مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۹۶
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۷۰۸
۱ شنبه ۱۰ دی ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۹۶
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ دی ۱۳۲۹
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست اقای رضا حکمت تشکیل گردید
فهرست مطالب:
- قرائت غائبین و طرح صورت مجلس
[ویرایش]۱- قرائت غائبین و طرح صورت مجلس
صورت غیبت و دیر آمدگی آقایان نمایندگان در جلسه صبح پنجشنبه ۳۰ آذرماه ۱۳۲۹
غائبین با اجازه – آقایان: فرهودی، عامری، شوشتری، صاحبجمع، سرتیپزاده، محمد علی مسعودی، محسن طاهری، پیراسته، معینزاده، طباطبائی.
غائبین بی اجازه – آقایان: محمودی، اکبر، آشتیانیزاده، اقبال، شهاب خسروانی، حبیب پناهی، سودآور، افشار صادقی، شیبانی، سنندجی،
دیرآمدگان با اجازه – آقایان: بهادری یکساعت نورالدین امامی یکساعت، گنابادی یکساعت، امامی اهری یکساعت، دکتر سید امامی دو ساعت، منصف ۴۵ دقیقه
دیرآمدگان بی اجازه – اقایان: هراتی یکساعت تولیت ۴۵ دقیقه تیمور تاش یکساعت
رئیس – نسبت بصورت مجلس جلسه پیش نظری نیست؟ اقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده – آقای آشتیانیزاده را دیدم جزو غائبین بی اجازه نوشتهاند در صورتی که مریض است و برای معالجه رفتهاست. نمیدانم اطلاع نداده که بی اجازه نوشتهاند؟
رئیس - وقتی که گزارش از کمیسیون محاسبات آمد اصلاح بشود دیگر اعتراضی نسبت بصورت مجلس نیست؟(اظهاری نشد) صورت مجلس بعد تصویب میشود
- بیانات قبل از دستور – آقایان: آزاد - کشاورز صدر – مکی - حائریزاده
[ویرایش]۲- بیانات قبل از دستور – آقایان: آزاد - کشاورز صدر – مکی - حائریزاده
رئیس – چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند، آقای آزاد بفرمایید.
کشاورز صدر – جناب آقای رئیس ایشان مقداری از وقتشان را به بنده دادهاند.
آزاد – البته آقایان محترم اطلاع دارند که چند شب است در مجلس میخوابیم از دیروز هم یک عده زیادی از مدیران جراید آمدهاند در مجلس متحصن شدهاند ولی شاید آقایان محترم ندانند علت اینکه ما آمدهایم در مجلس متحصن شدهایم چیست میخواهم علت را به عرض آقایان محترم برسانم ما آمدهایم در مجلس متحصن شدهایم برای اینکه حقی را در ۱۵۰ سال قبل جامعه بشر با صدها هزار ریختن خون بدست آوردهاست امروز در ایران ما آن حق را مطالبه کنیم ما در اینجا آمدهایم مطالبه یک حقی را میکنیم که منشور ملل متفق آن حق را برای تمام حکومتهای دمکراسی تضمین و محقق کردهاست عرض کنم آن حقی را که بنده میخواهم عرض کنم قانون اساسی ایران هم به ملت از آن دادهاست ولی متاسفانه این حق همیشه از طرف دولتهای وقت حتی شهربانی و حتی کلانتری مورد تجاوز و تعدی قرار گرفتهاست حقی را که امروز ما مطالبه میکنیم عبارت از این است: اصل نهم متمم قانون اساسی افراد مردم از حیث جان و مال و مسکن و شرف محفوظ و مصون از هر نوع تعرض هستند و متعرض احدی نمیتوان شد مگر بحکم و ترتیبی که قوانین مملکت معین مینماید،
اصل سیزدهم – منزل و خانه هر کس در حفظ و امان است در هیچ مسکنی قهرا نمیتوان داخل شد مگر بحکم و ترتیبی که قانون مقرر نموده اصل ۲۰ متمم قانون اساسی عامه مطبرعات غیر از کتب ضلال و مواد مضره بدین مبین آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است ولی هر گاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود نشر دهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبرعات مجازات میشود اگر نویسنده معروف مقیم ایران باشد ناشر وطابع از تعرض مصون هستند این ۴ اصل که در قانون اساسی ایران هم در چهل و سه سال قبل تذکر داده شدهاست یک اصلی است که امروز در تمام دنیا مورد احترام تمام دولتهاست ولی در کشور ایران این سه اصل باندازه ذرهای در مقابل دولتها و هیئت حاکمه مورد توجه نیست بنده در ۱۴ محرم ۱۳۲۸ شب در خانه نشسته بودم یک عده پاسبان ریختند توی خانه من مرا در ساعت بسر آفتاب مانده برداشتند بردند شهربانی، آنجا دیدم آقای حائریزاده هم هستند شب بعد آقای مکی را آوردند بعد پرسیدیم را چرا گرفتهاید؟ گفتند که اقا امامی هژیر را کشتهاست، امامی هژیر را کشته بمن چه؟ (کشاورز – برای این گرفتند که بیشتر رای بیاورید) آقای آیتالله کاشانی شب توی خانهاش نشسته بود یک دفعه دید که یک عده هجوم بخانه او آوردند و او را تبعید کردند. بموجب حکم کدام محکمه و قانون بود؟ الان هم اداره شهربانی و دولت میریزند توی خانههای مردم و چاپخانههای مردم میروند روزنامههای مردم را ضبط میکنند مطابق کدام قانون است که دولت و شهربانی اینکارها را میکنند آقا این مملکت که ۴۳ سال از مشروطیت آن میگذرد پس از اینکه در حدود شاید نصف جامعه بشر منحرف شدهاند نتیجه سیاست دولت ایران این میشود که آن حق اولیهای که برای تمام افراد مردم در صد سال در صدو پنجاه سال قبل معین شدهاست در ایران هنوز برای ملت ایران قائل نیستند علت اینکه مطابق اصول قانون اساسی من و امثال من در خانه خودمان نباید بتوانیم مصون بمانیم برای چیست؟ آیا این مجلس شورای ملی و مجلس سنا باید تضمین بکند اصول آزادی قانون اساسی را که در مملکت ایران تدوین شدهاست یا خیر؟ ما امروز صحبتمان این است و ما که تحصن اختیار کرده این فقط و فقط برای این است که اصول آزادی که در تمام دنیا تمام دولتها و مجلسهای شورای ملی هر کشوری برای ملتشان محترم میشمارند برای ملت ایران محترم شمرده شود امروز آمدهایم در اینجا متحصن شدهایم برای اینکه نتوانند به زور و ستم بروند مردم را بگیرند اذیت کنند، حبس کنند، شکنجه و آزار کنند. فرض کنم این قضیهای که میخواهم خدمتتان عرض کنم یک مسائل خیلی عمده و خیلی مهمی است. در کشورهایی که انقلاب شدهاست یک عده زیادی از مطلعین و اشخاص متخصص آمدهاند علت انقلاب تحقیق و تجسس کردهاند به اتفاق آراء تمام نویسندگان و تمام مردمان حقوقدان تصدیق کردهاند که هر وقت یک ملتی افکار و عقایدش متوجه یک چیز معین شدهاست محال و ممتنع است که بتواند هیئت حاکمه مقاومت بکند و اگر آراء و تمایلات مردم محترم نشمارند حتما در آن کشور انقلاب میشود (کشاورز صدر – آزادبان وقت تمام نشود) صبر کن صحبت میکنم. چند شب قبل رفته بودم روزنامه یک تاجری که چند روز قبل آمده بود پیش من یک کاری داشت در اداره گمرک دیدم که تمام تر شدهاست او وقتی که رفته بود آنجا و حمله کرده بوده این دو دستش را گرفته بود به در یک ساعت پاسبانها و سر پاسبانها کتکش زدند این دستش را ول نکرده بود آب سرد میریختند روی سرش ولی این دستش را ول نکرده بود این یک نفر تاجر این مملکت بود اراذل و اوباش نبود که برود آنجا تمام رؤسای اصناف و بازرگانان رفته بودند در روزنامه شاهد کشیک میدادند این یک مسائل کوچکی نیست که آقایان توجه نفرمایید و بگویید که قابل اهمیت نیست و نباید اهمیت داد امروز ملت ایران متوجه این شدهاست که بایستی آزادی که قانون اساسی به او اعطا کردهاست حتما بایستی دربارهاش رعایت بشود امروز ملت ایران دیگر زیر بار این زورها نخواهد رفت و اگر اشخاص خواسته باشند که باز مثل ۳۰ سال ۴۰ سال ۵۰ سال قبل آزادی مردم را ازشان بگیرند غیر از اینکه برای خودشان بیچارگی و بدبختی ایجاد بکنند نتیجه دیگری ندارد بنده خیلی متاسف هستم که میبینم یک علتی که روزنامهها را توقیف کردهاند اینست که حق ملت ایران تضییع بشود آقایان البته در چند سال قبل اسم کسلینک را شنیده بودهاید کسلینک یک مرد سیاسی بود در نروژ که رفته بود با آلمانها همکاری میکرد بعد از اینکه آلمانها مغلوب شدند ملت نروژ طناب دار را به گردن او انداخت و اعقاب او هم تا قیامت سرافکنده در مقابل تاریخ هستند امروز هم در ایران یک کسلینکهایی پیدا میشوند که برای تضییع حق ملت ایران از هیچگونه وقاحت و بیشرمی فروگذار نمیکنند یک ملتی که ۵۰ سال است منافع مسلم او را اجنبی میبرد امروز میبینیم میآیند کنکاش میکنند نقشه طرح میکنند برای چه؟ برای اینکه نفس مردم را در سینههایشان خفه بکنند قلمها را میشکنند برای چه؟ برای اینکه اجنبی منافع انها را از بین ببرد امروز آقایان ملاحظه میفرمایید در ویتنام برای استقلال و حق حاکمیت خودشان جنگ میکنند در برمه جنگ میکنند هندوستان مستقل شد ولی در این کشور هیئت حاکمه برای خیانت به مملکت توطئه بر علیه ملت میکند قلمهای مردم را میشکنند برای چه؟ برای اینکه احساسات مردم بیدار نشود و ملت دنبال حق خودش نرود من امروز به آقایان عرض میکنم بایستی جلوی این فجایعی که در مملکت میشود بگیرند اگر چنانچه بازهم آقایان خواسته باشند توجه مخصوصی به این حوادث مبذول ندارند بنده میبینم در آینده نزدیکی یک حوادث خیلی سختی در این مملکت بوجود خواهد آمد که این حوادث باعث پریشانی و بدبختی و برباد رفتن صدها خانواده خواهد بود بفرمایید آقای کشاورز صدر.
رئیس – سه دقیقه از وقت ایشان باقی مانده بفرمایید آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر – بنده خواستم که تنها آقایان افراد اقلیت و یکی دو نفر از دوستان اکثریتمان صحبت راجع به مطبوعات نکرده باشند اعتقادم این بود که بیشتر از آقایان نمایندگان اکثریت در موضوع اهمیت مطبوعات و آزادی مطبوعات صحبت بکنند این است که بنده هم خواستم راجع به این موضوع چند کلمه صحبت بکنم چون مدت نطق سه دقیقهای خیلی کوتاه است امیدوارم که جناب آقای حائریزاده هم ۳ دقیقه دیگر ببنده مرحمت کنند اگر تمام نشد اگر تمام شد چه بهتر (حائریزاده – اطاعت میشود) متشکرم میخواستم عرض کنم که بشر در دوره بدویتش یعنی وقتی متمدن نشده بود هر روز به یک اسلحهای مسلح میشد برای حفظ جان و حیثیت و شخص خودش و عائله و کسانش به یک اسلحهای متوسل بشود و همچنین در عصر آهن بود از این هم ممکن است ما یک سلاحهایی پیدا بکنیم که تامین منافع ما را این سلاحهای امروزی نکند من با این مقدمه خواستم عرض بکنم که تصور نمیکنم آقایان نمایندگان تردید داشته باشند که امروز در دنیای کنونی هیچ چیز اثرش زیادتر از مطبوعات و هیچ اسلحهای برندهتر از مطبوعات برای حفظ کشور باشد بنظر من مؤثرترین ضامن حفظ استقلال و آزادی کشور مطبوعات است به یقین سر نیزههای براق و لولههای توپ و بمبهای اتمی اثرش از نیش این قلمی که به این باریکی است و به آقایان ارائه میدهم کمتر خواهد بود (صحیح است) مسلم بدون تردید در همان امریکا که مرکز تمام سلاحهای بزرگ است آن اثری که نیش خامه یک نویسنده میکند آن توپ بزرگی که اختراع کردهاند نمیکند مسلما حروف چاپ اثرش بمراتب از گلولههای دم دم بیشتر است بدانید که یک نویسنده قادر و توانا قدر و منزلتش از یک فرمانده بزرگ نظامی برای خدمت به کشور زیادتر است من عقیده دارم باید مطبوعات را تقویت کرد و سعی نمود هرچه مقدور است رفع نقص از آنها بشود آقایان اگر مطبوعات نباشد مردم حق نفس کشیدن از آنها گرفته میشود یعنی نمیتوانند نفس بکشند دلیل دارم اگر آقایان ۵۰ سال پیش از این را یادتان رفتهاست ما آنوقت که روزنامه نداشتیم وضعمان هم همانطور بود که در دوره استبداد دیدیم بنده عقیده دارم که روزنامه بدهم انتشارش بهتر از آنست که روزنامه منتشر نشود آقایان مسبوقند که بنده کم و بیش از اظهار لطف آقایان ارباب مطبوعات برخوردار میشود گاهی اظهار لطفی به بنده میفرمایند ولی عقیده دارم اگر در تمام جراید چپ و راست هر روز بمن فحش بدهند باز باید اینها منتشر بشود زیرا برای شخص من آن فحشی را که توی کفه ترازو بگذارند و منافع دیگری که برای کشور و برای من دارد که عبارت از آزادی است آن را هم توی کفه دیگر ترازو بگذارند نفعش میچربد بنده شنیدم که آقای دکتر فاطمی مدیر روزنامه باختر که توقیف شده بودند بحمدالله آزاد شدند خواستم در اینجا اظهار خوشبختی بکنم و آقایان میدانند که خود همین آقای دکتر فاطمی هم گاهی به بنده اظهار مهر و محبتی میکنند ولی خدای احد واحد شاهد است که وقتی شنیدم ایشان توقیف شدهاند به اندازهای متاثر شدم که الان نمیتوانم توصیف کنم داعی ندارد وحشتی هم ندارم ایشان فحش خودشان را به موقع بمن میدهند و من هم صبر میکنم خواستم عرض کنم به اینکه دولتی که ما طرفدارش هستیم اعتقاد دارم آقایان اکثریت هم همه مرا تایید کنند از این نظر که میبایستی با نظر احترام به مطبوعات نگاه بکند دولت باید حربه خودش را مطبوعات قرار بدهد و بر مغز خارجیها بکوبد (صحیح است) والله توپ و تفنگ و بمب اتمی در مقابل خارجیها برای گرفتن حقوق ملت ایران اثر ندارد ولی نیش قلم این مطبوعات اثر دارد من به دولت دلسوزانه توصیه میکنم که با مطبوعات خوب رفتار کند و از آنها استفاده بکند (احسنت – آفرین)
رئیس – اقای مکی بفرمایید
مکی – بیانات همکار محترم وسیلهای داد که بنده هم در اطراف اهمیت مطبوعات و معتقدات سیاسی رجال وطنپرست ایران نسبت به مطبوعات مملکت عرایضی کرده باشم در یادداشتهای مرحوم مشیرالدولهاست که وقتی براوین قنسول سابق روسیه تزاری در اردبیل و وسفیر فوق العاده لنین وارد تهران شد برای مذاکره در اطراف ایجاد روابط دوستی بین ایران و کشور سویت شوروی مشیرالدوله در آن موقع باز چون مملکت در زیر سلطه سیاست یک طرفی بود پرواداشت و ملاحظه میکرد از اینکه با دولت اتحاد جماهیر شوروی برای پاره کردن زنجیر اسارت عهد نامه ترکمان چای وارد مذاکره شود این رئیس الوزرای متوفی در یادداشت خود مینویسد به دو روزنامه نویس ششصد تومان پول دادم که در جراید خودشان نسبت بسیاست دولت انتقاد و حمله شدید بکنند که چرا با اتحاد جماهیر شوروی برای عقد قرار داد دوستی و سیاسی وارد مذاکره نمیشود آن دو روزنامه هم سیاست دولت را بباد انتقاد گرفتند و تا آنجا که انتظار من نبود حتی بمن فحش دادند و من توانستم در اثر این سیاست فورا به مشاورالممالک انصاری به اسلامبول تلگراف کنم که برای ایجاد روابط دوستی به طرف تفلیس حرکت کند چقدر فرق است بین رجال خدمتگذار و رجالی که نوکر و دست نشانده اجنبی هستند آنها معتقداتشان این بود رجال امروز مملکت هیئت حاکمه امروز مملکت برای خاطر نفت جنوب و دولت بریتانیای کبیر سرنیزه و قوای انتظامی حمله به چاپخانهها میکند ای خاک بر سر این رجال اگر این کار را کرده باشند اگر به دستور بیگانه اینکار را کرده باشند و ما اطمینان داریم که به دستور بیگانه کردهاند چرا؟ برای اینکه همانطور که آقای کشاورز صدر گفتند مطبوعات امروز بزرگترین سنگر و حامی حقوق ملی ما است و همین مطبوعات است که تاکنون توانستهاست ایجاد یک افکار عمومی با اهمیتی بکند و نگذارد شرکت نفت هر چه را که میخواهد بسر ملت ایران بیاورد و از همین لحاظ است که شرکت نفت دچار مرض هاری شده و پای آزادی را اینطور سرسختانه و دیوانه وار گرفتهاست بنده با صدای رسا بگوش تمام جهانیان میرسانم در محیط مختنق فعلی هر نوع موافقتی هر نوع کمبینزونی هر نوع ساخت و پاختی شرکت نفت بکند و هر سند پارهای از مجلس شورای ملی با این زور با این اختناق بگیرد ارزش قانونی ندارد مثل قرارداد ۱۹۳۳ پاره و پوچ و غیرنافذ است ارزش قانونی ندارد در یک موقعی که ملت بیش از هر زمان و هر موقع احتیاج به آزادی قلم و زبان و بیان و احساسات دارد که بایستی افکار عمومی خودنمایی بکند اینطور افکار عمومی را دچار اختناق میکنند مسلما ارزش قانونی ندارد میگویند در امریکا وضع غیرعادی است و این را بهانه میکنند میخواهند حلقوم ملت ایران را بگیرند و او را زیر بار یک زنجیر اسارتی مجددا بکشند اگر وضع دنیا غیرعادی است ابن السعود هم یک کشور عربی است هم جمعیتش هم قدمت تاریخش همه چیزش از ایران کمتر است این چیزی است که دیشب در روزنامه کیهان بودهاست آقایان توجه بفرمایید اگر وضع غیرعادی است بایستی در عربستان ابن السعود هم وضع غیرعادی باشد عربستان سعودی حقالامتیاز بیشتری از شرکت نفت آرامکو مطالبه میکند رئیس هیئت مدیره آرامکو کارشناسان شرکت در جده مشغول مذاکره با دولت سعودی شدهاند بنده این مقاله را نمیخوانم ولی نکته اساسیش را که به عرض آقایان میرسانم توجه بفرمایید «شرکت آرامکو امسال مبلغ ۷۵ میلیون دلار (۲۵ میلیون لیره انگلیسی) بعنوان حقالامتیاز به مملکت ابن السعود پرداخت خواهد کرد اگر شرکت مزبور ۲۰ درصد مالیات را به دولت عربستان سعودی بپردازد ۲۵ میلیون دلار نیز بر درآمد مملکت ابن سعود اضافه خواهد شد» اولا مقایسه چاههای نفت ایران با چاههای ابن سعود این یک امری است واضح تناژ استخراجی ابن سعود با تناژ استخراجی نفت جنوب ایران یک چیزی است که اصلا شاید قابل مقایسه نباشد ما چند برابر آنها تناژ استخراجمان است آنها امسال ۲۵ میلیون لیره میگیرند و اگر این ۲۰ درصد اضافهای را که مطالبه میکنند و نمایندگان شرکت برای پرداختش وارد مذاکره شدهاند مورد قبول طرفین قرار بگیرد ۲۵ میلیون دلار دیگر خواهند گرفت که میشود صد میلیون دلار در صورتی که تناژ آنها نصف تناژ ایران هم نیست یک ملت پا برهنهای مثل ملت ابن سعود این طور در مقابل خارجی ایستارگی میکند برای گرفتن حقش آن وقت شرکت نفت توقع دارد که ملت باهوش و حساس و شریف ایران در مقابل شرکت نفت جنوب مثل شاهزادگان صفویه در مقابل حمله یک مشت افاغنه هفتاد تا هفتاد تا بیایند لب رودخانه زاینده رود بنشینند که افغانها بروند شمشیرشان تیز کنند و بیایند آنها را بکشند آن روز گذشت آنروز روز دیگر بود و امروز روز دیگری است آن مال ۴۰۰، ۵۰۰ سال قبل است (صفوی – خدمات سلاطین صفویه را هم بفرمایید) البته خدمات سلاطین صفویه را که نمیشود انکار کرد امثال شاه سلطان حسین را میگویم در هر سلسلهای یک عده افراد نالایق و لایق هر دو بودهاند تاریخ شواهد و امثله زیادی دارد در هر سلسلهای نالایق و لایق داشتهاست (صحیح است) شرکت نفت تمام این تلاشها را میکند که یک محیط ترور و وحشت بوجود بیاورد و با زور و وحشت این قرارداد را منعقد بکند این آرزو را شرکت نفت باید بگور ببرد تا آن افرادی که خون ایرانیت در عروقشان جریان دارد در این کشور زنده هستند اگر هم هیچ نوع وسیلهای ندارند با دندان آن شرکت و طرفداران آن شرکت و نوکران شرکت را تکه تکه خواهند کرد مگر اینجا قبرستان است که شرکت نفت هر غلطی میخواهد بکند به چاپخانه بوسیله قوای انتظامی حمله بکنند بروند چاپخانهها را غارت بکنند بنده اگر مجرم هستم حروف مطبعه چه جرمی کرده دیوار مطبعه چه جرمی کرده که بروند بریزند و بشکنند و خراب کنند من نسبت به این عملیات که قوای انتظامی کردهاست و شخص رئیسالوزرا دستور دادهاست اعلام جرم میکنم جرم مشهود است پرونده هم تشکیل شد رئیسالوزرایی که دستور دادهاست یعنی کسی که باید حافظ جان و مال و ناموس مردم باشد بخواهد خودش را در اختیار شرکت نفت بگذارد و به قوای انتظامی دستور بدهد که حمله بکنند قلمها را اینطور بشکنند من اعلام جرم میکنم این شخص مجرم است هی میگویند وضع غیرعادی است هیچ موقعی از امروز برای ملت ایران بهتر و عادی تر نیست که ملت ایران روی پای خودش بایستد و بگوید در مقابل هر تند بادی چه از شمال و چه از جنوب روی پای خودم میایستم که حق ملت ایران را حفظ بکنم اخیرا بنده شنیدم که شرکت نفت دستور دادهاست طرحی تهیه بشود در مجلس گزارش کمیسیون را تایید بکند بعد به دولت اختیار بدهند برود با شرکت مذاکره بکند و گزارش را بمجلس بیاورد آقا مگر مجلس شورای ملی ایران خیلی معذرت میخواهم نمایندگانش مغز خر خوردهاند که اختیار بدهند به دولت برود با شرکت مذاکره بکند و خیر هر عملی که بخواهد انجام بشود باید در مجلس تصویب شود و بعلاوه دولتی که آمدهاست و این مبلغی را که پیشنهاد کردهاست قبول کرده گفته من استیفای حقوق ملت ایران را میکنم دیگر صلاحیت دارد که برود مجددا مذاکره کند؟ خیر صلاحیت ندارد این دولت تا این اندازه این مبلغ را کافی برای استیفای حقوق ملت ایران میدانسته کسی باید برود که این مبلغ را کافی نداند اصلا روز از نوروز کار از نو مطابق موقعیت و وضع فعلی جهان مطالبه میکنیم آنچه به مصلحت ملت ایران باشد آن را در مجلس شورای ملی به تصویب میرسانیم و آن دستور عملیات ما خواهد بود دیروز عدهای از ارباب جراید در مجلس شورای ملی متحصن شدند و یک نامه بلند بالا به رپاست محترم مجلس سند نوشته رونوشتش را هم توسط بنده به مجلس شورای ملی و مقام ریاست تقدیم کردند که اینها چند چیز را از مجلس شورای ملی میخواهند و میگویید تا این چند چیز تامین نشود ما از تحصن خودمان صرفنظر نخواهیم کرد و در تحصن باقی خواهیم بود بنده عین تقاضای آنها را تقدیم مقام ریاست میکنم تا دستور اقدام و جلوگیری از این غارت چاپخانهها و حتی دستور تامین خساراتی که بچاپخانهها وارد شده از طرف مقام ریاست داده شود و راجع به این تخطی و این عملیات ننگینی که دولت کرده مجلس هر چه زودتر یک فکر عاجلی بکند مجلس شورای ملی کعبه آمال ملت ایران است (صحیح است) من خیلی از آقایان سناتورها متشکرم بمحض اینکه این جریان را شنیدند یک هیئتی را تعین کردند دیشب تا ساعت ۱۱ توی مجلس نشستند و بالاخره یک تصمیماتی گرفتند و دولت را مجبور کردند که به اعمال ناشایسته و حرکات غیرقانونیش خاتمه بدهد و آقای دکتر فاطمی را دیشب ساعت ۱۱ با یادداشت آقای رئیس الوزرا یا آقای وزیر کشور نمیدانم از زندان بیرون آوردند اگر کسی مجرم بودهاست و جرم کردهاست باید مراحل قانون را طی بکند معنی ندارد که در این مملکت قانون حکومت نکند و امر شخص بر مردم حکومت کند پس بدانید که در این مملکت قانون وجود ندارد زور بوده امر شخصی بوده که گرفتهاند و امر شخصی بودهاست که ساعت ۱۱ رفتهاند او را از زندان آزاد کردهاند ای خاک بر سر اشخاصی که میخواهند این مملکت را از وضع دمکراسی بحکومت فردی و زور و قلدری ببرند بنده این نامه را تقدیم مقام ریاست میکنم استدعا میکنم از طرف مجلس هم رسیدگی بشود و تکلیف این بدبختها معلوم شود اینها ارباب جراید این مملکت هستند و جراید هم رکن چهارم مشروطیت است آقایان اگر جرائد نباشد ما اینجا آزادی نداریم هیچکس در منزلش آزادی ندارد آقای کشاورز صدر آنچه که لازمه آزادی قلم بود فرمودند و گفتند که نیش قلم از توپ و تانک و بمب اتمی و همه چیز مؤثرتر است شرکت نفت هم پی به این اثر برده که اینطور دارد عمل میکند و هیئت حاکمه ما هم مجری اوامر بیگانه هستند که اینطور با ارباب مطبوعات دارند رفتار میکنند یک اعلام خطری هم شده که اعلام تحصن آقایان ارباب جرائد است این را هم چاپ کردهاند که بنده تقدیم مقام ریاست میکنم و اگر از وقت بنده چیزی باقی ماندهاست اقای فقیهزاده میتوانند استفاده کنند
رئیس – چیزی از وقت شما باقی نماندهاست مگر آقای حائریزاده وقت خودشانرا بدهند آقای حائریزاده بفرمایید
حائریزاده – بنده در اطراف مطبوعات و این جریانات اخیر چون تمام آقایان چه افراد اکثریت مجلس شورای ملی چه اعضاء مجلس سنا اقدام و مذاکره فرمودهاند محتاج نیست که بنده بار دیگر بیایم موضوع را مطرحش کنم و اختلاف کلمهای نیست و من نمیدانم چطور میشود یک موضوعی که طرف اتفاق مجلسین است دولت چرا توجه نمیکند دولت باید آخر با مجلسین کار کند اگر محلسین با دولت موافق نباشند دولتی وجود نخواهد داشت و این رویه چیست که من هنوز نمیدانم یک مملکت شتر گاو و پلنگی است من یک موضوعات خیلی کوچکی است که میخواهم تذکر بدهم چون شب خوابیده بودم صبح هم اسم نویسی کرده بودم که بیایم اینجا صحبت بکنم یکی موضوع مدیر روزنامهایست که در بهبهان گرفتهاند حبسش کردهاند سید محمد مرتضوی است که مدیر روزنامه فریاد بشر است و این کسی است که راجع به آن قاچاقها چیزهایی نوشتهاست و یک مقداری از قاچاقهایی که شده اسم بردهاست او را بیک بهانههایی حبس کردهاند او شکایتی کردهاست که من را نمیگذارند مکاتبه بکنم در توقیف و حبس هستم این را خواستم خدمت آقایان اکثریت تذکر بدهم که حالا که برای مطبوعات کمک میکنند برای این سید بدبختی که در بهبهان بجرم این که حرف زده و چیزی نوشته اقدامی بکنید و یادی هم از او بشود (دکتر بقائی – در حکومت رزمآرا همه سادات باید بروند بحبس آقای حائریزاده یک موضوع دیگری از بافت کرمان محمد خوارزمی که گویا آموزگار است او هم شکایتی کرده بود که بنماینده محترم آنجا آقای ناظرزاده دادم که ایشان وعده دادند کمک بفرمایند و رضایتش را فراهم بیاورند (ناظرزاده – راجع به تاخیر رتبه بود) یک مراسلهایست مربوط به آن مدیر روزنامهایست که خودش نتوانسته مکاتبه بکند پسرش شکایت کردهاست این راهم تقدیم بمقام ریاست میکنم یک موضوع دیگری که خواستم عرض کنم موضوع نفت است چون راجع به نفت من عقیده دارم که در شور اول لازم نیست که زیاد صحبت بکنیم و پیشنهاداتی باید تقدیم بشود و در کمیسیون تصمیم بگیرند و در شور ثانی این کار بی سرو صدا و بی هیاهو خاتمه پیدا بکند ولی مع التاسف دولت قلمها را شکست فشار به آنها وارد آورد و موجب شد که بیشتر در مجلس در اطرافش بحث بشود ما وقتی در خارج روزنامه نداریم که مطالب را بسمع جهانیان برسانند باید در مجلس در اطرافش صحبت کنیم من کسی را از ایرانیها سراغ ندارم که طرفدار تضییع حق ملت ایران باشد (صحیح است) یک نفر از رجال معمر بمن میگفت ما گرفتاریم نمیتوانیم مثل شما مقاومت بکنیم ولی چارهای غیر از این رویه یست از بس در این صد و پنجاه سال هر کس برای احقاق حق ملت ایران و بضرر غاصبین حقوق ملت ایران بود برای او انواع بدبختی و شداید پیش آمد کردهاست مردم وحشت زده هستند از این مارمرده هنوز میترسند وحشت دارند والا من نه در این مجلس و نه در مجلس سنا نه در سایر طبقات کسی را سراغ ندارم که دل پرخونی از وحشت نفت نداشته باشند، تا حالا یکنفرهم نگفتهاست که خوبست این نفت بدست کمپانی با همین مظالمی که داشتهاست ادامه پیدا کند تا حالا در اطراف این موضوع یکنفر بامن صحبت نکردهاست منتهی حرفها مختلف است، سلیقهها نظرها پیشنهادها متفاوت است پس از بحث زیاد به این نتیجه رسیدیم که رویهای را که حکومت انگلستان خودش درباره خودش میکند چه ضرر دارد که ملت ایران همان رویه را درباره خودش همل کند. انگلستان صنایع سنگین فولاد و نظایرش را از دست کمپانیها، شرکتها اشخاص گرفت و خودش اداره کرد، انقلابی شد در انگلستان، فقط اکثریت مجلس آنجا فکرش عوض شد اکثریتی بود مال تیپ سرمایه دار اکثریت شکست خورد حکومت کارگری در آنجا تشکیل شد آمدند همین اصلی را که ما راجع به نفت خودمان میخواهیم اجرا کنیم در مملکت خودشان اجرا کردند این چیز تازهای نیست که یک خطری ایجا کند ما همان کاری را که اربابهای نفت در مملکت خودشان کردند ما هم در مملکت خودمان میکنیم. یک اصل مسلمی است که جناب آقای دکتر شایگان کاملا در اینجا تذکر دادند، توضیح دادند در اسلام این اصل بوده و دنیا هم این اصل را قبول دارد که موقعی حق حاکمیت پیش آمد کرد حقوق شخصی تحت الشعاع است و کان لم یکن محسوب میشود در اسلام بمالکیت شخصی خیلی احترام قائل شدهاست ولی موقعی که جنگ پیش آمد عماراتی که سر راه باشد نخلستانهایی که باشد حتی مسلمین که سپر بشوند برای پیشرفت مقاصد مهم اسلامی این را باید از بین بردارند و بروند جلو، حقوق شخصی در مقابل حق حاکمیت ملی یکشاهی ارزش ندارد، این اصلی است که در اسلام در ۱۳۰۰ سال پیش بما مسلمین دستور داده شده، جناب آقای دکتر شایگان آن اصل مقدس که پیش اروپاییها مقدس است بیان کردند که بنده اصطلاحش را یاد نگرفتم اوضاعی که کمپانی نفت امروز در ایران پیش آوردهاست من حساب یکشاهی صد دینار یا پنج شاهی یا کمتر یا بیشتر را که بما بدهند یا شش شیلینک یا ۵ شیلینک بدهند بنده همچوقت پیش خودم آنها را حساب نمیکنم من حق حاکمیت ملت ایران را حساب میکنم که این اوضاع و دستگاه یک حکومت مقتدر سرمایه بادار دیسپلین در وسط یک حکومت ضعیف و متشتت پراکندهای تشکیل شده بدست انگلیسها من با آن مخالف هستم، خواهند گفت آقایان که در ملی شدن که خود دولت خواسته باشد اداره کند ممکن است منافعی که امروز کمپانی عاید مملکت میکند این منافع عاید نشود کمتر عاید بشود عرض میکنم هر چه کمتر عاید بشود بیش از آنچه که امروز عاید ما میشود خواهد شد در این شک و تردیدی نداریم بجای این که یکدسته بیکار از انگلستان بیایند اینجا ارتزاق کنند، گرسنه ما خیلی داریم که بروند آنجا از این محل ارتزاق کنند و مادر تمام صحبتهایی که نسبت بملی شدن نفت میکنیم برای این است که وحشت و اضطرابی که ایجاد شدهاست که نمیدانستیم نمیتوانستیم چنین است چنان است از بین برود شنیدم یک کسی گفتهاست که فلان کارخانه را که دولت نتوانستهاست اداره کند چطور این دستگاه عظیم را میتواند اداره کند، ما استخراج و اکتشاف را میگوییم ملی باشد همچنین عملی که دولت فعلا عهده دار است در غیر آن منطقه جنوب، یک شرکت نفت ایرانی مگر دولت درست نکرده مهندسین خارج داخل مگر مشغول کشفیات و استخراج نیستند ما این قسمت را میگوییم باید ملی شود و خود دولت بدست خودش باید این کار را بدون این که مزایده بدهد، مناقصه بدهد امانت بدهد اجاره بدهد باید خودش مباشرت داشته باشد و انجام بدهد سایر قسمتهای آن صنعتی است، تجارتی است، تصفیه خانه میخواهیم درست کنیم ممکن است دولت یک شرکتی درست کند نصف سهامش را ملت ایران داشته باشد نصفش را ملل دیگر که یک حکومت و یک دولت در تمام شئون اجتماعی، نافذ و حاکم نباشد میخواهید لوله کشی بکنید یک شرکت برای لوله کشی درست کنید، میخواهید بندر بسازید، یک شرکت برای بندر سازی درست کنید البته در تمام این شرکتها اقلا نصف سهامش را دولت باید داشته باشد و این طور که دولت انگلستان و کمپانیاش با ما معامله میکنند در آتیه نظایر پیدا نکند، کمپانی است صاف و پوست کنده به ما میگوید اینجا مال من است شما چه میخواهید این هم حقالسکوت ما عکسش را میگوییم میگوییم اینجا مال ما سا تو نفت میخواهی بخری نرخش هم مقلوم است ما نفت میفروشیم ما سر حاکمیت دعوا داریم نه اینکه یک شاهی یا صد دینار بما کم بدهد یا ندهد، میگوییم که ملت ایران حاکم اینجا است مالک این جا است مؤثر در اینجا است ما لجاجی با هیچ ملتی در روی زمین نداریم آن مللی هم که به ما خیلی بد کردند وقتی دست از شرارتشان برداشتند ما از آنها دیگر گلهای نداریم همین روسهای تزاری جنایاتی در این مملکت آنها مرتکب شدند که هیچ چیز برای هیچکس باقی نگذاشتند یک بانک استقراضی بودند آنها از دولت ایران ۷۰ کرور طلب داشتند هر روز یک بازیهایی در میآوردند گمرکات، تجارت، راههای شوسه ماوپرت پهلوی راه آهن ما هر چه داشتیم در اختیار آنها بود در هر شهری یک تاجر باشی داشتند که مردم زندگی از دست این تاجر باشیها نداشتند وقتی که آن دستگاه بهم خورد و روس امروزی آمد گفت بلی من وارث دستگاه تزاری هستم و میدانم که آن دستگاه ظلمی بودهاست من صرفنظر کردم از این امتیازات، مطالبات و دعاوی آنها را بملت ایران واگذار کرد ما فراموش کردیم آن گذشتهها را حتی شهرهای قفقاز را ما فراموش کردیم برای این که دیدیم روس امروزی که آمدهاست آن نظر تزاری را ندارد اخیرا آمدند راجع به نفت شمال صحبت کردند گفتند که شما بیایید ۵۰ در صدش مال شما باشد و ۵۰ درصد دیگرش برای ما، ما که روسها هستیم ماشین آلات و دستگاه آنها را میآوریم ۴۹، ۵۰ این حرفها بود مانگاه نکردیم به آن ارقام و نرفتیم که به بینیم ۴۹ درصد یا ۵۰ درصد بشود ما در اطراف این موضوع بحث نکردیم گفتیم ما یک ملت ضعیف هستیم شرکتمان با قوی تر از خودمان بنفع ما نیست آن قرار داد را بانفاق آراء در مجلس رد کردیم آب هم از آب تکان نخورد و هیچ طور نشد فعلا هم خوشبختانه دولت رفتهاست قرارداد تحارتی با آنها بستهاست و مشغول هستند تعیین حدود میکنند و البته راجع بطلاهاهم انشاء الله طلاهای ما را برمیگردانند قضایا دارد خاتمه پیدا میکند اما راجع بانگلستان از ملت انلیس که در صدر مشروطیت در مقابل مظالم تزارها بما کمک میکرد خیلی از آنها ممنون هستیم ما آنموقع انگلستان را یک دولت طرفدار آزادی و عدالت میشناختیم ولی پس از جنگ سابق آن وضعیتی که اینجا شد و این مظالمی که ۳۰ سال است گرفتار آن هستیم پیش آمد کرد دیدیم که خیر زیر این پرده زیبا یک دیو مهیبی است مشروطیت داریم، مجلس شورایملی داریم مجلس سنا داریم، قانون داریم ولی مقل یک تیری است که موریانه آن را پوکش کرده که تابیایی فشارش بدهی نیست، قانون هست ولی در برابر اشخاص اگر نفعشان باشد این قانون هست و اگر نفع اشخاص نباشد قانونی نیست این استکه ما روی این فکر از نظر این این حق حاکمیت ما باید محفوظ باشد دنبال این صحبت را گرفتیم ما ابدا دنبال این بحث نیستیم که سی شاهی بما کمتر بدهند یا بیشتر بدهند ما میگوییم که ده تن نفت میفروشیم یا کمتر آنها مشتری نفت هستند با ما قرارداد به بندند که بیاییم صدتن نفت به آنها فروشیم و فلان مبلغ را بما بدهند (
رئیس – آقای حائریزاده وقت شما تمام شد) چون آقای فقیهزاده از من وقت خواستهاند با اینکه طولانی بود عرایضم این موضوع را درز میگیرم و بقیه وقتم را بایشان تقدیم میکنم و یک پیشنهادی راجع به نفت بوده که در اطراف آن خواستم صحبت کنم به بعد موکول میکنم
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]۳- تصویب صورت مجلس
رئیس – چون عده کافی است تصویب صورت مجلس جلسه قبل اعلام میشود
- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر بهداری
[ویرایش]۴- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر بهداری
رئیس – اقای وزیر بهداری بفرمایید
وزیر بهداری – بنده فقط خواستم با اجازه آقایان نمایندگان محترم یک لایحهای که بنظر من حائز اهمیت است از لحاظ پزشکی تقدیم مجلس شورای ملی بکنم این لایحه مربوط بسازمان نظام پزشکی است که در تمام ممالک راقیه دنیا متداول است و برای اختلافاتی که ما بین پزشکان و مردم و تخلفات پزشکی است که رسیدگی بکنند همان طور که اقای فرامرزی یک وقت راجع به این موضوع در سرمقاله روزنامه شان نظریاتی را در اینموصوع نوشته بودند این لایحه آن نظر را تامین میکند، تقدیم مجلس شورایملی میکنم (آزاد – ولی اطباء مخالفت کردند) هیچ کس مخالفت نکردهاست
- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون مخصوص نفت
[ویرایش]۵- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون مخصوص نفت
رئیس – بکمیسیون مربوطه فرستاده میشود وارد دستور میشویم آقای دکتر بقائی
دکتر بقائی – در جلسه گذشته متاسفانه چون دیر شروع شد و مطالبی تهیه شده بود که بعرض آقایان محترم برسد برای آن که وقت مجلس زیاد گرفته نشود به اطاعت امر پیشوای جبهه ملی جناب آقای دکتر مصدق بنده از ذکر آن مطالبی که در نظر گرفته بودم صرف نظر میکنم و فقط رئوس مسائلش را حضور آقایان عرض میکنم کسانی که لازم داشته باشند ممکن است اطلاعات کافی در خارج از مجلس در اطراف این مسائل به اختیارشان بگذارم و البته در روزنامه هم نوشته خواهد شد صحبتهای پریروز ما یکی راجع به ریشه و ضرورت ملی کردن صنایع نفت در دنیای امروز و یکی لزوم ملی شدن صنعت نفت جنوب ایران که ملی شدن صنعت نفت پایه مضرترین تبلیغات را سست خواهد نمود که این قسمت را با اجازه آقایان بعرضشان خواهم رسانید و سه مطلب دیگر هم بود یکی اینکه آیا ما عرضه و لیاقت برای اداره و استخراج نفت داریم یکی هم مطالعه اوضاع بینالمللی و ملی کردن صنعت نفت ایران و بالاخره سؤالی که آیا نیروی کافی برای ملی کردن صنعت نفت داریم یا نه و طی این عرایض بنده ثابت کرده بودم که اینکار شدنی هست و از هر حیث ما مجهزیم بشرط اینکه خودمان بخواهیم در جلسه گذشته عرایض بنده به این جا رسیده بود که سؤال کردم چرا انگلستان انگلستانی که کلیه صنایع مهم را ملی کردهاست شرکت نفت جنوب را بحال خودش گذاشته و ملی نکردهاست البته جواب این سؤال هم واضح است و ان این است که اگر انگلستان میخواست شرکت نفت جنوب را مثل شرکتهای بزرگ دیگر و مثل بانکها، مثل صنایع بزرگ ملی بکند این سؤ ال قهرا پیش میآمد که نفت بنفع کی باید ملی بشود ایا باید بنفع ملت انگلستان ملی بشود یا بنفع ملت ایران پر واضح است که ایرانیان وحتی مستخدمین و کارگران و کارمندان ایرانی شرکت نفت و تمام ملت ایران عقیده و ایمان دارند که نفت باید به نفع ملت ایران ملی شود ولی از قرار معلوم منطقش هم همینطور است خداوندان و پادشاهان نفت که خودشان در خاک اصلی خودشان هیچ نفعی نداند و قسمت عمده منابع دنیا را در اختیار گرفتهاند آنها عقیده دارند که باید همه اینها متعلق به انگلستان باشد همانطور که هر چه در انگلستان هست متعلق به انگلستان است، شنیدم در اواسط جنگ بینالمللی گذشته که در روسیه انقلاب شده بود البته صحبت بلشویکی و اینها هم در ایران زیاد میشد والی آن زمان کرمان که اگر اشتباه نکنم جناب آقای حشمت الدوله والاتبار بودند یا یکی دیگر از رجال آن دوره از پدرم رسیده بودند، چون شایع شده بود در کرمان بلشویک هست البته همه متوحش شده بودند مخصوص مامورین دولت ایشان از پدرم پرسیده بودند که در کرمان بلشویک هست؟ در جواب مرحوم پدرم گفته بودند بلی هست آن والی خیلی متوحش شده بودند و گفته بودند چطور هست مرحوم پدرم گفته بودند بلی هست نهایت بلشویکهای کرمان با بلشویکها روسیه یک تفاوتی دارند روسها میگویند همه چیز که همه دارند مال همه و هر چه هم ما داریم مال همه بلشویکهای کرمان میگویند هر چه همه دارند مال ما و هر چه هم ما داریم مال خودمان حالا هم نظر انگلیسها راجع به ملی شدن البته قطعی است که نظر دارند هر چیز که در مملکت خودشان هست مال خودشان است و هر چه هم در سایر جاها هست مال آنها است و ای کاش این رویه را ما هم تعقیب میکردیم و هر چه در مملکتمان هست مال خودمان میدانستیم و هر چه در سایر ممالک هست آنرا هم مال خودمان میدانستیم ولی باوجود این که شرکت نفت در انگلستان ملی شدهاست گذشته از این که نصف بیشتر سهام را دولت انگلستان دارد اگر در نظر بگیریم آن معاهده سری آن قرار مخفی را که بین شرکت نفت و امیرالبحری انگلستان هست و مالیاتی که شرکت نفت به دولت انگلیس میپردازد و سایر درآمدهای دولت انگلیس را از ممر نفت اگر تمام آنها را حساب کنیم میبینیم آنچه که از نفت ایران عاید خزانه انگلستان میشود بیش از ده برابر مبلغی است که به دولت ایران پرداخت میشود یعنی به صاحب اصلی نفت و فعلا هم کاری ندارم به این که توضیح بدهم که همین مبلغ مختصری را که بما میدهند با چه دسایس و با چه حیلی بدست مزدوران خودشای دوباره از ما پس میگیرند آقایان محترم برای اینکه توجه بکنند به این موضوع خواهش میکنم جریان قرارداد لکوموتیو جریان قرارداد لوله کشی و اینها را در نظر بیاورند و ببینند که چطور این چند لیرهای که بما میدهند خودشان پس میگیرند و در مقابلش هم هیچکاری نمیکنند یک سؤال دیگری هم کرده بودم و آن این است که اگر صنعت نفت ایران بدست ملت ایران استخراج شده بود آیا به این وسعت میرسید یا خیر؟ البته اولیای شرکت نفت و مزدوران آن این طور وانمود میکنند که ملت ایران خودش نمیتواند چنین کاری را بکند و این یک مطلب بسیار دقیق و بسیار طولانی است که اگر چاقوکشهای دولت و قوای شهربانی مجالی دادند انشاءالله به تفصیل خواهم نوشت تا اینکه ثابت کنیم با وضعیت فعلی ایران و با داشتن مهندسین تحصیل کرده و کارگران با تجربه با کمال سهولت و آسانی قادر هستیم که خودمان نفت خودمان را اداره بکنیم موضوعی که با اجازه آقایان میخواستم از صحبتهای قبل به عرض آقایان برسانم این بود که ملی شدن صنعت نفت پایه مضرترین و خطرناکترین تبلیغات را در این کشور سست خواهد کرد آقایان میدانند که متاسفانه در این کشور یک عده افراد بی شخصیت وجود دارند که خودشان را به انگلیسها فروختهاند و در مقابل یک عده یی دیگری هم وجود دارند که انها خودشان را به روسها فروختهاند این دو دسته خواستهاند که این طور سیاست موازنه برقرار کنند این دسته دوم که مثل دسته اول عامل بیگانه هستند متاسفانه موفق شدند که عدهای از جوانان پاکدل و صمیمی و احساساتی این کشور را فریب بدهند و دور خودشان جمع کردهاند و حالا هم بیش از ۱۵ بهمن و بیشتر از آنوقت جمع کردهاند ولی اگر بیاییم درست فکر کنیم بعلل پیدایش این جریان مجبور خواهیم بود تصدیق کنیم که تنها در سایه عملیات و فجایع شرکت نفت و سیاست شوم استعماری اقتصادی انگلستان و عملیات بی رویه و شتابزده مزدوران انگلیسی است که اینها موفق شدند این جوانان ما را فریب بدهند آن عده از رهبران حزب توده ایران که عامل بیگانهاند نه همه شان یک عده کمی هستند و بنام مبارزه با استعمار میخواهند کشور ما را از دهان گرگ در آوردند و به دهان یک خرس بیاندازند تنها در سایه سیاست استعمار بریتانیا موفق میشوند که مردم پاکدل و با ایمان این کشور را گول بزنند چون اگر درست دقت بفرمایید قسمت عمده فساد این جامعه برای این رشوه و ارتشاء بی سابقهای است که در دستگاههای ما وجود دارد و این بی ایمانی و نوکر مآبی که در بعضی از وزرای ما وجود دارد اینها تمام ثمره و ریشه سیاست شرکت نفت است و اگر این سیاست و شوم خانمان برانداز از این مملکت قطع شود این مفاسدی را که به همراه آورده با خود خواهند برد و آن مزدوران هم دیگر موفق نخواهند بود زمامدار امور بشوند و آنوقت اگر چنین چیزی بود و دیگر عمال مزدوری هم زمینه تبلیغات پیدا نخواهند کرد چون این ایرانی اصیل در نظرش روس و انگلیس و امریکا و غیره فرقی نمیکند هر سه بیگانهاند هر کدام نظریات سوء و قصد نفوذ و مداخله در امور کشور ما را داشته باشند به یک اندازه منفور ملت ایران میشوند هیچ تفاوتی برای ایرانی نمیکند ولی متاسفانه برای یک عدهای انگلیسها خودمانی هستند و برای یک عده دیگر هم روسها خودمانی هستند ولی ما ملت ایران هیچکدام از اینها را خودمانی نمیدانیم هر کدام که استقلال ما را حفظ کنند ما به او احترام میگذاریم هر کدام حاضر باشد بطور تساوی و مثل به مثل با ما باشند با آنها دوست خواهیم بود و هر کدام بخواهند در کشور ما اعمال نفوذ بکنند وسیاست خودشان را رواج بدهند با او کمال دشمنی را خواهیم داشت (نمایندگان صحیح است) ولی توجه بفرمایید تا وقتی که مزدوران انگلیسی در این کشور ریشه دارند مزدوران روسی هم یک زمینه صاف و مهیایی برای فریب جوانان پاکدل و با ایمان و صمیمی این کشور خواهند داشت و بهمین جهت این مزدوران شمالی هم که بوی خطر را حس کردهاند خواهی نخواهی در این موقع به نفع شرکت نفت کار میکنند این موضوعی است که من نوشتهام ولی در اینجا نمیخواهم مصدع آقایان محترم بشوم ولی دانسته باشید که این عده هرگز میل ندارند پیش از آنکه نیروی اجنبی شمال وارد این کشور بشود نیروی جنوب از این کشور بیرون برود اینها خوب میفهمند که اگر با ابتکار ایرانیانی که تحت نفوذ شرکت نفت نیستند نفت ملی اعلام شود و ایران از سیاست استعماری بریتانیا خلاصی پیدا کند در نتیجه آن حال طبقه سوم این مملکت اصلاح خواهد شد و آنها دیگر هیچ امیدی برای پیشرفت تبلیغات خود نخواهند داشت و به تمام معنی دکانشان تخته خواهد شد بازهم تکرار میکنم منظور من این نیست که تمام کسانی که در حزب توده رفتهاند عمال بیگانهاند عده آنها بسیار معدود است که چند نفرشان هم در کارهای عالی آن حزب واردند ولی عده بیشماری را فریب دادهاند و حالا هم تیمسار معظم نخست وزیر محترم آن زندانیان سیاسی را فرار دادهاند چون این را مجلس شورای ملی بداند که اگر تیمسار نبود ممکن نبود ده نفر بتوانند اینطور از زندان قصر بیرون بروند فرار در روز جمعه که بازپرسیها تعطیل است، ادارات تعطیل است به یک افسر ناشناس درجه بدهند که اینها را بیاورند برای محاکمه برای کدام محاکمه میگوییم که برای تودهایها محکمه فوق العاده تشکیل داده بودند آقای خسرو روزبه دوست صمیمی آقای رزمآرا که محکومیتش قطعی بود این دیگر بازپرسی نداشت این چطور شد که هیچکس متوجه نشد فقط تقصیر دو نفر بود که با آنها فرار کردند این را هیچ ابلهی باور نمیکند یک دفعه بنده بعنوان ملاقات یکی از زندانیان رفتم بنده خودم کاملا به محیط داخل زندان آشنایی دارم و هم به ملاقات زندانیان رفتهام وقتی که یک زندانی را میخواهند ببرند برای محاکمه ۲۴ ساعت قبل جارچی در راهروی زندان فریاد میزند که حسن علی جعفر فردا ساعت هشت باید برود در محکمه هیچوقت نمیگویند که آقا لباست را بپوشید بروید در محکمه این کار سابقه ندارد و این از آن مواردی است که تیمسار معظم خواستهاند رشوه به سیاست شوروی بدهند حالا این از موضوع ما خارج است بنده نمیدانم کسانی که با استفاده از منافع شرکت نفت و سیاست امپریالیستی بریتانیا جوانان این کشور را فریب میدهند به آنها این طور وانمور میکنند که این انگلستان بسیار مقتدر است و ما هم هیچ راه خلاصی نداریم جز این که متوسل به همسایه شمالی بشویم و با این استدلال سفسطهآمیز آنها را فریب میدهند ولی این غلط است ما اگر میخواهیم این کشور را به انقلاب و کمونیستی نکشیم باید نشان بدهیم که ایرانی قادر است روی پای خودش بایستد ایرانی احتیاج ندارد که از نفوذ یک بیگانه به نفوذ بیگانه دیگر پناه ببرد من در همین حال که روابط صمیمانه با دولت همسایه خود شوروی نهایت درجه علاقه را دارم نمیتوانم آن سعی و کوشش را که برای اعمال نفوذ در کارهای داخلی، از طرف عمال آنها میشود تحمیل نمایم و این را مضرترین عامل مخرب دوستی بین دو کشور میدانم بالاخره ملی شدن صنایع نفت و کوتاه کردن دست انگلیسها تنها راه خلع سلاح آن دستهای است که عرض کردم روزنامههای نفتی سیاست انگلیس را بسیار قادر و مقتدر در این مملکت جلوه میدهند و به مردم عوام و حتی به خواص اینطور وانمود میکنند که مبارزه با انگلیس امری محال است روزنامههای چپ نما هم عینا این تبلیغات را میکنند و از سیاست استعماری انگلستان یک تشنج هولناکی ساختهاند که بدون اجازه آنها هیچ چیزی در این مملکت مقدور نیست اینها تمام بمنظور ایجاد شک و تردید و تزریق روح یاس و بدبینی در جوانان این کشور است اینها فقط برای این است که مردم را متوجه قبله گاه شمالی خودشان بکنند و برای همین منظور است که میبینیم روزنامههایی که از شرکت نفت پول میگیرند یا از اعتبار مخفی دولت پا از اعتبار علنی دولت پول میگیرند یا روزنامههای روسی بطور یک نواخت به ما که حافظ منافع ایران هستیم فحش میدهند این برای پیشوای محبوب ما و برای ما منتهای افتخار و سربلندی است که روزنامههای انگلیس و روزنامههای رزمآرایی و روزنامههای روسی یک نواخت بما فحش میدهند این برای ما کمال خوشوقتی است که روزنامههای ما را توقیف کنند و قلمهای ما را بشکنند ولی به آنها کسی کاری ندارد آقایان این روزنامههای نفتی را من معرفی میکنم ملاحظه بفرمایید اگر بخواهید ببینید که دولت چقدر کمک میکند به آنها آنها را میشناسید ملاحظه کنید یک روزنامهای است که دو سفحه، سه صفحه آنها تمام اعلانات دولتی است یک روزنامههایی است که اگر از اداره تبلیغات تحقیق کنید میبینید که ۲۰۰ تا ۳۰۰ تا فروش نمیشود چطور است که تمام اعلانات دولتی بر خلاف قانون تمام به اینها داده میشود این که میگوییم برای این نیست که ما احتیاجی به اعلانات دولتی داشته باشیم، هیچ احتیاجی به اعلان دولتی نداریم ولی برای این که توجه بدهیم به آقایان که ببینید چطور منافع شرکت نفت و و سیاست انگلیس بهانه تبلیغات بدست عمال روس میدهد و عمال روس هم بهانه به دولتها برای تطبیق در کار آزادی خواهی جوانان میدهد بروید ببینید اینها را رسیدگی کنید ببینید از این اشخاص که بجرم تودهای و تبلیغ مرام اشتراکی میگیرند چند نفرشان تودهای و چند نفرشان اصلا با هیچ حزبی بستگی ندارد و فقط برای اینکه با روس هم مخالف بودهاست فقط برای این گفتهاست نفت را نباید به انگلیس داد بجرم تودهای میگیرند او را اگر این فجایع را بخواهم توضیح بدهم تفصیلش زیاد میشود و بنده نمیخواهم که زیاد صحبت بشود اعضای جبهه ملی مانند تمام ایرنیان آزاد و با شخصیت عقیده دارند که مبارزه برای استقلال و تمامیت ایران و حفظ آن تمامیت و برای برقراری عدالت اجتماعی و استیفای حقوق ایران باید فقط با تکیه و با اراده خود ملت باشد ماها همه معتقدیم حقا که با عقوبت دوزخ برابر است، رفتن به پایمردی همسایه در بهشت، ما نمیخواهیم بیگانه استقلال ما را حفظ کند اگر قادر هستیم خودمان حفظ کنیم اگر قادر هستیم خودمان نفت خودمان را استخراج کنیم اگر قادر نیستیم که لازم نیست زنده باشیم برای ما فرق نمیکند که روس باشد، انگلیس باشد یا امریکا (نمایندگان – صحیح است) و برای دسیدن به این هدف نه تنها مطمئن هستیم که امکان دارد بلکه در اوضاع و احوال فعلی دنیا ملی شدن صنایع نفت یکی از ضروریات است بنابراین جبهه ملی تا آخرین رمق و نفس بازپسین با پشتیبانی ملت ایران مبارزه با این گونه بیگانه پرستیها را ادامه خواهد داد و برای استیفای حقوق ایران و برای ملی شدن صنایع نفت پافشاری خواهیم کرد اگر آزادی خواهان و دمکراتمنشان ماوراء بحار یعنی آقایان امریکاییها حقیقتا میخواهند با کمونیست مبارزه کنند و حقیقتا بویی از بشریت و آزادی به مشامشان خودهاست یک کمک به ما میتوانند بکنند و آن اینست که در امور داخلی ما مداخله نکنند و مانع مداخله انگلیسها بشوند تا ما صنایع نفت خودمان را ملی کنیم، احتیاجی هم بکمک آنها نخواهیم داشت در آن موقع هم قول مبدهیم که سدی در مقابل کمونیسم باشیم ولی به آقایان تا وقتیکه امریکا و انگلیس با پشتیبانی کردن از دولتهای مقتدر پوشالی بخواهند با ما اینطور رفتار کنند مطمئن باشید که هر ساعت و هر دقیقه ما صد قدم بطرف کمونیسم نزدیک میشویم برای شرکت نفت و دولت انگلستان موضوع نفت جنوب یک موضوع مادی و استفادهایست و پایه نفت مادی گذاشته شده ولی برای ما اساس و پایه کار و اساس ارزش ایرانیان از لحاظ انسانی میباشد صنعت نفت اگر ملی شود و انشاءالله هم خواهد شد. اگر ناخدا جامه بر تن درد، نه فقط مقداری از احتیاجات و ضروریات ما را تامین خواهد کرد بلکه احتیاج ما را از قرضه بیگانه بکلی مرتفع خواهد ساخت و آقایان نخواهند توانست با دادن قرضههای مفتضح ۲۵ میلیون دلاری که ۹ میلیون فرع به آن تعلق میگیرد و اجناس بنجل خودشان را آنجوری که اعلیحضرت همایونی فرمودند به ما بفروشند آنهم به قیمت خیلی گران اگر دولت امریکا حقیقه مقصودش مبارزه با مرام کمونیسم است و اگر قصدش این نیست که یک رقیب استعماری و اقتصادی خودش را از میدان بیرون کند برای اینکه جای او را بگیرد بما کمک کند با مداخله نکردن در امور ما کمک کنند به اینکه مستر تورتگرافتها نقشه شوم تجزیه ایران را به سپهبد رزمآرا ندهند. کمک کنند که انگلستان در امور داخلی ما مداخله نکنند، کمک کنند که جاسوسان مارکدار انگلیسی علی رغم تمام مجلس و علی رغم تمام ملت ایران و علی رغم شاهنشاه به تمام این مملکت مسلط نشوند آقایان فراموش نکنید آقای رئیس تبلیغات همین شاهزاده ساسانی که در برلن جاسوسی انگلیسیها را میکرد و تمام این مجلس در ششماه پیش اخراج او را خواستار شد تمام گفتند این باید برود، یادتان باشد آنروزی که رفت آن کسی را که گذاشته بود پشت رادیو به زبان کردی صحبت کند وقتی که ابلاغ انفصال شاهرخ بدستش رسید برداشت به زبان کردی تبلیغ کردن که قیام کنید حکومت مرکزی چنین است اینطور است فاسد است پدرسوختهاست، این کسی بود که آقای رزمآرا در راس اداره تبلیغات گذاشته بود شاهرخ رفت از ریاست تبلیغات در حالی که تمام مجلس خواهان رفتن شاهرخ بودند من سؤال میکنم از آقایان نمایندگان محترم که کدام یک از آقایان میل داشتید شاهرخ رئیس تبلیغات بشود هر کی میل داشت بگوید این ثبت میشود در تاریخ کی میل داشت نه یک نفر از وکلای مجلس نه از اکثریت و نه از اقلیت موافق با این امر نبود شاه مملکت ما موافق نبود آقایان آن روزی که من گفتم که شاه ما مثل یک آهویی در دست اینها اسیر است برای آن چیزها بود فرصت نشد بگویم هزاران از این چیزها هست چطور یک بقال ممکن نیست در روی کسی نگاه بکند که فحش خواهر و مادر بهش دادهاست آن وقت شاه مملکت ما که مظهر ملت ما است راضی میشود آنکسی که از پشت رادیو برلن فحض خواهر و مادر داده، رکیک ترین اهانتها را کردهاست این شخص رئیس تبلیغات بشود شاه ما راضی نبود تحمیل کردند (رفیع – نباید این حرف گفته شود) منهم همین حرف را میگویم که باید این عرض شود کسی هست که بگوید اعلیحضرت شاه موافق بودند و به میل و رغبت خودشان اجازه دادند که شاهرخ رئیس اداره تبلیغات شود؟ مجلس جای بحث و گفتگو است جای موافق و مخالف است هیجکس این ادعا را میکند که بگوید شاه بمیل خودش اینکار را کردهاست؟ چرا نمیگویید همه میدانید که شاه باید فرمان مدیر کلی بدهد
رئیس – اقای دکتر بقائی شما از موضوع مذاکره تمام خارج میشوید موضوع نفت است و تمام مذاکرات شما راجع به مطالب خارج دیگر است باید در اصل موضوع صحبت بکنید آنها امروز مطرح نیست
دکتر بقائی – چشم تمام آن مطالب دور نفت دور میزند و ما که برای حفظ مشروطیت و برای حفظ قانون اساسی قسم خوردهایم میخواهیم وضعی پیش بیاوریم که مقام شامخ سلطنت محفوظ و مصون بماند میخواهیم طوری بشود که دیگر نتوانند یک جاسوس بینالمللی مارکدار را به شاه تحمیل کنند ما برای این است که میخواهیم دست شرکت نفت و انگلیسها را در این مملکت کوتاه کنیم در زمینه سلطه بیگانه اجازه میخواهم که یک بحث کوتاه و مختصری که لازم است عرض کنم تا قضاوت ما از روی انصاف و عدالت بشود آن بحث لازم تضاد و متناقض کاملی است که بین تمدن انگلیس و سیاست خارجی آن کشور است زیرا بطور تحقیق عمل سیاست استثماری و استعماری انگلیس با روح و ایدهآل قاطبه ملت آزادی خواه انگلیس تناقضی دارد فراموش نکنید که ملت انگلیس اولین ملت آزاد دنیا است تمام ملل مشروطیت را در قرون اخیر از انگلستان گرفتهاند و در پرتو یک نوع تربیت خاص اخلاقی و اجتماعی انگلیسها در دنیا ملتی درست کردند که دارای یک وضعیت ممتازی هستند در قرن هیجدهم در موقعی که در فرانسه استبداد برقرار بود مونتسکیوها. ولترها روسوها افکار و سنن آزادیخواهی آزادی سیاسی آزادی فکر آزادی مطبوعات عدالت اجتماعی و تمام اینها را از انگلستان به فرانسه سوغات آوردند و ملت انگلیس همیشه نشان دادهاست که کلیه ارزشهای روحی و معنوی و اخلاقی و بشری را محترم شمرده و کمک کردهاست در انگلستان هنرمندان و شعر او حکمایی بودهاند که در درجه اول در دنیا قرار دارند یک شکسپیر برای افتخار یک قوم کافی است اگر بخواهم اسامیشان را بگویم خیلی طولانی میشود ولی وقتی که به تحول اجتماعی انگلیس نظر بیفکنیم میبینیم که باچه متانت و سلامتی قدم به قدم آزادی خودشان را بدست آوردهاند اما وقتی که به سیاست خارجی آن نگاه میکنیم سیاست استعماری انگلیس میبینیم که یک تضاد بینی با روحیه خود ملت دارد در اینجا مشاهده میکنیم که هر چه در نهاد و تربیت ملت انگلیس روح آزادی و آزادمنشی و آزادیخواهی و اعتماد و تقوای سیاسی و اخلاقی وجود داشته در سیاست استعماری روح خباثت و بی پروایی و وحشیگری و خونریزی و خودسری وجود دارد ولی این سیاست خارجی یک ایده آل و هدف دارد که از سیاست و روشهای قدیم اتخاذ شده نتیجه و آن این است که در داخله انگلستان آزادی و آسایش افراد ملت در خارجه سلطه قهقرایی حکمفرمایی میکند علت این تضاد را بنده حالا عرض میکنم که چطور این ملتی که این طور روح آزادیخواهی و بشریت دارد یک همچو سیاست خارجی بروز میکند علتش برای کسانی که به تاریخ انگلستان آشنا هستند خیلی سادهاست و آن این است که میبینیم در قرنهای شانزدهم و هفدهم در زمان سلاطینی مانند هانری هشتم یا ملکه الیزابت، برای عظمت امپراطوری انگلستان، دولت انگلستان، پادشاه انگلیس یا ملکه انگلیس از وجود دزدان دریایی استفاده میکند این اشخاص که پیشه راهزنی در دریا داشتند یک کشتی داشتند در دریا که مسلح هم بود میرسیدند به کشتیهای تجارتی و غارت میکردند اینها اولین پایهایست که در کلنیهای انگلیسی بودند و مامورینی که برای کلنیها میفرستادند از بین همین دزدان دریایی یعنی از جنایتکاران و مجرمینی که در حبس محکومیت داشتند نمیفرستادند به آنها ماموریت میدادند که بروند فلان کلنی را اداره بکنند و انگلیسها را میدانیم یک ملتی هستند که برای حفظ اداب و سنن قدیمی خیلی دقیق هستند که آنها را اجرا کنند و کوشش میکنند بهمین جهت اعقاب همان دزدان دریایی و احفار همان جنایتکاران که از حبسها رها میکردند که بروند در کلنیها همانها سیاست خارجی انگلستان را اداره میکنند به این جهت است که یک نفر آدم مطلع تعجب نمیکند وقتی که میبیند یک انگلیسی در انگلستان یک جنتلمن به تمام معنی است و در خارج از انگلستان از قماش و کرباس همان مزدورانی است که برای خودشان انتخاب میکنند یعنی حاضر بهر کاری هستند هر کار به تمام کارها اطلاق میشود و در مزدوران انگلیسی حاضر به هرکاری هستند دو مطلب شنیدم که امیدوارم مال این کشور نباشد مال یکی دیگر از کشورها خاورمیانه باشد ولی جریان نشان خواهد داد با مراجعه به روزنامهها و اخبار خارجی خواهید دید که از کجا سر در خواهد آورد میگویند که در یکی از ممالک خاورمیانه هم صحبت از نفت است و چون ممکن است که برای انگلیسها از تویش چیز خوبی دربیاید دو دستور دادند که هر کدامش شد اجرا بکنند یک دستورش این است که دولت آن کشور خارجی بیاید لایحهای را که به مجلس داده شدهاست پس بگیرد دستور دوم اسن است که بعضی از وکلای آن پارلمان پیشنهاد بدهندکه آن دولت جاسوس خودش مامور مذاکره با انگلیسها بشود آقایان خواهش میکنم توجه کنند به اخبار خارجی این چند روز ببینند در هر جا صدای یک چنین پیشنهادی یا یک چنین استردادی درآمد مسلم بدانند که بدستور انگلیسها بوده و آنها نوکر انگلیسها هستند و برای عظمت امپراطوری انگلیس این مامورین انگلیسی که وضعشان را عرض کردم با یک روش قهر و و غضب و با یک سلطه آمرانه سیاست استعماری و استثماری بریتانیا را مانند سیاست استعماری و استثماری روسیه تزاری اجرا میکنند چون اینها در یک مدتی از تاریخ بطور توازن با هم پیش میرفتند (جمال امامی – یواش یواش باز هم دارند پیش میروند) اینها برای پیشرفت مقصدشان از هیچگونه خیانت و فضیحت و هیچ فجایعی خودداری نکردند و برای آنکه موقعیت خودشان را حفظ کنند زجر و شکنجه قتل و انهدام شهرها هر نوع عمل بیرحمانه و غیربشری که فکر کنید مرتکب شدهاند و باز هم میشوند وضعیت رفتار انگلیسها در هندوستان پیش چشم همه هست احتیاجی بتذکر ندارد ولی یک موضوعی که شاید برای آقایان تازگی داشته باشد موضوع رفتاری است که انگلیسها با برادران هم جوار و همسایههای خودشان یعنی ایرلندیها در طول تاریخ داشتهاند ایرلند یک جزیره کوچکی است که تقریبا چسبیده به جزیره بریتانیا است و سکنه آن از نژاد کلت یا سلت هستند که قوم و خویش با آنگلوساکسن میشوند و بهیچوجه از لحاظ نژاد و تمدن پست تر از انگلیسها نبوده و نیستند و از افتخار ایرلندیها همین بس که یکنفر مثل برناردشاو که در همین چند روز قبل مرد داشتند که یکی از ستارههای درخشان ادبیات و سیاست یعنی یکی از اشخاصی است که میتواند با سعدیها و حافظهای ما یک جا نشیند با این همه وقتی که داستان محرومیتها و زجرها و شکنجههای این ایرلندیهای بیچاره را در زیر مهیز انگلیسها بخوانید ببینید که این ملت کوچک با این خاک دو وجبی خودش چه جور استقامت کرد و چه جور ایستادگی کرد و چند قرن طول کشید تا بالاخره خودش را نجات داد آنوقت درست انگلیسها را خواهید شناخت سرزمین ایرلند به علت اینکه سکنه قسمت جنوبیش متدین به دین کاتولیک بودند و مذهب پروتستان انگلیسها را قبول نکرده بودند سالهای سال تحت رنج و فشار و شکنجه بودند تا بالاخره بعد از این که هزاران کشته دادند هزاران سختی و مشقت کشیدند در سال ۱۷۹۳ حق رای دادن بدست آوردند حق رای دادن نه انتخاب شدن بلکه انتخاب کردن یعنی آنها حق داشتند که برای پارلمان ایرلند هر کدام از آقایان انگلیسها را که دلشان میخواهد انتخاب کنند ولی متاسفم که ما هنوز حق ایرلندیها را هم بدست نیاوردهایم ما ملت ایران هنوز حق نداریم که بگوییم کدام یک از نوکرهایتان برما حکومت کنند هر کدام را آنها میخواهند ما باید تبعیت بکنیم ولی همانطور که این ایرلند ضعیف و بیچاره و کم جمعیت که در این انگلستان قرار داشت موفق شد که بعد از این حق تمام حقوق را بدست بیاورد یعنی سیتوآین انکلیسی شناخته نشودو بعد از آنهم پافشاری کرد تا استقلال خودش را بدست بیاورد بخواست خدا و پشتیبانی ملت ایران ما هم از همین حقوق کوچک اول شروع میکنیم و بزودی تمام حقوق خودمان را بدست خواهیم آورد و همانطور که انگلستان با آن عظمت زورش به آنها نرسید فکر نکند که برای خاطر بشریت کاری نکردند و حق آنها را دادند خیر کشتارهایی در ایرلند کردند که تاریخی است و همه میدانند زنهای ایرلندی در لندن جلوی گلوله مسلسل دویدند زیر تراموای خوابیدند صدها و هزارها کشته دادند تا حقوق خودشان را بدست آوردند انوقت ما که حالا هیچ همسایه انگلیس هم نیستیم دیگر تمام شد یک وقتی ما دروازه هندوستان بودیم و همسایه انگلیس حالا کجا همسایه هستیم دیگر تمام شد ما باز در اثر تلقینات یک مشت مزدور و یک مشت جاهل، یک عده هم هستند مزدور نیستند ولی جاهل و نادان هستند میگوییم زورمان نمیرسد آقایان ما کجامان از ایرلندیها کمتر است چرا باید این روح یاس را داشته باشیم و فکر کنیم که زورمان نمیرسد کجای ما از ایرلندیها کمتر است شما تاریخ دنیا را نگاه کنید ببینید اندونزیها هیچوقت یک مملکتی بودند آنها توانستند خودشان را نحات بدهند هندوستان خودش را نجات داد مصر خودش را نجات داد ما کجامان از آنها کمتر است که با این روح محافظه کاری که بماها تلقین میکنند میگویند زورمان نمیرسد آخر آنها که میگویند، بگویند کجای اندونزی از ما زورش بیشتر است یا ایرلند کجا زورش از ما بیشتر است جز حس خودخواهی و حب این زندگی پست و ننگ هیچ چیز دیگر نیست اگر ما حاضر شویم که حقوق خودمان را مطالبه کنیم نمیگوییم قیام کنیم انقلاب کنیم نه، حاضر شویم مطالبه بکنیم مطمئن باشید موفق خواهیم شد آقایان این مذاکرات دولتهای ما با شرکت نفت گریهآور است گزارش محرمانهای که وزیر دارایی وقت برای حفظ در پرونده محرمانه نفت تهیه کرده خواندنی است و باورنکردنی راجع به فریزر و گس توی این گزارش یادداشت کردهاست که در پرونده بماند آنهم محرمانه تمامش مینویسد مستر فریزر تشریف آوردند گفتند رفتند به خط گلشائیان توی پرونده نفت موجود است پرونده محرمانه نه برای ترجمه البته اگر بنا باشد نامه بنویسند باید رعایت تمام مراسم نامهنگاری بشود این مسلم است ادب باید باشد ولی من میخواهم بپرسم از این وزیرهای دارایی که میآیند و پز میدهند یادداشت محرمانهای که در توی پرونده میگذارند چه لزومی دارد که این قدر پست و فرومایه باشد که بنویسد جناب فریزر تشریف آوردند چه مانعی داشت که بنویسد فریزر آمد آخر این فریزر و فریزرها کی هستند مگر غیر از اینکه نوکرهایی هستند که خانه ما را دزدی میکنند غارت میکنند ولی آن کسانی که این طور مینویسند و اینطور فکر میکنند آقایان نمایندگان محترم ای کسانی که شما خودتان را نفروختید میدانید آن کسانی که این طور فکر میکنند آنها خودشان را فروختهاند اینها این قدر نوکر صفت هستند که وقتی که فکر میکنند در فکر خودشان هم راجع به فریزرها فکر میکنند بازهم توی فکر خودش میگوید تشریف آوردند شما فکر کنید این انگلیسها که اینقدر جنتلمن هستند اینقدر آدابدان هستند اگر به انگلستان نرفتید اقلا در سینماهای اخبار دیدهاید که وقتی که جلوی پادشاه خودشان میرسند چه جور زانو به زمین میگذارند بعضیها زانوی او را میبوسند بعضیها دست او را میبوسند اینجور آدابدان هستند امریکاییها این جور نیستند آنها تربیت دیگری دارند ممکن است جلو رئیس جمهور بنشیند و پای خودش را بگذارد روی میز آنها از لحاظ آداب با اروپاییها فرق دارند ولی در تمام اروپا انگلیسها به آدابدانی معروفند چون اینها حق تماس دارند یا بزرگان خودشان میدانند که چه جور رفتار کنند آنوقت من گریهام گرفت که دیدم یک عکسی برداشتهاند جلو آن بیمارستانی که شرکت نفت داده تمام ایرانیها دست بسته جلو اعلیحضرت ایستادهاند مستر نور تگرافت رئیس شرکت نفت این جور ایستاده (دست به پشت سر) من به شما قول میدهم که این مستر نور تگرافت در تمام مدت عمرش جلو یک پاسبان لندنی این طور نایستادهاست و در توی این عکس من یک توجهاتی کردم و آن عکس حاضر است و اگر آقایان بخواهند حاضرم که نشان بدهم ببینند کارمندان شرکت نفت لبخند تا اینجایشان گرفته (اشاره بگوشهای خود) جناب آقای صالح و جناب آقای دکتر راجی دارند از غضب خودشان را میخورند ولی من دلم میخواست که بجای یک نفر از این آقایان بودم و با اردنگی او را بیرون میکردم فکر نکنید ما این جریان را فقط توی روزنامه خودمان نوشتیم (صحبت کرک انداخت معذرت میخواهم) جریان رفتن اعلیحضرت به بازدید آسایشگاه انگلیسها اینطور بود که اول تقاضا کردند دربار نپذیرفت بالاخره بعد از آمد و رفتهای زیاد بعد از وسوسههای بعضی از این رجال که حضور اعلیحضرت هستند قضیه به این ترتیب قطع شده بود که اعلیحضرت برای بازدید آسایشگاه به شاهآباده آسایشگاه مسلولین تشریف ببرند ضمنا یک نگاهی هم به آسایشگاه شرکت نفت آبادان بکنند آنهم آسایشگاه ناتمام و یادتان باشد که چه موقعی بود در موقعی بود که نامه مسلولین شرکت نفت این جا خوانده شده بود اینها بهر چیزی فوری جواب میدهند بهر حال این عکس گراور شد در بعضی روزنامهها این عکس تشریف فرمایی اعلیحضرت را گراور کردند فقط همین عکس بود که نور تگرافت این جوری ایستاده بود (دست به پشت) آخر شما میدانید که وقتی که اعلیحضرت همایونی به یک جایی تشریف میبرند سه هزار تا عکس از ایشان بر میدارند این بی جهت نیست که فقط یک عکس توی روزنامهها انداخته شود آخر مگر شاه در آسایشگاه شاهآباد نرفته بودند؟ مگر در قسمت درمانگاه نرفته بودند چه جور میشود که فقط این یک عکس منتشر میشود این طبق یک نقشه بود شرکت نفت برای این که شماها و ماها و ایرانیان را مرعوب کند نقشه کشیده بود که این عکس برداشته شود و این را فوری فرستاده بودند آبادان که پشت جلد مجلسیه اخبار هفته چاپ شود ما این شرح را توی روزنامه نوشتیم یکی از کارمندان شرکت نفت بمن اطلاع داد که همان بعدازظهر دستور دادند در آبادان که آن عکس چاپ نشود و چند شماره دیگر در روزنامه خبرهای روز و مجله اخبار هفته همهاش یک عکسهایی از نور تگرافت با حال خضوع و خشوع یک جا میبینیم خم شده پهلوی والاحضرت شمس و یک جا دست بسته پشت سر سپهبد جهانبانی ایستادهاست آن کسی که جلو شاهنشاه ما این جور ایستاده بود پشت سر جهانبانی دست بسته ایستاده بود برای چه؟ برای اینکه یک تودهنی خورده بود جا خورده بود ترسیدند آقا دیدند چه کاری کردند و اگر ما نترسیم و اگر این رجال ما که مامور مذاکره هستند این قدر پست فطرت و این قدر فرومایه نباشند نور تگرافتها نمیتوانند بخودشان اجازه بدهند جلو شاه مملکت ما دستشان را پشتشان بگذارند و بهمین جهت است که میخواهیم و یقین داریم تمام نمایندگان وطنپرست هم به ما کمک خواهند کرد که دست این دزدان دریایی که را کوتاه کنیم روش سیاست استعماری انگلیس بصورت دو مکتب خاص و معروف در طول تاریخ جلوه میکند یعنی دو رویه استعماری در انگلستان وجود دارد ولی متاسفانه کریهترین و زشتترین روش متداول شده الان در این جا کتابی دارم نویسندهاش گاستون دو مرنین لابد آقای عامری میشناختهاند سایر آقایان هم که در دادگستری تشریف داشتند میشناسند مدتی مستشار مملکت ما بودند در ۱۹۰۹ و ۱۹۱۰ و ۱۹۱۱ این کتاب به اسم مسائل ایرانی است و در ۱۹۱۶ منتشر شده این کتاب مال کتابخانه خودتان است آقای دکتر هدایتی، مال کتابخانه دانشکده حقوق است و یک ارزش تاریخی هم دارد زیرا یک یادداشتهایی از مرحوم داور در حواشی آن نوشته شدهاست و معلوم است که آن مرحوم هم این کتاب را خواندهاست و مطالعه کردهاست، این شخص علاوه براین که مستشار حقوقی دولت از آن بوده مدتها نیز استاد مدرسه علوم سیاسی قدیم بوده و لابد قدمای حاضر در مجلس که آن مدرسه را خواندهاند یا شاگرد آنجا بودهاند یا همکار او بودهاند.. آقای عامری لابد همکارش بودند (یکنفر از نمایندگان – شاگرد بودند) چطور شاگرد بودند ۱۹۰۹ که چهل سال پیش بیشتر نیست (خنده نمایندگان) در این کتاب راجع به روشهای استعماری انگلستان به تفصیل بحث کردهاست و این هم چیزی نیست که دو مرتبه از خودش در آورده باشد اینها یک چیزهایی است که در کتابهای خود انگلیسها نوشته شده و بحثها شدهاست که کدام روش را انتخاب کنند. دو روش هست یکی روش یا مکتب منچستر یا مکتب گلادستون همان گلادستون معروف خودتان ابن روش مربوط به آزادیخواهان و به اصطلاح لیبرالهای انگلیس بود که مشهور بشر دوستی و نوع دوستی و آزادی خواهی بودند طبق این روش که میخواستند منافع مادی و معنوی و نفوذی انگلیس را تامین بکنند سعی میگردند که پایههای استعمار انگلستان را در یک ملایمت و عدالت نسبی قرار بدهند و مدتی هم در هندوستان و سایر جاها به همین روش عمل شد روش دوم معروف به مکتب حفظ منافع هند است این مکتب که یک روش خشن و سبع و قهرآلود و درندهاست و بوده و متبکرش محافظه کاران حزب محافظه کار قدمی انگلستان بوده یعنی امثال لرد گرزنها که از آنها به مستر چرچیل به ارث رسیده و حالا هم باوجود اینکه حزب محافظه کار سر کار نیست و حزب کارگر سر کار است از مستر چرچیل هم عینا به جناب مستر بوین و آقای کلمنت اتلی رسیدهاست و برطبق این روشای که در کشور ما رویش عمل میشود البته روسها هم برای مقابله با انگلیسها در استعمار کردن خودشان آنها هم یک روش استعماری داشتهاند که موسوم است به روش بخارا اکل دوبوکارا چیزهایی در این کتاب نوشته که خواندنی است روش روسها از حفظ منافع هند انگلیسها مخوفتر است و شدیدتر است ببینید اینها یک مسابقه وحشتناکی با هم گذاشته بودند در یک قسمت از دنیا نسبت به یک عده از ملل ضعیفه که ماها خودمان همیشه شاهد و ناظر بودهایم و یا اگر خودمان هم بخاطر نداریم از پدرانمان اطلاع پیدا کردهایم کمتر خانواده ایرانی هست که با یکی از این دو روش آشنایی خاصی نداشته باشد نهایت خانوادههای اصیل ایرانی و حقیقی ایرانی آشناییشان از این لحاظ است که یا پدر یا عمو یا جد یا برادر یا مادرشان در اثر اعمال یکی از این روشها نابود شدهاند و هستی شان بیادرفتهاست یک عده از این خانوادهها هم هستند که آشنایی آنها با این روش از این لحاظ است که عمال این روش بودهاند و به همین جهت است که سر کار میآیند و میروند ولی ملت ایران امروز میخواهد باعمال روش استعماری خواه از مکتب منچستر و خواه از مکتب هند جلوگیری کنند باید این روشهایشان را جای دیگر عمل بکنند (آزاد – درایرلند) در ایرلند دیگر نمیتوانند و اگر هم وسیله میخواهند و آدم کم دارند ما حاضریم یک عده از اشخاصی که بطرز عمل این روشها آشنایی دارند، آشنایی کامل دارند تقدیمشان کنیم ببرند، روش مکتب حفظ منافع هند یعنی مجهز کردن دویست چاقوکش برای ریختن به یک چاپخانه یعنی کمک گذاشتن سیصد پاسبان دور و بر یک خانه زهوار در رفته هیچ کس نیامد بپرسد که شهربانی برای چه سیصد، چهارصد پاسبان در این کوچه خانه من آورده بود و سیصد تا را دور و بر خانه من گذاشته بود این را باید پرسید این دستور روش حفظ منافع هند است و دستور آن مکتب است که برای رسیدن بمقصود بهیچ چیز اکتفا نباید کرد و شما بدانید که اگر قوت روحی که در آنشب هفتاد نفر ایرانی در داخل خانه من و صدها نفر در خارج خانه نشان دادند نبود چه میشد و اینها نماینده تمام طبقات ایرانی بودند مال یک طبقه نبودند تویش تاجر داشت دست فروش داشت که گر روز کسب نکند شب شام ندارد فرنگ رفته داشت طلاب علوم دینیه هم داشت متمول هم داشت فقیر هم داشت آنها که تو آمده بودند و ما دیدیم و شناختیم اینها تا صبح ماندند تا ساعت سه و نیم بعد از نصف شب که من خودم رفتم دیدم هنوز صد نفر اشخاصی که من نمیشناختم توی کوچه ایستاده بودند حالا آنهایی که توی خانه برای دفاع آمده بودند من میشناختم یا از دوستان بودند یا از سازمان بودند یا از مجاهدین اسلام بودند که آمده بودند برای دفاع من ولی مردم توی کوچه را که من نمیشناختم و به اسم دعوت نکرده بودیم فقط گفته بودیم بیایند و آنها جای گرم، پای کرسی را ول کرده بودند در آن سرمای سخت تا صبح ایستادند یک طرف کوچه دو ردیف پاسبان گرفته بودند که مامور بودند در صورتی که چاقوکشها نتوانستند کاری بکنند آنها بریزند و روبروی اینها مردم ایستاده بودند آقا ملتی که یک چنین امتحانهایی میدهد زندهاست و ملتی که صد یا دویست نفرش بیشتر یا کمتر حاضر میشود که شب تا صبح بدون آنکه به اسم خوانده باشند اگر فلان آقایی که من نمیشناسم و صورت او را هم که من از پشت بام ندیدم مگر کسی از او گله میکرد که آقا چرا نیامدی این را فکر بکنید کسی نمیتوانست گله بکند از زیدی که کسی نمیشناسد که چرا نرفتی توی آن کوچه دفاع کنی این ایرانی بی نام و نشان و گمنامی که بدون اینکه بخواهد خودش را نشان بدهد میاید ساعتهای متوالی در توی یک کوچه میایستد و بعد هم بدون اینکه در بزند و بگوید که من تا صبح ایستاده بودم از من تشکر بکنید رفته بود این دیگر نفت نمیدهد که جناب آقای فروهر هر چه هم شما خنده کنید این خنده شما نفت نمیشود این خندههای استهزاء را من خیلی دیدم خیلی از خنده رامن دیدهام (فروهر – بنده هیچوقت گریه نمیکنم) در مقابل خیلی چیزها حتی در موقعی که ما میگفتیم که کمیسیون قرارداد الحاقی را در خواهد کرد یک عدهای همین طور خنده میکردند و شاید این اغراق نباشد که منهم آن روزهای اول باور نمیکردم که کمیسیون رد بکند ولی بالاخره رد کرد و آنچنان رد کردنی که به اتفاق آراء رد کرد من نمیخواهم حرف بزنم و پرده دری کنم در هر صورت هدف سیاست استعماری که بوسیله شرکت نفت در این مملکت اعمال شدهاست تضعیف نیروهای ملی ایجاد تفرقه و تجزیه و تلقین روح یاس و بدبینی است خنده جناب آقای فروهر از دو حال بیرون نیست یا خنده استهزاء بود به این حرف من یاخنده یاس و در هر دو صورت
فولادوند – و یا خنده خوشحالی
یکی از تماشاچیان – خنده هژیر است
رئیس – از طرف تماشاچیان بود که این صدا را کرد؟
بعضی از نمایندگان – بلی
رئیس – اخراجش کنید
جمال امامی – آقا مختصر بود عیبی ندارد
رئیس – آقای جمال امامی مزاح نفرمایید دخالت نکنید
دکتر بقائی – اینها با استفاده از علومی که در سایه مجاهدات و سعی بدست آوردهاند و با استفاده از روشهای علمالاجتماع و روانشناسی سعی میکنند در کشورهایی که میخواهند رسوخ بکنند مهار و سرنوشت منابع و مراکز قدرت را بدست میگیرند اینها به وسیله دسیسه و آنتریک در دربارها بوسیله نیرنگ در بعضی از خانوادهها و دودمانها بوسیله رخنه کردن بین روحانیون به دست یک عده اشخاص غیر روحانی ولی ملی به لباس روحانی بوسیله وارد شدن در بین سران عشایر اینها با استفاده از تمام روشهای ممکنه نفوذ خودشان را بسط میدهند حسابهای بزرگ سلاطین را در مملکت خودشان بلوکه میکنند و هزار کار دیگر میکنند برای اینکه همیشه آن طبقه بالای کشور را در حال ترس و لرز نگاه بدارند وقتی که اینطور شد نتیجه این میشود که یک وزیر دارایی در یادداشت محرمانه خودش برای یک پادوی انگلیسی یک آقا جوجه انگلیسی به جمع خطاب بکند شاید امان وزیر دارایی در یادداشتهای خود راجع به شاه در یادداشتهای خود بنویسد شاه گفت ولی مستر فریزر گفتند و مستر گس ومستر فریزر به کمیسیون تشریف آوردند در این زمینه دیگر نمیخواهم صحبت کنم بحث خیلی طولانی میشود میگذریم ولی منطق صحیح و عقل سلیم حکم میکند که تنها راه استخلاص و آزادی ایران از یوغ منحوس سیاست استعماری قطع کردن دست خارجی از نفت ایران است اگر زور و نیروی مسلحانه دانیم میبایستی اینها را به زور بیرون کنیم ولی نیروی مسلحانه ما نداریم و احتیاج هم به آن نداریم باید با اصول و موازین منشور ملل متفق و اعلامیه حقوق بشر که بدست خود انگلیسها امضاء شدهاست و با توسل به کلیه عوامل بینالمللی که خود انگلیسها جزیی از آن هستند ما متوسل بشویم و چون امروز نفوذ سیاسی و تفوق اقتصادی سیاست استعماری بعد از منابع هند که هنوز باقی است بصورت امتیاز و قرارداد نفت در مملکت ما اجرا میشود تنها آرزوی ملت ایران کوتاه کردن دست این سیاستمداران و انهدام بنیان این سیاست استعماری شوم میباشد آقایان نمایندگان فعلا کار از این حرفها گذشته تاریخچه مبارزه نمایندگان جبهه ملی و یک عده دیگر از نمایندگان ایرانی نشان میدهد که هر چه گفتنی بوده هر چه حرف منطقی بوده گفته شده در دوره پانزدهم مطلب حلاجی شد در این استیضاح اخیر که ادعا نامه ملت ایران از شرکت نفت بود اینها تمام گفته شد و با در نظر گرفتن تمام اینها ما تنها راه نجات ملت ایران را در این تشخیص دادهایم که تا آخرین سرحد امکان برای ملی کردن صنعت نفت مبارزه کنیم این مبارزه نور با ظلمت و یزدان با اهریمن است میدانیم پدران ما، اجداد ما زردشتی بودهاند و آتش را میپرستیدند (ارباب گیو – ما آتش پرست نیستیم) این اصطلاح است احترام میگذاشتند بنده خیلی ممنون هستم از این تصحیح آقای ارباب گیو (ناظرزاده –یزدان پرست بودند آتش مقدس بودهاست آتش مظهر یزدان بود) اشتباه لفظی بود آتش یکی از مظاهر یزدان بود حالا درست شد؟ آتشکدهها بعضیشان یک مقام و احترام و قدس خاصی داشتند اینها آنجایی بود که آتش جاودانی در آنجا میسوخت این آتش جاودانی چه بود؟همین نفت بود و این دارسی علیهاللعنه از روی کتابهای تاریخ قدیم که راجع به ایران رومیها یا یونانیها نوشته بودند چون خیلی با هوش و بوکش بود به اصطلاح انگلیسها خودشان یک اصطلاح دارند که میگویند چون انگلیسی نمیدانم و لغتش را هم نمیدانم انگلیسها میگفتند که هر جا یک طلایی هست و یا نفتی پیدا شود دارسی بو میکند و میرود آنجا (جمال امامی – فلر) فلر فرانسهاست عرض کنم دارسی این کتابهای تاریخ را خوانده بود که یک آتش جاودانی بوده که همیشه میسوخته و خاموش نمیشده و احتیاجی هم به هیزم و زغال نداشته او حدس زد باید نفت باشد و رفت و پیدا کرد ولی اجداد ما که آتش را مقدس میدانستند و مظهر یزدان میدانستند از اینهم من یک رمزی کشف کردم میخواستند به آیندگان خودشان بگویند که مظهر استقلال و عظمت و تمامیت و مظهر بقای شما و مظهر یزدان پرستی همه نفت است شما باید این نفت را در مقابل اهریمن که با یزدان همیشه در جنگ است حفظ کنید شما خداپرستها باید نگذارید شیطان دستش به این آتش مقدس برسد این رمز را از هزاران سال به یادگار گذاشتند و ما باید این آتش مقدسی که خزینهاش در دل این خاک عزیز نهفتهاست این را خودمان بدست بگیریم و دست این اهریمن صفتان را کوتاه کنیم باید یزدان بر اهریمن غالب بشود و باید نور بر ظلمت غلبه بکند و بالاخره خواهد کرد و لو کره الکافرون آقایان ما هیچ چیزمان از این مملکت کوچکی که همه چیز خودشان را در سایه اراده خود بدست آوردهاند کمتر نیست و میتوانیم اینکار را بکنیم فقط برای اینکار یک چیز لازم است یک خورده جرئت بکنیم یک خورده فکر بکنیم وضعیت حساس بینالمللی را در نظر بگیرید وضعیت حساس خودتان را هم در نظر بگیرید خواهید دید که میتوانید این کار را بکنید شما نمیدانید یا غلط گفتم شما میدانید که شرکت نفت چه فجایعی در این مملکت میکند یک عده از جوانان ایرانی میروند آنجا کارمند شرکت نفت میشوند وضع زندگی اینها را طوری میکنند که وضع گذران و زندگی اینها را طوری میکنند که وضع گذران و زندگی اینها منحصر به همین حقوق شرکت نفت میشود و از اینها هر استفادهای که میخواهند میکنند من فقط یک نمونه کوچکی خدمت آقایان عرض میکنم که خیلی خیلی متاثر شدم و حقیقتا اگر این جریان را قبلا میدانستم خودم در این قسمت عملی نمیکردم در یکی دو تا از روزنامههای نفتی البته روزنامه نفتی آنچنان روزنامههای است که کاغذش را اول انتشارات شرکت نفت میدهد خودش روزنامه را چاپ میکند اداره تبلیغات و انتشارات کل کشور شاهنشاهی ۸ هزار یا ۵ هزار شماره از این روزنامه را میخرد و میفرستد به ولایات این چنین روزنامهای را روزنامه نفتی میگوییم در یکی از این روزنامههای نفتی یکی دو تا کاریکاتور کشیده بود که شناخته شد و تشخیص داریم که این کاریکاتورها را یک نفر کارمند شرکت نفت که برای اینکار به تهران آمده بود کشیده مثل آن مقاله نویس شرکت نفت که او هم به تهران آمده بود البته من خیلی مفتخر شدم از این کاریکاتوری که در این روزنامه کشیده بودند (جمال امامی – بچه شکلی کشیده بودند؟) به شکل خرس ولی ملت ایران را هم بشکل یک پیرمرد خرس ولی ملت ایران را هم به شکل یک پیرمرد بیچارهای که یک زنبوری هم روی پیشانیاش نشسته و این خرس هم یک سنگ برداشته که بزند و آن زنبور را بکشد و منهم خیلی کیف کردم جناب آقای جمال امامی چون اگر ما این زنبور را نتوانیم بکشیم خیلی بهتر است که با کله آن خفته یکجا کشته بشود و این بهتر از این است که این فساد و این فحشاء ادامه پیدا کند کاش زودتر ما نابود بشویم و تاریخ گذشتهمان بیش از این لکهدار نشود راجع به این موضوع ما در روزنامه نوشتیم البته از مجله اخبار هفته که هر هفته منتشر میشود و کاریکاتورهایی آنجا میکشند شواهدی در آنجا ذکر شده بود که کاملا معلوم بود کار این شخص است و بعدا هم تایید شد یک نفر از دوستان ما که به من کاغذ مینویسد چون مردم به من خیلی کاغذ مینویسند یک کاغذی از آبادان به من نوشته بود شرح حال این کاریکاتوریست را برای من نوشته بود (جمال امامی – مقالات آن روزنامه را اداره تبلیغات مینویسد) بعضیهایش را کارمندان شرکت نفت و بعضیهایش را هم نویسندگانی که ما از نزدیک مدتی با آنها محشور بودیم در محبس پارسال خدمت آقای مکی و آقای حائریزاده ایشان هم آنجا بودند عرض کنم که یک نامهای (خیلی معذرت میخواهم از این که وقت آقایان را میگیرم) این دوست بمن نوشته بود که تو اگر میدانستی و از وضعیت زندگی این کاریکاتوریست مطلع بودی هرگز راجع به او یک کلمه نمینوشتی و شرح داده بود که این شخص پسر مرحوم سرگرد نیکزاد است که رئیس سابق کلانتری شماره دو آبادان بود در موقع اشغال شهریور انگلیسها با مسلسل این سرگرد بیچاره را در اطاق کارش کشتند (فقیهزاده – با پسرش متشکرم با پسر کوچکش میکشند این پسر دیگر که کاریکاتورست است آنوقت در قم بوده این میماند و یک مادر و آن وقت مجبور میشود که بیاید به استخدام شرکت نفت خیلی معذرت میخواهم از این جملهای که میخواهم حضورتان عرض کنم اداره فعلی انتشارات شرکت نفت در آبادان همان کلانتری ۲ سابق است و اطاق کار این بچه بدبخت همان اطاق کاری است که پدرش و برادر بدبختش بدست انگلیسها در آنجا کشته شدهاند و این بدبخت مجبور است که توی این اطاق که هر ساعت خاطره کشته شدن پدر و برادرش را پیش چشمش میاورد بنشیند و کار بکند برای اینکه نان مادرش را بدهد خدامیداند که بی اندازه متاثر شدم که من برای چه راجع به همچو جوانی نوشتم که کاریکاتور مرا کشیده بود او مجبور بوده بکشد. به این صورت در آوردهاند این مملکت را درست فکر بکنید که این مملکت را به این صورت در آوردهاند که جوان باید در اطاقی که پدرش را کشتهاند از آن کسانی که پدرش را کشتهاند حقوق بگیرد که مادرش از گرسنگی نمیرد و کاریکاتور بکشد و به برادران وطنی خودش که میداند خدمت میکنند اهانت بکند این وضعی است که این شرکت در این مملکت ایجاد کردهاست آقایان اینقدر من از این چیزها میدانم اینقدر نامهها و مدارک دارم که اگر بخواهم صد یک آنرا بگویم میتوانم شما را بگریانم اگر تیمسار رزمآرا چاقوکش میفرستد که حروف مطبعه را خورد بکند برای این است که من در آن جلسه خصوصی گفتم که ما مدار کی داریم و انتشار خواهیم داد ولی آن کسانی که این مدارک را بمن دادند با خطر مرگ مواجه بودند و بمن گفتند که اگر بدانند تو این مدارک را داری تو هم در خطری و شاید برای حفظ بنده بودهاست که فرستادند حروف را له کردند که مبادا این مدارک چاپ شود گفته بودند که بعد از آنکه نامه وزارت راه را چاپ کردیم گفتند چطور از آرشیوهای شما آن نامه راجع به وزارت راه و آن دستور راجع به امضای لکوموتیوها چاپ شدهاست این وضعی است که این شرکت در این مملکت ایجاد کردهاست هر کدام از اقایان عرایض من قانعتان نکرد یک ساعت خواهش میکنم وقتتان را صرف کنید و تشریف بیاورید تا من نامه و مدارک دیگری ارائه بدهم و ببینید چه به روز این مملکت آوردهاند و حالا این مملکتی که این همه سختی و بدبختی کشیده و میخواهد این نفتش ملی بشود گفته میشود حالا مصلحت نیست حالا مقتضی نیست آقا همیشه مقتضی است و بالخصوص حالا که با سیاست مخصوصی که در دنیا حکمفرماست ما با کمال خوبی میتوانیم بکنیم و این کار خواهد شد و مسلما خواهد شد برای اینکه خدا میخواهد این کار بشود آقایان یک قدری منصفانه به حال خودمان نگاه کنیم راجع به رضا شاه در این مملکت ضد و نقیض بسیار گفته شد و بسیار هم نوشته شد ولی اگر با دیده انصاف نگاه بکنیم میبینیم که رضا شاه هر چه بود و بهر منظور بود خدماتی به این مملکت کرد (عدهای از نمایندگان – صحیح است) امتیازات خارجی را لغو کرد انحصارهای خارجی را از بین برد امتیاز واگون، امتیاز اسکناس بانک شاهی و از همه مهمتر الغای کاپیتولاسیون و حتی من بالاتر از این میخواهم بگویم من شخصا معتقدم که در الغای قرارداد دارسی هم رضاشاه حسن نیت داشت ولی خیانت و جبونی رجالی که دورش را گرفته بودند همان کسانی که نامشان به ننگ آلوده شده و تا ابد این ننگ در خاندانشان باقی خواهد بود (تیمورتاش – صحیح است) اینها باعث شدند که این قرارداد ۱۹۳۳ اسم پیدا کند راجع به غیر نافذ بودن این قرارداد گذشته از اقرار آقای تقیزاده و نامههای رد و بدل شدهای که در پرونده نفت هست و روزی که چاپ بشود مشت بسیاری از این رجال ظاهرا نیکنام باز خواهد شد علاوه بر اینها خود چرچیل در پارلمان انگلستان بعد از شهریور ۱۳۲۰ گفتهاست که ایران مدت ۲۰ سال تحت سلطه یک حکومت غیر ملی بود و این در همان موقع در روزنامهها منعکس شد پس طرفین عاقد قرارداد هیچکدام رسمیتی برای این قرارداد و قائل نبودند و تمام این جریانات و این قرارداد الحاقی و این پیشنهادی که شنیدهام که میخواهند تهیه کنند که دولت برود این دولت آقای رزمآرا برود برای مذاکره راهی پیدا بکند برای این است که یک راهی برای تنفیذ قرارداد ۱۹۳۳ پیدا بکنند والا مطمئن باشید و این را من قول شرف به شما میدهم که انگلیسها بهتر از ما مطلعند که این قرارداد ۱۹۳۳ پوچ است یک عده از مستضعفین ما ممکن است که فکر بکنند که خوب ورقهای است و اسم قرارداد روی آن است ولی خود انگلیسها میدانند که در هیچ محکمهای از زندگی ندارد و بهر صورت میخواهند بگویند به یک نحوی این قرارداد را تنفیذ کنید ولو به اسم الغای قرارداد باشد این یادتان باشد تا یک موقعی توضیح بدهم تنها راه نجات ملت ایران فقط و فقط ملی شدن صنعت نفت است شما خودتان آقایان شاهد اجرای یک قسمت از برنامههای استعماری در این مملکت بودهاید برای اینکه پر دور نروید یک مثالی را من به خاطر آقایان میاورم چون انگلیسها برخلاف بعضی از مزدورانشان این قدر شعور دارند وقتی که دیدند یک نقشهای از آنها فاش شد و عملی شدنی نیست خودشان جامیزنند و میروند همانطوری که مستر نور تگرافت بعد از دست به پشت زدن نزد شاه بعد از اینکه دید بد شد دست به سینه پشت سرجهانبانی میایستد این عادتشان است که یک نقشهای که دارند هر قدر متهورانهاست وقتی که دیدند فاش شد و ممکن است سر و صدا تولید کند فوری جامیزنند یک نمونه خدمتتان عرض میکنم در همین دوره ۱۵ آقایانی که تشریف داشتند خاطرشان هست که یک روز بنده آمدم اینجا به عنوان قبل از دستور راجع به برنامه استعماری فرهنگ صحبت کردم آقای دکتر زنگنه یادش بخیر خدا در این دنیا و آن دنیا با آقای دکتر اقبال و آقای اردلان محشورش کند (خنده نمایندگان) آقایان خواهش میکنم خنده نکنید چون اسباب بهم خوردن نظم مجلس میشود خنده را باید بیرون کرد عرض کنم آمدند و گفتند که این برنامه اولا نفهمیدند که اصلا برنامه چیست آمدند اینجا گفتند این برنامه آن چنان برنامه خوبی است که دو سال راجع به آن مطالعه شدهاست چه شدهاست و چه شدهاست و به عرض اعلیحضرت همایونی رسانیدم اعلیحضرت همایونی فرمودند که بسیار خوب است و شورای عالی فرهنگ هم تصویب کردهاست و دستور اجرایش را هم آقای دکتر زنگنه دادهاست هر چه من آمدم داد زدم که این برنامه استعماری است کسی به حرف من گوش نداد صورت جلسهها را بخوانید ولی در همین پشت تریبون آمدم و این برنامه را شکافتم البته هر کسی فنی دارد و من فنم معلمی است اقای دکتر صالح فنشان طبابت است (دکتر صالح – منهم معلم هستم) اگر چه ایشان استاد دانشگاهند معذرت میخواهم اقای مهندس اشراقی مهندس هستند و از مهندسی اطلاع دارند بسیاری از آقایان با حسن نیت از من میپرسیدند که حالا تصریق ۶ ساله و ۱۲ ساله میدهند و این وقت سه تا تصدیق ۴ ساله جمعش میشود ۱۲ سال و این خیلی مفصل است ولی همین که این موضوع شکافته شد این برنامهای که میبایستی فرهنگ ما را احیاء بکند این برنامهای که به عرض و تصویب اعلیحضرت همایونی رسیده بود این برنامهای که شورایعالی فرهنگ تصویب کرده بود و وزیر فرهنگ دستور اجرایش را داده بود الان ۲ سال است گذشتهاست کجاست؟ (دکتر هدایتی – خیر بنده خبر ندارم) چطور شد یادتان نیست پشت این تریبون آقای دکتر زنگنه طرحی را که به شورایعالی فرهنگ داده بود و چند تا از استادان را مرعوب کرده بود که اعلیحضرت همایونی فرمودهاند خیلی خوب است و بایستی اجرا شود آنها هم تصویب کرده بودند چطور شد این برنامه مهم و کجا شد این تحول فرهنگی؟ فقط برای اینکه انگلیسها این شعور را دارند که وقتی دیدند مشتشان باز شد ول میکنند مقل پاسبانهای آقای اردلان سر کوچه نمیایستند و میروند آقایان به خوزستان تشریف بردهاند و بعضی از آقایان هم اهل خوزستان هستند بنده متاسفانه به آنجا نرفتهام یک جزوههایی شرکت نفت منتشر میکند یک مقالاتی هم از مجلههای نفتی در اینجا نوشته میشود در همه اینها صحبت از بیابانهای بی آب و علف خوزستان است که اینجا هیچی نبود یک مشت مردم لخت و برهنه بودند و خوبیهایی که شرکت نفت کرده و تمدن آورده و چه و چه آقایان از اینها زیاد خواندهاند جزوههایی که اخیرا چاپ شده بود و برای همه آقایان نمایندگان هم فرستاده بودند راجع به خوزستان و آبادان خوبیهای شرکت نفت را نوشته بودند یک جزوه کوچکی بود و کاریکاتور هم داشت بنده در کتابهای قدیمی از مسافرینی که قرون قدیمه رفتهاند به آنجا راجع به خوزستان خواندهام که آنجا معمور و آباد بوده وفور نعمتش راجع به نیشکر و خرما و سایر چیزهایش همه اینها را من خوانده بودم و فکر میکردم که این کی خراب شده این آبادانی که اینطور آبادان بودهاست تا اینکه توانستم تاریخ خرابیش را معین بکنم یکی از دوستان من یک کتابی دارد که بنده متاسفانه از خواندن متن آن کتاب محرومم ولی ترجمه آن قریب به فارسی چاپ خواهد شد کتابی است از سر آرنولدویلسن ویس کنسول سابق انگلیس که کتابهای دیگری هم راجع به ایران نوشته و یک کتاب بسیار خوبی هم نوشتهاست راجع به خلیج فارس و امیدوارم که آقای تیمسار هم خواندهاند آنرا برای اصطلاح جغرافیاییش بنده ترجمه این کتاب را خواندهام و خیلی کتاب محققانهای است این شخص یک یادداشتهایی با کمال انصاف و شرافتمندی و آزادگی تهیه کرده و نمیدانم بعد از مرگش چاپ شده یا در زمان تقاعدش میدانم کسی است که ناظر حفر اولین چاههای نفت بوده در سراسر این کتاب تمامش صحبت از خرمی و آبادانی و سرسبزی آبادان است چیزهایی مینویسد، مینویسد که رمههای خوزستان اینقدر شیر دارند که شیر زیادی را دور میریزند حالا اینها میگویند برای ما تمدن آوردهاند در خوزستان شما بروید ببینید یک شیر تازه پیدا نمیشود آنجا خود انگلیسهایی که هستند اینها از خوردن آن گوشتهای گندیده استرالیایی شکایت دارند و خود این ویلسن در یک جایی از کتابش بطوری که گفته در چند سال بعد تاسف آن گوشتهای تازه را میخورد و اظهار تاسف نسبت به گوشتهای کثیف حالا میکند حالا نفتمان را که بردند هیچ اصلا تاریخمان را هم دارند عوض میکنند اصلا سوری انتشار میدهند مثل اینکه این خوزستان یک بیابانی بودهاست مثل ریگزارهای افریقا که این آدمها آمدند و تمدن را آوردند در صورتی که یکی از گاهوارههای تمدن بشری همین خوزستان بودهاست خرابههای شوش و آثاری که از آنجا بدست آمده و چیزهایی که هست تمام اینها نشان میدهد که خوزستان چه وضعی داشتهاست و اگر اینجا تبدیل بیک بیابان خشک وبی آب و علف شدهاست فقط برای این است که کارگر ارزان برای استخراج نفت در دسترس این بی انصافها باشد فقط و فقط راجع به این مطالب زیاد هست ولی میگذاریم و با تمام این احوال ایرانی میتواند نفط خود را استخراج کند با اینکه انگلیسها در این ۵۰ سال اخیر نگذاشتند ایرانیها در راس مشاغل حساس قرار بگیرند و با اینکه مانع میشدند که به اصطلاح فوت و فن کاسهگری استخراج نفت را یاد بگیرند همان نبوغ و هوش فوق العاده ایرانی سبب شده که حتی این کارگرهای ایرانی در کار خودشان مهارت بسیار زیادی پیدا کنند و تازه به فرض محال که تخصص باندازه کافی نداشته باشیم چه مانعی دارد از ممالک بیطرف متخصص استخدام میکنیم یا بالاتر از این چه مانعی دارد که از انگلستان استخدام بکنیم آنکه میآید برای شرکت نفت کار میکند و حقوق میگیرد ممکن است برای ما کار بکند و حقوق بگیرد گر چه شاید بعضی از آنها حاضر نباشند به حقوق گرفتن از ما و بعضیشان را هم صلاح نیست که ما استخدام بکنیم ولی اشخاص متخصص در همه جای دنیا و در تمام ممالک هستند تازه یک موضوع دیگر اگر ما نفت را تصفیه نکنیم چه میشود چون تمام این قسمتها و استدلالات راجع به تصفیه نفت است تا آدم میگوید چی میگویند اقا این ۵۰ مادهاست تصفیهاش مشکل است متخصص لازم دارد و در تمام دنیا ده نفر بیشتر راجع به نفت اطلاع ندارند و از این حرفها میزنند ما نمیخواهیم نفتمان را تصفیه بکنیم نفت خام میفروشیم این هیچ چیز لازم ندارد میدانید که این چاهها با این ترتیبی که تعبیه میشود نفت از آنها فوران میکند (دکتر هدایتی – تصفیه نشده را بهتر میخرند) ما تصفیه نشده میفروشیم چه مانعی دارد که ما نفت خام که خواهان بسیار هم در دنیا دارد و بطوری که گفته شد الان بسیاری از ممالک خودشان بری خودشان تصفیه خانه میسازند که نفت خام بخرند و بیاورند آنجا تصفیه کنند با این لوله نفت خدا داده کشتی میآید کنار بندر ده هزار تن نفت میخواهد یکی دیگر میآید سیصد تن نفت میخواهد پولش را میگیریم نه تصفیه خانه میخواهد و نه متخصص چه مانعی دارد این دیگر کاری است بیرون آوردن نفت خام و فروش آن بدون تصفیه، این کاریست که هر ایرانی کودن میتواند بکند ولی البته بفکر رجال باهوش ما نمیرسد و آقایان این را مطمئن باشند که ما بدون احتیاج به تصفیه خانه و بهیچ چیز میتوانیم در دنیا نفت فروشی کنیم و به شما قول میدهم که اسکلههای بنادر ما مثل دکانهای نانوایی در آن موقعی که تیمسار لازم داشتند فشار باشد برای نان نه در زمان حکومت خودشان همان جور کشتیها برای بردن نفت خواهند آمد و من از آن بالاتر میگویم اصلا ما نفت نداشته باشیم یک بمب اتم بیاید تمام منابع نفت ما را نابود بکند که ایکاش از روز اول نداشتیم اگر ما از روز اول نفت نداشتیم اقلا مثل افغانستان بودیم و روی پای خودمان بودیم که دیگر افغانستان نتواند آب هیرمند را ببرد و زور از او نشنویم چرا اینطور شدیم برای اینکه انگلیسها میخواهند منفعت ببرند آقایان بیایید این صنعت را ملی بکنید ولو حداکثرش را بگیرید که این نفت نابود بشود و فرض کنید که نابود بشود و دست اینها کوتاه بشود مینشینیم و با هم زندگی میکنیم به همان کشاورزی خودمان میپردازیم همان آبادان خودمان را آباد میکنیم آقایان مگر نمیدانید که در تمام کارهای عمرانی این مملکت چوب انگلیس جلوی چرخها گذاشته شدهاست مگر نمیبینید که لولهکشی تهران عملی نخواهد شد بفرمایید چرا عملی نخواهد شد برای اینکه بتوانند همیشه لولهکشی آب آبادان را برخ ایرانیان بکشند جریان لولهکشی شیراز که لوله را آورده بودند و سر پیچ نیاورده بودند آقایان یادشان هست آقایان نگاه کنید که کدام شهر در دنیا هست از الجزیره، تونس، بغداد، سایگون کدام پایتخت است که لولهکشی نشده باشد من میپرسم وجدانا آیا کسی هست که بگوید جز اینکه انگلیسها اخلال کردند علت دیگر دانسته ما که این راهآهن باعظمت را کشیدیم لولهکشی تهران در مقابل آن چیزی نیست چرا نگذاشتند برای اینکه ما باید از مظاهر تمدن دور باشیم و آنوقت این پولی که ما از شرکت نفت تا حالا گرفتهایم چکار کردیم کدام لیره این به جیب ملت ایران رفت آیا جز این است که یک مقدارش به اسم ذخیره ملی در بانکهای انگلستان ماند و با همان اسلحه وارد کردیم و سالها هزاران جوان ایرانی وقت خودشان را صرف کردند که این اسلحه را براق کردند و روغن بزنند و یکسال هم کار خود من این بود که برای اینکه آنها توی انبارها بماند و وقتی که آقایان آمدند تحویل خودشان بدهیم برای باقیمانده آن چکار شد غیر از پرونده و آثاری که پایه ندارد از کدام لیره این نفت به صرفه ملت ایران خرج شد که ما اگر از گرفتنش محروم بشویم متاثر باشیم اگر اساسا ما نفت نداشته باشیم یا اساسا استخراج نشده بود ما با همان کشاورزی خودمان با همان صنایع داخلی خودمان با همان چیزهایی که میتوانیم فراهم بکنیم الان خودمان روی پای خودمان برای خودمان میایستادیم فقط طمع این دزدان دریایی این روز را بحال ما آورد مگر پیش از این حالا به قرنهای پیش کار ندارم همین زمان صفویه بعد از صفویه زمان نادرشاه بعد از نادرشاه زمان فتحعلیشاه که اینقدر فحشش میدهند این فتحعلیشاهی که اینهمه دربارهاش حرف میزنند و مسخره میکنند که قسمت عمدهاش هم بجاست ولی ۲۵ سال با روسها جنگید آنوقت، عباس میرزا جنگید ولی آنوقت نفتی هم استخراج نشده بود ولی جنگ نامساعد بود و از همان وقت رخنه همین آقایان در دریاهای ما وجود داشت بروید یادداشتهای محرمانه انگلستان را راجع به ترکمانچای بخوانید به بینید چه بود ما چطور شد به این روز افتادیم فقط و فقط برای این است که اینها میخواهند نفت ما را مفت ببرند و بر ما آقایی بکنند یک روزی بود که ممکن بود از آمدن کشتیهای جنگی انگلیسی به بنادر خلیج فارس آدم وحشت کند و بترسد امروز آقا گذشته امروز دیگر انگلیسها با ما همسایه نیستند ولی در مقابل یک دولت آزادیخواه جمهوری همسایه ما هست که البته یقین است قوای خودش را صرف حفظ نفت انگلیس نخواهد کرد و ما با یک دولت مقتدر یعنی شوروی دو سه هزار کیلومتر مرز مشترک داریم چطور با اینکه ما زیر چنگال روسها بودیم و یک ساعته میتوانستند تهران را از بین ببرند مگر در همین مجلس مقاله نامه قوام سادچیکف را ما رد نکردیم بعد (اشاره بآقای دکتر معظمی) شما رای بردش ندادید (دکتر معظمی – رایش حاضر است) همه رای دادیم رد کردیم چطور شد آب از آب تکان خورد؟ روسیه از ما گله کرد؟ قطع رابطه کرد؟ چطور شد هیچ طور نشد نه آنها قطع رابطه نکرد در دوستی خودش باقی ماند تا در دولت همین تیمسار قرارداد بازرگانی را دوباره روی کار آوردند خوب اگر ما از روسیه نترسیدیم و آن قرارداد را رد کردیم آن مقاولهنامه را و از این دو هزار و چند صد کیلومتر مرز مشترک نترسیدیم از چه چیز انگلیسها میترسید آقایان (آزاد – از منافع خودشان) غیر از چند نفر جاسوس خائن که میخواهند در سایه نوکری انگلیس در این مملکت وزارت بکنند دیگر چه چیز ما داریم که بترسیم از انگلیسها، چکار میکنند نه، فکر کنید شما را به وجدانتان به ناموستان به ارواح مردهایتان قسم میدهم فکر کنید که از چی میترسید، از این روسیه به این خشمناکی از این دیوار آهنین نترسیدیم و رد کردیم مقاوله نامه را چرا از این انگلیس بترسیم آقایان خواهش میکنم که یک قدری خودتان را جمع کنید آقایان یک قدری به ندای باطنی خودتان گوش بدهید شما همه تان خون ایرانی در عروقتان دارید یک خورده این تلقینات را بگذارید کنار یک دقیقه فکر بکنید که دکتر بقائی دارد این جا صحبت میکند البته صحبت من ممکنست در بعضیها در این مبارزاتی که ما داشتیم حملاتی داشتیم این را فکر بکنند و دلگیریهایی داشته باشند فکر کنند این صدای یک ایرانی ناشناسی است که دارد صحبت میکند و از شما سؤال میکند که آقایان نمایندگان شما وقتی نترسیدید مقاوله نامه قوام سادچیکف را رد کردید از چه میترسید که صنایع نفت را ملی نمیکنید از چه میترسید شما را بخدا درست فکر کنید غیر از یک چند نفری که مستقیما منتفع هستند از اینکه نفت ما را انگلیسها ببرند اکثریتشان را میدانم که نخریدهاند چون من میدانم که چه کسانی را خریدهاند و در موقع خودش خواهم گفت اکثریت شما بواسطه ملاحظه فقط روی ملاحظه فلان سرجنبان که میگوید مصلحت یست ما با انگلیسها در بیفتیم میترسد، آخر چه مصلحتی نیست کدام خلاف مصلحت است که ما بگوییم نفت خودمان را میخواهیم ملی کنیم شما مطمئن باشید روسیهای که برای رد مقاوله نامه قوام سادچیکف هیچ اظهار خصمانهای نکرد اگر ما قرارداد ملغای ۱۹۳۳ را در ضمن ملی کردن صنایع نفت از بین ببریم و رای بدهیم من بشما قول میدهم آن روسیهای که در آنموقع اظهار خشم نکرد اگر ما این کار را بکنیم آنها بخواهند بما تجاوز بکنند دفاع خواهند کرد. آقایان دنیا در یک وضعیت خاصی است اگر یکی از این کشورهای بزرگ از این امضاء کنندگان منشور ملل متفق و اعلامیه حقوق بشر یکی از اینها بخواهند بما حمله بکنند ما میتوانیم دفاع کنیم نه اینکه خودمان زور داشته باشیم افکار عمومی دنیا پشتیبان ما است آن کشوری که بخواهد بما حمله کند باید اعلان جنگ به دنیا بدهد حمله به ایران یعنی اعلان جنگ جهانی سوم و انگلستانی که در جنگ جهانی روزی چندین میلیون لیره خرجش بوده و عایدات سالیانه نفت ایران که کفاف مخارج و مصارف نصف هفتهاش را نمیدهد برای حفظ او حاضر نخواهد شد وارد یک جنگی بشود که معلوم نیست چه بشود و حدودش هم معلوم نیست و تازه گیرم انگلستان بخواهد وارد جنگ بشود مگر امریکا و روسیه احمقند که بخواست انگلستان بیایند اینکار بکنند آقایان خواهش میکنم یک خورده به اخبار خارجی توجه کنید یک خورده روزنامه بخوانید یک خورده مقاله بخوانید ببینید دنیا چه خبر است چند روز پیش دو مقاله در روزنامه اطلاعات بود در دو شماره چاپ شده از والترلیپمن خواهش میکنم آقایان حتما این دو مقاله را بخوانند (مکی – بعضیها ممکن است اطلاعات را تحریم کرده باشند) نه باید خواند این شخص یکی از بزرگ ترین مفسرین سیاسی دنیا است این یک مقاله مفصلی نوشتهاست تحت عنوان اینکه ما اشتباه کردیم و در توی این مقاله یک جملهایست که بنده آنرا میخوانم مینویسد: این راجع به اشتباهات خودش است یکی از اشخاصی است که پیشگوییهایش راجع به جریان دنیا در دنیا ارزش دارد و مقالهاش چندین میلیون خواننده دارد مینویسد مهمترین و خطرناکترین اشتباهات من در این دو حساب حساب کمونیست و دیکتاتوری اشتباهی بود که در حساب انگلستان مرتکب شدهام در آن وقت ملتفت نبودم که فعالیتهای درخشان و خطرناک بریتانیای کبیر آنرا از پای در آوردهاست و آن وقت توضیح میدهد که فکر میکردم که انگلستان بعد از جنگ هم یک آدمی برای خودش مثل قبل از جنگ است و فعالیتهایی که کردهاست بازهم قوایی دارد که با یک قدری کمک میتواند خودش را بگیرد و دو مرتبه به همان حال برگردد ولی میبینم که این دیگر بکلی مضمحل شدهاست و از بین رفتهاست هر چه کمک کنیم فایدهای ندارد و امور به این ترتیب جریان نیافت هنگام جنگ بما نگفته بودند که احیای بریتانیای کبیر هم مدت مدیدی وقت لازم دارد و هم بسیار مشکل است توجه بفرمایید آقایان احیای بریتانیای کبیر هم مدت مدیدی وقت لازم دارد و هم بسیار مشکل است این یکی از بزرگترین مفسرین سیاسی دنیا است که مینویسد آن وقت ما میترسیم از این انگلستان میترسیم چرا؟ برای این که چند نفر اینطور بما تلقین کردهاند ولی آقایان اگر همانطوری که خواهش کردم یک دقیقه فکر کنید که یک ایرانی گمنامی دارد با وجدان شما صحبت میکند حسابهای شخصی وحب و بغضها و تمام اینها را کنار بگذارید و گوش به ندای وجدان خودتان بدهید خواهید دید که ما میتوانیم صنعت نفت را ملی کنیم و انشاءالله در آتیه نزدیکی خواهیم کرد بدون اینکه آب از آب تکان بخورد، آقایان ما الان یک وضعیتی داریم در دنیا که در کمیسیون همین که صحبت رد کردن قرارداد الحاقی گلشائیان و گس شده بود و احتمال میرفت در بورس لندن تاثیر کرد و قیمت سهام پایین رفت همینطور هست آقای کهبد (کهبد – همنطور است) ما در یک چنین وضعیت خاصی قرار گرفتهایم
رئیس- آقای دکتر بقائی اگر از بیاناتتان خیلی ماندهاست به جلسه دیگر موکول شود.
دکتر بقائی – خیر اگر آقایان چند دقیقه دیگر بمانند تمام میشود آقایان اغلب شما به انگلستان مسافرت کردهاید و دیدهاید چطور دولت انگلیس به آزادی افراد و ملت خودش احترام میگذارد. و آنوقت افراد ملت ایران باید برای نفتی که به رایگان در اختیار این آقا منشها میگذارد حتی از خواب و خوراک محروم مانده و مثلا برای حفاظت یک چاپخانه شب تا صبح بیدار مانده و خون دل بخورد، آقایان منظور این چپاولگران و اشغالگران اشغال یک چاپخانه ناچیز نیست آنها نفت یعنی خوان ملت ایران را میخواهند آنها مامورند و معذور باید خون ملت ایران را به اربابان خودشان بدهند والا کدام پاسبان ایرانی وطنپرست پیدا میشود که برای از بین بردن مختصر سرمایه یک هم شهری و هموطنی و یا همسایه و برادر خود تا صبح در کنار خیابان از سرما بلرزد و خواب نداشته باشد چون آنها ایستاده بودند آنجا که اگر چاقوکشها موفق نشدند پاسبانهای جناب آقای حاج عزالممالک اردلان کار چاقوکشها را انجام بدهند و هنوز که هنوز است معلوم نشدهاست که این سیصد نفر پاسبان چکار میکردند دور خانه من و برای چه آنجا بودند و چرا آمدهاند آنجا اینکارهای مسخره دولت جواب ندارد نمیتوانند بگویند که سیصد نفر پاسبان فرستاده بودیم دور خانه و بیست و چهار ساعت چکار میکردند ولی علت دارد، دلیل دارد دلیلش این است که اذا ارادالله شیئا هیا اسبابه وقتی خدا یک چیزی را اراده کند اسبابش را فراهم میکند آقایان من از دولت رزمآرا متشکر و ممنونم اگر این کارهای مفتضح را نکرده بودند مردم اینطور بیدار نمیشدند اگر این تضییقات را به مطبوعات نکرده بوند اگر امثال دکتر حسین فاطمی را به زندان نبرده بودند اگر وکلای جبهه ملی در مجلس متحصن نمیشدند که نتیجه همان کارها است آنوقت مسجد شاه پر نمیشد از جمعیت که بیایند همه ملی شدن صنایع نفت را تقاضا کنند و به دولت مقتدر تیمسار رزمآرا بخندند اینها اسباب تشکر ماست که این دولت اینقدر شعور بخرج دادهاست در کارهای خودش که مردم اینطور بیدار شدهاند و این نشان میدهد که این کارهای احمقانهای که پشت سر هم میکند پاسبان میفرستد، چاقو کش میفرستد، توقیف میکند بعد نصف شب ازار میکند تمام این شتابزدگیها میدانید چیست؟ اینها آن هول و هراس اربابان نفتی است که در این کارها منعکس میشود و تمام اینها نشان میدهد که ایران موفق خواهد صنایع نفت خود را ملی کند آقایان نمایندگان محترم آقایان وزرا توجه بکنید که دنیای امروز دیگر به کسی اجازه نمیدهد که چند نفر به صرف اینکه مامور و آلت فعل بودهاند دار و ندارملتی را در طبق اخلاص بگذارند و تقدیم بیگانگان بکنند بیگانه پرستی گذشت امروز هر ملتی باید به فکر منافع خودش باشد با وجود همه وسایل سریعالسیری که وعده دادهاند در صورت خطر به اختیار مزدوران بگذارند من به شما قول میدهم که یک نفر اگر در این مملکت خبری بشود جان به سلامت بیرون نخواهد برد و این طیارهها هیچ سرمایه و کلکسیون جواهری را به صاحبش نخواهد رساند تازه آمدیم و قرار کردند هر کسی تشریق ببرند و فرض کنیم اینطور صاف و ساده فرار کردند امروز وضع دنیا سابق نیست امروز فراریان سابق مجبور میشوند برگردند برای این که بتوانند بمانند مجبور میشوند بیایند پشت تریبون استغفار بکنند و اقرار بکند به گناه خودشان تا بتوانند بمانند (فرامرزی – پس باز وکیل و وزیر میشوند) تمام میشود چون دنیای امروز دنیای دیروز نیست در آنروز در اطراف دنیا هر گوشهای یک دیکتاتور عظیمالشان عرض اندام میکرد و هر اتفاقی زیر پرده انجام میگرفت آنروز ملتها بیخبر بودند امروز مردم هر کشور متوجه کوچکترین حرکات وسکنات هیئت حاکمه خود هستند امروز حتی میدانند که خانه کدام وکیل آمد و رفت میشود میدانند که به کی چی وعده داده میشود و بکی چه تلفنی میشود امروز تمام اینها را میدانند این انقلابات خونین دنیا را در نظر بگیرید آقایان و نگذارید کار به آنجاها کشیده شود احساسات دانشجویان و مجاهدین اسلام این میتینگ با عظمتی که همین پریروز داده شد که بعضی روزنامهها خبرش را تحریف کردند و بعضی روزنامهها اصلا این را ننوشتند ولی سرما خوردگی سگ خانه ما در پادشاه انگلیس را نوشتند ولی این ۱۵ هزار نفری که توی مسجد شاه جمع شده بودند اصلا جزو اخبار داخلی دربارهاش یک کلمه ننوشتند اینها نشان میدهد که ملت ایران برای پس گرفتن حقوق خودش هیچ نوع فداکاری دریغ نخواهد کرد ما از امثال جناب آقای جمال امامی که حامی دولت رزمآرا بودند متشکریم که عمل قبیح دولت را درباره توقیف جراید و توقیف مدیران جراید بشدت مورد حمله قرار دادند آقایان نمایندگان همین دولت رزمآراست که میخواهد با این تضییقات و فشارها حقوق ملت ایران را رایگان بدست خارجی بدهد این پیشنهادهای بینابینی که بنشینیم مذاکره کنیم صدی بیست، صدی چهل فایده ندارد یکروزی شاید خود من فکر میکردم که اگر تقسیم باالمناصفه سهام باشد به صرفه ما است ولی امروز اقلام میکنم که اگر امروز نودونه درصد سهام را به ایران بدهند باز یک درصد ضرر کردهایم باید صنایع نفت ملی شود آقایان فقط این چند صد نفر تماشاچی که در اینجا هستند و یا در جلسات بعد خواهند بود فقط اینها نیستند که شما را میبینند و از کارتان خبردار میشوند دنیا نگران شما است گذشته از این که سعادت یا مذلت یک ملت برای شما بستهاست در آنموقعی که میخواهید رای بدهید میدانید که دنیا نگران شما است الان یقین بدانید در این مجلس در اینجایی که تمام قسمتهایش با خون اقوام و خویشان ما عجین شده روح آنها ما را نگاه میکند شما آقایان بر جای یک اشخاص شرافتمندی نشستهاید که کشته شدهاند و از جایشان تکان نخورده و جا را خالی نکردهاند یک خورده خودتان را جمع کنید آقایان من یقین دارم که الان خون ایرانیت در عروق شما دارد میجوشد آقایان یک خورده فکر کنید ترسی ندارد این کار، انگلستان هیچ کاری نمیتواند بکند فکر ملت و فکر دنیا را بکنید این پیر مرد سید کمال که مؤتمن الملکها مشیرالدولهها مدرسها و امثال اینها را دیده حالا هم شما را دارد نگاه میکند از این موی سفید این پیرمرد باید خجلت کشید و نترسید شما آقایان همه بالاتفاق به ملی شدن صنایع نفت رای بدهید و ملاحظه کنید که چطور ملت ایران از شما استقبال خواهد کرد و چطور شما را در آغوش خواهد گرفت آقایان از وسوسه و بیخگوشی مزدورانی که برای چندرغاز شما را از قدرت امپراطوری ترساندهاند و میترسانند نهراسید من قطع دارم که در میان ایرانیان و شما که خودتان را نمایندگان و برگزیدهگان آنها میدانید هرگز کسی پیدا نمیشود که برای چهار شاهی مال دنیا ملتی را سالها دچار بدبختی و فلاکت سازد آقایان در آن دقیقهای که باید رای بدهید تمام این چیزها را در نظر بگیرید وجدان خودتان خانواده خودتان، خون خودتان را در نظر بگیرید دقت کنید که این رای شما به سرنوشت سالها سعادت این مملکت خودتان بستگی دارد، این موضوع را اینقدر سرسری تلقی نکنید یک خورده از محافظه کاری بیرون بیایید آقایان پارسال در موقعی که در همین مجلس من استیضاح کردم خیلی معذرت میخواهم از این یادآوری یک عده راجع بمن نگران بودند دیدید که هیچ طور نشد وقتی که ایمان و حقیقت باشد هیچطور نمیشود آقایان یک قدری جلوی خودتان را رها کنید بگذارید این خون این خون ایرانیت در بدن شما جریان خودش را طی کند و من یقین دارم که شما هم پیشنهاد ملی شدن نفت را امضاء میکنید آقایان هیئت دولت بجناب آقای نخست وزیر هم بگویید که بی اعتنایی به احساسات عمومی و خیانت بیک ملت عواقل خیلی وخیم دارد تاریخ انقلابات خونین جهان را در نظر خودتان مجسم بکنید با تمام کوشش متدیک و از روی قاعدهای که سیاست استعماری انگلستان برای عقب ماندن این مملکت بخرج دادهاست امروز کاملا این این ملت بیدار و هوشیار و گوش بزنک اعمال شما است امروز دیگر قضایا بیست سال نمیماند که بعد کشف شود امروز یک صحبتی که اینجا میشود یکساعت دیگر آن سر دنیا خبرش هست امروز پرونده محرمانه وجود ندارد نتیجه این سیاست جابرانه انگلیس البته این بود که این ملت دیرتر متوجه منافع حیاتی خود بشود ولی امروز علیرغم میل اربابان نفت مردم این کشور متوجه و بیدار شدهاند قطع بدانید که با ملی شدن صنایع نفت ملت ایران پشتیبان و یار شما خواهد بود به آن عده معدودی که ممکن است انتخابات آتیه خودشان را در خطر به بینند اگر این پیشنهاد را امضاء کنند بنده صراحه عرض میکنم که ملت شما را انتخاب خواهند کرد مگر شما شاهد نبودید ندیدید که دولت چه مبارزهای با نمایندگان اقلیت کرد وجدانا من از شما میپرسم آیا نصف از شما تصور میکردید که دیگر بگذارند ما در این مجلس بیاییم چطور شد آمدیم، در میتینگ پریروز من دلم میخواست جناب آقای رزمآرا تشریف داشتند وسط مردم نمیدانید چه لذتی دارد که آدم با مردم باشد آقایان من پیرمرد نیستم که از دنیا گذشته باشم و کسی نیستم فکر بکند یکسال و در سال دیگر از عمرش باقی است اگر حرفی میزند از عمرش گذشتهاست من جزو جوانهای مجلس محسوب میشوم منهم دارای آرزوها هستم دارای امیال هستم، از چیز خوب هر کسی خوشش میآید ولی شما غیر از آنهایی که ممکن است اغراض جلوی چشمشان را کور بکند بیایید به زندگی من رسیدگی بکنید به زندگی دوستان منهم رسیدگی بکنید ببینید ماها اگر بدین راهها وارد شدهایم لابد یک مایه ازاین بهتری داشتهاست والا برای ما بهتر بود که مثل بعضیها انشاءالله این دوره در این مجلس نیستند مثل آنها هم بکنیم خیلی آسانتر و بهترمی توانستیم عمل کنیم ولی بدانید آقایان که چون آدم با ایمان کار بکند و بخواهد با مردم کار بکند یک لذت و سعادتی دارد که این دولتها ازش محرومند هیچکدام از این وزراء، وزراء حاضر البته مستثنی هستند جرات نمیکند توی یک ازدحام بزرگی وارد بشود و بگوید که این آقای فروهر است …
رئیس – در مجلس هم جرات نمیکنند بیایند
دکتر بقائی – این است قضیه پس بیایید رعایت منافع ملت را بکنید بیایید جرات کنید …
رئیس – تامل کنید اکثریت نیست (پس از چند لحظه مجددا اکثریت حاصل شد)
دکتر بقائی – پیشنهاد ملی کردن صنایع نفت را که بامضاء یازده نفر رسیده تقدیم مقام ریاست میکنم …
رئیس – اینکه امضاء کم دارد
دکتر بقائی – پیشنهاد است طرح نیست و اینها هم پیشنهاد ملی کردن صنایع نفت است که به آقایان نمایندگان تقدیم میکنم اقایان بیایید شما کمک کنید بیایید آنطوری که ملت از شما تقاضا دارد و آنطوری که وجدان امر میکند این پیشنهاد را امضاء کنید و یقین بدانید که ضرر نخواهید دید یک خورده نترسید همین کافی است
- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف
[ویرایش]۶- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف
رئیس – اقای وزیر پست و تلگراف یک لایحه دارند بفرمایند
وزیر پست و تلگراف (مهندس اشرافی) –
ساحت محترم مجلس شورایملی – محترما معروض میدارد: چون در کشورهای بیگانه استفاده از دستگاههای فرستنده بی سیم بر طبق مقررات قانونی است و تاکنون برای این عمل در ایران مجوز قانونی وجود نداشته و طبق تصویب نامه شماره ۳۸۱۷ مورخ۱۳۱۳/۱/۷ که رونوشت آن تقدیم میگردد عمل میشد لذا با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و رعایت مقررات بینالمللی لایحهای که با مشورت مطلعین وزارتخانههای امور خارجه، جنگ، کشور، راه، پست و تلگراف و تلفن تحت چهارماده و دو تبصره تهیه شدهاست به ضمیمه تقدیم و استدعای تصویب آنرا دارد
- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
[ویرایش]۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
رئیس – لایحه بکمیسیون مربوطه فرستاده میشود جلسه آینده روز سه شنبه ساعت ۹ صبح دستور بقیه گزارش نفت (مجلس یکساعت و نیم بعدظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورایملی – رضا حکمت