جوابش را هم از ایشان نمی خواهم جوابشان را هم می دانم چیست فکرکنید که اگر این رای را رای مخفی می دانندبازهمین رای را می دادند یا نه ؟ ما برای راستی وآزادی قیام کردیم وتمام تلاش خودمان را هم در این راه کرده ایم . یکی از هدف های ما از بین بردن قانون مطبوعات اقبال زنگنه بود . آمدیم سعی کردیم کوشش کردیم اختیارات برای دولت تحصیل کردیم باین امیدکه این هدف هایی که ماداشتیم وشایدانجامش بوسیله مجلس مقدور نبودیا مشکل بود بوسیله این اختیارات انجام بگیرد اگرآقایان محترم بخاطرداشته باشند یکی از دلایلی که برای اختیارات ذکر می شود یکی از قوی ترین دلایل این بودکه در این موقع که سیاست خارجی ما را در مضیقه اقتصادی قرار داده باید یک فکری برای رفع این بحران اقتصادی بکنیم ویکی از این فکرها مالیات برثروت است . یکی از دلایل اساسی اختیارات این بودآقایان . وچون ممکن است درمجلس بسهولت نگذرد ممکن است درکمیسیونها مدفون بشود این اختیارات را بدهیم تا این مالیات برثروت آنهم برای یکبار گرفته بشود. آقایان جلسه خصوصی قبل از اختیارات خاطرشان هست که جناب آقای دکتر مصدق تشریف آوردند صحبت کردند که این مالیات گرفته بشود آن روزهای اول هم که اختیارات گرفته شده بودیک سروصدایی شد حتی گویا یک طرحی هم تهیه شد شایدهم دستوراجرایی داده شد بعدتمام شد . از آن که خبری نشد . یکی دیگر رفع سختی معیشت بود که بایستی یک فکری برای آن بشود یکی از این فکرها هم تقلیل کرایه خانه بودکه آنهم بهمین وسیله می بایست انجام بگیرد از آنهم خبری نشد نشد نشد تابعد از مدتهاکه گفتیم و نوشتیم وشنیدیم اخیرا شنیدم یک لایحه ای برای تقلیل ده درصد امضا شده است درصورتی که وقتی بخواهند یک چنین لایحه ای را بامضابرسانند بایستی اول فکربکنندکه درعلم اقتصادکرایه خانه یک تناسبی دارد با درامد اشخاص و باید آن تناسب را درنظربگیرند درآمدمتوسط افراد را هم درنظربگیرند وآنوقت روی این یک فکری بکنند یعنی آن کارگر بیچاره ای که روزی سه تومان حقوق میگیرد و ماهی چهل تومان کرایه اطاقه می دهدفرضاچهار تومان ازش کسر شود این بچه دردش میخورد ؟ حالاراجع باینها نمیخواهم صحبت بکنم یکی از روزهایی که درخدمت آقای دکتر مصدق درلاهه بودیم صحبت می شد از اختیارات وکارهایی که باید بشودایشان فرمودند که باید یک فکری برای مطبوعات بکنیم یک قانون مطبوعات بنویسیم بنده به ایشان عرض کردم که من امیدوارم که این اختیارات را مجلس بجنابعالی بدهد ولی از برای خدادیگرصحبت قانون مطبوعات را نکنیداصلا قانون مطبوعات نکبت دارد وتایک ساعت بعد از ظهرتمام برای ایشان استدلال کردم وبهمان دلیل دعوتی که برای تنظیم قانون مطبوعات کردندردکردم وگفتم صلاح نیست مطبوعات را می شود اصلاح کرد امانه بوسیله قانون اگرعمل دولتهاصحیح نباشد هیچ قانونی نمیتواند اصلاح بکندولی خوب مدشده بودکه قانون مطبوعاتی بنویسند نوشتندو این را درمعرض افکارعمومی گذاشتند این چیزی است که بعضی از آقایان می آیند اینجا به رخ می کشند که درمعرض افکارعمومی می گذارند بعد از آنکه درمعرض افکار عمومی گذاشتند دوماده ای اضافه شد معنایش این بودکه درنتیجه مراجعه بافکارعمومی این دوماده اضافه شده یکیش این استکه اگر بیکی اهانتی درمطبوعات شده باشد یا اهانت تلقی کند طبق قانونی که اول درمعرض افکارعمومی گذاشته بودند این شخص می توانست شکایت بکند وبه شکایتش رسیدگی بشودودرصورت ثبوت پدرمدیرروزنامه را دربیاورد ولی دراین اصلاحی که کرده اند نوشته شده در صورتی که آن شخصی که خودش را طرف توهین دیده تقاضابکند از دادستان روزنامه طبق تقاضای اوتوقیف می شود وبعدرسیدگی میکندوچنانچه حق با آن شخص بودروزنامه ودستگاهش مطابق قانون مطبوعات تنبیه می شود ومجازات می شوند چنانچه آن شخصی که ادعای توهین کرده محکوم شد نمیگویند فورا همان محکمه غرامت روزنامه را معین بکند مدیر روزنامه می تواند به مراجع صالحه مراجعه بکند وخسارت خودش را مطالبه بکند شما را بخدافکربکنیدکه اگراین دوماده را درقانون اقبال زنگنه عقلشان رسیده بودوگذاشته بودند ماهیچ روزنامه ای درآن موقع می توانستیم انتشاربدهیم ؟ یکی از آنها شکایت می کرد روزنامه را توقیف می کردند ولی این ریزه کاریهایی که در این قانون شده در قانون اقبال زنگنه عقلشان نرسیده بود بگذارند در این قانون نوشته اند کارمنددولت نمیتواند روزنامه داشته باشد کارمندنفت هم نمیتواندداشته باشد وقس علی ذلک آنوقت آقا فرضا میرفت به محکمه ووقتی که نمی توانست ثابت بکندکه توی روزنامه بهش توهین شده وآن تقاضاکننده را محکوم بکنند آنوقت مدیربیچاره روزنامه باید برود بیک محکمه دیگر وآن کاغذ را هم ببرد که محکمه آقای نبوی را محکوم کرده است که بیخودگفته است که بهش توهین شده حالاشما تعیین خسارت بکنید این شش سال طول می کشدکه تارسیدگی بشود و از زندگیش وامیماند وتازه نتیجه ای هم نمیگیرد برای اینکه روزنامه خسارت مادی نمیتواند برای خودش معلوم بکند خسارت معنوی هم قابل تفویض نیست ...
نایب رییس _ آقای دکتر بقایی وقت جنابعالی که طبق آئین نامه مقرربوده تمام شده اگرتقاضای اضافی دارید بفرمایید که از مجلس رای بگیرید
نایب رییس _ چقدروقت میخواهید؟
دکتر بقایی _ چهارساعت
نایب رییس _ ماده ۸۹ خوانده می شود (بشرح زیرقرائت گردید )
ماده ۸۹ -
- الف حداکثرمدت نطق درجلسه علنی بقرارذیل خواهدبود
- ۱ - برای استیضاح سه ساعت
- ۲ - برای مذاکره باعتبارنامه نمایندگان اعم از مخالف یا موافق یا نماینده ای که طرف اعتراض واقع شده وهمچنین برای هریک از ناطقین دربرنامه دولت یکساعت
- ۳ - برای اظهارت مخالف وموافق نبست به لوایح وطرحهاوتوجیه طرح قانونی یا توضیحات مخبری که از لایحه دفاع مینماید وهمچنین درموقع تقاضای رای اعتماد از طرف دولت نیمساعت .
- ۴ - برای دفاع از توهین یا تحریف نطق یا سوال از وزیر و توضیح ثانوی در مقابل جواب وزیر و توضیح درباب پیشنهادات اصلاحی و توجیه پیشنهاد کفایت مذاکرات و مخالفت با آن و توضیح پیشنهادفوریت یا عدم فوریت ۱۵ دقیقه
- ۵ - برای توضیح درپیشنهادات جمعی شور دوم مذاکره در ماده ۱۲۳ پنج دقیقه .
- ب_ درمورداستثنایی ممکن است مدت نطق درموارد فوق به رای مجلس اضافه شود ولی این رای بدون مذاکره بعمل می آید .
- ج _ برای مذاکره درباب لایحه بودجه سالیانه کشور وعهدنامه هاومقاوله نامه ها وامتیاز مدت نطق غیرمحدود خواهدبود.
نایب رییس _ مقصود قسمت اخیر بود که آقایان توجه کامل داشته باشند بنده عقیده ام این است که برای یکساعت رای بگیریم بعداگر لازم شد خودایشان اجازه خواهند خواست آقایانی که با یکساعت اضافه مذاکره آقای دکتر بقایی موافقت دارند قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد . بفرمایید
دکتر بقایی _ از اینکه هنوز آزادی نطق باقی مانده و آقایان لطف کردند و اجازه دادندکه بنده بقیه عرایضم را بعرض برسانم تشکرمیکنم صحبت درقانون مطبوعات بود گفتم این دوماده ای که بهش اضافه کرده اند بعد از مراجعه به افکار عمومی فقط یک ماده کسرداشت که آنهم اگریک دفعه دیگرپس از اختیارات جدیدمراجعه کنندبافکار
عمومی بهش اضافه می شودوآن این است که هرکس روزنامه یا مجله بنویسد تیرباران خواهدشدبعد از آنهمه رنج وتلاش وجان کندن ومبارزه وحبس رفتن وتبعیدآمده ایم قانون مطبوعاتی نوشته ایم که حتی جناب آقای دکتر سنجابی رییس سابق دانشکده حقوق اینجا آمدند گفتند این قسمت اولش خوب است ولی این دوماده اش را قبول ندارم
(دکتر سنجابی _ بنده از ماده ۹۰ استفاده میکنم ) آقای دکتر شایگان هم استفاده کنندایشان هم استاد دانشکده حقوق هستند
(دکتر شایگان _ مفتخرم )
آقای دکتر معظمی هم بیاینداستفاده کنند ایشان هم استاددانشکده حقوق هستند برای همه تان ماده ۹۰ درست میکنم
(دکتر معظمی _ آقای دکتر بقایی بنده دردوره ۱۵ راجع به قانون مطبوعات اظهار نظر کردم در بایگانی مجلس هست مطالعه بفرمایید )
درروزنامه شاهدهست منتشر میکنیم
(دکتر معظمی _ تمام رامنتشر کنیدعین آنچه راکه من گفته ام منتشربکنید) روزنامه شاهدراملاحظه بکنید دارم منتشر میکنم ولی من با اجازه آقایان محترم وبا اجازه ملت ایران که بمن اجازه دادند می خواهم کاری بکنم که دیگرکسی نتواند اینجا بگویدکه بنده هم آنروز مخالف بودم ولی صلاح نبود(تظاهرات تماشاچیان)(زنگ رییس )
نایب رییس _ تماشاچی ها آرام باشند
دکتر بقایی _ خواهش میکنم که آقایان تماشاچیان محترم وظیفه بنده را سنگین نکنند وهیچ نوع اظهار تنفریابیانی نکننداینکارها جز اینکه صبحت مرا قطع بکندهیچ فایده ای نخواهدداشت . بعد آمدیم به قانون دوم ولی پیش از قانون دوم یک مطلب دیگری باید عرض بکنم خدمت آقایان استدلالی که آقایان میکنند این است که آقا اینکه مطبوعات نمی شود همه اش فحش نامه است همه اش تهدید است همه اش چی هست باید یک فکری کرد مطبوعات را اصلاح کردبنده وقتیکه این صحبتهامی شدیک جواب داشتم چون هیچوقت نمیخواهم منفی ببافم جواب رادرابتدای دوره شانزدهم درروزنامه شاهد نوشتم که تنهاراه اصلاح مطبوعات گذشته از اینکه دولتهانباید خودشان مطبوعات بدرا پرورش بدهندتا آنهابتوانند شورش بکنند یا پرخاش بکنند این است که یک قانون برضد شانتاژ بگذرانید قانون شدیدی که درهمه جای دنیاهست کلمه فارسی شانتاژرا متاسفانه نمی دانم چیست
(ناصرذوالفقاری _ خرابکاری )
یک نوعی از تهدیداست یک شخصی سندی از یک کسی بدست آورده است توی روزنامه می نویسد که گزارشی راجع بعملیات آقای فلان باین روزنامه رسیده است ومابعد از تحقیق آنرا درج خواهیم کرد این یک معنایی دارد ووقتی که توی روزنامه این را می نویسد معنایش این است که آقای فلان ما از بعضی کثافتکاری های توخبرداریم واگربیایی اینجا خدمت مابرسی سکوت میکنیم ولی اگرحق السکوت نرسدآبرویت راتوی روزنامه می ریزیم این یک چیزی است که درهمه جای دنیا برای این قوانین بسیار شدیدی هست یک دفعه هم درپشت تریبون این مطلب را عرض کردم دربیشتر از ممالک متمدنه امروز این قانون باین ترتیب هست که اگریک شخصی شانتاژکرد حالاخواه به وسیله روزنامه خواه بوسیله تلفن ویابوسیله نامه ویابوسائل دیگرشانتاژکرد ولو این که درمحکمه بتواندصحت ادعای خودش را ثابت بکند از مجازات مصون نخواهدبود پرونده ان شخص که پته اش روی آب افتاده یک چیزجداگانه ای است که باید بهش رسیدگی شود پرونده این شخص شانتاژ کننده هم جداگانه ای است که باید بهش رسیدگی شود پرونده این شخص شانتاژ کننده هم جداگانه است وبشدت مجازات خواهدشدباوجود اینکه این مطلب تذکرداده شد توی این قانون مطبوعات درصورتی که بتواند ثابت بکند از مجازات مصون است نبوددرصورتیکه تنهاراه اصلاح مطبوعات همان بود و اینکه روزنامه های فحاش را دولتهابوسائل مستقیم وغیرمستقیم نپرورانند ولی گفتندنه آقا این قانون لازم است درموارد استثنایی قانون استثنایی لازم است الان یک ماه است که قانون مطبوعات جدیدکه روی آقای دکتر زنگه و ساعد و رزم آرا را سفید کرده امضاشده و به موقع مدیرش صادر شده بودبعد از اینکه یک حمله شدیدی به بنده وبه آقای مکی وآقای حائری زاده کرد از سرتقصیرش گذشتنددوسه روزی حبس رفت وآمد بیرون . قانون شدیدتر از اینهم بنویسید جلوی مطبوعات را نخواهدگرفت ماهاخودمان را اصلاح بکنیم مطبوعات اصلاح پذیرهست این اوراقی که باسم روزنامه هرروز درمی آیداینها آقایان اگر درآمدنداشته باشند درنمی آیندفحش می دهندزندگی میکنند مردم هم تفاوت بین روزنامه واقعی واین روزنامه هامی گذارند وکسانی که خیلی میل داشته باشندراجع باین موضوع اطلاعاتی بدست آورند ممکن است به توزیع جراید مراجعه بکنند ببینند آن روزنامه های فحاش چندتاچاپ می شود وچندتابفروش می رسد اینهابخودی خود از بین می روند ولی لازم نبود که طبق قانون اختیارات یک چنین قانون مطبوعاتی امضا بشود ولی چیزی که از قانون مطبوعات به مراتب خجلت آورتراست (پیه یک توبیخ دیگرراهم به تن خودمالیدم ) این قانون امنیت اجتماعی است آقایان بخاطردارند که دولت درروزهای آخر قبل از تعطیل مجلس تاریخش را بخاطر ندارم یک لایحه ای برای قانون حکومت نظامی به مجلس آورد چون درفراکسیون ادامه نهضت ملی با آن قانون مخالفت شد دولت آن لایحه را پس گرفت چندروزی هم حکومت نظامی نبود بعدآن چندروزمواجه شد با زدو خوردهایی که توده ای ها بابعضی دستجات دیگردرکوچه های تهران می کردند که راجع به ماهیت آنهم نمی خواهم واردشوم یکروز آقای دکتر مصدق بنده را احضارکرد رفتم خدمت ایشان بنابودجلسه ای تشکیل بشود از آقای دکتر شایگان وآقای مهندس زیرک زاده وآقای مهندس حسیبی وآقای شمس قنات آبادی وبنده برخلاف همیشه بنده زودتررفته بودم یک لایحه ای را دادندبنده خواندم متاسفانه رونوشتش را ندارم اسمش قانون امنیت اجتماعی بودولی خیلی بهتروملایمتر از این قانون امنیت اجتماعی فعلی بود من وقتیکه این لایحه را خواندم نمی دانم ونمی خواهم توصیف کنم که چه حالی بمن دست دادهمین قدرش را می توانم بگویم که این دستهایم جمع شد که این قانون را پاره کنم بیندازم زمین و از دربیرون بیایم ولی خودداری کردم برای اینکه آنوقت دیدم تمام این مبارزات تمام این جان کندنها تمام این وعده هایی که مابمردم دادیم منجربیک چنین قانونی بشودخودداری کردم وسکوت نمودم. آقای دکتر مصدق فرمودند که نظرت چیست ؟ عرض کردم که من اطلاعات حقوقی ندارم این را باید از آقایان اساتید حقوق بپرسیدفرمودند که من خواستم نظرتورابدانم بهشان عرض کردم بسیارقانون بدی است وهیچ زیبنده جنابعالی نیست که چنین قانونی را امضاکنید فرمودندکه آقای دکتر شایگان موافقت کرده اند
( دکتر شایگان _ همچوچیزی نیست اگرچنین فرمایشی هم فرمودنددرست نیست )
تمامش را میگویم اجازه بفرمایید در این ضمن آقایان دوستان تشریف آوردند قبل از اینکه آقایان تشریف بیاورند من خدمت آقای دکتر مصدق عرض کردم که این قانون از لحاظ اصولی صحیح نیست از لحاظ عملی هم صحیح نیست برای اینکه در این قانون اختیار همه چیزیکعده از افرادرابه دست رییس اداره رییس کارخانه رییس کارگاه رییس شرکت داده ومامی دانیم هنوز این دستگاه اصلاح نشده اشخاص فاسد هنوزدرراس دستگاه هاهستند درخیلی از جاهاخانواده ها هستندواینها باستناد این قانون باملیون خرده حساب پاک میکنند وتنهاکسانی که مشمول این قانون خواهند بودکسانی که خواهندبودکه این نهضت را ایجاد کرده اند در این ضمن جناب آقای دکتر شایگان تشریف آوردند ولایحه را دادند که آقای مهندس زیرک زاده وآقای مهندس حسیبی بخوانند بنده رفت خدمت آقای دکتر شایگان بایشان عرض کردم که آقای استادمحترم دانشکده حقوق ورفیق عزیزبنده وآزادی خواه من بشماتبریک میگویم که شمابا این قانون موافقت کرده اید ایشان همینطور که الان گفتند فرمودندکه هیچ همچوچیزی نیست من موافقت نکرده ام گفتم که آقای دکتر مصدق فرمودندکه شما موافقت کرده اید ایشان درجواب فرمودند که من به آقای دکتر مصدق عرض کردم که این قانون یک حربه دودمی است همینطورکه ممکن است برعلیه مخالفین مملکت بکاربرود ممکن است برعلیه ملیون هم بکاربرود وقانون خوبی نیست آقای دکتر شایگان همینطوراست ؟ (خطاب به تندنویسان ) عرض بنده را تصدیق کردندیادداشت کنید با ایشان که صحبت میکردم یعنی باهمین دوست عزیزم آقای دکتر شایگان ایشان گفتندالان یک موقعیت بسیار باریکی است دارندتحریکاتی میکنند مامجبوریم این قانون را بیاوریم یا قانون حکومت نظامی را برقراربکنیم وچون درفراکسیون باقانون حکومت نظمی موافقت نشده مجبوریم این قانون را بیاوریم گفتم آقا از یرای خدابروید یزید را زنده کنید وفرماندار حکومت نظامیش کنید وشمرراهم دادستان حکومت نظامی بکنیدولی اسم این قانون را نیاورید که این بی اندازه نازیباست که از طرف ماتفوه بچنین قانونی بشود چون گرفتاری داشتم پاشدم که مرخص بشوم جناب آقای دکتر مصدق فرمودند که مامیخواستیم راجع باین قانون بحث کنیم بنده بایشان عرض کردم که من تمام نظریاتم را خدمت جناب آقای دکتر شایگان عرض کردم وایشان بعرضتان خواهندرسانید آقای دکتر شایگان همینطور بود؟
(دکتر شایگان _ صحیح است )
آمدم بیرون دوروزبعد حکومت نظامی برقرارشد ماهم قبول کردیم چون یک شرارتهایی می شد که می بایست جلوگیری بشود بعد یکروز ظهرکه از مجلس رفتم اگر اشتباه نکنم ظهرپنجشنبه بود چون این جریان را من بطورخلاصه برای بعضی از دوستانم تعریف کرده بودم دیدم بمن تلفن میکنند که آن قانون امنیت اجتماعی کذایی را امضاکرده اند گفتم چطورهمچوچیزی می شود گفتندبله رادیو گفته بعدتحقیق کردم دیدم که بله امضا شده بعدمتنش را بدست آوردم دیدم بمراتب بدتروزننده تر از آن چیزی بودکه آنروز مابا آن مخالفت کردیم برای اینکه آن قانون اولی فقط شامل کارگران وکارمندان دولت بود این قانون شامل تمام ملت ایران شده درآن قانون اولی فقط دادوفریادوجنجال جرم قابل تعقیب بود در این قانون قصدهم جرم شناخته شده اگرکسی قصد اخلال داشته باشد مشمول ماده دوقانون امنیت اجتماعی می شودمن آمدم مجلس به آقایان مراجعه کردم که آقا این چطورقانونی بود؟ گفتند ما اطلاع نداریم گفتم پس چطور امضاشده ؟ گفتند ماخبرنداریم . بنده رفتم خدمت جناب آقای دکتر مصدق باایشان مفصلا صحبت کردم گفتم آقا این قانون که بنابود بامضانرسد گفتنددادم اصلاحش کردند. اگرآن متن اولش بدست می آمد آنوقت آقایان می دیدندکه اصلاح یعنی چه ؟ ! بعدمفصل صحبت کردم استدلال کردم به بنده فرمودند اگرهمچنین است تودرمجلس مخالفت بکن ومن این قانون را لغومیکنم باین جهت یک روزبنده آمدم اینجا مصدع اوقات آقایان محترم شدم وراجع باین قانون صحبت کردم وسوال نمودم که آیا کسی هست که با این قانون موافقت داشته باشد ؟ هیچکس جواب نداد ودرخاتمه عرایض خودم عرض کردم که از طرف تمام نمایندگان مجلس شورای ملی از جناب آقای دکتر مصدق تقاضامی کنم که قانون را لغوبکنندهمینطوربود؟(چندنفر از نمایندگان_ بلی ) صورت مجلسها هست بعددراطراف این صحبتهای زیادی شدوقرارشد که یک سوکمیسیونی از طرف فراکسیون تشکیل بشود وراجع باین موضوع اصلاحات بکند آن سوکمیسیونی را تشکیل دادیم معلوم شد هیچکدام از آقایان قانون رانخوانده بودند بعدهم گفتند آقا این قانون برای مدت محدوداست مثل اینکه اصول را برای مدت محدود میشودزیرپاگذاشت ولی بزرگترین اشتباه دوست عزیز من وقاضی اختصاصی ایران دردیوان دادگستری لاهه جناب آقای دکتر سنجابی همین است که اصول را برای مدت محدودهم نبایدزیرپاگذاشت
(دکتر سنجابی _ شمابه لایحه اختیارات برای شمماه چرارای دادید اصول بودیانبود؟)
من نمی خواستم بگویم درپرده گفتم که یکدفعه اشتباه کردم ودیگرتکرارنمیکنم
(دکتر سنجابی _ چرا اشتباه کردید اشتباه شماحرف است ولی مال ما اصول است بنده می پرسم از شما چرابه لایحه اختیارات شش ماهه رای دادید؟)
دراول صحبتم گفتم که یکدفعه اشتباه کردم و بعد فهمیدم که اشتباه است نخواستم مطلب را بشکافم برای اینکه این صحبتهایی را که در مجلس میکنم بی اندازه برای من دردناک است برای اینکه باید به مخالفت با لایحه کسی صحبت کنم که یکی از پایه های حکومتش روی دوش من قراردارد و هنوز هم قراردارد باید به مخالفت بالایحه کسی صحبت کنم که دردنیا مرداول سال شناخته شده باید برای مخالفت با لایحه کسی صحبت کنم که مظهر ملیت وغیرت شناخته شده و همین طور هم هست اگر بگذارندش همینطور هم هست و بهمین جهت تا آنجایی که مقدورم باشد سعی میکنم مطالب را درلفافه بگویم درابتدای صحبتم عرض کردم که یک مرتبه اشتباه کردم وآن دفعه منحرف شدم از اصول روی یک استدلال هایی که بنظرم صحیح آمدولی نمی خواستم بشکافم چون فرمودید مجبورشدم من وقتی گفته بودم هیچ عملی آقایان دردنیا مستمرنیست تمام چیزهادردنیا محدوداست . روزگار ورچه دروی هست بس ناپایداراست ای شب هجران توپنداری برون از روزگاری همه چیزمحدوداست ولی بعنوان محدود بودن نمی شود اصول را زیرپاگذاشت و این زیبنده نیست کسانیکه استاد دانشکده حقوق هستندباسکوت خودشان از جرم شناختن قصددفاع بکنند این زیبنده نیست و این را هم امروزعرض میکنم که آن کسانی که قصدراجرم نمی داننداگر اینجا نگویند وساکت بنشینند ملت ایران آنچنان قضاوت خواهدکرد که اینهاقصدراجرم می دانند ومن می خواهم اینجا این آزادی خواهان استاد دانشکده حقوق بگویند که چطورقصدجرم است این محصول اختیارات است یک محصول دیگری هم داد اینجا بنده روی اطلاعاتی که از وضع آشفته دهاقین داشتم اگرآقایان محترم بخاطرداشته باشند این جایک اعلام خطری کردم ویک نطق قبل از دستورراجع به این موضوع ایراد کردم وبعدهم یک طرحی برای ۱۵ درصد تهیه شدوبامضای ۵۳ نفر از آقایان نمایندگان محترم مجلس رسید آن لایحه بیست درصد را آوردنددرمجلس قبلا راجع باین موضوع صحبت هاشده بودمفصلابحث شده بود بنده خدمت آقای نخست وزیرهم عرض کرده بودم که این ۱۵ درصد که مافعلا پیشنهادکرده ایم یک علاجی فوری است برای جلوگیری از هزاران مفسده اوضاع خوب نیست و این یک مسکنی است وقتی که این تمام شد یکسال فرصت هست که یک قانون صحیح کشاورزی نوشته شودومجلس هم موافقت خواهدکرد ولی ایشان پافشاری کردندولایحه را فرستادندبه مجلس موقعی آن لایحه به مجلس رسیده بود که به فوریتهای ۱۵ درصد رای داده شده بود جناب آقای کاظمی نایب محترم نخست وزیر تقاضاکردند که آن طرح نمایندگان فعلا مسکوت بماندوآن لایحه رویش عمل نشود درجواب تقاضای ایشان بنده از طرف آقایان محترمی که آن طرح را امضاکرده بودند اینجا صحبت کردم و از آقای نخست وزیر خواهش کردم که ۱۵ درصد را بهمان ترتیبی که در طرح پیش بینی شده بپردازندهرچه بخواهندکمیسیون بازیهاوبازیهای دیگر بکنندباهمان پنج درصد بکنند که فعلا رعایا یک چیزی گیرشان بیایدوبه آن جریاناتی که درآن وقت پیداشده بود وحالاهم دنبال میشودخاتمه داده شود باین تقاضاهم ترتیب اثری ندادند روزپنج شنبه که مجلس تعطیل شدخاطرم نیست چندم بوده بنده خدمت ایشان رسیدم وراجع به لایحه اجرای بیست درصد انتقادهایی که باین لایحه بوداضافه برآنچه که درمجلس عرض کردم گفتم وبعدهم از طرف سازمان کشاورزی حزب زحمتکشان ملت ایران یک نامه مفصلی درچهارصفحه دایربه ایرادات نسبت به آن لایحه بیست درصد خدمت ایشان فرستادم چون بنده این رویه را درزندگی سیاسی واجتماعی خودم داشته ام وامیدوارم همیشه داشته باشم که پیش اینکه بیایم وپشت این تریبون تمام راهنمایی هایی که ممکن است می روم که کاربه اینجا نرسد انتقادات خودم را بطورخصوصی می گویم یا پیغام میکنم یا بانامه انتقادمیکنم که آن نقصیه رفع بشودبعداگرنشد می آیم از پشت تریبون یا از تریبون روزنامه استفاده میکنم بعد از تمام صحبتهایی که شده بودشروع کردند به عمل کردن آن لایحه شروع بعمل که شدمعلوم شدکه لایحه مزخرفی است بازهم برای یک توبیخ دیگری حاضرهستم اصلابعضی جاهاحساب طوری بودکه باحسابی که در آن لایحه ۳۸ ماده ای کرده بودند رعایا می گفتندما اجرایش را نمی خواهیم برای اینکه طبق این لایحه لایحه ابلهانه بیست درصد دربعضی نقاط مملکت اجراشد یک چیزی هم رعیت می بایست دادنی باشد از یکی از قصبات نزدیک قزوین شرحی برای من نوشته بودند بایک حساب طولانی که رعیت طبق این لایحه ۶۰۰ تومان به سهمش افزوده میشد و ۱۸۰۰ تومان باید از جیبش بدهد.
نایب رییس _ آقای دکتر بقایی انتقادجنابعالی محتاج بالفاظ تندنیست
دکتر بقایی _ گفتم بنده برای توبیخ حاضرم
نایب رییس _ لایحه ای اگر مورد انتقادتان است لازم باستعمال الفاظ تند نیستید بفرمایید
دکتر بقایی _ چون تا آن حدی که مربوط بخودم باشد حاضربتحمل همه چیز ودندان روی جگرگذاشتن هستم درتمام این جریاناتی که گذشت خیلی چیزهاراتحمل کردم بعد از این هم تحمل میکنم ولی وقتی که آن چیزی که من مصلحت می دانم پایش پیش بیاید نمیتوانم تحمل بکنم ودرعین حال این مطلب را هم عرض کنم که یکی از آرزوهای من وآرزوی صمیمانه من اینست که آنچه می گویم اشتباه باشدوآنچه که میگویم غلط باشد وآنچه که تصورمیکنم صحیح نباشدمن دراشتباه باشم رایی که باختیارات داده خواهدشدصحیح باشد این آرزوی من است بهرحال این لایحه راشروع کردندبعمل دیدندعملی نیست گرچه یک بخشدار ویک فرماندار را بعنوان اینکه بموقع خودش مل نکرده بودند با بوق وطمطراق ورادیووروزنامه اعلام کردند که چون اهمال کرده است پدرش را درمی آورند درقصبه شالرامن قزوین بود من خوشوقت شدم وگفتم خوب این لایحه درتمام مملکت اجراشده فقط درقصبه شالرامن اجرانشده است بعدتحقیق کردم ومعلوم شد درهیچ جا اجرانشده حالانمی دانم چطورشده این بخشدارآمده جلویک فرماندار یک جای دیگری بود که اورا تعقیب کردند که این اهمال کرده وقانون را اجرانکرده بعد معلوم شد که درفرمانداری این شخص سیصد تا ده هست یادم نیست فرمانداری کجابود (زهری _ شهسوار) بلی شهسوارتمام فرمانداری عبارتست از یک فرماندارویک منشی که یک چشمش کوراست ویک تبانی که نمی دانم چطوراست واینهاقانون راهم برایشان نفرستاده بودند هیچ وسیله ای نداشتند که ۳۰۰ نسخه از روی قانون تهیه کنند وبهمه جابفرستند این فرماندارنوشته بود که خوب من این قانون را چطورباین سیصد ده برسانم بعنوان اهمال توبیخ شدیانشدنمی دانم بالاخره توی روزنامه هایک چیزهایی بود ماههاگذشت بعد از امضای این قانون دولت اقدام بچاپ این قانون نکردکه برای دهات بفرستند تازه وقتی شروع بعمل کردند باز هم چاپ نکردند بعدآمدندیک اصلاح دیگر کردند که آنرابعنوان دومین لایحه اصلاحی سهم کشاورزان فرستادند به مجلس که الان در کمیسیون خاص مطرح است باز یک مدت دیگرکه گذشت دیدندآن هم عملی نیست یک اصلاحی هم همین پریروزها کردندولایحه اش را فرستادند درصورتیکه اگر دستگاه صحیحی بود انتقاداتی که شده بود می بایستی مطالعه بکند . چون بنده این خوشوقتی را دارم که از اول این اصلاحاتی راکه کردند درانتقادات خودپیش بینی کردم نامه اش دردفترنخست وزیری موجودهست ویکمقداردیگری هم پیش بینی کردم که هنوزبهش نرسیده اند لابددرلایحه اصلاحی پانزدهم خواهندرسید خوب این قانونی که اجرا نشدهرجاخواستند اجرابکنندنتیجه اش خونریزی وخرمن سوزی و این چیزها شد این اگرمی آمد در مجلس در کمیسیون خاصی مثل اینکه حالا هست روی مطالعه عمل می شد چه عیبی داشت ؟ آقایان محترم بخاطردارندکه دربسیاری از نقاط ایران خرمن سوزی هایی شد این خرمن سوزی ها را خواستندبگذارندبحساب حزب زحمتکشان ملت ایران درصورتیکه این خرمن سوزی ها درجاهایی می شد که ماشعبه نداشتیم وهنوزهم نداریم ومن از آقای وزیرکشور تقاضامیکنم که راجع باین عرضی که میکنم یک تحقیق صحیحی بکنند وببینندفقط در دهاتی که حزب زحمتکشان ملت ایران شعبه داردبدون سروصدابدون جنجال این عمل انجام شد جزبعضی دهات که مالکینش طماع بودند ونمی خواستندقانون را اجرابکنند وآن منجر شد باینکه آن شورای دهی که طبق این قانون انتخاب شده بودوتشکیل شده بود شورای ده را بیندازند توی حبس
(وزیرکشور_ خرمن سوزی ها مربوط به شمانبود)
متشکرم . همه نوع تبلیغات برضد حزب زحمتکشان ملت ایران کردندتا اینکه حزب زحمتکشان ملت ایران بافدیه دادن یکی از مبرزترین افرادش ثابت کرد این حرفها دروغ است وآن مرحوم حسن پازوکی بود که دریکی از دهات پیشوای ورامین به جرم اینکه تقاضای اجرای قانون بیست درصد رامیکردکشتندش پرونده برایش تشکیل شدولی نمیدانم بچه علت برخلاف آنچه سوابق نشان می دهدو این پرونده می بایستی درفرمان داری نظامی ودردادسرای فرمانداری نظامی تحت رسیدگی قراربگیرد چون درزمان ومحیط فرمانداری نظامی بودپرونده را فرستادند به دادسرا البته امیدوارم کسانی که فرستادند به دادسراپولی نگرفته باشندو امیدوارم دیگردردادسرای دادگستری تصفیه شده رشوه رایج نباشد ولی درهرصورت مطلبی که هست الان قریب ۴۰ روز از شهادت مرحوم پازوکی می گذرد وهنوزباهمه این قوانین شدادوغلاظ امنیت اجتماعی ودادگستری واینها هیچ اقدامی نشده وچون طرف مقابل ومحرکین قتل آدمهای پولداری هستند بعد از اینهم بجایی نخواهدرسید. گفت مدینه گفتی وکردی کبابم اسم دادگستری برزبانم جاری شد بنده بعد از اینکه چندین پیغام بوسیله همین جناب آقای دکتر فاطمی وجناب آقای دکتر شایگان به جناب آقای نخست وزیر دادم که آقاوضع دادگستری نیست خوب نیست دارندتوده ای هاراسرکارمی آورند دارنداینهارابکارهای اساسی میگمارندوباوجودتمام وعده هایی که بمن دادندآقای دکتر فاطمی خلاف که عرض نمیکنم
(دکتر فاطمی _ جنابعالی همیشه صحیح می فرمایید)
متشکرم آقایان یادداشت می فرستند از این گرفتن ها زیاداست تمام ملیون طبق این قوانین باید بروند توی حبس حالا اجازه بدهید این اختیارات تصویب بشودخواهیددید حالاموضوع نظامیان رابعدمی گویم بهرصورت دادگستری اصلاح شد نتیجه اصلاحش اولین نشانه را از اصلاح دادگستری خودمن بدست آوردم چون مبارزه مرا باکمونیست های ایران همه می دانند ومی دانندکه مراقبشان هم هستم اولین نتیجه ای که بدست آوردم این بودکه یک عده ای از توده ای ها را درچند ماه پیش یک جایی گیرآورده بودند درحین ارتکاب جرم یعنی درحین تبلیغ مرام اشتراکی وحوزه داشتن وقتی که اینها توی حبس بودند من هم از حالشان غایبانه جویا می شدم برای این که ببینم چه می شود برای یکی از این توده ایها خیلی تلاش می کردند که این از حبس بیایدبیرون توی این ده دوازده نفری که گرفته بودند برای این یکی خیلی تلاش می کردند وشایدباکمال راحتی تاصدهزارتومان خرج میکردند(در این موقع آقای مکی وارد مجلس شدند ) خیلی خوشوقت هستم در این موقع دوست عزیزم آقای مکی به مجلس آمدند(عده ای _صحیح است صحیح است )(مکی _ تشکرمیکنم ) همینطورکه تمام ملت ازشان تقاضاداشت می بایست وظیفه شان را درهمین مجلس انجام بدهندو از ایشان انتظارمی نمیرفت که خودشان را بازنشسته بکنندپریروز یکنفریک کاغذی بایشان نوشته بود که شماهیچ صلاحیت نداشتیدکه خودتان را بازنشسته بکنید تنهایک مرجع است که میتواند شما را بازنشسته بکندو اوهم ملت است که اوهم اجازه نمی دهد شما باید برگردید به سنگروالا بعنوان تمرد از انجام وظیفه دردادگاه ملی محاکمه خواهیدشد(عده ای _ صحیح است ) من این چیزرابه فال نیک می گیرم تاروزیکه مبارزه مان را شروع کردیم سه نفربودیم امروزهم بازهمان سه نفرهستیم و این برای اطمینان قلب خودبنده اطمینان قانع کننده ایست ممکن است سایرین را اقناع نکند ولی از اینکه بعد از هزاران حوادث ووقایع بازهم ماسه نفر اینجا هستیم برای خودم یک اطمینان قلبی هست از مطالب خیلی دورشدم عرض کردم برای یک نفر از آن ده دوازده نفر توده ایها حاضر بودند خرج کنند که بیرون بیاید چون اطلاع داشتم طبق مدارکی که خودم داشتم ولی نه از آن قبیل مدارکی که درمورد اختیارات گفتند که یک مدارکی هسهت که حالانمیتوانیم ارائه بدهیم ولی دوماه بعدشایدبتوانم ارائه بدهم این مدارکی که درمورد توده ایهاگفتم حالاهم می توانم ارائه بدهم مدارکی دارم که توده ایها برای استخلاص دونفر بی اندازه تلاش میکردند و برای یکیش اگرخلاص نشده باشد هنوزهم میکنند یکیش فردیست که الان عرض میکنم یکی هم ستوان مرزبان بود که جاسوسی کرده بود نمی دانم درنیروی هوایی بودیادریایی
(یکنفر از نمایندگان _ هوایی )
که درحبس بود وتقاضای اعدام برایش شده بود برای این دونفر دستورداده بودندهرخرجی لازم باشدهرعملی بکنند که این دونفررا خلاص بکنند یکیش همین ستوان مرزبان است که بزودی البته طبق دادگستری اصلاح شده خلاص خواهدشد ویکیش هم آقای مرتضی راوندی است که شایدآقایان نشناسندش اصلاولی ایشان عضوکمیته مرکزی حزب منحله توده ایران است نه سابق همین حالاو این شخص را بقید تضمین هشت هزارتومان آزادش کردند درصورتیکه توده ایها خیلی بیش از اینها حاضر بودند خرج کنند که این شخص آزاد بشود والبته راجع باین موضوع سوال کردم که مجبوربجواب بشوند ودوست عزیزم جناب آقای دکتر ملک اسمعیلی بیایند از این جوابهای درجریان بمابگویند ولی فقط یک مطلب هست اینها ده دوازده سیزده یا چهارده نفربودند که آنهارا با هم گرفتند باید دید چه چیزی باعث شده است که این یک نفربخصوص که عضوکمیته مرکزی حزب توده است باهشت هزارتومان تضمین آزاد شده ولی دیگران درزندان مانده اند درست است عدلیه اصلاح شده ماقبول داریم وحرفی نداریم ولی یک مطلبی است باید توجه کردکه چطور شده آنهای دیگررا آزاد نکردندچرا آزادشان نمی کنند اصلابیخود نگهشان داشته انداماراجع بارتش دیگرراجع بارتش چه بگویم؟ بعد از جریان سی ام تیرمن یکروزخدمت آقای دکتر مصدق رسیدم وبایشان عرض کردم که این نهضتی که ملت ایران کرد چندجنبه داشت اگر از یک زاویه بخصوص نگاه کنیم این نهضت فقط برای یک چیزشد بایشان روی میزهمینطورنشان دادم گفتم اگر از بین زاویه اش گناه کنم یک علتش این بودکه شماخواستیدوزیرجنگ بشویدموردموافقت قرارنگرفت استعفادادید ملت انقلاب کرد خون ریخته شد شماوزیرجنگ شدید یک بدنه این نهضت خردکننده ملت ایران برای وزیرجنگ شدن جناب آقای دکتر مصدق بودآقایان می دانند این افسران شریف اینهایی که بیش از مادارای احساسات هستند وبیش از مافداکار هستند چقدر از این وزارت جنگ آقای دکتر مصدق خوشوقت شدند. تمام آن دردها تمام آن رنجها وجریحه هایی که سالهادرقلب اینهامتراکم شده بوددیدند یک وضعی پیش آمدکه اینها اصلاح می شود بنده خدمت جناب آقای دکتر مصدق عرض کردم اگراختیارات نمی گرفتند ووزیرجنگ نمی شدند وزارتخانه ها به کارخودشان ادامه می دادندوکسی هم انتظاری نداشت ولی حالا که بعد از این نهضت جنابعالی آمدید ووزیرجنگ شدید خیلی وظیفه تان سنگین است وخیلی انتظارات از جنابعالی دارندچون جنابعالی یک وزیرجنگ معمولی نیستید که برای آنکه وزیر جنگ بشویدخون ریخته شده می باید توجه بکنیددرست است که توی ارتش برعلیه بنده خیلی تبلیغات کردندبی اندازه تبلیغات کردند آن اعلامیه ای که روزسی ام تیر ماه صادرکردم برای اینکه مردم را دعوت به آرامش کنم و برای اینکه افسرانی که مامورحفظ انتظامات درشهربودندانهاراهم متوجه بوظیفه خودشان ومتوجه اشتباهاتی که ممکن است از آنها سر بزند بکنم آن اعلامیه را علیه من مستمسک قرارداده اند ودرتمام ارتش شروع کردند بایک فعالیت خیلی زیادی باینکه دکتر بقایی با ارتش مخالف است با افسران مخالف است و گفته است باید تمام افسران رابکشند زن وبچه شان راهم باید بکشند این تبلیغات خیلی زیاد شده ولی توی ارتش البته من عده زیادی دوستان صمیمی دارم کسانی که خدمت نظام را باهم انجام دادیم کسانی که باهم دردانشکده بودیم وکسانی که درجریان این مبارزات باهم آشناشدیم از این دوستان خیلی دارم ومن می دانستم که اینها این افسران شرافتمندچقدرذوق زده شدند از اینکه آقای دکتر مصدق وزیرجنگ شدند و این مطالب را خدمت ایشان عرض کردم بیش از تشکیل این کابینه فعلی بعد یک روز توی روزنامه هاخواندم که کابینه تشکیل شده وایشان بیکی از افسران ارشد یک سمتی دارند که همان یک سمت باعث یاس ونومیدی عده زیادی شد شایدآقایان بخاطرداشته باشند وقتی که آقای سرلشگر وثوق به معاونت وزارت دفاع برقرارشد البته چون روی همان جریان عادی که عرض میکنم دررویه وزارت دفاع برقرارشد البته چون روی همان جریان عادی که عرض میکنم دررویه من هست موضوع حل شد زیادنمیخواهم رویش پافشاری کنم فقط این قدرمی گویم که این آقای سرلشگر وثوق شهرت بدی داشت چیزبدهم کسی ازش ندیده بودولی چیزخوبی هم کسی ازش ندیده بودچهارده ماه تمام با آقای دکتر مصدق بعنوان معاون وزارت جنگ ورییس کل ژاندارمری همکاری کرد همینکه ایشان استعفا دادند برای خاطرآقای قوام السلطنه ان تلگرافی که همه می دانند صادرکرده به ولایات که طی همان تلگرافی که ایشان دستورداده بود تحصن وتلگراف واظهارپشتیبانی از دکتر مصدق هم جرم بودوبشدت می بایست تعقیب بشودوهمان کسی بودکه دستور داده بودکه آن بیچاره هایی که از کرمانشاه وهمدان کفن پوشیده بودندوآمده بودند برای خاطرنهضت ملی به تهران درقلعه سنگی است آقای مکی ؟(مکی _ کاروانسراسنگی ) کاروان سراسنگی ایشان دستور داد که عده ای از اینها رامضروب بکنندوبرشان گردانند بنده وقتی این مطلب را خواندم رفتم خدمت آقای دکتر مصدق گفتم که آقا این چه کاری بودکه کردید ؟ گفتندمی گویند که این آدم بدی نیست گفتم بنده هم نیامدم خدمت شما عرض کنم که آدم بدی است ولی از دکتر مصدق که روی خون شهدای سی ام تیرآمده وزیرجنگ شده انتظارنمی رود که که رییس ژاندارمری قوام بیاید معاون وزارت جنگ بشود ماجواب مردم رانمی توانیم بدهیم
نایب رییس _ آقای دکتر بقایی ده دقیقه از وقت جنابعالی مانده
حائری زاده _ تنفسی داده شودوبعد از تنفس تمدید شود
دکتر شایگان _ لزومی نداردکه تنفس داده شودمگر چه کاری کرده ایم ؟
دکتر معظمی _ آن ده دقیقه را صحبت کنند بعدتنفس بدهید
دکتر بقایی _ اگراجازه بدهند آقایان من صحبت میکنم خسته نشده ام چون خوشبختانه یک مرتبه دیگر محنت خودمان را پشت این تریبون کشیده ایم باین روزی هم خسته نمی شوم عرض کنم بنده خیلی معذرت می خواهم که رشته مطلب باین صحبتهاگسیخته شدچون درآن موقع جناب آقای نایب رئسی فرمودند ده دقیقه باقی است حالادرحدودیکدقیقه چندثانیه ای گذشته وبافکر اینکه هی ثانیه ها می گذرد نمیتوانم صحبتم را تنظیم کند از ساحت آقایان نمایندگان تقاضامیکنم که بمن وقت بیشتری بدهند که بتوانیم صحبتم را تمام بکنم .
نایب رییس _ پس بنابه پیشنهادآقایان ده دقیقه تنفس میدهیم
(دکتر بقایی _ صحبت بنده تمام نشده )
(برمی گردیم ده دقیقه از وقت جنابعالی مانده (
بیست دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل وسه ربع ساعت بعد از ظهر مجددا تشکیل گردید
نایب رییس _ آقای دکتر بقایی بفرمایید جنابعالی ده دقیقه وقت دارید
دکتر بقایی _ تقاضامیکنم علی الحساب یک ساعت دیگرآقایان وقت بدهند (بعضی از نمایندگان _ تا آخردوره هم حاضریم ) نخیرتا آخردوره صحبت نمیکنم مطمئنا تمام میکنم .
نایب رییس _ سرکارصحبتتان را بفرماییداگرتمام نشد آنوقت تقاضای وقت بفرمایید
دکتر بقایی _ آخرده دقیقه کم است تامن بیایم مقدمه بچینم جنابعالی زنگ می زنید وبنده هم نمی توانم مطالبم را تنظیم کنم .
نایب رییس _ چقدروقت میخواهید (دکتر بقایی _ یکساعت ) نیمساعت کافی است آقایانی که بانیم ساعت ادامه نطق آقای دکتر بقایی موافقت دارند قیام بفرمایند (اکثرنمایندگان برخاستند) تصویب شد بنابراین چهل دقیقه وقت دارید بفرمایید
دکتر بقایی _ صحبت راجع بوزارت جنگ آقای دکتر مصدق و وضعیت ارتشیشان بودبنده گذشته از اینکه خودم افتخار دارم که خدمت مقدس سربازی را انجام داده ام باوجودآنکه برایم مقدوربود که انجام ندهم ولی از لحاظ عقایدی که دارم این خدمت را انجام دادم والان هم یک نفرافسر احتیاط هستم و همیشه هم با افسرهای دزد وخاطی مخالف بوده ام وهمیشه هم مخالف بوده ام وهمیشه هم مخالف خواهم بود همانطور که عرض کردم درمحیط ارتش دوستان بسیاری دارم امیدواریها وخوشوقتیهای آنهارا خدمت آقای نخست وزیر عرض کردم که بابکارگماردن بعضی از کسانی که سوابقشان در نظر افسران جوان و تحصیل کرده روشن نیست یا خوب نیست بزرگترین لطمه به روحیه آنها وارد می آیدیک مطلب دیگری هم حضور ایشان عرض کردم وان این بودکه به ایشان عرض کردم جنابعالی نباید فراموش بفرمایید که در دوره حکومت رزم آرا یکروز پشت تریبون فرمودیدکه بمن فرصت بدهید من به حسابهای وزارت جنگ رسیدگی کنم وآنجارا اصلاح کنم وعرض کردم با این سوابق امروزجنابعالی وزیرجنگ شده اید ویک وظیفه بسیارسنگینی بردوش شماهست راجع به طرزعملی که باوزارت جنگ وبا افسران شد نمیخواهم زیاد اینجا توضیح بدهم گمان میکنم که همه آقایان نمایندگان محترم کم وبیش از موضوع اطلاع داشته باشند یکروزتوی روزنامه هاخواندم انتخاباتی دربین افسران بوجودآمده گفتند برای اینکه اینها رسیدگی کنند به پرونده ها البته ابتدا این موضوع به نظربنده یک قدری زننده آمدچون محیط نظام با انتخابات زیادجوردرنمی آید ولی بعدافکرکردم که چون باید دستگاه تصفیه شود ویکعده ای بیرون ریخته شود از نظرخوددولت بهتراست که یک کمیسیونهایی از خود افسران تشکیل بشود که اگرفرداگفتند آقاچرابیرون بروندجواب بدهیم که اگرچنین چیزی واقع شده بارای خودتان بود وشمارای داده اید یا رفقای خودتان بوده اند که رای داده اند و این کمیسیونهارادرست کرده اند و این تصمیم را گرفته اند وتقصیردولت نیست اگریک ناروایی واقع شده باشد این تقصیر رفقای خودتان است مدتی از این قضیه گذشت یکی از افسرانی راکه شخصا از سال ۱۳۲۳ می شناسم یک سرهنگ جوانی است که یازده سال تمام درکرمان انجام وظیفه کرده وقتی که من اورا شناختم خودم رییس فرهنگ کرمان بودم اوهم ریاست یک دایره ارتش کرمان را داشت ودرآن موقع سرگرد بود یا مقام معاونت لشگرکرمان ویاریاست ستادلشگر کرمان کدام یک رانمی دانم چیزی که راجع باین شخص میتوانم عرض کنم البته از پرونده هایی که ممکن است ساخته باشند یا نساخته وجود داشته باشد دروزارت جنگ راجع به آن چیزی نمیتوانم عرض کنم ولی چیزی که روی اطلاعات خودم با اطمینان میتوانم عرض کنم این است که این افسردریک محیط کوچکی مانندکرمان به نیکی مشهور بوددرصورتیکه می دانیدکه دریک شهرپنجاه شصت هزار نفری مثل کرمان یک کسی وقتی ۲ سال ماندیک کارمند دولت یا یک افسر ماندهمه می دانند چکاره است تا از هرکسی بپرسیدمی گویند که این درست است یا دزد است مختلس است فاسداست از آقایانی که از شهرستانها تشریف آورده اند این مطلب را تایید می کنند(بعضی از نمایندگان _ صحیح است ) یک کارمند دولت دریک شهر کوچک نمی تواند رلش را مخفی کندکه نفهمند این دزد است وبدعمل است یا نه همه این را می فهمند راجع باین شخصی که ۱۱ سال درکرمان بودبنده این را می توانم عرض کنم که کوچک ترین بدنامی این شخص درکرمان نداشت وکوچکترین چیزی از اونشنیده ام یک روزدیدم این شخص با کمال آشفتگی آمدکه من این تحصیلاتم واینکارهایم است این سوابق من است مرابازنشسته کرده اند من بهش گفتم همان جوابی راکه قبلا تهیه کرده بودم که این تقصیررفقای خودتان است یک عده ای را انتخاب کرده اید آنها امده اند وکرده اندگفت نخیر آقا آنهانظر خوب راجع بمن داده اندمن فکر کردم که آنجوری که رسم همه هست البته یکی از این چیزهایی که متاسفانه درکشورماکم صراحت لهجه است بنده عضوکمیسیونی هستم برعلیه یکی هم رای داده ام آنوقت باو می گویم من که از شمادفاع کردم آنجاهم رای دادم ولی دراقلیت واقع شدم باین شخص هیچ نوع سابقه ای از لحاظ رفت وآمد خانوادگی ودوستی باهم نداریم هیچ نوع سابقه ای از این قسم با یکدیگرنداشتیم ولی می دانستم افسر شرافت مندی است راجع باین موضوع تحقیق کردم واطلاع پیداکردم که رای کمیسیونی که برای رسیدگی باینکار هادرست شده بوده است برای آن افسر درجه اعلی پیشنهاد کرده یعنی گفتند بسیارافسرفعال وخوب و فهمیده است ولی معلوم نیست بالای این کمیسیون ها این را باز نشسته کرده اند آخراگرشما کمیسیونی درست کرده اید که باینکارها رسیدگی کند چرا از بالاعمل میکنیداگر نمی خواهیدبنظرکمیسیون اهمیت بدهید چراپس کمیسیون تشکیل می دهید؟ الان من صراحتاعرض میکنم که اگردشمنان خارجی مامی خواستند روحیه افسران مارا از بین ببرند این عملی که روی ندانم کاری روی رفیق بازی روی ملاحظات خصوصی شدبهتر از این موفق نمی شدندمن اینجا تشکر میکنم از افسران شرافتمندی که با وجودی که بزرگترین لطمات به روحیه شان وارد آمده ساکت ماندندوازشان تقاضامیکنم که همین رویه متانتشان را ادامه بدهندواگر توجه این افسران شرافتمندنبود من بشماقول می دهم که تا حالا این ارتش مامتلاشی شده بود این افسرانی که از روزاول پاگذاشته بودندتوی سربازخانه تا امروز که بعد از چند سال سروان شدند یا سرهنگ می شدندیاسرگرد شدندهمیشه فجایع اعمال آن بالاترها را دیده اند دزدی های آنهارا دیده اند یکروزبعد از قیام سی ام تیر این نورامید دردلشان تابید که بالاخره یک وزیرجنگی آمدکه دست این امرای کثیف را بگیرد بریزدبیرون وقتی که می بینند که بازهمانهاهستند وهمانهاحاکم به مقدراتشان هستند اینهامایوس می شوند اینهاروحیه شان را از دست می دهند برای یک افسرجوان تحصیلکرده ای که بانهایت عشق بوطن خدمت میکندوبا نهایت بدبختی مبارزه این خیلی غیرقابل هضم است که سرتیپ دفتری که بواسطه جنایاتی که کرده باید تسلیم چوبه دار بشودرییس مرزبانی کل کشور بشود این را نمی توانندتحمل بکنند
(دکتر شایگان _ این مربوط باختیارات است ؟)
بیشتر از این هم میخواهیدبگویم قوم وخویش بازی است این کمیسیون بازی را همه می دانیم چرادیگران رانمی بینید؟
(دکتر سنجابی _ بالاخره معلوم نشد که باهمه اینها چرارای اعتمادمیدهید ؟)
بشخص دکتر مصدق رای اعتماد می دهیم
(دکتر سنجابی _ شماکه می فرمایید قوم وخویش بازی است )
ولی اینهاهمه برای این استکه این بادمجان دورقاب چینها میروند می گویندکه آقا این سرتیپ دفتری خیلی آدم خوبی است قسمت گمرکات ماراهیچکس جزسرتیپ دفتری نمی تواند اداره بکند نفط را غیر از دکتر فلاح کسی نمیتوانداداره بکندمیگویند بسیارخوب کمیسیون بکنند کمیسیون تشکیل می دهندفلانی اینکاره بشود کما اینکه کمیسیون گفته که دکتر فلاح انتخاب بشود بنده مسلمامی دانم که شخص آقای دکتر مصدق هیچ وقت دستور نداده که بروید برادرزاده مرا بیاورید ورییس گارد مسلح گمرک بکنید (نمایندگان _صحیح است)
دکتر سنجابی _ پس چطور قوم وخویش بازی است ؟
دکتر بقایی _ قوم وخویش بازی است بوسیله بادمجان دورقاب چینها برای اینکه اوهم خوشش بیایدخوب یک پیرمرد محترمی است قوم خویش رادوست دارد وقتیکه بگویند آقا این برادر زاده شما آدم خوبی است خوشش می آید وتسلیم می شود اگرشمابیاییدپشت این تریبون وبگویید که دکتر مصدق شخص خودش وبمیل خودش سرتیپ دفتری را ودکتر فلاح را آورده است من رای کبود می دهم
(دکتر کیان _ دکتر فلاح چه قوم وخویشی با ایشان دارد؟)
دکتر فلاح مبحث جداگانه ای دکتر فلاح قوم وخویش که دارد این است که اسناد جاسوسیش را ما داریم و می دانیم که چکار می کرده است برای انگلیسها وچه خدمتهایی میکرده وقتیکه طبق اختیارات می آید سرکارو اینجا مجبورم از مطلب خارج بشوم یک موضوعی است که بسیاری از دوستان به بنده ایراد میکنند که توچراروی اشخاص اینقدر پافشاری می کنی ؟ خوب چه اهمیتی دارد که دکتر فلاح یا سرتیپ دفتری یا دیگری فلان کاره بشونداینها چه ارزشی دارندکه رویشان پافشاری بشود؟ ولی من منطقی دارم که غیر از اینهاست تمام این پیشرفتها تمام این فتوحات وتمام این نهضت فقط وفقط برای یک چیزاست فقط وفقط بعد از خواست خداوندمتعال مدیون این است که ملت ایران به آتیه خودش امیدوارشد از حالت یاس ونومیدی بیرون آمد از آن حالتی که وقتی باهرکسی صحبت می کردی میگفت بمن چه بتوچه بیرون آمدتاچهار پنجسال پیش باهرکسی که میخواستی یک صحبت عمومی بکنی میگفت بمن چه من چه کاره این مملکتم میگفتی شیلات اینطورشد میگفت بمن چه من کارمنداقتصادم میگفتی در وزارت دارایی چطورشد میگفت بمن چه من مرد بزازی هستم چیزی که اساس تمام این فتوحات درخشان بودملت ایران بود فقط وفقط ایجاد روح امیدواری بودکه این ملت به آتیه خودش امیدوارشد آمدو این مبارزه بی سابقه درتاریخ را کرد
(وزیر کشور_ احترام آن کسانی راکه موثربودند درنهضت رعایت بفرمایید )
(حائری زاده _ آقاکجاتشریف داشتندآنوقت ؟)
( وزیرکشور_ بنده از خودم دفاع نمیکنم )
یکی از کسانی که در این نهضت بسیار بسیار موثر بود در اینجا بنده باید باکمال احترام حضورآقایان عرض بکنم تیمسار سرتیپ دفتری رییس اسبق دژبانی ورییس شهربانی رزم آرا بود در این نهضت بسیار موثر بود برای اینکه اگر نفرستاده بود پاسبانهارا و کماندوهایی راکه درست کرده بودند چاپ خانه شاهد راتاراج بکنند اگر نفرستاده بود روزنامه شاهد را از بین ببرند و اگر نفرستاده بود روزنامه فروشها را بزنندمن ومکی وحائری زاده روزنامه فروشی نمیکردیم اگرنمی فرستاد کوچه خدابنده لوها رامحاصره بکنند بقصدکشتن ما اگراینکار رانکرده بود ملت ایران متوجه نمیشد این تیمسار سرتیپ دفتری یکی از کسانی است که در این نهضت یک خدمت بسیاربسیاربزرگی کردچون اگرشهربانی اینکاررا نکرده بود به این زودیها ممکن بودکه ملت ایران بیدار نشودومتوجه نشود و این مبارزه هابوجود نیاید این مبارزات از چاپخانه شاهدسرچشمه گرفت از چاپخانه شاهدبودکه رزم آرا نابودشدآنوقت آن مردمی که آنشب تاصبح می آمدند توی آن سرمای اواخرآذرماه توی کوچه خدابنده لوها وکوچه های اطراف کشیک میدادندجان خودشان را کف دستشان می گرفتندجلوی سرنیزه ودژبان وباتن پاسبان می ایستادند درآن موقعی که جناب آقای دکتر مصدق آمدند در اینجا از پشت این تریبون به دستگاه انتظامی رزم آرا اعتراض می کردند بیایید صورت جلسات رابخوانید رییس انتظامات آنوقت سرتیپ دفتری بود آن کسانی که جان خودشان را کف دستشان میگرفتندوتاصبح باسرما وگرسنگی می ساختند برای آنکه جان چند تا از خدمتگذاران خودشان را حفظ بکننداینهاباین امید می آمدندکه دیگرسرتیپ دفتریهامقدرات این مملکت دستشان نباشدسرتیپ دفتری شخص بسیارکوچکی است میدانم ولی سرکارآوردن سرتیپ دفتری عمل بسیاربزرگی است این عملی است که تمام آنهایی راکه جانشان را کف دستشان گذارده ومبارزه می کردند مایوس می کنند
(حائری زاده _ صحیح است )
مایوس می کنند ومیگویند که این هم که بازتعزیه شیروفضه بود تعزیه آقایان دیده اندشاید جوانهاندیده باشند ولی کسانیکه مثل بنده سنشان بحدود ۴۰ سال رسیده یا بیشتر تعزیه دیده اند در تجزیه یکعدهای یک رلهایی برایشان معین میشودیکی مثلابلاتشبیه امام حسین می شود یکی حضرت عباس می شود یکی زینب می شود یکی سکینه می شود یکی خولی می شود یکی ابن سعدمی شود وتعزیه را در می آورند رجزهامی خوانند شمشیرها میکشندبجان همدیگرمی افتند مردم را میگریانند وبعد از این تعزیه تمام می شود آن تجیری که می کشند توی تعزیه هامی روند پشت آن تجیرخسته شده اند استراحت کنند شمر چپق چاق میکند میدهد به امام حسین میکشد امام حسین چای می ریزد میدهدبه خولی خولی آب نبات می گذارددهان زینب وقس علیهذا مدتهابود که وضع سیاست مملکت ماباین صورت درآمده بود مدتها بود مردم میدیدندیک دولتی می آیدنماینده ای استیضاح میکند بهمدیگربدوبیراه می گویند بهم فحش می دهند وفحش می شوند بعدیا دولت ساقط می شود یا رای اعتمادمی گیرد آنهایی که استیضاح میکنند بیرون که میروند دوست جان جانی می شوند وبعد پسرخاله شان وزیرمی شود یا پسرعموشان مدیرکل میشود برادرشان رییس میشودوتمام می شود مردم این بازیهای سیاسی را بچشم مسخره نگاه می کردند می گفتندخوب یک زدوبستی است توی خودشان دارند سیاست خاری هم به این شایعه کمک می کردولی مابعد از مطالعاتی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که باید صفهامعلوم شود باید تعزیه تمام شودهر کس این وظیفه ای راکه قبول کرده باید انجام بدهد دیگرتعزیه بازی را اگربخواهیم این مملکت اصلاح بشود باید کناربگذاریم قوم وخویش بازی وملاحظه کاری راکنار بگذاریم .
دکتر سنجابی _ هنوزهم این تعزیه تمام نشده معلوم نیست شماموافقید یا مخالف ؟
دکتر شایگان _ اینهاهمه برای فریب خلق الله است
دکتر بقایی _ با اختیارات مخالفم ولی با آقای دکتر مصدق موافقم
دکتر سنجابی _ بنده شمارامنافق می دانم (زنگ رییس)
مکی _ وکیل حق توهین بوکیل ندارد نباید بیک وکیل توهین بکنند
قنات آبادی _ منافق آن کسی است که با قبادیان برای وکالت می سازد (همهمه نمایندگان _زنگ رییس دعوت بسکوت) (دراین موقع از طرف عده ای از تماشاچیان تظاهراتی له و علیه بعمل آمد وچون بازنگ ممتد اعاده نظم و سکوت ممکن نشد نایب رییس جایگاه ریاست راترک وجلسه بعنوان تنفس تعطیل گردید) یکساعت و ۵ دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و یکساعت و بیست دقیقه بعد از ظهر مجلس مجددا تشکیل گردید
نایب رییس _ آقایان توجه می فرمایندکه اساس مشروطیت هرکشوری موکول است به آزادی بحث وبیان وبخصوص درمجلس شورای ملی و این بسیارسابقه بدی است که احساسات تماشاچیان بتواندمانع مجلس شورای ملی بشود(صحیح است ) از این جهت بنده دستوردادم مجلس را از تماشاچیان تخلیه بکنند چون عموما بحالت غیر منظم درامدندو از آئین نامه مجلس پیروی نکردند وفعلاجمعی از روزنامه نگاران ومعی از تماشاچیان تشریف آوردند وفعلامانعی برای ادامه جلسه از این جهت نیست نظریه هم بامجلس شورای ملی است اگرمایلیدکه ادامه بدهند ادامه بدهند واگرهم مایلید که جلسه راختم بکنیم (جمعی از نمایندگان _ ادامه بدهیم ) آقای دکتر بقایی بفرمایید
دکتر بقایی _ البته مقام ریاست مجلس شورای ملی این دقایقی که درتشنج تاسف آور گذشته پای دقایق معدودی که برای عرایض بنده باقی مانده حساب نخواهند فرمود....
نایب رییس _ صحیح است منظور می شود
دکتر بقایی _ این جریانی که پیش آمدکرد بی اندازه مورد تاثروتاسف بنده است برای اینکه تماشاچی طبق آئین نامه مجلس شورای ملی باید گوش بدهدحق هیچ نوع دخالتی چه بوسیله حرف وچه بوسیله تظاهر درجریانات وبیانات مجلس ندارد اگربناباشد تماشاچی ها درمذاکرات بنحوی از انحاء دخالت بکنندبزرگترین ضربه باساس مشروطیت واردآمده باید آقایان تماشاچی ها این نکته را کاملا متوجه باشندکه حق هیچ نوع تظاهری ندارند نه له ونه علیه ندارند والا آزادی عمل مجلس سلب خواهدشد و این بزرگترین لطمه را به مشروطیت میزند(صحیح است ) وتازه مطلبی که گفته شد اغلب که فریادزدند گفتندزنده بادمصدق ماهم همه میگوییم زنده بادمصدق (احسنت ) همین پریروز قریب باتفاق آراء به آقای دکتر مصدق رای اعتماددادیم البته جناب آقای دکتر سنجابی بنده را موافق خواندند و من حرفی ندارم چون انتظار خیلی چیز هارا باید داشته باشد این منافق که ترحلوا وبرگ گل بود چیزهای دیگر راهم انتظارش رادارم وخواهدآمد درهمین روزنامه هایی که مطابق قانون مطبوعات جلوی فحش دادنش گرفته شد رفقای محترم ملاحظه خواهندکردکه درظرف امروزوفردا چه چیزهایی برای ماخواهند نوشت وچون این جریان را میدانم بهیچوجه انتظار جز این از طرف ایشان ندارم هیچ نوع گله وشکایتی هم نمیکنم برای اینکه از قدیم گفته اند چوب را آب فرومی نبرد دانی چیست شرمش آید زفروبردن پرورده خویش باینجهت من هم هیچ گله ای ندارم وانتظار بالاترش رادارم صحبت در این بودکه مابا شخص آقای دکتر مصدق موافق هستیم وبایشان رای اعتماد داده ایم وبازهم خواهیم داد ولی با اختیارات باینصورت مخالف هستیم باختیارات مخالفت هستیم برای اینکه این نه دکتر مصدق است که از این اختیارات استفاده میکند وخواهدکرد این آن بادنجان دورقاب چین هایی هستند که درآن وقتی که مامبارزه میکردیم معلوم نبود کجا بودند آن روزی که شمس قنات آبادی تبعید بود ما از حبس آمدیم بیرون او از تبعید برگشت رفت به محبس او از حبس آمد بیرون زهری رفت محبس اینهاچیزهایی است که ثبت شده است زما آمد این اسم واسماپدید درآنروزگنجامن و ما نبود آنروز این حرارت ها وجودنداشت کسانی هم که امده بودند دور وبروقتی دیدندهواپس است باکمال تدبیرراهشان را آهسته کردندیواش رفتندکه چیزی نیشود وقتی که موفقیت هاپیداشد آمدندو دکتر مصدق را احاطه کردند در این موضوع هم بیش از این چیزی نمی خواهم عرض کنم این جابنده اشاره ای بقانون امنیت اجتماعی کردم متاسفانه ملاحظه کردم که بسیاری از آقایان محترم این قانون رانخوانده اند وبیاناتی که بنده بعرض مجلس شورای ملی رسانده بودم آن چنانکه لازم است روشن نبود بنده تقاضامی کنم آقایان خودشان یکدفعه قانون را از اول تا آخرش مطالعه کنندچون دقایق کمی که مانده فرصت نمی دهد که تمام قانون را بخوانم ولی چندکلمه توضیح خدمت آقایان میدهم ماده ۵ این قانون می گوید (گزارش مسئولین موسسات عمومی وروسای ادارات دولتی ومراجع قضایی و هم چنین مامورین انتظامی معتبراست مگر اینکه خلافش ثابت شود) درماده ۲ بسیاری چیزهاراجرم شناخته که بعضیهایش جرم هست البته هیچکس منکرنیست هرکس کارمندان ادارات دولتی وموسسات عمومی را وادار باعتصاب یا تحریک یا اخلال درنظم وآرامش یا تمرد وعصیان نماید وهمچنین کسانی که درادارات وموسسات عمومی ودانشگاهها ودادسراهابرخلاف نظم وآرامش وانتظامات داخلی رفتارکنند و با جنجال وداد وفریاد ویابمنظور توهین وارعاب وتحت تاثیر قراردادن مراجع اداری یا قضایی یا برای جلوگیری از اجرای قانون ومقررات ازدحام یا تحصن ویاهرگونه تظاهری بنماید فورا بازداشت و مجازات مقرره درماده قبل برای آنهاتعیین میگردد وهمچنین مجازات برای توطئه کنندگان ومواضعه کنندگان اعمال مزبور در این ماده وماده فوق معمول خواهدشد . حالایک رییس کارخانه ای که گزارشش معتبراست طبق ماده ۵ می نویسد که فلان کارگرمواضعه کرده است برای اخلال نظم وگزارشش هم طبق این قانون معتبراست این کارگر چطور برود درمحکمه ثابت بکند که مواضعه نکرده ؟ من از آقایان محترم گرچه سوال حرام است سوال میکنم کدامیک از شما می توانیدثابت کنید که دیشب برای کودتا مواضعه نکرده اید ؟ امرمنفی درکجا قابل اثبات است ؟ شمامی توانید ثابت کنید که دیشب مواضعه نکردید برای کودتا؟ کی می تواند؟ کدامیک از آقایان می توانندثابت کندکه مواضعه نکرده اند برای کودتا ؟ آقایان شماکدامتان می توانیدثابت کنید که دیشب برای از بین بردن نفت ایران توطئه نچیدید؟ اینکه غیرقابل اثبات است آن موضوعی که می توانند ثابت بکنند یک امرثبوتی است نه امرنفی وآن وقت گزارش رئس اداره رییس کارخانه رییس مسئول کارمندمسئول مراجع قضایی ومراجع انتظامی معتبراست . یعنی وقتی نوشت این قانون حاکم است وچون خلافش راهم نمی شود ثابت کرد این کارگری که برایش یک کسی گزارش نوشته باید برود تبعیدبشود. مایک روزی قیام کرده بودیم علیه قانون حکومت نظامی که اختیارگرفتن اشخاص را بدست یکنفر نبایدداد حالا بجای یک حکومت نظامی با این قانون صدهاهزار حکومت نظامی درست شده هرکس می تواندیک همچوگزارشی بدهدو از این گزارش هاهم میدهنداگر فرصت اجازه می داد بنده یک مدارکی می آوردم خدمت آقایان که فلان پاسبان رفته صدتومان از دکاندارخواسته وگفته اگرندهی من گزارش می دهم انهم می داندوقتی گزارش داد این دیگرطبق ماده ۵ قانون امنیت اجتماعی معتبراست یک مطلبی هست بنده کرارا عرض کردم این مطلب راهمیشه هم عرض میکنم درزیارت جامعه یعنی آنجایی که لعن ظلمه است یک عبارتی دارد این عبارت خیلی عمیق است ومن از این عبارت خیلی خوشم می آید تازگی خوشم نیامده مدتهاست بازهم توی این مجلس گفته ام می فرمایدلعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به . یعنی خدای لعنت کند آن قومی را که شنیدند که می خواهندظلم بخانواده پیغمبر واردکنند وباسکوت خودشان رضادادندبه آن ظلم . حالا اشخاصی هستندکه یا می آیند می گویندآقا این قانون امنیت اجتماعی مدتش محدوداست . یا فعلا سکوت میکندچیزی نمی گویندبعددوسال بعد شمشیراصول راخواهندکشیدکه مابودیم که چه کردیم . آقابیایید بگوییدراجع باین والامشمول لعن الله امه سمعت بذلک هستید و این قانون امنیت اجتماعی را خواندند ورضیت به . منافق آن کسانی هستندکه درکریدر پارلمان می گویندآقاماهم می دانیم این قانون بدی است ولی خوب فعلاسکوت میکنیم آن کسی که می آیدصراحتا موافقت ومخالفت خودش را پشت تریبون میگویدمنافق نیست منافق آن کسانی هستندکه ده جورگفته ونوشته داده اند کسی که از روزی که وارد نویسندگی اجتماعی شده تاحالادوتا نوشته اش بدون دلیل مخالف هم نبوده منافق نیست . درآن روزهای بعد از نهضت خیره کننده ملت ایران ما برای تعقیب قضیه خیلی اقدام کردیم این اقدامات به نتیجه نرسید مثل آنکه سی ام تیری وجودنداشت تمامش جواب های بسیارصحیح و مستدل قانونی دادندوجریان ها راگفتندولی این جریانات برای آن کسانی که شهید داده اند وملت ایران جواب نمی شد ولی بنده خیلی خوشوقت شدم از اینکه بالاخره جناب اقای دکتر مصدق باین موضوع توجه فرمودند درموقعی که طرح تحصیل حاصل راجع بانتخابات را ۱۶ نفرامضاء کردندوبمجلس تقدیم کردند وآن جلسه ابستروکسیون شد. دو سه دقیقه دیگر از وقت بنده باقی نمانده وصحبت بنده هم تمام نمی شود.
نایب رییس _ ۱۰ دقیقه باقی مانده است
دکتر بقایی _ این طرح رادادند وباوجود اینکه گفتندتحصیل حاصل است ابستروکسیون کردندوبعدگفتند که این طرح برای تضعیف دولت بوده است اگر آقایان نمایندگان محترم بخاطرداشته باشند بعد از ظهرهمانروز جلسه فوق العاده هیئت دولت تشکیل شد وجناب آقای وزیر محترم امور خارجه که سخنگوی دولت بودنداظهار داشتندکه جلسه هیئت دولت تشکیل می شود وهرتصمیمی که گرفته شد راجع باین جریان مجلس باستحضارملت ایران خواهدرسید. فردا شبش نتیجه آن جلسه فوق العاده هیئت وزیران باستحضارملت ایران رسید وآن مطلبی بودکه جناب آقای دکتر مصدق دررادیو بیان کردندخوب یک چیزهایی که از قدیم معلوم بودوهمه هم می دانستند که مابه دستور و برای خوش آیند بیگانگان درکاردولت اخلال میکنیم وچه میکنیم وچه میکنیم اینهاراهمه می دانستند از دوره ۱۵ از آخردوره ۱۵ این موضوع معلوم شده بود برای اینکه از همان موقعی که بنده استیضاح میکردم آقایانی که دران دوره تشریف داشتند و حالهم اینجا حضور دارند خاطرشان هست که وزیر کشور وقت روزها می آمد اوراق رنگ برنگ که خلاصه اخبار رادیو مسکو رادیو بادکوبه و اینها بود می آورد وروی دیوارها و روی این چوب ها سنجاق می کرد . برای اینکه بوسیله آن اختیارثابت کند که ما مزدور روسها هستیم از آنوقت دیگرهرکس باید بداندمی داند و این مطلبی که دررادیو بایک تلویح خیلی شیرین گفته شد برای کسی تازگی نداشت ولی یک مطلبی توی رادیوگفته شد که بنده خیلی خوشوقت شدم اولا وظیفه ای که ملت ایران بعهده من گذاشته بود. ثانیا مجلس شورای ملی تصویب کرده بودراجع به مسببین وعاملین فاجعه سی ام تیرماه چون تا از نطق ایشان بنده شنیدم که ایشان تعجب کرده بودندکه ما امضایمان را بادوسه نفر از کسانیکه دستشان آلوده بخونهای سی ام تیر هست پهلوی هم گذاشته ایم و از این موضوع اظهارکراهت کرده بودند خیلی خوشوقت شدم گفتم خوب معلوم شد دولت که در این مدت جواب نمی داد ومیگفتندکه درجریان است جدا مشغول فعالیت بودند حالاسه نفرراکشف کردند. فوری اسامی امضاکنندگان را پیداکردم توی کاغذهایم که کارآسانی هم نیست چون این کاغذها زیادجمع می شود معذلک اسامی امضاکنندگان طرح را پیداکردم هرجور که خواستم حساب کنم دیدم جوردرنمی آید و ظاهرا هرکس که این حرف را اول شنید گفت مقصودکسانی بوده اندکه به کابینه قوام رای داده اند ولی وقتی من این ورقه را خواندم دیدم که پای این ورقه ۱۶ تا امضادارد از این ۱۶ امضا ۸ نفرش وکلای عضوفراکسیون خودمان هستند ۸ نفرش هم کسانی بودندکه به قوام رای دادنداگرفقط توی آن امضاها امضای سه نفر از رای دهندگان بقوام بود میگفتیم بلی این باصطلاح بیک بیان مجازی بوده ایشان خواستنداینطور بگویندولی سه نفر از آن ۱۶ نفری که امضاکرده اند آن طرح رادستشان آلوده بخون شهدای سی ام تیرماه هست و این موضوع را البته بطوری که آقایان نمایندگان محترم هم مسبوق هستند واطلاع دارند ما از هیئت وزیران سوال کردیم چون وزرای مسئول که آن خطابه را تصویب کرده اند میدانندکه سه نفرا از امضاکنندگان طرح جزمسببین سی ام تیرماه بودندودستشان آلوده بخون است وانتظاردارم که هرچه زودتر این توهم واقعی را رفع کنند این که دیگرتوهم است که از این ۱۶ نفر کدام سه نفرشان هستند که دستشان آلوده بخون شهدای سی ام تیراست چون اگرمیگفتند هشت نفرشان دستشان آلوده بخون است میگفتم خیلی خوب مقصودشان همان هشت نفر است اماحالا باید معلوم شودکه این سه نفرکی بودندو این چون ایجادابهام میکند برای یکعده ۱۶ نفری وخوب نیست انتظاردارم که این موضوع را هیئت محترم دولت روشن بفرمایند البته درمقدمه عرایضم یک مطلبی را بطوراشاره عرض کردم روی ضعف بشری که همه داریم نخواستم چون آدمی خوشش نمی آید اشتباهاتش را زیادپهن کند وهمیشه بگوید بهمین جهت گفتم یک باراشتباه کردیم بعدنماینده محترم آقای دکتر سنجابی سوال کردند که پس چرا آن دفعه رای دادی مجبور شدم که تصریح کنم که اشتباه کردیم . البته روی دلایل خلاف اصول بودن این اختیارات بنده یک کلمه صحبت کنم ودلیل بیاورم از نوشتجات کسانی که خودشان تقاضا کننده یا طرفدار این اختیارات هستند آنقدرمی شود گیرآورد که احتیاج به بیانش اینجا نیست مافقط بذکر دلایل دیگری که راجع باین موضوع است اکتفاخواهیم کرد وچون وقت نزدیک باتمام است اگرجناب آقای نایب رییس اجازه بدهند ومجلس شورای ملی اجازه بدهدبقیه صحبت های بنده به جلسه آینده موکول بشود(صحیح است )
- تعیین موقع ودستورجلسه بعد_ ختم جلسه بعد
[ویرایش]نایب رییس _ چندنفر از آقایان پیشنهاد ختم جلسه داده اند البته دوسه نفرهم به بنده تذکرفرمودند وآقای حائری زاده هم شرحی مرقوم فرموده اند که خوانده می شود . (بشرح زیرقرائت شد ) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی چون وقت طولانی شدمقتضی است جلسه راختم کنیم وبقیه نطق را برای جلسه بعدبگذاریم
مهندس حسیبی _ بقیه ندارد.
حائری زاده _ تمام شدحرفها ؟ باید خیلی حرف زده شود.
نایب رییس _ از مدتی که امروز به آقای دکتر بقایی اجازه داده شده وایشان صحبت فرموده اند ۵ دقیقه فقط باقی است این پنج دقیقه را هم صحبت بفرمایید
دکتر بقایی _ صحبت بنده به ۵ دقیقه تمام نمی شود اگرآقایان اجازه می فرمایندکه بنده بقیه عرایضم را بکنم
حائری زاده _ مارای می دهیم که صحبتشان تمام شود
دکتر شایگان _ ما رای نمیدهیم
نایب رییس _ جلسه راختم میکنیم آقای دکتر بقایی ۵ دقیقه از وقتشان باقی مانده است که جلسه آینده استفاده میکنند جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ وربع صبح دستوربقیه مذاکرات آقای دکتر بقایی که ۵ دقیقه مانده است وبقیه مذاکرات در لایحه اختیارات . یکساعت وپنجاه دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)
نایب رییس مجلس شورای ملی .
احمدرضوی