پرش به محتوا

مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۱۳۶

از ویکی‌نبشته
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ فروردین ۱۳۳۰ نشست ۱۳۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۷۹۸

۲شنبه ۳ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۳۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۱۳۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۳۰ نشست ۱۳۶

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس جلسات ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ فروردین ۱۳۳۰
۲- مذاکره ورود در دستور و بیانات قبل از دستور - آقایان: شوشتری - نورالدین امامی - دکتر طبا
۳- بیانات آقای دکتر هدایتی به عنوان ماده ۱۸۳ آیین‌نامه
۴- بیانات قبل از دستور آقایان آشتیانی‌زاده - دکتر مصدق
۵- بیانات آقای فرامرزی و فولادوند طبق ماده ۹۰ آیین‌نامه
۶- بقیه مذاکره و ابراز رای اعتماد به دولت آقای علاء نخست‌وزیر
۷- معرفی آقای دکتر عباس نفیسی به وزارت بهداری به وسیله آقای نخست‌وزیر
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت ۱۰و ۱۵ دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

- تصویب صورت‌مجلس

[ویرایش]

۱ - تصویب صورت‌مجلس

رئیس - صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه - آقایان: پالیزی. دکتر علوی. اورنگ. ظفری. دکتر مصدق. دکتر شایگان.

غائبین بی اجازه - آقایان:خاکباز. محمودی. دکتر مصباح‌زاده. قبادیان. شکرائی. منصف. نصرتیان. قهرمان. خسروقشقائی. ابریشم کار. گنجه. دکتر معظمی. گرگانی. ناظرزاده. تولیت. شهاب خسروانی. دکتر سید امامی. قرشی. عماد تربتی. محسن طاهری. رضوی. دکتر طاهری. پیراسته. کوراغلی. هراتی. امیرافشاری. سلطانی. طباطبائی. حمیدیه

دیرآمدگان بااجازه - آقایان:دکتر طبا یکساعت. امیرقاسم فولادوند یکساعت. محمد ذوالفقاری یکساعت. ، وهاب‌زاده ۲ ساعت

دیرآمدگان بی اجازه - آقایان: حسن اکبر یکساعت. محمد علی مسعودی ۴۵دقیقه

رئیس - نسبت بصورت جلسه قبل نظری هست؟ آقای آشتیانی‌زاده نسبت بصورت مجلس نظری دارید بفرمائید

آشتیانی‌زاده – خواستم از مقام ریاست استدعا کنم که باداره محترم تند نویسی دستور فرمایند که یک قدری در تنظیم صورت جلسات دقت بیشتری بشود چون بعضی جاها افتاده دارد و بعضی جاها عوض عبارت بنده یک چیزهای دیگری تدوین شده‌است

رئیس - اینها را ممکن است بتند نویسی بدهید اصلاح بشود

آشتیانی‌زاده - و یکی دیگر هم می‌خواستم عرض کنم که دولت خیلی دمکرات آقای علاء با اینکه گوینده رادیو متعلق بملت ایران است و ارث پدر هیچکس نیست هن رادیو متعلق بملت ایران است و هم گوینده رادیو متعلق بملت ایران است دستور داده‌اند که نطق مخالفین را در رادیو نشر ندهند (جمعی از نمانیدگان ‌– بر عکس است) و چون نطق بنده و آقای نریمان را در رادیو نشر داده‌اند دستور دادند و گوینده را از کار برکنارش کردند این دولت‌های خیلی دمکرات از اول اینطورهم از آب در می‌آیند

رئیس - این مربوط بصورت مجلس نیست آقای نریمان.

نریمان - برای اینکه نطق بنده را در رادیو گفته بودند هم آقای حجازی و هم آقای سجادی را از کار برکنار کرده‌اند این است معنی آزادی در مملکت؟

رئیس - اینها مربوط بصورت مجلس نبود اگر نسبت بصورت مجلس نظری دارید بفرمائید آقای اردلان

اردلان - عرض کنم بطوریکه در صورت جلسه اسبق مندرج است مقام ریاست اعلام فرمودند که تصمیمی از طرف مجلس در جواب نامه بانک ملی ایران اتخاذ بشود دیروز در هیئت نظارت اندوخته اسکناس که این وظیفه قانونی بعهده او محول شده‌است به بنده مأموریت دادند که از مقام ریاست استدعا کنم که تکلیف این موضوع هر چه زودتر معلوم شود برای اینکه مردم راجع به تعویض اسکناس صد تومانی و پانصد ریالی مراجعاتی می‌کنند ماهم عوض می‌کنیم ولی باید انقضای مدتش معین بشود و این را خواهش می‌کنم که زودترتعیین بفرمایند

رئیس - تکلیف اینکار بعد از برنامه دولت معین می‌شود دیگر نسبت بصورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد خیر) صورت مجلسهای گذشته تصویب شد

- مذاکره ورود در دستور و بیانات قبل از دستور آقایان:شوشتری نورالدین امامی و دکتر طبا

[ویرایش]

۲ - مذاکره ورود در دستور و بیانات قبل از دستور آقایان:شوشتری نورالدین امامی ودکتر طبا

رئیس - سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند یعنی در ورقه ثبت نام نموده‌اند

جمال امامی - بنده پیشنهادی کرده‌ام

رئیس - آقای شوشتری و آقای نورالدین امامی و آقای کاظم شیبانی در ورقه قبل از دستور ثبت نام کرده‌اند پیشنهادی هم آقای جمال امامی کرده‌اند که نطق قبل از دستور به آخر جلسه موکول بشود و برنامه دولت مطرح بشود

شوشتری - مخالفم

رئیس - آقای جمال امامی توضیحی داریدبدهید.

جمال امامی – بنده پیشنهادکردم که بکفایت مذاکرات در برنامه دولت رأی گرفته بشود و نطق‌های قبل از دستور موکول به آخر جلسه بشود پریروز بنده اینجا به کفایت مذاکره رأی ندادم (صحیح است) و دلیلش را عرض می‌کنم که حالا که پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌کنم موجب تعجب آقایان نشود (دکتر طبا - پیشنهاد شما چیز دیگر است) (امینی - اگر تغییر دستور باشد قابل طرح نیست ۱۵امضاء می‌خواهد) پیشنهاد بنده پریروز رأی ندادم چرا؟ برای اینکه فرض می‌کردم نمایندگان محترم متوجه وخامت اوضاع کشور هستند ناطقین محترم خواهند آمد پشت تریبون هنه اش از اتحاد و اتفاق صحبت خواهند کرد و این مفید است برای مجلس و مملکت برای اینکه آقا غریزه هر ذیروحی است که در موقعی که خطر متوجهش می‌شود بهم فشرده می‌شود و متحداً در مقابل آن از خود دفاع می‌کند حتی یک وقت شنیدم فیلها هم همین کار را می‌کنند تا خطری متوجهشان می‌شود بهم فشرده می‌شوند و در مقابل مخاطره از خود دفاع می‌کنند حالا ما متوجه این شده‌ایم که خطر خارجی در مملکت ماهست عوض اینکه بهم فشرده بشویم می‌آئیم اینجا نفاق می‌کنیم و حتی اعتراض بمقام سلطنت می‌کنیم آخر امروز موقع اینکار است؟ هیچوقت موقع اینکار نیست بالاخص امروز (نریمان - همیشه موقع است) آن کسی که اینکار را بکند ضرر بمملکت می‌زند (حائری‌زاده - تشخیص‌ها مختلف است) مختلف نیست آقای حائریزاده شما هم می‌دانید بنده هم می‌دانم تشخیص این است که در موفع خطر دور آن مرکزشان را بگیرند و بهم فشرده بشوند و با هم از خطر خارجی دفاع بکنند امروز ما میآئیم تخم نفاق می‌پاشیم و حتی بمقام مقدس سلطنت هم اعتراض می‌کنیم بنده آقای علاء روز پنجشنبه گذشته به آقا اعتراضاتی داشتم و عرض کردم اینجا ملاحظه فرمودید که اعتراضات بنده چند ساعت بعد تحقق پیدا کرد عرض کردم تزلزل کابینه و دولت شما ممکن است بدبختی‌های زیادی بار بیاورد، ملاحظه می‌فرمائید بنده اگر مملکت در حال عادی بود بهمان دلایل که عرض کردم بدولت جنابعالی رأی نمی‌دادم ولی بدبختانه چه بکنم اوضاع غیر عادی است و مملکت در خطر است و من شخصاً نمی‌توانم مسئولیت ایجاد بحران را بگردن بگیرم (آشتیانی‌زاده - دولت ایشان خودش موجب بحران است) من مجبورم و بالاجبار باید امروز بهر دولتی که سرکار هست رأی بدهم چون خدای نکرده اگرمن امروز دولت را متزلزل بکنم نمی‌دانم که این بحران چقدر طول خواهد کشید و اگر خدای نکرده در این مدت پیش آمد سوئی برای مملکت بکند این مسئولیتش بگردن مجلس و مجلسیان خواهد بود (صحیح است) این است که امروز بنده بالاجبار باید بجنابعالی و بدولت شما رأی بدهم (اردلان - خیلی‌ها هم بمیل رأی می‌دهند) این است که پیشنهاد کردم که بیش از این در این موقع بحرانی این سؤال و جوابها را نکنید چون ما تضمین صحبت‌های آقایان را نمی‌توانیم بکنیم می‌آیند اینجا یک چیزهائی می‌گویند عوض اینکه این بحران را حالا خاتمه بدهند بیشتر آتش می‌زنند (صحیح است) این است که مجبوریم بالاجبار این قضیه را هر چه زودتر تمام بکنیم و دولت آقا هم انشاء الله متوجه وضعیت کارش را بکند و اگر خدای نکرده اشتباهاتی هم کرده‌اند آنها را مرتفع بکنند پیشنهاد بنده باین دلیل بود و حالا که آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند به بعد از دستور بگذارند.

رئیس - آقای حائری‌زاده.

حائری‌زاده - وقت خودم را به آقای دکتر مصدق واگذار می‌کنم و جناب آقای دکتر مصدق حرف می‌زنند.

رئیس - این که قابل واگذاری نیست اینجا راجع بمخالفت با پیشنهاد است اگر شما نمی‌خواهید صحبت کنید دیگری که اجازه خواسته‌است صحبت می‌کند.

کشاورز صدر - چه اشکال دارد واگذار می‌کند نوبتش را.

رئیس - آقای شوشتری

حائری‌زاده - من اجازه مخالفت را گرفتم حالا نوبت خودم را بآقای دکتر مصدق واگذارمی‌کنم که ایشان صحبت بکنند.

دکتر مصدق - چون ایشان کسالت پیدا کرده‌اند نمی‌توانند صحبت کنند نوبتشان را به بنده می‌دهند.

رئیس - اسم آقا را مرقوم فرموده‌اند نوبت آقا می‌رسد آقای شوشتری بفرمائید

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم بنده با اظهاراتی که جناب آقای جمال امامی فرمودند همان بیانات دلیل است براینکه ما بیائیم حرف بزنیم برای اینکه آن اظهاراتی که در آن جلسه واقع شد که بنده نبودم و بعد در خارج خواندم و بعضی از افراد ازمن بطور استدراک سؤال کردند با اینکه بعد از موضوع ملی شدن نفت و توجه ملت ایران باینکه این رأی مبتنی بر افکار عده معدودنبوده و بلکه مجلسین باتفاق آراء این رأی مقدس را داده‌اند این یک صورتی پیدا کرد که ملت ایران متوجه شدند آن وحدت کلمه‌ای که یک روزی اینجا گفتم موجود است و اگر از این حرفها بوی اختلاف می‌آید من بوی وفاق می‌شنوم بناء علیهذا مقتضی است که آقایان این فکری که ملت پیدا کرده حسن نظری که پیدا کرده این را حفظ کنیم که جزومایه و سرمایه بشود و جلوگیری از نفاق بکند در جلسه قبل بیانات متناقض اینجا طوری شد که مجدداً در خارج از مجلس و پیش مردمان بی نظر این فکر پیش آمد و فکر کردند که یک هسته اختلاف دیگر که مرکزش همان سیاست مرموز است مجدداً دارد کاشته می‌شود من نه بشاه تملق می‌گویم نه باقلیت نه باکثریت باید از خدا بترسم و مسئول خدا باشم و ملت ایران، اما موضوع شاه را عجالت مطرح کردن و باین صورت هسته اختلاف را کاشتن برخلاف مشصلحت و قانون اساسی است (صحیح است) باید صحبت کنیم باید علت را بگوئیم شاید از این مطالب از این حرفها بین دولت و شاه می‌خواهند کدورت ایجاد کنند (صحیح است) شاید بین دولت و مردمان بیغرض می‌خواهند کدورت ایجاد کنند.

رئیس - اینها مربوط بمخالفت با پیشنهاد نیست.

شوشتری - اجازه بدهید بهمین دلیل مذاکرات باید بشود و نطق قبل ازدستور باید بشود و حقایق باید گفته بشود که ملت ایران بداند که در روح اکثریت ملت ایران هیچ تحریک اجنبی نیست، من نه روس می‌شناسم نه امریکا نه انگلیس هر کس بما نظر تمکین داشت با اورفیقم و گر نه با او مخالفم پس باید این مطالب را بگوئیم و باید حرف بزنیم و مذاکرات باید بشود (احسنت)

رئیس - پیشنهاد آقای جمال امامی دوقسمت است یکی راجع به نطق قبل از دستور است که بعد از دستور باشد و یکی هم راجع بکفایت مذاکرات است در برنامه دولت اول رأی می‌گیریم که نطق قبل ازدستور به بعد از دستور موکول بشود.

دکتر معظمی - نظامنامه این اختیار را به رئیس مجلس داده چرا رأی بگیرید؟ بزرگترین کار مجلس تعیین تکلیف دولت است مملکت درآتش می‌سوزد باید تکلیف دولت را معین بکنید نطق قبل از دستور چیست تکلیف دولت را معین کنید

شوشتری - شب اینجا خوابیده‌ام با حال ناخوشی قبل از دستور اسم نویسی کرده‌ام

آشتیانی‌زاده - این دولت نمی‌تواند آتش را خاموش کند

رئیس - آقای دکتر معظمی حق با شما است که نظامنامه برئیس اختیار داده و نطق قبل از دستور با اجازه رئیس است ولی بنده باز بنظر مجلس واگذار می‌کنم.

دکتر معظمی - از قدرتی که قانون بشما داده‌است به نفع مملکت استفاده کنید این موضوع با اجازه رئیس است که بدهد یا ندهد

جمال امامی - نطق قبل از دستور چه لزومی دارد

رئیس - چون هر روز همین اوضاع است لزومش این است که هر روز آقایان اسم می‌نویسند گمان می‌کنند که من نظر شخصی اعمال می‌کنم این است که من بنظر مجلس واگذار می‌کنم آقایانی که با نطق قبل از دستور موافق نیستند که نطق قبل از دستور نشود قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد آقای شوشتری بفرمائید.

کشاورزصدر - آقای رئیس رأی منفی که نباید گرفت

شوشتری - باز هم بسم الله الرحمن الرحیم باز هم بسم الله الرحمن الرحیم باز هم بسم الله الرحمن الرحیم هر عملی می‌کنم انشاء الله امیدوارم بارضای خدا و رضایت دین اسلام و رضایت ملت ایران باشد من باید مطالب را بگویم، فحش هم بدهند ناسزا بگویند از هیچ چیز نباید بترسم خاکستر بسرم ریختند بریزند سنگ زدند بزنند بد می‌گویند بگویند من می‌گویم مادامی که وکیلم درمجلس شوری و آنچه را که ملت ایران می‌خواهد می‌گویم والله با حالت بیماری و مرض آمدم خوابیدم که نطق کنم

رئیس - این بلندگو را بگذارید کنار، گوش من رفت بفهمم چه می‌گویند

شوشتری - این را بگذار کنار آقا.. این غول بی شاخ و دم را بگذار کنار (خنده نمایندگان) آقایان محترم، نمایندگان عزیز، اکثریت، اقلیت، سالیانی ملت ایران.. از مخبرین جراید استدعا می‌کنم من جمله بجمله حرف می‌زنم، با علم هم آشنا هستم ولی با سبک تقریر اگر آشنا نیستم و یا مزاجم کسل است شما جملات را استدعا دارم با آن کرم خودتان اصلاح فرموده و یک چیزی که منتسب بمن نبود و نیست جزء یشود و اگر لغزشی در من سراغ فرمودند لغزش را هم بکاهند هر ملتی، هر مملکتی که از نظر ایمان و عقیده ضعیف شد دست سیاست و دست تأثیر قوی در او ساری و جاری می‌شود این ملازمه دارد همیشه جزء ضعیف را قوی از بین می‌برد جنس ضعیف را قوی از بین می‌برد. طبیعی است از دویست سال قبل آقا، آقا، جناب آقای فرامرزی والله هر وقت شما صحبت می‌کنید از نظرفواضل و فضائل و نطق استدلالی شما من تمام توجهم انست که حواس شما پرت نشود و استفاده بکنم (فرامرزی - آخر دولت دویست تن کاغذ شما را که مصادره نکرده‌است، بیست هزار تومان بیعانه اش را داده‌ایم دولت می‌خواهد مصادره کند) نمی‌کند. (فرامرزی - حالا که کرده) نمی‌کند، حالا درست می‌شود. دربرنامه دولت (فرامرزی - آنوقت شما میگوئید که معامله کردی ولی بدانید که دولت می‌خواهد از ما بگیرد)

رئیس - آقای فرامرزی اجازه بدهید… (فرامرزی - آخر دولت بگوشش فرو نمی‌رود حرف حساب که پیش نمی‌رود)

شوشتری - دربرنامه دولت جناب علی منصور موضوع سیاست مرموز دویست ساله که علت غائی ضعف ایمانی در بعضی افراد ایران بود مذاکره کردم و گفتم دولتین روس و انگلیس هریک بتفاوت در زمانهائی رخنه می‌کردند و تحمیل می‌کردند افکاری را بملت ما. مادام که دولت دولت امپراطوری عثمانی هم بود گاهی ما مواجه باسه سیاست می‌شدیم. بدبختانه. متأسفانه همان دست مرموز امپراطوری با عظمت عثمانی را که مبنایش محمد رسول الله بود متلاشی کرد و از هم پاشید و ما گیر دو سیاست افتادیم. در یک مدت هم گیر یک سیاست افتادیم برای اینکه داخل شوروی یک وضعیت مخصوصی داشت فقط سیاست جنوب بود که معاهده مرحوم وثوق‌الدوله را که ملا ایران باتفاق او را مردود شناخت و رد کرد. دچار آن سیاست شدیم. بعد از این هم دولت شوروی که اول دولتی که آن رژیم را برسمیت شناخت دولت ایران بود. باز خورد خورد و نرم نرم گیر دو سیاست افتادیم. این جنگ پیش آمد حالا گیر سه تا سیاست افتاده‌ایم. روس است و انگلیس است و امریکا. به به به به گل بود و به سبزه نیز آراسته شد (کشاورز صدر - امان از آن سبزی) خوب اما واقعاً آن آقایان. که نمی‌دانم ما که این درسها را نخوانده‌ایم آیاراستی راستی باطناً با هم متحدند و نعل وارونه می‌زنند ما را باین زحمت می‌اندازند یا واقعاً با هم اختلاف دارند و سرنصف منفعت لوله نفت جنوب یک تحریکاتی درست می‌کند یا اینکه بین جنوب و شمال اتفاق و اتحادی است می‌خواهند پای اورا کنار بگذارند. ماکه اینها را نمی‌دانیم البته یک دولتی که آشنای با سیاست خارجی، با رعایت این اصول، با مطلع بودن از این افکار شیطانی که ملل کوچک ضعیف بی دست و پا را بزحمت می‌اندازد باشد باید روی کار باشد تا آن دولت با درایت. با تأمل با توفیق و با استعانت بباریتعالی و ملت پرور مشکلات را حل کند بطوریکه که در مخالفغت با فرمایش جناب آقای جمال امامی عرض کردم این وحدت کلمه‌ای که در ملی شدن نفت از طرف مجلسین پیش آمد و ظاهر شد که انعکاس آن در خارج از ایران هم بصورت عجیبی تلقی شد این درملت ایران حسن اثر عجیبی نمود که ملت ایران توجه کردند که وکلای مجلسین و زعمای ملت در موقع خطیر ولو آنکه در اصل موضوع ممکن است اختلاف نظری داشته باشند باهم متفق و متحد هستند من خودم. اینجاست الان توی بغلم است. در آن تاریخ راجع به نفت پیشنهادی کرده بودم که در آن پیشنهاد مطرح کردم که کمیسیون محترم هر تصمیمی که می‌گیرد حتماً باید راجع به بحرین هم باشد زیرا بحرین را من جزء لاینفک ایران می‌دانم (صحیح است) ولی بمن گفتند که آقا ممکن است این پیشنهاد باین تندی توعجالت یکقدری باشکالات بربخورد و البته من صرف نظر کردم همینطور گذاشتم جیبم تا عقلای قوم تصمیم را بگیرند و با آن تصمیم برای این مملکت برای این مردم برهنه برای این بیچارگانی که روی طلا هستند و ستر عورت ندارند شاید ما بتوانیم یک فکری بکنیم این پیشنهاد را ندارم و خوشوقت شدم به اینکه اگر دچار حمله‌ای شدیم دچار زشتگوئی شدیم، لااقل یک وحدت کلمه‌ای در ایران پیدا شد این وحدت کلمه عرض کردم همینطور بود و بود و بود عکس العملش درخارج، چه عرض کنم، منکه نرفتم، نمی‌دانم با زبان خارجی هم آشنائی ندارم نمی‌خواهم هم آشنا باشم، اگر زرنگم زبان مادری خودم را زبان پدری خودم را زبان دین خودم را حفظ بکنم همین پیشکشم دیگر اسبی که در پیری ببرند برای تربیت و این چیزها بدرد صبح قیامت می‌خورد بنده بدرد آن کارها دیگر نمی‌خورم متأسفانه این تحریکات و این دستاویزها در تمام شهرستانها جنوب. شمال. همه جا دارد بصورت مخصوص ولی با اتصال بهم درمی‌آید که هر آشنای بسیاست می‌فهمد در یکروز، در یکساعت بیک وضعیت. در آبادان در کاشان در بابل در گرگان در گیلان در فلانجا این یک دست متصل بهمی است، یک سیاست زیر پرده و آتش زیر خاکستری است که از یکجائی می‌خواهد شعله در گیرد ولی یک ملت هوشمند، یک ملت با درایت متوجه اینست که در اینجا خونسردی خودشرااز دست ندهد و حفظ کند این چند روزه متأسفانه در خود مجلس در خارج از مجلس یک حرفهائی زده می‌شود که مجدداً بنده نمی‌گویم اتفاق بدی پیش می‌آید انشاء الله برای ملت ایران هیچوقت اتفاق بدی پیش نمی‌آید ولی اذهان را بشبهه انداخته‌اند من دربرنامه دولت منصور مخالفت کردم، باوهم رأی ندادم، در برنامه مرحوم رزم آرا مخالفت کردم و رأی ندادم، رأی اعتماد هم که مجدداً گرفت من رأی ندادم من عقیده‌ام این بود. سیره‌ام این بود و قرارم اینست که بلایحه‌ای که از نظر اصول فکرم منطبق باشد رأی بدهم ولی در موقع پیش آمد تشنج آقایان محترم ملاحظه فرمودند درمجلس خصوصی بجناب آقای حسین علا گفتم برای اولین مرتبه برای رفع تشنج برای اینکه ما بتوانیم سامانی پیدا بکنیم بشما رأی می‌دهم زیرا شما را خائن بمملکت نمی‌شناسم. خدمتگذار مملکت می‌شناسم (صحیح است) و بیجهت تا پیش من از نظر قضائی و از نظر حکم شرعی و محکمه کسی خائن شناخته نشود اورا طرد نمی‌کنم. من فکرم بنا دارد. بشما رأی می‌دهم، خوب دیدم اغلب اشخاص بیغرض همین فکر را دارند بعد دیدم در یادداشتی که جواب داد از یادداشت فهمیدم که آن منظوری که ملت ایران دارد ایشان رعایت کردند کور از خدا چه می‌خواهد، دو چشم بینا مجلسین چه می‌خواهند. دولت خدمتگذار. متأسفانه خیلی معذرت می‌خواهم ازجناب آقای دکتر مصدق و من باید بگویم یا در جبهه ملی، این جبهه ملی و این اقلیت محترم آن سبک و آن سیره و آن چیزهای اقلیت‌های سابق را مانمی‌دانستیم یا ازدست داده جبهه ملی یک سبکی داشت و آن سبک هم از طرف جناب آقای دکتر مصدق و آقای مکی و اغلب آقایان رعایت شد و آمدند جناب آقای دکتر مصدق فرمودند که شخص آقای حسین علاء سی سال است با من دوست است و آقای حسین علاء را تنزیه کردند و گناهکار نشناختند آقای پسرعموی عزیزم که در پشت پنجم ما…ایشان هم اولاد آقای آقا سید اسمعیلند، نوه سید نورالدینند حالا خوب اسم فامیلی راهر کسی انتخاب می‌کند هر چه می‌خواهند می‌گذارند ایشان گذاشتند نریمان، پسر سام و پسر گرشاسب را اختیار کردند بآن کاری ندارم (دکتر بقائی - شما هم جزایری را برداشتید) نه، من شوشتری جزایری هستم سجلم را ببینید، منتهایش علم بالغلبه هستم، علم بالغلبه را می‌دانید؟ (خنده نمایندگان) شهرت علام بالغلبه‌است، بقدری مشهور است که علم بالغلبه‌است عرض کنم بحضور مقدستان که آقا بیاناتی فرمودند، البته یکقسمت از بیانش را، آن قسمتی را عرض کردم که هرگونه حمله در اینموقع بمقام سلطنت، یا در هرموقع، بمقام سلطنت که مسئولیت ندارد، این اذهان را مشوب می‌کند و نباید بشود و مورد تصدیق ما واقع نمی‌شود اما ایشان یک عبارتی فرمودند که بمجلس برخورده، من یکی از افراد مجلسم، فرمودند رئیس‌الوزرای تحمیلی، نه ایشان رئیس‌الوزرای تحمیلی نبودند، زیرا اگر تحمیلی بودند آقای خلیل فهیمی را ماچرا رد کردیم، ماردکردیم مگر، ردنکردیم؟ وقتی هم که رد کردیم از طرف مقام سلطنت که حق عزل و نصب با او بود، بلا تامل، برخورد هم نکرد آمدند گلتند آقای حسین علاء ایشان هم آمدند ۵۰رأی (صفوی - ۷۰رأی) ۷۰رأی هم مجلس بایشان اظهار تمایل کرد. این را آمدن گفتن تحمیلی و بما اهانت وارد کردن و ناروا مورد حملات قراردادن بعقیده من پسندیده نیست من ناچارم این موضوع را رد کنم

رئیس - وقت شما تمام شده‌است اکثریت هم نیست

شوشتری - اجازه بفرمائید بنده پنجدقیقه دیگر عرض دارم

رئیس - باید رأی گرفت و عده هم برای رأی کافی نیست

شوشتری - آقا خاصه جرجی نکنید اگر اجازه بمن نمی‌دهند بهیچکس ندهید من چه می‌گفتم چرانمی‌گذارید حقایق را بگویم چرا نمی‌گذارید حرف بزنم دارم حقایق را می‌گویم

رئیس - تأمل کنید بسته برأی مجلس است. آقای شوشتری ۵دقیقه بیشتر است؟ (شوشتری - خیر) آقایان اگر مخالف نیستند ۵دقیقه ایشان ببیانات خودشان ادامه دهند؟

پناهی - باید رأی بگیرید

مجتهدی - باید رأی بگیرید. بنده مخالفم

ذوالفقاری - اینکه کار نشد تمام وقت مملکت همه اش بحرف می‌گذرد

حاذقی - ما موافق نیستیم بعد از رأی اعتماد بدولت بفرمائید هرچقدر صحبت کنید

کشاورز صدر - خود آقای شوشتری موافقت بفرمایید برای جلسه بعد

رئیس - رأی می‌گیریم باینکه آقای شوشتری پنجدقیقه بیاناتشان را تکمیل کنند آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمائید

شوشتری - بناء علیهذا من عرایضم را کمتر می‌کنم تمام می‌کنم اولا از کمیسیون محترم نفت جناب آقای دکتر مصدق استدعا دارم برای این مدت دوماه هر عملی که مکنید زودتر تصمیم بگیرید می‌بینید که دست مرموزی هرجائی را بیک جور متشنج می‌کند آقای جمال امامی هرکاری می‌کنید یک دفعه بکنید زودتر تمام کنید ملت را از انتظاربیرون بیاورید و از اینجا صدایم را بتمام ملت ایران میرسانم مردم ضعیف ایران بدانید دشمن در کمین است یکدفعه تحریکات اجنبیاوضاع شهرستانهای مارا مغشوش می‌کند اگر حساب خورده دارید اگر اعتراضاتی دارید بگذارید بعد از اینکه رأی کمیسیون تمام شد و ملت ایران رأی خودش را بدنیا اعلام کرد آنوقت وارد این حرفها بشوید در غیر اینصورت هر کس به تشنج ایران باختلاف ایران دست بزند دولت مملکت ملت اگر یک وضعیتی را ایجاد بکنند که به تشنج بیفزاید خیانت بعالم اسلام و ایران است (صحیح است - احسنت)

رئیس - آقای نورالدین امامی

امامی - عرض کنم که درموقع طرح برنامه دولت جناب آقای علاء بنده ساعت چهار بعداز نصف شب آمدم مجلس که در برنامه اسم نویسی کنم وقتی که دیدم آقایان رفقا و همقطاران محترم یکعده‌ای شب تشریف آورده‌اند در مجلس و مانده‌اند برای اسم نویسی ببنده فرمودند که شما قبل از دستور می‌توانی اسم نویسی بکنی من موافقت نکردم برای اینکه عقیده داشتم تا موقعی که برنامه مطرح است قبل از دستور صحبت نشود و در این موقع بحران و کشمکش و آشوب هر چه زودتر تکلیف دولت تعیین بشود و دولت هم شروع بکار کند بهتر است من اگر بخواهم از افراد دولت یکی یکی اسم ببرم تصور می‌کنم خوب نیست و صلاح نیست همینقدر عرض می‌کنم و من می‌خواهم اصلا نطق قبل از دستور خودم را بهمین جا درز بگیرم برای اینکه وارد در دستور بشویم همینقدر عرض می‌کنم علاء کسی است که آذربایجانی افتخار می‌کند که اسم علاء را می‌برد و چون آقای دکتر طبا هم مطالب مختصری دارند یکقسمت ازوقتم را به ایشان واگذار می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر طبا

دکتر طبا - بنده هم عرایض زیادی داشتم راجع بحوزه انتخابیه‌ام ولی چون تکلیف دولت را می‌خواهیم معلوم بکنیم ینده خیلی کوتاه عرایضی خواهم کرد یکی راجع بسیل مهیبی است که اخیراً در عقدا که یکی از قراء پرجمعیت نائین است اتفاق افتاد و آقایان هم لابد اطلاع دارند در رادیو و جراید راجع باین سیل شنیده‌اند و متأسفانه تمام مزارع و باغات خراب شده‌است یک عده از منازل مسکونی از بین رفته‌است و لازم است که دولت و شیر و خورشید سرخ اقدام عاجلی هر چه زودتر بعمل بیاورند. عرض دیگر هم راجع بنظر خودم و رفقای من در فراکسیون جوان راجع بدولت آقای علاء بود ما درهمان اوان تشکیل دولت جلسه‌ای تشکیل دادیم و باتفاق بدون جزئی نظر مخالفی تماماً تصمیم بتقویت ایشان گرفتیم (احسنت) بنده وارد این نمی‌شوم که چه دلایلی داشتیم چون نظر شخصی که البته ما و سایر اعضاء فراکسیون جوان نداریم (جمعی از تمایندگان - همه ندارند) صحیح است هر چه فکر کردیم راجع بشخص آقای علاء و شرافت و وطن پرستی شان تردیدی ندیدیم راجع به سایر آقایان هم بهمین طریق (صحیح است) یک رئیس دولتی را که ۷۱نفر از نمایندگان بایشان اظهار تمایل کردند جادارد که زودتر دست دولت راباز بگذاریم تقویت بکنیم متفقاً تقویت کنیم که انشاء الله در رفع معضلات کشور بکوشند در عرض جلسات گذشته یک بیاناتی آقایان کردند که حداقل آنچه که می‌توانم بگویم این است که هم نسبت به شخص آقای علاء و هم نسبت بدولت دور از انصاف بود (غلامرضا فولادوند - موضوع اختلاف کاغذتان رفع شد) بنده از کاغذ اطلاعی ندارم (فولادوند - تحقیق کنید به بینید موضوع اختلاف کاغذ در فراکسیون جوان رفع شد) (فرامرزی - آقا بنده طبق ماده ۹۰ می‌خواهم جواب بدهم) بنده اطلاعی ندارم نه اختلافی باآقایان دارم نه موضوع کاغذ را اطلا ع دارم بنده می‌خواهم عرض کنم که هیچ نظری بدولت ندارم و نه مختصر تقاضائی دارم اگر هم نظری داشته باشم راجع بحوزه انتخابیه خودم است آقایان اطلاع دارند خودشان واردند که وضع مملکت خطیر است خطر در حقیقت درپشت در خانه من و شما است بنابراین جا دارد که همه متفقاً و متحداً بکوشیم و دولت را تقویت کنیم زیرا در چنین وضع خطیری تنها ضامن موفقیت ما در رفع مشکلات مملکت اتحاد و اتفاق کامل است (صحیح است - احسنت)

فرامرزی – بنده دوکلمه عرض دارم

ناصر ذوالفقاری - می‌خواهند شما را تحریک کنند

رئیس - وارد دستور که شدیم دوکلمه را بفرمائید

- بیانات آقای دکتر هدایتی بعنوان ماده ۸۳ آیین‌نامه

[ویرایش]

۳ - بیانات آقای دکتر هدایتی بعنوان ماده ۸۳آیین‌نامه

دکتر هدایتی - بنده بموجب ماده ۸۳ عرضی دارم

فرامرزی - من بدولت علاء رأی می‌دهم اگر تمام اموالم را مصادره کند رأی می‌دهم آنهایی که بدولت نظری دارند می‌خواهند که دولت را عوض کنند این نظر را دارند

دکتر هدایتی - بنده اخطار دارم طبق ماده ۸۳

رئیس - از همانجا بفرمایید

دکتر هدایتی - حق بنده پشت تریبون است.

فولادوند - اجازه بفرمایید توضیح راجع به دویست تن کاغذ بدهند که قضیه روشن شود

رئیس - آقای دکتر هدایتی بفرمایید

دکتر هدایتی - راجع بنطق قبل از دستور در آیین‌نامه می‌نویسد هریک از نمایندگان که مطلب مهمی داشته باشد و بخواهد باستحضار مجلس برساند می‌تواند قبل از شروع دستور و یا آخر جلسه با اجازه رئیس و رعایت نوبت بعنوان نطق قبل از دستور یا بعد از دستور مطلب خودرا اظهار نماید مجموع این قبیل نطقها در یک جلسه بطور کلی نباید از سه ربع ساعت تجاوز کند در اینجا دو تخلف آیین‌نامه‌ای شده یکی اینکه نطق‌های قبل از دستور را کسی که اسم نوشته حق ندارد یک ربع خودش را یعنی یکقسمت از یک ربع خودش را بدیگری واگذار کند برای اینکه نوشته‌است منحصراً بسه نفر …

بعضی از نمایندگان - این ماده اصلاح شده.

دکتر هدایتی - این اصلاحیش است که من دارم می‌خوانم این چایی نیست اصلاحی است بنابراین فقط سه نفر قبل از دستور می‌توانند صحبت کنند و یک نفر نمی‌تواند یکقسمت از وقتش شرا خودش صحبت کند و یک قمستش را دیگری و این خلاف آیین‌نامه‌است این یک تخلف آیین‌نامه‌ای یکی دیگر اینکه مجموع نطق‌های قبل ازدستور نباید از ۳ربع ساعت تجاوز کند ما ساعت ده و ربع شروع کردیم الان ساعت ۱۱ است (کشاورزصدر - یکی هم آن جلسه گفته شد باینکه تابلوی قبل از دستور نمی‌گذاریم) بهر حال برفرض تمام اینها که صحت داشته باشد الان سه ربع ازوقت مجلس صرف نطق قبل ازدستور شده‌است و زاید براین خلاف آیین‌نامه خواهد بود

رئیس - البته هر وقت از ۳ ربع تجاوز کرده بارأی مجلس بوده مجلس رأی داده نباید بدهد من هم عقیده‌ام این است که رأی نباید بدهد

دکتر هدایتی - عوض کردن آیین‌نامه تشریفات دارد با رأی مجلس که نمی‌شود آیین‌نامه را عوض کرد

- بیانات قبل از دستور ‌– آقایان: شیبانی و دکتر مصدق

[ویرایش]

۴ - بیانات قبل از دستور ‌– آقایان: شیبانی و دکتر مصدق

رئیس - آقای شیبانی

کاظم شیبانی - آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند که من تاکنون مصدع اوقات شریفشان نشدم و شهوت کلام هم ندارم (صحیح است) یک عمر زندگانی سربازی خود را طی کرده و تصور می‌کنم در انجام وظیفه‌ای که بمن محول بوده حتی القوه جدیت کرده‌ام با حسن وجه آن را انجام داده‌ام (صحیح است) (مهدی ارباب - درقسمت سیستان را بنده شاهد هستم) (اردلان - کردستان راهم بنده) (فرامرزی - فارس را هم بنده) حالا هم که بسمت نمایندگی انتخاب شده‌ام وظیفه خودم می‌دانم که وقتی حس خطری کردم عقیده‌ام را بعرض آقایان برسانم آقایان یک عمل مهمی را بالاتفاق انجام دادیم یعنی صنعت نفت را ملی کردیم باید تا انتهای اجرای این عمل هم باهم متحد باشیم (احسنت) (جمال امامی - همیشه باید متحد باشیم) یک همچو موقعی که این کشور در آستانه انقلاب است مشاهده می‌شود که مذاکراتی در مجلس می‌شود که بعقیده بنده چندان بموقع نیست (صحیح است) یک دولتی بمجلس معرفی شده‌است که بعقیده بنده یک قسمتی از آقایان حالا نمی‌دانم اکثریت یا اقلیت این دولت را شایسته اعتماد می‌دانند (صحیح است) این حملاتی که این دوروزه بدولت جناب آقای علاء شده تصور می‌کنم موقعیت نداشته است (صحیح است) و آقای علاء مبری و منزه از این اتهامات هستند (صحیح است) و بنده عقیده دارم این شعر شیخ اجل سعدی شیرازی درباره ایشان مصداق دارد گر حسود از سربی مغز سخن راند چه باک طهر مریم چه تفاوت کند از خبث حسود اما مطلب دیگری که بنده را مجبور کرد امشب ساعت چهار بعد از نصف شب بیایم و اسم نویسی کنم فرمایشات بعضی از آقایان درباره شخص اول مملکت بود آقایان این عرایضی که بنده اینجا عرض می‌کنم حمل به تملق نکنید زیرا الان ثابت می‌کنم بنده یک عمر مرحله سربازی خودم را طی کردم بشهادت پرونده خدمتم تصور نمی‌کنم هیچ افسری در ایران دارای پرونده‌ای مثل من باشد ازسربازی تا سرتیپی تمام درجاتم را درغیر موقع و درزدوخورد گرفتم بواسطه دسیسه هائی که در نزد شخص اول مملکت شد بنده را درسنی که نبایستی باز نشسته شوم بازنشسته کردند (کشاورزصدر برای اینکه جلوی قاچاق جنوب را گرفتید) حالا در این خصوص بنده هیچ عرضی ندارم و عرضی هم نمی‌کنم زیرا شاه را مظهر ملت (صحیح است) و پیش خودم مقدس ترین چیزها می‌دانم (صحیح است - احسنت) آنهم چه شاهی شاهی که ده سال بایان انقلاباتی که در مملکت ما بوجود آورده‌اند و می‌آورند در صحتمندی در تندرستی ایستادگی کرده و از هر تزلزلی مملکت را نگاهداشته‌اند این انصاف نیست که بچنین شاهی حمله بیموقع بشود (صحیح است) بالاخره شاه است بالاخره تمام ملت اورابرگزیده‌اند او مظهر ملت است (صحیح است) ما اگر بخواهیم بمظهر ملتمان بد بگوئیم چی خواهیم داشت؟ و چه افتخاری می‌توانیم داشته باشیم؟ چه خواهیم کرد؟ بنده عقیده دارم وظیفه ملی امروز ما همانطوری که متحداً رأی دادیم و صنعت نفت را ملی کردیم و پیش بینی این انقلابها را هم می‌کردیم و دور هم می‌نشستیم و می‌گفتیم که مردم را باید رآرامش تشویق و ترغیب نمود حالا هم بیائیم دور هم بنشینیم دولت را تقویت بکنیم از شخص اول مملکت استنداد بکنیم تا با کمک یکدیگر متحداً این عملی را که کرده‌ایم بانجام برسانیم و برویم کنار و عرض بنده همین بود و دیگر عرضی ندارم و بقیه وقتم را خدمت آقای دکتر مصدق تقدیم می‌کنم (احسنت - آفرین)

رئیس - آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق - بنده قسمتی از اجازه آقای کاظم شیبانی استفاده می‌کنم بشرطی که آقایان نمایندگان محترم مدتی را که از آنجا باینجا آمده‌ام حساب نفرمایند (خنده نمایندگان) بعد از ملی شدن صنعت نفت یک سلسله عملیاتی در معادن نفت جنوب روی داده که نه تنها بر خلاف مصالح آن دولی بوده که از محصول معادن نفت ما استفاده می‌کنند. کمپانی اینطورخواست که بدنیا بفهماند اگر صنعت نفت ملی بشود دولت ایران قادر به بهره‌برداری از آن نخواهد بود در صورتی که همه می‌دانند اگر دولت ایران بالفرض نتواند تأسیساتی مثل تأسیسات کنونی شرکت نفت برپا کند بدون تردید حتما قادر است که مثل معادن نفت قفقاز که سالها مصرف آن نقطه دول اتحاد شوروی و ایران را تأمین کرده بود از معادن خود بهره‌برداری نموده و دست کمپانی غدار و ستمکار رااز سیاست استقلال شکنانه ایران کوتاه کند (صحیح است) . من عرض می‌کنم هرکس که از ابتداترین حق خودکه داشتن یک لقمه نان برای امرارحیات است محروم شد حق دارد از حقوق دفاع مشروع یعنی «لژی تیم دفانس» (شوشتری - نفهمیدم) (جواد مسعودی - دفاع مشروع) استفاده نماید (صحیح است) که آن اعتصاب است و باینوسیله با هم متفق شوند تا بتوانند حق خود را استیفاء تمایند و لابته هیچکس نمی‌تواند منتظر و امیدوار باشد که عده‌ای با شکم خالی کار کنند (صحیح است) و کیسه سرمایه داران انگلیس را مملو از لیره‌های طلا نمایند (آشتیانی‌زاده - باگلوله شکم کارگران را پرکردند) و من در این موضوع وارد نمی‌شوم چه اشخاصی سبب شده اندکه آنها اعتصاب کنند و چه اشخاصی با آنهایی که هیچ نداشتند کمک کنند که تلگراف شکایات خود را بمرکز مخابره نمایند. فقط به این ضرب المثل متوسل می‌شوم که گفته‌اند شکم گرسنه عقیده و ایمان ندارد و هر آدم غریق یا بیچاره‌ای ناچار است بحشیش توسل نماید من از جناب آقای نخست‌وزیر سؤال می‌کنم آیا وظیفه دولت این نبود که پس ازملی شدن صنعت نفت چه موجباتی پیش آمده که شرکت نفت از حقوق حقه کارگران بکاهد یا اینکه تن باعلان حکومت نظامی بدهد و بطوری که شایع است پس از انتشار خبر حکومت نظامی از رادیو لندن حکومت نظامی را اعلان نماید. من چون با بعضی از اصول کمونیسم از آن جمله مخالفت با آزادی فردی که حق غیر قابل انکار افراد هر جامعه ‌است و بطوری که گفته‌اند «برای آزادی حدی نیست مگر آنجایی که آزادی دیگران شروع می‌شود» موافق نیستم خصوصاً اینکه پیروان این اصول برای پیشرفت عقیده و مرام خود از بعضی مراکز استفاده می‌کنند که باما نه وحدت زبانی نه نژادی نه مذهبی و نه هدف مشترک که استقلال ایران است دارند ولی صاف و پوست کنده و بی پروا عرض می‌کنم درآنچه مربوط بحقوق کارگریست از صمیم قلب موافقت و هیچوقت نمی‌توانم حتی کوچکترین مخالفتی بنمایم. و این اصل اختصاص بکمونیسم ندارد که آنها برای خود یک مفاخری قرار دهند بلکه از بدو اجتماع بشر هرفرد با عاطفه و هر شخص با وجدانی راضی نشده که یک فردی برای ادامه زندگی از نان خالی محروم شود و عده دیگر آنقدر بخورند که از سیری شکم خود را بترکانند (احسنت) (حاذقی - خودش می‌ترکد نمیترکانند) . مگر نبود که مولای متقیان و امیر مؤمنان صلی الله علیه وآله وسلم شبها نان بکول خود می‌گذاشت و بخانه اشخاص ناتوان تسلیم می‌کرد (صحیح است) اصول حمایت از کارگران درممالک اروپا با اختراع ماشین توأم است و چنانچه در ایران این اصول رعایت نشده علت این است که مملکت ما ازکار با ماشین محروم بوده‌است و اکنون که ماشینیسم در این مملکت رو بتوسعه می‌گذارد چه مانعی دارد که ما خود این اصول را همچنانکه ملت انگلیس و بعضی از ملل مترقی نموده‌اند اجرا نمائیم. ممکن است بگویند که دکتر مصدق واعظ غیر متعظ است لذا عرض می‌کنم من که ازبدو زندگی در یک خانواده اشرافی متولد شده و بصورتی که همه می‌دانند پرورش یافته‌ام چگونه می‌توانم رویه‌ای غیر ازاین اتخاذ و خانواده‌ام را باخوددشمن نمایم برفرض اینکه من یکی آمدم و عقیده خود را بمرحله اجرا گذاردم بقول معروف از یک گل بهار نمی‌شود و آیا غیر از اینکه خود را دچار جماعتی متعرض قرار دهم نتیجه دیگری می‌توانم از آن بگیرم پس ناچارم ازاین وضعیت کنونی اکل میته کنم تا بتوانم آنچه در صلاح مردم است بعرض جامعه برسانم.

رئیس - آقای دکتر اجازه بفرمایید آقایان با ادامه صحبت آقای دکتر مصدق مخالف نیستند؟ (نمایندگان - خیر) بفرمایید

دکتر مصدق – دلیل اینکه نمایندگان جبهه ملی از دادن رأی به لایحه دولت راجع به برقراری حکومت نظامی خودداری کرده‌اند غیر از این نبود که دولت بدون تحقیق و بدون رسیدگی که آیا این اعتصاب بجاست یا بیجاست آن را اعلان نمود جناب آقای نخست‌وزیر ازبدو تشکیل حکومت نظامی تلگرافات عدیده‌ای ازمردم بیچاره و از کارگران بدبخت و مظلوم نواحی نفت خیز رسیده‌است که همه باطلاع و استحضار آن جناب رسیده و مخصوصاً یکی از آنها با اینکه مخابره کنندگان آن به این هیئت حاکمه عقیده ندارند حاضر شده‌اند عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا بروند در محل تحقیقات و رسیدگی نمایند که آن را روز قبل بجنابعالی تقدیم کرده‌ام و همه نالان و گریانند که عاقبت سرنوشت آنها چه خواهد شد و آیا شرکت نفت خواهد گذاشت که دولت ایران احقاق حق آنها را بکند یا نه دراین صورت لازم است بشکایات حقه آنان رسیدگی شود و رفع ظلم رااز مظلوم را بجان خود بنشانند لازم می‌دانم که نظریات دولت را به این مطالب توجه دهم که مأمورین فعلی متصدی کار خصوصاً در مناطق نفت خیز کسانی هستند که یا کمپانی آنها را سرکار برده و یا از سابق باکمپانی سرکار داشته‌اند در اینصورت شما چگونه اطمینان می‌کنید که بگزارش یکطرفی آنها که غیر از حمایت از عملیات نامشروع کمپانی نیست اعتماد نمایید من توجه شمارا به این مطلب جلب می‌کنم که آنها دارای شخصیتی نیستند که بتوانند در مقابل حرف‌ها ناحساب کمپانی مقاومت تمایند دراین صورت مقتضی است هر چه زودتر بتقاضای آن‌ها ترتیب اثر داده شود تا دامنه این اعتصاب بنقاط دیگر سرایت نکند و کمپانی نتواند تصمیم مجلس شورای ملی را که در مصالح ملک و ملت اتخاذ شده‌است عقیم و بلا اثر نماید. اگر کارگران شرکت نفت برای نداشتن نان اعتصاب می‌کنند سایر مردم ایران هم بآنها وجه اشتراک دارند راست و بی پرده عرض می‌کنم که ادامه رویه‌ای که کمپانی اتخاذ کرده نه درصلاح خود او و نه درصلاح ما و آن مللی است که از محصول نفتی ما استفاده می‌نمایند. اکنون اجازه می‌خواهم بیانیه‌ای که در جلسه شب قبل جبهه ملی برای نصیحت بکارگران و برای اینکه آن‌ها بکار خود ادامه دهند بخوانم.

عده‌ای از نمایندگان - بفرمایید

جمال امامی - آقای دکتر آنها بحرف شما گوش نمی‌دهند بحرف مسکو گوش می‌دهند هموطنان: در حیات ملتها روزهای خطیر حساس و در عین حال گرانبهائی یافت می‌شود که اگر قوای عاقله ملت حقایق اوضاع را درک کند می‌تواند کارهای بزرگ و مؤثر بنفع مملکت و مصلحت ملت انجام دهد ایامی را که در حال حاضر ملت ایران می‌گذارند ازهمان روزهای حساس و گرانبهای تاریخ اوست که باید با نهایت هوشیاری و ما اندیشی مراقب کیفیت جریان حوادث باشد امور اجتماعی و کارهائی که در زندگی اقتصادی و سیاسی ملیونها نفر آثار جاودان دارد جز بنیروی همت اجتماع و کمک مؤثر یکایک افراد و طبقات فهمیده و عناصر روشندل کشور انجام پذیر نیست. امروز افکار عمومی با هیئت سیاسی و اقتصادی مسئله نفت و ملی شدن این صنعت مهم در سراسر کشور و آثار حیاتی برچیدن دستگاه سیاست باز و مخرب شرکت نفت جنوب و برانداختن این پایگاه سیاسی استعمار بخوبی واقف است هموطنان عزیز می‌دانند که شکستن این طلسم پنجاه ساله و واژگون ساختن این لانه فساد کار آسانی نبود زیرا ازیک طرف حریف حیله گر بانواع کارشکنی و اخلا و دسیسه و تحریک و هر وسیله ایکه بمشغول کردن و عصبانی و منحرف ساختن ملت ایران منجر گردد متشبث می‌شود و ازطرف دیگر انجام خواسته ملت ما جز با همکاری هماهنگی کلیه نیروهای مقتدر طبقات و افراد مردم امکان پذیر نبوده و نیست جبهه ملی که خودرا نماینده صدیق آمال و مظهر افکار عمومی ملت ایران می‌داند و بمبارزه در راه تحقق آمال جامعه ایرانی مباهات می‌کند بخود حق می‌دهد دراین ایام گرانبها و حساس لحظاتی که سیاست استعماری و عامل کهن سال آن یعنی شرکت نفت جنوب از توسل بوسائل و تحریکاتی که موجب عصبانیت و انحراف ملت ایران و باعث آشوب و اشفتگی اوضاع وطن عزیز ما می‌شود فرو گذار نمی‌کند از مردم مبارز و هوشمند ایران تمنی کند متانت و خون سردی خود را که اولین شرط لازم بپایان بردن این جهاد عظیم ملی است از دست ندهد تا بسیاست‌های دسیسه کار که می‌خواهند اوضاع ایران را آشفته و مایه نگرانی بین المللی جلوه دهند مجال هیچگونه تبلیغ مضر بمنظور اخلال داده نشود هموطنان کارگر. شرکت نفت این بار مستقیماً و بدون حاجت به پرده پوشی شما کارگران هنرمند ایرانی را که در سخت ترین شرایط زندگی بحساب یغمای پنجاه ساله او باستخراج طلای سیاه مشغول بوده‌اید باکسر مبلغی از حقوق ناچیزتان باعتصاب واداشته و درادامه موجبات اعتصاب و عصبانی نمودن شما از هر گونه اقدام تحریک آمیز خودداری نکرده و طبعاً دامنه این نگرانی و ناراحتی را اگر باو مجالی داده شود بنقاط دیگر کشور نیز سرایت خواهد داد تا از طرفی با تبلیغات مغرضانه افکار عمومی قسمتی از دنیا را ازلحاظ سیاست کلی و احتیاج قطعی که بنفت دارند برضد خواسته ملت ما و تصمیم مجلسین ایران برانگیزد و از طرف دیگر بادرهم ریختن اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران و انتشار اخبار وحشت انگیز ما را بخود مشغول و از وقوع حوادث احتمالی مرعوب سازد جبهه ملی درعین حال که جداً از دولت می‌خواهد هر چه زودتر شرکت نفت را مکلف کند آن قسمت از حقوق و اضافات کارگران را که برخلاف حق بمنظور ایجاد نگرانی و بار اجران نقشه‌های شوم خود کسر کرده بپردازد از هموطنان و برادران کارگر خود تمنی دارد با نهایت هوشیاری و بیداری و در کملا آرامش و خونسردی مراقب این تحریکات و دسائس مدام حریف کهنه کار باشند و متانت خود را بهیچ صورت از دست ندهند و همواره متوجه باشند که فقط در پناه حفظ نظام و تسلط بر اعصاب ملت ایران موفق خواهد شد از اوضاع دنیا که برای تحقق آمال و خواسته‌های او فوق العاده مناسب و مساعد است استفاده کامل کند. جبهه ملی اطمینان دارد که با اتخاذ و اتفاق و پشتکار و مقاومت ملت ایران می‌تواند بزودی باجرای هدف بلند و بزرگ خود یعنی ملی کردن صنعت نفت که متضمن نجات از استعمار و تحصیل استقلال واقعی سیاسی و سیادت اقتصادی درک مشروطیت حقیقی و حکومت ملی و تمام آثار و مزایائی که در داشتن چنین حکومتی مترتب است نائل و کامیاب گردد جبهه ملی تا به امروز امتحان داده‌است که در مبارزات اصولی و منطقی با سرسختی و مقاومت از هیچ مانع داخلی و خارجی وحشت نداشته و هرگز نخواسته‌است مردم را فریب دهد و یا آلت بی اراده سیاست‌های ضد ملی بشود بهمین جهت آنچه را که بصلاح و خیر مملکت بوده بموقع خود با کمال صراحت و بی پرده ابراز داشته‌است امروزهر تشنج و هر توطئه و تحریک و هر تستت و نفاق بنفع کمپانی نفت تمام خواهد شد هرکس ایرانی است و برای سعادت ایران و مردم این سرزمین کار می‌کند باید خودرااز فریب عوامل کمپانی که در هر لباس وزیر لوای هر مسلک و مرام پنهان هستند برحذر نگاهدارد و فراموش نکند که در اوضاع حاضر سرنوشت و مقدرات امروز و فردای ایران درگرو رشد ملی و تربیت اجتماعی اوست جبهه ملی برا تضمین و تأثیر حقوق حقه کارگران تعهد می‌کند که از هر اقدام مفید خودداری نکند و بمنظور اینکه این تعهد جنبه رسمی و قانونی داشته باشد طرحی از طرف وکلای جبهه ملی بقید فوریت بمجلس تقدیم خواهد شد که پس از اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت تمام حقوق و مزایائی را که بعد از تصویب قانون اخیر کمپانی نفت از کارگران ایرانی ببهانه‌های مختلف کسر کرده‌است بآنان بپردازد چاههای نفت ایران ودایعی است از فرزندان و نسل‌های آینده اینکشور که حفاظت آنها بدست توانا و حس کاردانی و لیاقت شما سپرده شده‌است این ودایع ملی را برشما فرض است که حفظ و حراست نمایید موضوع دیگری که لازم است عرض کنم اینست که در بعضی از جراید مرکزی که بامن هم روابط حسنه دارند این سوء تفاهم حاصل شده که گفته‌ام آقای علاء چون مأمور دولت بوده‌اند نمی‌دانستند از امر دولت مخصوصاً دولت دیکتاتوری امتناع کنند در صورتی که نظرمن این نبود اگر دولت امری برخلاف افکار عمومی و مصالح عمومی بکند مأمور دولت یا وزیر باید آنرا اجرا نماید من نگفته‌ام اگر دولت یا شاهنشاه بوزیر گفت امتیاز نفت را امضاء کند او مجبور است که امر دولت را مجرا نماید چون که «الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار»چه لزوم است که شخصی ترسو و علاقمند بکار کار حساسی را قبول کند و امری برخلاف مصالح مملکت بنماید بلکه گفته‌ام که آقای علاء مأمور بوده که در جامعه ملل از الغای قرار داد دارسی دفاع کند اگر دفاع ایشان مؤثر واقع می‌شد و قرارداد دارسی از ین رفته بود آیا ایشان غیر از خدمت کار دیگری کرده بودند ما هیچوقت موافق این دولت نبوده‌ایم چون که وظیفه اقلیت این است که شأن خود را حفظ کند و از دست ندهد و وضعیت خود را برای خدمات و اصلاح مملکت هیچوقت متزلزل ننماید من از این دولت که بواسطه دستور بعضی اشخاص هر که باشند برای انتشار نطق یکی از نمایندگان اقلیت گوینده را منتظر خدمت کند و رئیس اداره تبلیغات را وادار باستعفا نماید بسیاری گله دارم و من نمی‌دانم عاقبت این مملکت بکجا خواهد رسید که یک دولتی اگر تابع بعضی اشخاص نشود از بین برود و اگر نشود و با منویات ملت ایران موافقت نکند بواسطه مخالفت افکار عمومی باز سقوط کند و بهیچ وجه نتواند بخدمت ادامه دهد و بواسطه بی دوامی کمترین عملی در حفلظ وضعیات و حیثیات مملکت ننماید

- بیانات آقایان: فرامرزی و غلامرضا فولادوند طبق ماده ۹۰ آیین‌نامه

[ویرایش]

۵ - بیانات آقایان: فرامرزی و غلامرضا فولادوند طبق ماده ۹۰ آیین‌نامه

رئیس - وارد دستور می‌شویم آقای فرامرزی بفرمایید. دکتر مجتهدی - آقای فرامرزی بچه مناسبت صحبت می‌کنید؟

آشتیانی‌زاده – اجازه بفرمایید بنده حرف بزنم موضوع خیلی مهمی راجع باعتصاب کارگران است خیلی حیاتی و مهم است اگر مجلس اجازه داد حرف می‌زنم صحبتم راجع باعتصاب کارگران خوزستان است و خیلی مهم است.

رئیس - باید مطابق آیین‌نامه صحبت کرد. آقای فرامرزی طبق ماده ۹۰ اجازه خواسته‌اند

فرامرزی - عرض کنم از دوره چهارم به این طرف که بنده در سیاست مملکت وارد بودم (شوشتری - آنوقت سنتان چقدر بود؟ ) و روزنامه می‌خواندم همیشه دیده‌ام هر وقت یک دولتی در مملکت پیدا شد که اشخاص فکر کردند این دولت تحت تأثیر تهدید و بند و بست قرار نمی‌گیرد و یک عده‌ای فوق العاده ناراحت می‌شوند و از هرطرف انگشت می‌کنند که یک عناصر مخالف بهر وسیله برای دولت بتراشند بهر وسیله‌ای که باشد من متوجه بودم که اشخاص در اینجا می‌خواهند مرا عصبانی بکنند که بیایم برضد دولت حرف بزنم (صحیح است) ولی یک دولتی که بعقیده من دراین هنگام تنها دولتی است که مرهم دردمملکت است یعنی وجود او ضمناً ایجاد تشنج نمی‌کند و در حدود امکان با ملایمت رفع درد می‌کند فعلا کسی دیگر بنظر نمی‌آید و برای خاطر مملکت نه تنها اگر دویست تن کاغذ کیهان را این دولت بگیرد و توی در پا بیندازد مخالفت نمی‌کنم بلکه اگر تمام این دستگاه را هم ببندد مخالفت نمی‌کنم برای اینکه مملکت بود و امنیت و آرامش و عدالت اجتماعی بود کمکم من می‌توانم جبران خسارتم را بکنم آن یکی هم همینطور چه رسد باینکه روزنامه کیهان و دخل و خرجش، نفع و ضررش اصلا بامن نیست با دکتر مصباح‌زاده‌است چون او نیست من در غیاب او این حرف را می‌زنم ولی متأسفم این عناصری که در دولت هستند طوری عمل می‌کنند که وضع را بردولت مشکل می‌کنند قضیه کاغذ کیهان اینست (جمال امامی - چرا دولت دخالت می‌کند) برای اینکه اخلال کنند روزنامه کیهان بطوری که آقایان دیده‌اند همین که یکساعت و یکساعت و نیم از انتشارش گذشت دیگر روزنامه گیر نمی‌آید و برای شهرستانها هم تا دو ثلث از فرستاده‌هایمان اصلا کم کرده‌ایم و هنچنین برای شهرستانها بیشتر از چهار صفحه نمی‌فرستیم برای آنکه کاغذ نیست با اینحال برای اینکه من درست از تیراژ کیهان اطلاع و خبر ندارم ولی معذلک در حدود ۲۰تن در ماه با وجودی که مقداری کم کرده‌ایم مصرف کیهان است نمی‌دانم حتماً این مقدار صحیح باشد روزنامه کیهان ۲۰۰ تن کاغذ توسط عبدالله مقدم خریده و بیست هزار تومان هم با بیعانه داده با او قرارداد بسته سند هم موجود است حالا که کاغذ می‌خواهد بیاید وزارت اقتصاد ملی و اداره تبلیغات گفته‌اند این باید بین جراید دیگر تقسیم بشود من نمی‌دانم چه چیز بدولت حق می‌دهد که کاغذی را که روزنامه کیهان خریده و بیعانه‌اش را داده و تمام تشریفات معامله‌اش انجام شده چه حقی دارد که این را بگیرد و تصرف بکند اگر ما سایر جراید، مال اطلاعات (محمدعلی مسعودی - بنده عرض دارم) (حاذقی - یاالله حالا مدتی وقت مجلس باید صرف این حرفها بشود) مال همه را گرفت و تقسیم کرد مال ما را هم تقسیم بکند اگر دولت این حق را دارد و اگر مجلس می‌داند که دولت حق دارد معامله را که کسی کرده جنسی را وارد کرده بیعانه اش را داده معامله اش تمام شده می‌تواند تصرف بکند ما حرفی نداریم این حقیقت جریان کاغذ کیهان است که آقایان می‌گویندودیگر عرضی ندارم

رئیس - آقای فولادوند

آشتیانی‌زاده - ماده ۹۰

محمدعلی مسعودی - بنده هم طبق ماده ۹۰عرضی دارم

رئیس - مگر از شما اسم بردند

محمدعلی مسعودی - بله اسم بردند دکتر مجتهدی - آقای رئیس چرا اجازه می‌دهید اینها صحبت کنند. یعنی چه!آقا یکنفر کاغذ گرفته یکنفر نگرفته ما باید اینجا بنشینیم و هر چی می‌خواهند بگویند؟ آقا برنامه دولت مطرح است جمال امامی - آقای رئیس این چه وضعی است این حرفها بما چه

رئیس - پس آیین‌نامه و ماده ۹۰ رااز بین ببرید جمال امامی - مجلس باید وقتش را صرف این بکند که تکلیف دولت معلوم بشود. این وضعیت یعنی چه غلامرضا فولادوند - چرا شنیدن حقایق برایتان مشکل است گوش بدهید آقا. من وقتی که آقایان حرف می‌زنند ساکت هستم و گوش می‌دهم

جمال امامی - والله وبالله صلاح نیست

رئیس - آقای فولادوند مختصر بفرمایید

غلامرضا فولادوند - آقای دکتر عبدالحسین طبا درضمن صحبتشان برخوردند بتذکری که بنده دادم بعد شرحی به بنده نوشتند که «از شما هیچ انتظار نداشتم وسط نطق من اعتراض کنید و مخصوصاً تولید سوء تفاهم شود من ابداً راجع بموضوعی که اشاره شد نه اطلاعی دارم و نه وارد جریانی هستم خواهشمندم در مجلس توضیح بدهید و اقلا بفرمایید نظری بمن نداشته‌اید گمان می‌کنم این حداقلی است که می‌توانید بفرمایید»آقای دکتر عبدالحسین طبا نه روزنامه دارند و نه تجارت دارند و نه کاغذ وارد می‌کنند مردی هستند که شأنشان نزد بنده اجل و اعز است و همه هم ایشان را می‌شناسند و بنده هم ارادت دارم و دیدم آقای ناصر ذوالفقاری هم عصبانی شدند البته ایشان هم از نظر فراکسیون جوان (ناصر ذوالفقاری - صحیح است) و من به آقای ناصر ذوالفقاری هم همیشه ارادت داشتم (ذوالفقاری - متشکرم) و من منظوری هم نداشتم مطلب هم مخفی نبود خود آقای فرامرزی در اینجا قبلا در ابتدای جلسه عنوان کردند موضوع دویست تن کاغذ را و آقای رئیس بایشان اعتراض کردند که آقا چرا گوش نمی‌دهید گفتند که با وزیر اقتصاد ملی راجع بدویست تن کاغذ که از بین برده‌اند صحبت می‌کنم..

صفوی - دویست تن کاغذ مال تمام مطبوعات و جرائد کشور است و باید بین همه تقسیم شود

فرامرزی - آقا اینهمه شما سوء استفاده کردید مگر ما با شما شریک شدیم؟ کاغذ مال کسی است که خریده

غلامرضا فولادوند - بنده باینجهت که جنابعالی یکی از افراد فراکسیون جوان هستید و نوبه صحبت بشما رسیده بود خواستم این موضوع کاغذ را که مربوط به آقای فرامرزی در روزنانه کیهان است اینجا روشن بفرمایید والا هیچگونه مقصود و منظوری نسبت بسرکار نداشتم (حکیمی - موردی نداشت که شما این تذکر را دادید) من آقای حکیمی بشما برا دفعه آخر عرض می‌کنم که من اگر با آقای حکیم الملک اختلاف سیاسی دارم بشما مربوطش نیست با شما همکارم رفیقم همیشه هم احترام کرده‌ام خواهش می‌کنم شما من را اذیت نکنید و وادار نکنید که یکوقت خدای نکرده جسارت بکنم

- بقیه مذاکره در برنامه و ابراز رأی اعتماد به دولت آقای علاء نخست‌وزیر

[ویرایش]

۶ - بقیه مذاکره در برنامه و ابراز رأی اعتماد به دولت آقای علاء نخست‌وزیر

رئیس - برنامه دولت مطرح است، آقای دکتر معظمی پیشنهادکفایت مذاکرات کرده‌اند. آقای دکتر بفرمایید.

آشتیانی‌زاده - بنده مخالفم

کشاورزصدر - بنده قبلا نوشته‌ام و اجازه خواسته بودم

رئیس - اجازه خواسته بودم که نمی‌شود اجازه کتبی هیچوقت نمی‌شود باید حالا اجازه خواست

کشاورزصدر - الان اجازه خواسته‌ام

رئیس - آقای کشاورزصدر بنشینید هر وقت که مطرح می‌شود باید اجازه بگیرید

کشاورزصدر - این برای حالا است یا برای همیشه‌است؟ برای این دولت است یا برای دولت قوام‌السلطنه هم همین کار را می‌کنید؟

رئیس - آقای کشاورزصدر مزخرف نگویید این چه جوابی است بمن میگویید اسم شما را نوشته‌اند و اول شما هستید

کشاورز صدر - اخطار دارم آقای رئیس من بشما اهانت نکردم ولی شما میگویید مزخرف میگوئی پا شوید عذر بخواهید والا منهم می‌گویم

رئیس - چی را میگوئی؟ اسم کسی را چرا می‌آوری اسم شما هم ثبت است دیگر اینها هم فایده ندارد اول هم اسم شما را نوشته‌اند دیگر چه میگویید؟

کشاورزصدر - با کمال احترام اجازه می‌خواهم تا بعد جوابتان را بدهم

دکتر معظمی - آقایان مسبوق هستند که بنده چندی از مملکت دور بودم و بخارج مسافرت کردم و در آنجا وقتی که اوضاع مملکت خودمان را از دور دیدم مخصوصاً از جریانی که دراین چندروزه اخیر اتفاق افتاد من همه روزه رادیورا می‌گرفتم و خیال می‌کردم که وکلای ملت مصمم تر از این باشند و من قصدی هم نداشتم که در برنامه دولت صحبت کنم یا طرفداری از دولت بکنم ولی وقتی که وارد صحنه مجلس شدم باندازه‌ای حالم منقلب شد که گفتم وظیفه وجدانی من است یک خطایی به آقایان نمایندگان بکنم و بگویم آقایانی که شما اعتبارنامه بنام ملت ایران گرفته‌اید و اینجا نشسته‌اید برای تفنن نیست.

شما مسئولیت بزرگی دارید مملکت شما درحال انقلاب است، تحریک خارجی دراین مملکت زیاد است (صحیح است) شما اینجا نشسته‌اید راجع بجرائد حرف می‌زنید راجع بکاغذ حرف می‌زنید این کوچکی را شما را بخدا کنار بگذارید (صحیح است) شما مسئولیت خودتان رادرنظر بگیرید این مردی که رئیس دولت است یک عده رابرای همکاری خودش انتخاب کرده‌است و آقایان را بشما معرفی کرده‌است و اگرهم بهتر رأی ندهید باور بفرمایید که هیچ عصه نمی‌خورد، برای اینکه یک مسئولیت بزرگ رابرعهده او گذاشته‌اید شاه مملکت فرمان صادر کرده‌است مسئولیت خودش را بعهده گرفته‌است، گفته‌است مندر انموقع مملکت ایشان را صلاح می‌دانم مجلس سنا رأی تمایل داده، مجلس شورای ملی رأی تمایل داده (آشتیانی‌زاده - آن رأی تمایل نبود، تمایل نبود) اجازه بفرمایید آقای آشتیانی‌زاده مجلس سنا باتفاق آراء رأی داده‌است.

امروز موقعی است که شما بادادن رأی سفید یا کبودفرق نمی‌کند تکلیف که ایشان را معلوم کنید (آشتیانی‌زاده - ایشان رئیس‌الوزرای آقای تقی‌زاده هستند) با مقدرات مملکت آقایان شوخی نکنید (صحیح است) ارخارج مملکت ناظر اعمال شما هستند. این دولت را بعقیده من باید بهش رأی داد چرا؟ بجهت اینکه الان وضعیت مملکت کاملا مغشوش است (آشتیانی‌زاده - مسؤلیتش را هم بعهده می‌گیرید) این نطقی که من اینجا می‌کنم نه برله کسی است نه برعلیه کسی، راجع بموقعیت مملکت است و هر کدام کوچکترین تردیدی دارید یا اینکه نسبت باشخاص ایراد دارید اینهارا بگذارید بکنار باتفاق بدولت رأی بدهند، بگذارید برود منتهی از دولت یک چیزی بخواهید که مملکت را آرام کند، من خدا می‌داند که وقتی شنیدم چند نفر از کارگران هموطن من کشته شده‌اند فوق‌العاده متأثر شدم (عده‌ای از نمایندگان - همه متأثر شدند) فوق العاده متأثر شدم، چون وضع آنها را در جنوب رفتم خودم دیدم وضع کارگرایرانی خیلی رقت‌آور است، بنابراین آقا اجازه بدهید بدولت رأی بدهید بعد مسئولیت بخواهید و اگر برای شما کار کرد تقویت کنید (صحیح است) (آشتیانی‌زاده - کارگرها را کشته آقای دکترمعظمی) و اگر کار نکرد آنوقت مخالفت کنید. بنابراین تمنی می‌کنم امروز تصمیم‌تان را انجام برسانید و بگذارید دولت مسئولیت را بعهده بگیرید

غلامرضا فولادوند - مااز بعد از تعطیل آمده‌ایم انجام وظیفه کرده‌ایم آنهایی که تازه دیروز آمده‌اند حق ندارند بما دستور بدهند

رئیس - آقای کشاورزصدر

قاسم فولادوند - من اجازه خواسته بودم آقا.

کشاورزصدر - بنده راجع بکفایت مذاکره هیچ حرفی ندارم عرض می‌کنم که کار مملکت بجائی رسیده‌است که خودمان داریم خودمان را لجن مال می‌کنیم انتظار همه از مقام ریاست اینست که حفظ شئون همه را بکنند، ایشان بمن گفتند مزخرف می‌گویم من اهانت نمی‌کنم ولی توی مجلس مزخرف گو نمی‌ماند من الان مستعفیم و مرخصم و عرضی ندارم (دراین موقع آقای کشاورزصدر از جلسه خارج شد)

رئیس - اعلام رأی می‌شود، اعلام رأی کردم

قاسم فولادوند - اومخالف نبود بنده اجازه خواسته بودم

رئیس - مخالف بود پس آقای کشاورزصدر بچه عنوان صحبت کرد؟ تازه بعد از ایشان نوبت با آقای برومند است، آقای برومند بعنوان مخالفت با پیشنهاد می‌خواهید صحبت کنید؟ بفرمایید

برومند - عرض کنم که بنده موافق دولت هستم و جزء موافقین دولت هم اسم نوشته‌ام ولی علت اینکه با کفایت مذاکرات مخالفت می‌کنم برای اینست که با اینکه یکماه هست که دولت جناب آقای علاء روی کار است، هر روز در گوشه و کنار مملکت اتفاقاتی می‌افتد که بسیار موجب تأسف است. منجمله در اصفهان بنده با کفایت مذاکرات این است (نمایندگان - رأی، رأی)

رئیس - اعلام رأی کردم باید عده بیایند (دراین موقع آقای کشاورزصدر را چند نفر از نمایندگان بمجلس آوردند) شوشتری (خطاب بکشاورزصدر) یک قدری خونسردی داشته باشید به بینید من چقدر فحش می‌شنوم

رئیس - خود اقای کشاورزصدر می‌دانند که من بایشان علاقه دارم و احترام می‌گذارم رأی گرفته می‌شودبکفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد رأی گرفته می‌شودبه برنامه دولت..

نخست‌وزیر - اجازه میفرمایید؟

یکی از نمایندگان - آقای نخست‌وزیر بیاناتی داشتند

رئیس - اعلام رأی شده اگر بیانی میخوایتند بکنند بایستی قبل از اعلام رأی می‌کردند

جمال امامی - آقای نخست‌وزیر می‌توانند صحبت کنند

رئیس - حالا که اعلام رأی شده، با اینوصف بفرمایید.

نخست‌وزیر (آقای علاء) - آقایان نمایندگان محترم: در جلساتی که برنامه دولت مطرح بود اینجانب و همکاران من با کمال دقت بتذکرات و توضیحات آقایان گوش دادیم و بخاطر خود سپردیم تا آن نظریات نمایندگان که در خیر و صلاح جامعه باشد بموقع اجرا بگذاریم دولت اینجانب معتقد است که بدون پشتیبانی کامل مجلس شورای ملی و سنا دراین شور و غوغائی که در نقاط مختلف کشور برپا شده نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و چون وقت تنگ است و اوضاع بسیار خطیر میل داریم مجلس هرچه زودتر تکلیف دولت را معین کند اتحاد کلمه و تقویت کامل نمایندگان شرط اصلی پیشرفت و موفقیت مااست امروز بیش از هرچیز کشور احتیاج به یگانگی و اتحاد دارد تا بامید خداوند بتوان کشتی استقلال مملکت را به ساحل نجات رسانید. دولت اینجانب که با تمایل مجلسین و بنا بفرمان اعلیحضرت همایونی طبق اصل ۴۶ متمم قانون اساسی که از حقوق مسلمه پادشاه است روی کار آمده امیدوار است که بتواند دراین موقع خطیر برمشکلات فایق آید و نظریات اصلاح طلبانه نمایندگان ملت و منویات اعلیحضرت همایونی را که همه برخیر و صلاح ملت ایران است بموقع اجرا بگذاریم و از خداوند توفیق خدمت می‌خواهم دراین بیان تملقی وجود ندارد عین حقیقت است مقام سلطنت را که مظهر اتحاد ملت و نگهبان استقلال و تمامیت کشور ایران باید محترم و مقدس شماریم اکنون قضاوت با آقایان نمایندگان ملت است و اختیار بامجلس است هرطورصلاح دانستند رأی خواهند داد ولی تصدیق خواهند فرمود که تا تعیین تکلیف دولت نمی‌توانیم مسئولیت بحران کنونی را بعهده بگیریم اگر بما اظهار اعتماد نمایید با جان و دل در اصلاح امور در موقع بسیار مشکلی با حسن نیت و از خود گذشتگی کوشش خواهیم کرد دولت قصد دارد مطابقذ قوانین با کمال قدرت حکومت نماید و براوضاع مسلط باشد امادرجواب آقای دکتر مصدق می‌خواستم عرض کنم که ما در موضوع اعتصابی که درپاره‌ای نقاط خوزستان متأسفانه پیش آمده‌است نهایت مراقبت و دقت رااز اول امر داشته‌ایم و داریم و همه جور کوشش کردیم برای حفظ حقوق این کارگران ما با شرکت، با اولیای امور بطور کلی و جدی در این مسائل صحبت کردیم اقدام کردیم، مکاتبه کردیم و پافشاری کردیم برای اینکه حقوق حقه این کارگران بهشان داده شود (آشتیانی‌زاده - بهشان گلوله گرم دادید، گلوله گرم) و خودمان هم یک هیئتی فرستادیم آنجا برای مذاکره با کارگران و برای رسیدگی باوضاع کارگران و برای مذاکره با نمایندگان شرکت و آن هیأت هم در تمام نقاط رفته و اقدام کرده و سعی کرده که یک موافقتهائی بمیان بیاورد، و هیچ مانعی هم نمی‌بینم همانطوری که جناب آقای دکتر مصدق عقیده دارند از طرف مجلس و سنا هم هیأتی برود برای تحقیق اوضاع

دکتر مصدق - پیشنهاد بفرمایید.

آشتیانی‌زاده - راجع بقرارداد ۳۳ و اظهارات آقای تقی‌زاده اینجا اقرار کنید و رأی اعتماد بگیرید.

فرامرزی - این حرفها چیست آقا برای منظوری که دارید مملکت را متشنج نکنید

آشتیانی‌زاده - دویست تن کاغذ می‌خواهی بگیری، دویست هزار تومانست، همقطارانت اینجا هستند.

رئیس - آقای آشتیانی‌زاده، آقای فرامرزی بهردو آقایان تذکر می‌دهم.نخست‌وزیر - و اما راجع بموضوع استعفای رئیس تبلیغات هیچ صحت ندارد که اورا مجبور به استعفا کرده باشیم، ایشان مشغول کار هستند سرکار خودشان هستند، فقط اعتراضی داشتیم که ایشان نطق آقای نریمان را از اول تا آخر بایک شدت وحدتی بیان کردند ولی نطق این اشخاص که موافق بودند با دولت خلاصه کردند و درست بیان نکردند

آشتیانی‌زاده - قرارداد ۳۳ را شما دخالت داشتید. مردم شما شاهد باشید قرارداد ۳۳ را ایشان دخالت داشتند. حالا رأی بگیرید.

حاذقی - اینحرفها یک غاز ارزش ندارد

آشتیانی‌زاده - توباید ۵۰ لیره بگیری بروی سفر، خفه شو.

رئیس - رأی گرفته می‌شود ببرنامه دولت با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید خواهندداد (آقایان نمایندگان در محل نطق بترتیب ذیل حاضر و رأی دادند)

اسامی رأی دهندگان - آقایان:آشتیانی‌زاده - جمال امامی - دکتر بقائی - فرهودی - اردلان - دکتر مجتهدی - عبداالحسین مجتهدی. پناهی. بهادری شیبانی. کشاورزصدر. دکتر هدایتی. دکتر معظمی. محمد ذوالفقاری. دکتر طبا. ابوالحسن حکیمی. کهبد. فرامرزی. صفوی. شوشتری. اعظم زنگنه. دولتشاهی. جوادمسعودی. امینی. سرتیپ‌زاده. امامی اهری. وهاب‌زاده. افشار. اسکندری. دکتر نبوی. حاذقی. بوداغیان. نورالدین امامی. مهدی ارباب. گنابادی. نبوی. سلطان العلماء محمدعلی مسعودی. اقبال. صفائی. فقیه‌زاده. گودرزی. دکتر جلالی. ملک مدنی. ثقت‌الاسلامی. سودآور. خزیمه علم. شادلو. مکرم افشارصادقی. موسوی. عباسی. آصف. صاحب جمع. بزرگ نیا. اسلامی. دکتر کاسمی. ناصر صدری. امیری قراگزلو. عرب شیبانی. حسن اکبر. سلطانی. دکتر راجی. آبکار. شکرائی. موقر. مخبرفرهمند. دکتر کیان. برومند. معین‌زاده. صدرمیرحسینی. سالاربهزادی. مرتضی حکمت. علیمحمد دهقان. معدل. گیو. دکتر برال. سنندجی. ناصر ذوالفقاری. صدرزاده (شماره آراء بعمل آمده نتیجه بقرار ذیل بود) ورقه سفید ۷۷ ورقه کبود۱

رئیس - ۸۴ نفر عده حاضر باکثریت ۷۷رأی موافق دولت آقای علاء رأی اعتمادداده شد

اسامی موافقین - آقایان:مهدی ارباب. نورالدین امامی. حاذقی. دکتر نبوی. محمدعلی مسعودی. صدر میرحسینی. حسن اکبر. سلطانی. امیری قراگزلو. افشارصادقی. نبوی. گنابادی. عرب شهبانی. ثقت الاسلامی. اقبال. دکتر جلالی. سودآور. خزیمه علم. صاحب جمع. گودرزی. شادلو. ملک مدنی. حسن مکرم. عباسی. دکتر کاسمی. آصف. بزرگ نیا. صدری. فقیه‌زاده. فرامرزی. پناهی. امینی. امیر نصرت اسکندری. بوداغیان. صفوی. دکتر معظمی. سرتیپ‌زاده. دکتر هدایتی. بهادری. شوشتری. شیبانی. دکتر طبا. عبدالحسین مجتهدی. اردلان. معدل. فرهودی. سالار بهزادی دکتر مجتهدی. دکتر کیان. جمال امامی. دکتر برال. گیو. کشاورزصدر. دولتشاهی. کهبد. اعظم زنگنه. فتحعلی افشار. امامی اهری. جواد مسعودی. محمد ذوالفقاری. وهاب‌زاده. حکیمی. معین‌زاده. مخبرفرهمند. آبکار. برومند. اسلامی شکرائی. رفیع. دکتر راجی. مرتضی حکمت. سنندجی. ناصر ذوالفقاری. صدرزاده. دهقان. موسوی. موقر مخالف - آقای آشتیانی‌زاده

رئیس - آقاینخست‌وزیر بفرماییدنخست‌وزیر - ازاین رأی اعتمادآقایان تشکرمی‌کنم. امیدوارم که این هیأت دولت لایق این اعتمادمجلس باشد…

جمال امامی - ما هم امیدواریم پشیمان نشویم

نخست‌وزیر - و امیدوارم درانجام وظیفه با پشتیبانی آقایان انشاءالله توفیق حاصل خواهیم کردیک خبرخوشی الان آمد از خوزستان که اوضاع بهبودی حاصل کرده استودراغلب نقاط نفتی کارگران برگشته‌اند سرکار و تا۱۵اردی بهشت این مزایا را بآنها بدهند

- معرفی آقای دکتر نفیسی به وزارت بهداری به وسیله آقای نخست‌وزیر

[ویرایش]

۷ - معرفی آقای دکتر نفیسی به وزارت بهداری به وسیله آقای نخست‌وزیر

رئیس - آقای نخست‌وزیر فرمایشی دارید؟

نخست‌وزیر - آقای دکتر نفیسی را بسمت وزارت بهداری معرفی می‌کنم (مبارک است)

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

[ویرایش]

۸ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس - جلسه را ختم می‌کنیم، جلسه آینده روز پنجشنبه دستور اول انتخاب کمیسیون‌ها بعد هم لایحه اصلاح ماده ۲۰ قانون مالیات بردرآمد (جلسه بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت