مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۱۳۵
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
سال هفتم – شماره ۱۷۹۷
۱شنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۱۳۵
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۱۳۵
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۳۳۰ نشست ۱۳۵
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورتمجلس
- ۲- مذاکره در ورود دستور و بیانات قبل از دستور - آقایان: آشتیانیزاده - حاذقی - دکتر کاسمی - تیمورتاش - فرامرزی - معدل
- ۳- بیانات آقایان مکی و آشتیانیزاده به عنوان ماده ۹۰ آییننامه
- ۴- بقیه مذاکره در برنامه دولت آقای علاء نخستوزیر
- ۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
- تصویب صورتمجلس
[ویرایش]رئیس – صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
غایبین با اجازه – آقایان: پالیزی – دکتر علوی – اورنگ – محمدعلی مسعودی – عسگر – صاحبجمع – ظفری – اسکندری- ناصر صدری – وهابزاده
غایبین بی اجازه – آقایان: حسین خاکباز - محمود محمودی - دکتر مصباحزاده - قبادیان - منصف - قهرمان - خسرو قشقائی - ابریشمکار - گنجه - ملکمدنی - دکتر معظمی - گرگانی - ناظرزاده - تولیت - صفائی - دکتر سیدامامی - شهاب خسروانی - حمیدیه - قرشی - عماد تربتی - محسن طاهری - سالار بهزادی - رضوی - دکتر طاهری - پیراسته - هراتی - امیرافشاری - رستم گیو - طباطبائی - معینزاده
دیرآمدگان با اجازه - آقایان: ثقهالاسلامی - غلامرضا فولادوند یک ساعت. آقایان فرامرزی و مکرم ۳۰ دقیقه - آقای امیرقاسم فولادوند یک ساعت.
دیرآمدگان بی اجازه - آقایان: حسن اکبر برومند - سلطانی ۳۰ دقیقه
رئیس - آقای حاذقی نسبت به صورت جلسه قبل نظری دارید بفرمایید
حاذقی -
- مذاکره در ورود دستور و بیانات قبل از دستور - آقایان: آشتیانیزاده - حاذقی - دکتر کاسمی - تیمورتاش - فرامرزی - معدل
[ویرایش]۲- مذاکره در ورود دستور و بیانات قبل از دستور - آقایان: آشتیانیزاده - حاذقی - دکتر کاسمی - تیمورتاش - فرامرزی - معدل
رئیس – سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند (نمایندگان – دستور دستور) آقای آشتیانیزاده – آقای حاذقی – آقای کهبد
آشتیانیزاده – آقای رئیس بنده دیشب تمام شب را اینجا بودم و نخوابیدم برای این که امروز صحبت کنم.
شوشتری – اجازه بفرمایید حرف بزنند.
رئیس – محالف با نطق قبل از دستورید؟
فرامرزی – بنده موافق با نطق قبل از دستورم
رئیس – آقای فقیهزاده
فقیهزاده – پریروز آقای فرامرزی اعتراض کردند به نطق قبل از دستور حضرتعالی فرمودید فقط چون شروع کردیم اجازه میدهیم جلسه بعد را به بحث در برنامه میپردازیم.
فرامرزی – نطق قبل از دستور در نظامنامه هست و حز با طرح نمیشود تغییرش داد.
رئیس – پیشنهادی رسیده از آقای ذوالفقاری که قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد):
ریاست محترم مجلس شورای ملی – پیشنهاد مینمایم به جای نطق قبل از دستور برنامه دولت مطرح شود – ناصر ذوالفقاری
ناصر ذوالفقاری – اجازه میفرمایید توضیح عرض کنم.
رئیس - بفرمایید
ناصر ذوالفقاری – الان ساعت ده و نیم است آقایان می دانند برای هر نفری باید یک ربع صحبت بشود این سه ربع از روزی که دولت آمده با این اوضاع و احوال مملکت هر روز تا نیم بعد از ظهر صحبت میشود و به برنامه دولت رسیدگی نمیشود بنده خواستم استدعا کنم که برنامه دولت را ادامه بدهید و آقایانی که اسمنویسی کردهاند صحبت نکنند تا تکلیف دولت امروز معلوم شود (عدهای از نمایندگان – صحیح است)
رئیس – آقای فرامرزی
فرامرزی – این نطقهای قبل از دستور حالا در واقع خودش بحث در اطراف برنامه دولت است برای این که با این ترتیب یک نفری که مخالف یا موافق حرف میزند همه آن کسانی که نظر دارند حرف دارند بزنند برایشان میسر نیست (عدهای از نمایندگان – صحیح است) آنهایی که میخواهند نطق قبل از دستور بکنند هم در اطراف برنامه دولت است بنده مخالف با این پیشنهاد هستم برای اینکه من اول دفعه که در سیاست اسم استقلال ایران را شنیدهام اسم آقای علاء را با خدمت شنیدهام یعنی شنیدهام که یک شخصی به اسم آقای علاء در امریکا است و او از استقلال ایران دفاع میکند و انگلیسها جزو شروطشان قرار دادهاند که این را از امریکا بخواهند تا دولت ایران در امریکا دست نداشتهباشد بعد از جنگ بینالملل دوم باز این آدم در مقابل انگلیسها در مقابل روسها ایستاده از وحدت و استقلال ایران دفاع کرده (عدهای از نمایندگان – صحیح است) این آدم را در مجلسی که من نشستهام میبینم که بدترین خیانت را که از آدمکشی هم بدتر است به او نسبت میدهند من نمیتوانم بشنوم و سکوت بکنم باید حرف بزنم یا در برنامه حرف بزنم یا در نطق قبل از دستو و اشخاصی مثل من هم که بند و بست هیچ ندارند برای اینکه این بیفتد و کس دیگری بیاید اینها همهشان میخواهد حرف بزنند آنهایی که بند و بست ندارند و استقلال و وحدت و حیثت مملکت را در نظر دارند و از تشنج بعد میترسند آنها علاقمند هستند که این دولت بماند (عدهای از نمایندگان – صحیح است) بنابراین از کسانی که میخواهند حرف بزنند یکی من خودم هستم
رئیس – رای گرفته میشود به این پیشنهاد اشخاصی که با نطق قبل از دستور موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای آشتیانیزاده
آشتیانیزاده – دیروز به من اجازه داده نشد تا منویات طبقات زحمتکش مردم ایران را راجع به حکومت سرنیزه و زد و خورد در سرتا سر خوزستان به اطلاع مجلس برسانم دولت آقای علاء با یک سلسله اقدامات به نفع کمپانی جنوب موفق شد در مقابل مطالبات حقه کارگران نفت سرنیزه به آنها تحویل دهد با این عمل وحشیانه و تروریستی خود صورت قانونی بدهد وقتی میشنوم که عده وحشت دارند مبادا قشون انگلیس وارد ایران شوند تعجب میکنم این اشخاص نمیدانند وقتی که دستگاه حاکمه مملکت سرنیزه سربازان و چماق پلیس را در راه حفظ منافع انگلستان بکار میبرند انگلستان چه احتیاجی دارد خود را زحمت انداخته و متجاوز معرفی کند؟ من از شما میپرسم اگر قشون انگلیس از موقع حساس ایران ملاحظه نمیکرد و خوزستان را بر فرض محال اشغال مینمود فرمانده نظامی انگلیس با کارگران ایرانی جز همان معاملهای را که دولت علاء میکند انجام میداد شرکت نفت بدون هیچ مجوز سی درصد از حقوق کارگران را کسر کردهاست کارگران هم بر استرداد حقوقشان از یک حق قانونی بینالمللی یعنی اعتصاب استفاده کردند تا کمپانی را مجبور به پرداخت حقوق خودشان کنند دولت به جای اینکه به کمپانی فشار بیاورد و از حقوق کارگران دفاع کند در سرتاسر خوزستان حکومت نظامی اعلام کردهاست و با تحریکات عمدی و تیراندازی به طرف کارگران حوادثی بوجود آورده که خون چندین نفر زحمتکش و زنان و اطفال آنها پایمال شدهاست
دیروز کارگران به وسیله تلگراف اطلاع دادند که کوچکترین عمل تحریکآمیزی از طرف کارگران نشده بلکه سربازان برای مجبور کردن کارگران به شکستن اعتصاب به طرف آنها شلیک کردهاند مسول خون کارگران و زن و بچه بیگناه آنها جز دولت آقای علاء و اشخاصی که با او زد وبند کردهاند چه کسی میتواند باشد؟
تا پیش از اعلام حکومت نظامی در خوزستان با وجود اعتصاب هیچ حادثه اتفاق نیفتاده بود و بطوری که مشاهده شد و تمام این اقدامات تحریکآمیز و این وقایع خونین مربوط به بعد از اعلام حکومت نظامی است
پس مسول تمام حوادث و وقایع اسفانگیز خوزستان دولت آقای علاست و لاغیر. و تمام این جنایات فقط به منظور حفظ منافع کمپانی نفت جنوب بوقوع پیوسته است
بیخود نیست که در یک چنین موقع حساسی آقای علاء همکار آقای تقیزاده و شریک او در انشاء قرارداد 1933 زمامدار میشود و تعجبآور است که چطور جناب آقای دکتر مصدق بدون پروا از وجهه و شخصیت به عنوان یک وکیل مدافع از علاء دفاع میکنند و در همان حالیکه تقیزاده را خیانتکار میشناسند و شرکت علاء در مقدمات تنظیم قرارداد اعتراف دارند و جهل او را نسبت به عواقب کار دلیل بیگناهی او میدانند.
در صورتی که جناب آقای دکتر بخوبی میدانند اگر جرم و جنایتی واقع شد مجرم و شرکای وی هر دو تحت تعقیب قرار میگیرند و هر دو مجازات میشوند و اگر شریک جرم از عواقب کار جرمی که انجام داده اظهار بیاطلاعی و جهل کند موجب تبرئه او نخواهد شد فقط مجازات شریک یک جرمی از مجرم اصلی خفیفتر خواهد بود.
آقای دکتر مصدق با یک اصرار غریبی سعی در تبرئه آقای علاء دارند و منجمله دلیل میآورند که مامورین دولت در زمان دیکتاتوری نمیتوانستند از امر دولت تخلف و سرپیچی کنند در صورتی که اگر این بهانه کافی برای تبرئه از جرم باشد تقیزاده هم که صریحا به همین عذر اشاره کرده مستوجب عفو خواهد بود هم جناب آقای دکتر هیچگاه حاضر نیستند تقیزاده را مشمول چنین حکمی قراردهند بنابراین مسلما شریک او هم مشمول عفو نخواهد بود
عجب است که آقای دکتر مصدق آقای علاء را به عنوان یک شخص بی اراده معرفی کردند و فرمودند که قیم لازم دارد و این قیم با نفوذ در حال حاضر آقای تقیزاده است که حتی آقای علاء از آقای دکتر مصدق هم قبول نکردهاست که او خیانتی به وطن کردهباشد.
بنده نمیدانم چه موجبی داشتهاست که جناب آقای دکتر مصدق بدون پروا از عواقب این مدافعات به نامه جبهه ملی مانند بک وکیل مدافع کوشش بیفایده برای تبرئه آقای علاء بکار برند و تنها دلیلی که ایشان بالاخره برای طرفداری جبهه ملی از دولت علاء اقامه فرمودند این بود که مبادا قوامالسلطنه یا شخص دیگری مانند او روی کار بیاید و روی این منطق فردا ممکن است شمر و خولی هم مورد حمایت جناب آقای دکتر واقع شوند
وظیفه بنده نیست راجع به آقای قوامالسلطنه حرفی بزنم ولی اگر آقای دکتر مصدق ایشان را تا این درجه فاقد صلاحیت میدانند و اعتقاد دارند که کابینه ایشان برخلاف قانون و مصلحت مملکت عمل کرده و حزب دموکرات ایران در انتخابات مداخلات غیرقانونی نموده و هزاران عیب شرعی و عرفی دیگر داشتهاست پس چطور در جبهه ملی حاضر به همکاری با کسانی شدند که یا در کابینه آقای قوامالسلطنه عضویت داشتهاند مانند جناب آقای دکتر شایگان و آقای صالح و آقای امیرعلایی و یا از اعضای فعال و برجسته حزب دموکرات ایران بودهاند (امیرعلائی – بنده در کابینه قوامالسلطنه کار بدی نکردهام) از قبیل آقای مکی و دکتر بقائی.
وقتی آقای دکتر مصدق با این شدت قوامالسلطنه و حزب دموکرات راتکفیر میکنند پس چطور حاضر میشوند با کسانی در جبهه ملی همکاری کنند که با عنوانی از عناوین با قوامالسلطنه همکاری داشتهاند.
برای اینکه قضاوت همکاران جبهه ملی جناب آقای دکتر با آقای قوامالسلطنه روشن شود من فقط چند جمله از مقاله آقای حسین مکی را که در روزنامه حزب دموکرات ایران نوشتهاند میخوانم.
در خانواده مرحوم میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه در تهران مولودی پا به عرصه وجود نهاد که در آن روز تصور میشد مولود جدید تنها از آن خانواده خود میباشد ولی بعد سیر تاریخ و گذشت و زمان و مرور ایام نشان داد که آن وجود شریف تنها از آن خانواده خویش نبوده بلکه تعلق به کشوری دارد که مشاهیر و نوابغ و بزرگان زیادی را در آغوش خود با جان و دل پرورش داده (کشاورز صدر – منظور آقای معتمدالسلطنه بوده است) و برای اصلاح شئون مادی و معنوی کشور در بحبوحه مشکلات و شداید و در سختترین ادوار مامور کرده است.
مکی – جمله آخر مقاله را بخوانید خودم مقالهای را که نوشتهام میآورم.
دکتر بقائی - همهاش را به ایشان ندادهاند که بخواند.
آشتیانیزاده - بفرمایید آن روزنامه دمکرات ایران را از کتابخانه مجلس بیاورند این عیب جنابعالی نیست جنابعالی رئیس کمیسیون تبلیغات حزب بودید مدیر کل شهرداری بودید حالا مینشینید تکذیب میکنید (صفوی - تکذیب میکنم) شما حقتان است ولی ایشان نباید بکنند وبیخود میکنند یک تیکه دیگر آن را میخوانم. فرمان مشروطیت ایران بخط وامضای معظم له میباشد که گراور وعکس آنرا درغالب مجلات وجراید وتواریخ منتشر نمودهاند این فرمان بدون شک موجب یک تحول عظیم وشگرفی در ایران میباشد چه پس از صدور این فرمان نهضت آزادی وآزادیخواهی در کشور ایجاد گردید که تا امروز هم دنباله همان جنبش پیش میرود والبته انشاء کننده ونویسنده چنان فرمانی مقام بس ارجمند وشامخی را در قلوب آزادیخواهان وصفحات پر افتخاری را از تاریخ مشروطیت ایران بخود اختصاص دادهاست. اگر آن روزی که آقای احمد قوام پا بعرصه وجود گذاشت فامیل جلیل ایشان تصورمینمودند که این مولود ازآن، آن خانواده میباشد شاید گمان ایشان بخطا نرفته بود ولی ورود آقای احمد قوام بجامعه وابراز لیاقت وشایستگی هائی که پشت سرهم از خود بروز دادند ثابت کردکه معظم له بعدها مشاغل مهم وخطشیری را عهده دار خواهند گردید و در سخت ترین ادوار تاریخی ایران زمام و مهار کشور ایران را به ید قدرت خود خواهند گرفت و با نیروی کاردانی و تدبیر و حسن کفایت ودرایت خویش ناخدای کشتی طوفان زده ایران خواهند شد و برای رسانیدن آن بساحل نجات شب و روز قرار و آرام را برخود حرام خواهند کرد. بنده لازم نمیدانم مقاله آقای دکتر بقائی را در شاهد اینجا قرائت کنم و اظهارات جناب آقای دکتر شایگان را در همین مجلس تکرار کنم همینقدر عرض میکنم که وقتی آقای دکتر مصدق با همکاران آقای قوامالسلطنه کار میکنند وبا آنها در جبهه واحدی هستند اگر مطلبی راجع به ایشان بگویند خدای نکرده حمل بر غرض خواهد شد و بعلاوه در جواب این بنده که وجه ارتباطم با آقای قوامالسلطنه بیش از اغلب آقایان اعضاء جبهه ملی نیست بچه مناسبت موضوع ایشان را مطرح میفرمایند مگر اینکه ترساندن بعضی آقایان نمایندگان و تقویت آقای علاء چنین تاکتیکی را انتخاب فرموده باشند که البته ممتازند در هرصورت آقای علاء در عوض اخذ حقوق کارگران ازکمپانی (آزاد - آقا کمپانی دیگر وجود ندارد بعد از ملی شدن صنعت نفط) سرنیزه بشکمشان فرو برد وزن وفرزندشان را داغدارکرد ونشان داد که علی رغم اصرار جناب آقای دکتر مصدق هنوز هم برای ادامه این جریان آمادهاست دولتی نتواند یک کمپانی را مجبور بپرداخت حق کارگران بنماید چگونه قدرت خواهد داشت از منافع ملت ایران دفاع کند ومن تعجب میکنم که جبهه ملی جه اصراری در تقویت چنین دولتی دارد خیلی مضحک است که اقای ناپلئون وطنی که از تمام نقشههای جنگی ناپلئون فقط میدان (واترلو) را خوب یاد گرفتهاست قبل از اینکه کاملا تثبیت شده و بمانند به پرونده سازی برای مخالفین خود مشغول شده عرض میشود که این موضوع پرونده سازی در مملکت ما متأسفانه الان آقای فرامرزی حرف خوبی اینجا زدند. وقتیکه من میکنم خوب وقتی که تو میکنی بد است اشخاصی که مدتها کریتیک وانتقاد وآتاک میکنند این رویه وطرز فکر وقتیکه خودشان وزیر میشوند خودشان این عمل را شروع میکنند با وضع بدتری روز اول یکی از رفقای جناب آقای علاء یعنی یکی از دوستان دولت ایشان بنده را تهدیدکرد که تو اگر مخالفت بکنی با این دولت، دولت نمیگذارد وکیل بشوی و من بجای تو وکیل خواهم شد ومن اینجا عرض کردم. حال از راه دیگری شروع کردهاند، بنده وقتی این جریان را فهمیدم یعنی بمن خبر دادندکه یک چنین جریانی در شرف تکوین است بی اختیار متوجه به اتاک دوستان محترم ایشان شدم بنده به آقایان ودوستان خودم ارادت دارم. آقای مکی وآقای دکتر بقائی در جلسه فوقالعاده مجلس که فرمودند خواهیم گفت که چه اشخاصی کارگران را بسفارت شوروی سوق دادند من نفهمیدم، من آنشب معنی فرمایش آقایان را نفهمیدم و توجه نکردم روز بعد بمن خبر دادند که اشخاصی که من اسمشان را نمیبرم با شهربانی تازهای که آمد بهتر بشود بدتر شد یعنی با همان همکاران مختاری که از نو همانها آمدند و دارند کار میکنند حتی بشاه مملکت گزارش دادند که آشتیانیزاده با اتومبیل سبز رنگش را یک عدهای از ورامین به تهران آورده واین عده را در اطراف سفارت شوروی آورده بودندکه در آنجا پناهنده شوند و متحصن گردند (نورالدین امامی - رنگ اتومبیلت را عوض کن) حال این اهمیت ندارد. بنده از این حرفها شدنی نیست و اینکارها شدنی عاقبت ندارد. فقط عرضم اینست که آقای علاء شما مرد واردی نیستید شما از جریان کارهایتان اطلاع ندارید شما مملکت را نمیشناسید
رئیس - آقای آشتیانیزاده مراعات کنید
آشتیانیزاده - بنده که توهین نمیکنم میگویم اطلاع ندارند شما در این مملکت نبودید شما سفیر کبیر خوبی بودید شما مترجم خوبی بودید. شما چه میدانید در کریدورها و راهروها و سوراخ سمبههای مملکت چه فجایع را بدون اینکه شما کوچکترین خبری داشته باشید از این وضعیت انجام خواهند داد چرا؟ برای اینکه شما قادرنیستید احاطه بر وضعیت پیدا کنید و مسلط بر اوضاع باشید. شما این کاره نیستید شکا آن بالا نشستهاید پشت میز کاغذ امضاء میکنید شما چه خبر دارید (کشاورز صدر - رئیسالوزرای قانونی هستند این عیب ایشان نیست) این بود که بنده خواستم این موضوع را بعرض مجلس برسانم وعرض کنم از این جریانات خیلی پیش خواهد آمد در همین دولت که آقای دکتر مصدقالسلطنه تشتببانش هستند
رئیس - وقت شما تمام شد
آشتیانیزاده - این مقاله را اجازه بدهید بخوانم.
رئیس - باید رأی گرفت
آشتیانیزاده - اینجا آقای دکتر مصدقالسلطنه رأی نگرفته صحبت کردند
رئیس - مخالفی نبود حالا هم اگر مخالفی نیست (نمایندگان - خیر) بفرمایید ۵ دقیقه دیگر صحبت کنید.
آشتیانیزاده - درهرصورت هم آقای علاء وهم طرفداران سری ایشان بدانند که من با اب پاپوش دوزیها از میدان در نمیروم ودوران حکومت پلیسی هم طولی نخواهد کشید وخیلی زود در و دیوار آن بر سر بانیان آن خراب خواهد شد بنده اظهار خیلی از مطالب خودداری میکنم تا مبادا حمل بر سوءنیت یا مبارز طلبی کنند ولی بار دیگر عرض میکنم که این کابینه صلاحیت زمامداری را موقعی که موضوع ملی شدن نفت مطرح است ندارد جبهه محترم ملی هم با سازش با این دولت جز ضرر و زیان چیزی عایدش نخواهد شد چون آقایان محترم در عین حال که دولت مدار هستند خیلی میل دارند اقلیت مبارز و اصولی هم باشند خاطر محترم آقایان را به این وضع متوجه میسازم این مقاله را آقای دکتر قامی کاندید نجفآباد که الان زمینه انتخاب ایشان هم در کابینه آقای علاء از نجفآباد فراهم میشود نوشتهاند «اقلیت اگر دیوانه و خائن نباشد باید روش خود را تغییر دهد در این چند روزه یک نکته قاعده براقلیت «من درآوردی» مجلس شورای ملی ثابت ومسلم شده باشد و آن اینکه استبداد به رأی و روش دیکتاتوری در دنیای امروز بویژه در کشور ما که ۲۰سال زهر جانگزای استبداد و دیکتاتوری را در کام داشتهاست پیشرفت ندارد و کاملا حرف مفت است که در یک پارلمان ازهر قبیل که باشد یک اکثریت ۸۰ نفری در مقابل یک اقلیت ده بیست نفری که عدهای از آنها هم افراد معلومالحال هستند سیر بیندازند وتسلیم رأی و نظر ناصواب آنها شوند؟ الی آخر» عرض میکنم که: ببری مال مسلمان وچومالت ببرند بانگ وفریاد بر آری که مسلمانی نیست اکنون روی سخن من با آقایان نمایندگان محترم است آقایان محترم رأی دادن به این کابینه که رئیس آن از تنظیم کنندگان قرارداد ۱۹۳۳ و اعمال بیست روزه آن فقط رد راه حفظ منافع کمپانی میباشد متضمن قبول مسئولیت تمام خونریزیهای جنوب و پایمال کردن حقوق ستمکشان ایران و اهانت بمقدسات ملی محسوب میشود. جز اینکه با روشهای پلیسی در سرتاسر ایران بمنظور تهیه زمینه جهت اعلان حکومت نظامی آشوب و بلوا راه میاندازند قادر به برداشتن کوچکترین قدم اصلاحی نخواهدبود
آقایان محترم: اوضاع کشور ما بر اثر عدم کفایت زمامداران وضعف وعدم توانائی دولت حاضر رو به وخامت است من میترسم که خدای ناکرده اینگونه طفره زدنها از فهم حقایق کشور ستمدیده ما را دچار مخاطرات سهمگینی بکند که نجات از آن برای ما خیلی گران تمام شود در یک چنین وضعی باید دولتی مصدر کار باشد که اولا بتواند حس اعتماد را بمردم تلقین کند و بر اوضاع واقعاً مسلط باشد و قدرت ایستادگی در مقابل تجاوزات خارجی را از خود نشان داده باشد و بتواند در یک چنین بحرانی که برای کشور پیش آمدهاست از سیاستهای متضاد بینالمللی به نفع میهن ما استفاده کند قیافه این دولت و سوابق سیاسی رئیس و بعضی از اعضای آن مسلم میدارد که این دولت نه قادر به اداره مملکت خواهد بود ونه صلاحیت زمامداری دارد. حکومتی که برسرنیزه تکیه کند وبزور سرنیزه خودرا برمردم تحمیل کند قادر باداره امورمملکت نخواهد بود
رئیس - آقای حاذقی
حاذقی – من خدا را بشهادت میطلبم در این عرایضی که میکنم جز صلاح و سعادت مردم (عدهای ازنمایندگان - از مجلس خارج میشدند)
رئیس - طوری آقایان بیرون تشریف ببرید که جلسه از اکثریت نیفتد
حاذقی - و مملکت ایران و مردم ایران و جز ادای وظیفه وجدانی که بکلام الله مجید قسم خوردهام که آنرا رعایت بکنم هیچ منظوری ندارم آقایان همکاران محترم شاهد هستند که من همیشه طرفدار نظم مجلس هستم طرفدار این هستم که مجلس بدون تشنج و بدون تشتت کارهای مهمی را تصویب بکند و وظایفی که قانون اساسی بعهده او گذاشتهاست انجام بدهد. بنام یک وکیل ملت از طرف خودم و از طرف مردمی که نماینده آنها هستم از بیانات همکارخودم آقای آشتیانیزاده اظهار اشمئزاز و نفرت میکنم. زیرا این بیاناتی که ایشان داده بودند خواندند آن چیزهائی که بشخص جناب آقای علاء ودولت ایشان نسبت دادهاند من قویاً تکذیب میکنم برای این که شخص آقای علاء عمری را به پاکدامنی و تقوی و خدمت به مملکت گذراندهاند (صحیح است) ومردم ایران با کمال هوشیاری منتظر تصمیم عاقلانه مجلس شورای ملی هستندکه با رأی مثبت خودشان مشت بر دهان آن کسانی که برای پیروی از هوی و هوس خودشان مملکت را بآتش میکشند بزنند (در اینموقع مجلس از اکثریت افتاد و پس از چند لحظه تشکیل اکثریت شد) آقایان محترم تاریخ بما نشان میدهد همیشه یک مبارزهای بین طرفداران حق و باطل وجود داشته و اشخاص باطل طلب همیشه زیر ماسک حق طلبی زیر لفافه مغالطه وسفسطه با حق مبارزه میکردهاند که حق رابیرون کند وباطل را جایگزین آن سازند. الان مادر مقابل ملت ایران درمقابل تاریخ معاصر مواجه با یک مسأله حیاتی هستیم، وضع مملکت ما همه آقایان بهتر ازمن واقفند که ایجاب میکند که مجلس شورای ملی یک تصمیم عاقلانهای که مبنی بر مصلحت اندیشی مملکت باشد بگیرد. این بیاناتی که همکار ما آقای آشتیانیزاده بقصد اغفال ما و بقصد اخلال در تصمیم ما و بقصد اشتباهکاری میفرمایند من امیدوار هستم که در تصمیم آقایان هیچ تأثیری نداشته باشد. آقایانی که خودشان طرفدار صحبت قبل از دستور هستند حرف خودشان را که زدند بیرون میروند این نشانه اینست که آقایان به آنچه که میفرمایند عقیده ندارند - قرآن مجید میفرماید یا ایها الذین آمنولم تقولون مالا نفعلون کبر مقتاعندالله ان تقولوا مالا نفعلون خوب بود آقایان هرچه میگفتند خودشان معتقد بودند ولی حرفهائی که معتقد نیستند درتصمیم مردم هیچ تأثیری ندارد و مردم نمیپسندند آن حرف هارا.
اسنادی که بجناب آقای علاء دادند راجع به مردود بودن مسأله نفت من باز هم میخواهم اینجا تکذیب بکنم برای اینکه جواب دولت به سفارت انگلیس یک جوابی است روشن که دیگر هیچ جای تأویل وتغییر باقی نمیماند من خواستم عرض کنم که دولت ایشان مصمم است که بر طبق قانون حقوق ملت ایران را تأمین کند من خواستم عرض کنم که حکما میگویند که برای هر چیز چهار وجود، وجود ذهنی، وجودلفظی، وجود کتبیو وجود خارجی است مسأله مهم نفت که مدتها وقت مجلس شورای ملی صرف آن شده سه مرحله وجودی اولیه نفت را تحقق داده در ذهن اشخاص بوده که نفت ایران در سراسر ایران ملی شود در زبان همه افتاده وبلفظ گفته شده و روی کاغذها آمدهاست و آن مرحله که مرحله وجود خارجی است ماندهاست و همین یک مرحله وجود خارجی نفت است که آقایان باید با متانت و درایت و عاقبت اندیشی و دقت دولت و مجلس انجام بگیرد آقایان یک کسانی هستند که نمیخواهند بگذارند این تصمیم مقدس مجلس شورای ملی و سنا بدست یک دولت مصلح و علاقمند بوطن انجام پذیرد. آقایان روشن هستند واقف هستند که شخص آقای علاء و دولت ایشان کسانی نیستند که بگذارند یک ذره از حقوق ملت ایران گم شود آقای فرامرزی همکار محترم فرمودند وقتی انگلستان بدولت ایران فشار میآورد که آقای علاء نباید در واشنگتن مدافع حقوق ملت ایران باشد و وقتی همین شخص آقای علاء در مقابل تجاوز همسایه شمالی در سازمان ملل متحد با کمال شدت از منافع ایران واز استقلال مملکت ما دفاع کرد (نمایندگان - صحیح است) یک همچو دولتی چگونه حاضر میشود حالا که موجبات و وسائل کامل ملی شدن صنعت نفت فراهم شده در این مسئله حیاتی کوتاه بیاید من خواستم به آقایان اطمینان بدهم افکار ملت انگلستان برله ملت ایران مجهز است، افکار ملت امریکا برله ملت مجهز است مردم انگلستان ومردم امریکا شخص آقای علاء را با پاکدامنی ووطن دوستی وعلاقمندی به مملکت خوب میشناسند (کشاورز صدر - یادداشت آقای انتظام را که بنا بدستور ایشان بوده بگویید) آنهم البته یکی از خدمات پرافتخار ایشان است که در تاریخ ایران ثتب میشود آقای آشتیانیزاده بمن گفتند که من بدون مطالعه وبدون قصد انشاء با هر دولتی موافقت میکنم والله اینطور نیست من شخصی هستم مسلمان و موحد؛ موحد چه زرریزی اندربرش چه فولادبندی نهی برسرش امید و هراسش نباشد زکس براین است بنیاد توحید وبس من یک مردی هستم مستغنی وبی نیاز ازتمام خلق خدا فقط محتاج بخدا هستم وهیچ توقعی از هیچکس واز هیچ دولتی ندارم ولی من معتقدم که درپشت این تریبون همیشه از حق باید دفاع کرد ودفاع کردهام آقایان شاهد هستند حتی بعضی از اشخاصی که برسر کار نبودند و از کار بر کنار بودند و افکار عامه و حتی اغلب مجلسها علیه آنها بوده من اینجا بپاس خاطر حق و حقیقت از آنها دفاع کردهام بدون هیچ بیم، وقتی که دولت سابق یک رئیس تبلیغاتی که غیرشایسته بود انتخاب کرد من با شدت هرچه تمامتر اینجا علیه دولت نطق کردم و صحبت کردم ووقتی که دوره ۱۶ تشکیل شد آقای ساعد رئیس دولت بود وقتی که آمد اینجا اول کسی که علیه دولت صحبت کرد من بودم که آمدم اینجا باشدت هر چه تمامتر علیه آقای ساعد صحبت کردم که ایشان قانون اساسی را زیر پاگذراندهاند ۷ماه دوره فترت در مملکت بوجود آوردند پس ملاحظه میفرمایید که من هیچوقت بدون قصد انشاء موافقتی با دولتها نکردهام من به این دولت عقیده دارم و ایمان دارم و معتقدم هر وکیلی که به احساسات ملت توجه دارد و به وظیفه خطیر حفظ مملکت توجه دارد با کمال علاقه و ایمان به این دولت رأی میدهد و از این دولت پشتیبانی میکند و مابقی وقتم را همانطور که عرض کردم به آقایان میدهم
رئیس - چهار دقیقه وقتشان باقی مانده دو دقیقه به آقای دکترکاسمی و دو دقیقه به آقای تیمورتاش دادهاند ولی عملی نیست (دکتر کاسمی - اجازه بفرمایید) خوب است یکنفر از آقایان فقط استفاده کند آقای دکتر کاسمی بفرمایید
دکتر کاسمی - بنده میخواستم توجه جناب آقای علاء را به این حریق فوقالعاده موحشی که در کیاسر مازندران اتفاق افتادهاست جلب کنم در چند روز پیش حریق فوقالعاده سختی در کیاسر مازندران اتفاق افتاد و کلبههای دهاتی که از چوب و گاله اینها ساخته میشود سوزانید و الان در حدود دو هزار نفر زن ومرد و بچه بیخانمان در آنجا هستند البته اقداماتی شد و جمعیت شیر وخورشید سرخ ایران از روی کمال لطف و مرحمت ۱۰هزار تومان حواله کردهاند و در خود محل هم کمیسیون اعانه تشکیل شد و اعانهای جمعآوری شد و توانگران مبلغی دادهاند ولی اینها کفاف این عده بیخانمان را نمیکند و دولت باید حتی قضیه را مورد توجه قرار بدهد و در همین جلسه امشب هیئت دولت تقاضا میکنم این موضوع را مطرح بفرمایید و در حدود ۲۰ هزار تومان یا۱۰ هزار تومان من زیادتر تقاضا نمیکنم حواله بفرمایید که در همانجا یک کمیسیون اعانهای که از معتمدین محل تشکیل شدهاست دوا وروانداز برای مردم آنجا تهیه بشود خیلی تشکر میکنم موضوع چون خیلی فوریت داشت آقای حاذقی دو دقیقه از وقتشان را ببنده دادند و از ایشان هم تشکر میکنم
رئیس - آقای تیمورتاش
تیمورتاش - با تشکر از جناب آقای رئیس و آقایان محترم عرضی که بنده داشتم میخواستم اولا بگویم اشتباه نشود بهیچ وجه مربوط بموافقت با دولت یا مخالفت با دولت نیست عرض بنده از لحاظ روشن شدن یک جریان تاریخی است که بنده مطلع هستم و آن مربوط بشخص جناب آقای علاء است بنده در اینجا با کمال صراحت عرض میکنم که در وطنپرستی و ایراندوستی و شهامت و شرافتمندی شخص جناب آقای علاء هیچ کوچکترین تردیدی ندارم (صحیح است) اما موضوعی که مربوط بمأموریت ایشان درژنو بود ودر اینجا مکرر صحبت شدهاست بنده اجازه میخواهم چند دقیقه این موضوع را روشن کنم اگر آقایان اجازه بفرمایید ولو اینکه یکی دو دقیقه هم از وقت بگذرد (نمایندگان - بفرمایید) اینجا گفته میشود که جناب آقای علاء بعلت مأموریتی که برای رفتن به ژنو پیدا کردند مداخله داشتهاند در عقد قرارداد ۱۹۳۴و میخواهند ایشان را همردیف مسئول مستقیم و عاقد قرارداد ۱۹۳۳ جلوه دهند (آشتیانیزاده - همردیف نه شریک) این بهیجوجه من الوجوه با حقیقت تطبیق نمیکند حقیقت محض و حقیقت تاریخی آن است که بنده اینجا عرض میکنم بعد از مسافرت دوم مرحوم تیمورتاش به لندن و مذاکرات راجع به نفت هنگامی که ایشان مراجعت کردند و در خانه تحت نظر بودهاند اعلیحضرت فقید به مرحوم داور و جناب آقای علاء فرمودند که با ایشان تماس بگیرند (آشتیانیزاده - آقای علاء تحت نظر بودند؟) خیر پدر من تحت نظر بودند اعلیحضرت فقید فرمودند که با مرحوم پدرم تماس بگیرند و از جریان مذاکراتی که شدهاست اطلاع حاصل کنند خاطر شریف آقایان شاید مستحضر باشد که در همان اوان هم جشن و چراغانی برای الغای قرارداد دارسی در سراسر ایران برقرار بود، جناب آقای علاء حاضر که یکی ازشهود زنده هستند با مرحوم داور رفتند تماس گرفتند و این مربوط به زمانی بود که شکایت کمپانی از ایران در جامعه ملل مطرح بود تا آن زمان بهیچوجه من الوجوه صحبتی ازطرح و جریان قراردادی که در سال ۱۹۳۳ تنظیم شد درمیان نبود این را آقایان بدانید و تاریخها را با هم تطبیق بفرمایید تا آن زمان، شکایتی شده بود و دولت ایران باید جواب میگفت بنظر بنده الحق والانصاف بهتر از جناب آقای علاء که عمری را در سیاست و در دیپلماسی گذراندهاند و همچنین مرحوم داور که البته در جریان بودهاند (فقیهزاده - خدارحمتش کنند) بهتر از آنها پیدا نمیکردند که به جامعه ملل بفرستند این بزرگوار با دقت آنجا صحبت کرد گفت و شنید ولی نتیجه آن همان تصمیمی بود که گرفتند وبنش را بعنوان حکم قراردادند و گفتند بروید با هم بنشینید صحبت کنید مأموریت و نقش آقای علاء آنجا تمام شد، آقای علاء در مذاکرات بعدی راجع به قرارداد منحوس ننگین ۱۹۳۳شد بهیچوجه دخالتی نداشتهاند و من اینجا بضرس قاطع عرض میکنم (آشتیانیزاده - اظهارات تقیزادهاست درمجلس پانزدهم) آقای تقیزاده از این بیانات بسیار دارند (آشتیانیزاده - چرا دروغ میگویید) آقای علاء شریفتر از آن است که به آن نتیجه رسید و عاقدش آنها را انکار میکند مداخله داشته باشد (آشتیانیزاده - این حرفها برای مردم بیرون ملتفت جریان هستند درموقع دفاع از رزمآرا همین حرفها را میزدید) اگر بنا باشد ما هم بگوئیم من حاضرم آقای آشتیانیزاده من همیشه برای مبارزه حاضرم
فرامرزی - بفرمایید بیرون مبارزه کنید اینجا جایش نیست
رئیس - آقای فرامرزی
فرامرزی - جناب آقای آشتیانیزاده در اینجا چند نطق متوالی کردند که البته نطق اولشان که بنده بودم از لحاظ فن خطابه، بسیار خوب بود بسیار خوب ادا شده بود و اگر یکقدری ادب نگه میداشتند در الفاظ از نظرمن که یک قدری هم مطالعه ادبی کردهام هیچ عیب نداشت اما اینها همهاش را به اصطلاح اهل فن بهش میگویند دلایل خطابی یعنی آن دلایلی که حرفهای خیلی خوب موثر، پشت هم میاندازد و اغلب شنوندگانی که ذهنشان خالی است بهشان اثر میکند ولی آن منطقی نیست یعنی اهل منطق وقتی آمدند مقایسه کردند میبینند نه هیچکدامش صحیح نیست عرض کنم بدبختانه در مملکت یک تحریکاتی میشود، هرکس روی نظر شخصی حرف میزند و اگر این ادامه پیدا کند توی این مملکت سنگ روی سنگ بند نمیشود برای این که هر دولتی آمد یک عده زیاد دیگری باز کاندید دارند باز دست میدهند بهم تهمت میزنند عملی میکنند تا آن دولت را میاندازند زیادتر از آنهائی هستند که میخواهند دولت را نگاه بدارند برای اینکه الان ممکن است ده نفر آدم کاندید باشند طرفدارهای تمام کاندیدها دست بهم میدهند برای انداختن این دولت آنوقت این دولت که رفت یکی بحمایت دولت برمیخیزد طرفدارهای نه دولت دیگر با این ترتیب دوباره برای برانداختن آن دولت جدید کار میکنند آخرش دائماً این کار باید ادامه پیدا کند و سنگ روی سنگ بند نمیشود آن وقت غالباً هم آن کسی که عمل میکند کاندیدش موفق نمیشود ولی بنای موجود را خراب میکند خاطرم هست در دوره چهارم من اینجا بودم (اشاره به جایگاه جرائد) و مرحوم مستوفیالممالک یک عدهای بر ضدش عمل کردند توطئه چینی کردند برای اینکه آقای قوامالسلطنه بیاید آقای قوامالسلطنه نیامدند البته برای اینکه یک وقتی دولتی را با آن تشنج ومبارزه با افکارعمومی انداختند دیگر آن شخص نمیتواند بیاید یعنی وضعیت بهش اجازه نمیدهد مستوفی را انداختند مجلس چهارم را بد نام کردند ملت را رنجانیدند کاندید خودشان هم نیامد جناب آقای آشتیانیزاده خیلی خوشم آمد که این جا چند بار اقرار کردید به این که دولت موجهی پیدا کردهاند برای آن منظوری که دارند این را اقرار کردید که این دولت موجهتر از باقی است (آشتیانیزاده - از نظر خودشان) از نظر ملیت قصدتان تود؟ موجه یعنی مردم قبولشان دارند آقای آشتیانیزاده؟ امیرالمؤمنین علی میفرماید الناس اکیس من ان یمدحوا رجلاحتی یرواعنده آثاراحسان، مردم عاقلتر از این هستند که ۵۰سال گول تدلیس بخورند پیغمبر میفرماید لن تجتمع امتی علی ضلالت اجتماع واتفاق ملت من بر گمراهی ممکن نیست و محال است که پنجاه سال ملت ایران راجع بیک اشخاص گمراه شده باشند این فرمایشی که شما میکنید بیاد من میآورد وقتی المعز بدین الله قاهره را تسخیر کرد وخواست بیاید بمصر به پسر عمویش گفت جای من بنشین، پسر عمویش گفت بشرطی مینشینم که مالیات اینجا را نخواهی، بمن مراجعه بکنی شکایت راجع بمن را قبول نکنی دستوری هم بمن ندهی، گفت فکر میکنم بعد به وزیرش گفت وزیر گفت نه تو باید قبول کنی گفت اگر مجبورم قبول کنم باید فلانی فلانی را بگذاری این جا که بمن کمک کنند من خودم به تنهائی ازعهده برنمیآیم گفت فکر میکنم جواب میدهم مکی مشاوری داشت از او پرسید او گفت این دومی تدلیس میکند دروغ میگوید بعد ممکن است یاغی شود وآنکه صریح میگوید او راست میگوید به او ارجاع کن گفت ممکن است آنکه بشما میگوید راست باشد ولی این را میتوانی حاشا کنی که آخر این مثل اول آن میشود؟ یعنی تازه یاغی میشود؟ این اولش یاغی است حالا شما تصدیق نمیفرمایید که در مقابل آقای علاء درمیان این رجال که حالا شما میخواهید ثابت کنید که تعد از ۵۰سال علاء درست نبوده آنها کسانی هستند که در تمام این ۵۰سال درست نبودهاند (احسنت) آیا کسی که ۵۰ سال ملت ایران او را شریف و درست و امین شناخته بهتر از کسانی نیست که ۵۰ سال ملت ایران آنها را نادرست و ناامین شناخته؟ (آشتیانیزاده - این حرف درست است ولی اینجا صدق نمیکند واین هم خطابهاست) پروپاکاند فرمودید نشستهاند برای فلان و بهمان دور هم پروپاکاند کردهاند پروپاکاند وقتی که عمل همراهش نباشد اثرندارد ابوالعینا یک شاعر عرب بود یک جائی نشسته بود یکی از امرا گفت این سخاوت امرای سابق را که روایت نمیکنند اینکار دراقها است دراق یک جماعتی بودند مثل روزنامه نویسهای امروز افسانه جعل میکردند، حکایت مینوشتند و میفروختند گفت این داستانهای سخاوت و کرم امرای گذشته کار دراقها است ابولعیناء گفت پس چرا یک افسانه و حکایتی برای جنابعالی وضع نکردهاند، اگر آنها پروپاکاند است اینهایی که روزنامه تأسیس میکنند مخارج میکنند که به ایشان پروپا کاند بکند آن پروپاکاندها چطور اثرندارد؟ چطور اینهمه در روزنامه منتشر کردهاند که خوشنامشان کنند بدنامتر شدند؟ پس باید عملی هم باشد تا پروپاکاند اثرداشته باشد (صحیح است) و آنهائیکه پروپاکاند دربارهشان اثر داشته. بقین بدانند که عمل هم همراهش بودهاست همانطوری که من اینجا عرض کردم بنده اولین دفعه که نام آقای علاء یا آقای علائی را شنیدم بعد از جنگ بینالمللی اول بود ومن بچه بودم تازه اخبار میشنیدم و میخواندم وآنموقع هم میشنیدم (امامی اهری - پس معلوم شد که سن شما چقدر است) سن من از شما کمتر است وآنوقت میگفتند جزء شروطی که انگلستان میخواهد به ایران تحمیل کنند این است که علائی را از امریکا بخواهند برای این که او در امریکا زیاد فعالیت میکند وامریکا برای پاره کردن قرارداد ۱۹۱۹که یکی از آن رجالی که عرض کردم بسته بود و بعضی از آن رجالی که شما طرفدارشان هستید با سرنیزه خواستند عمل کنند علاء برای پاره کردن آن قرارداد عمل میکرد (آشتیانیزاده - بنده طرفدار نیستم و شما طرفداربدتر از آنها هستید حالا میآیم جای آقا خوب پردهها را پاره میکنم) من اتفاقاً بدم نمیآید (رئیس - صحبت خودتان را بفرمایید) (آشتیانیزاده - ۲۰۰تن کاغذ را هم من نگرفتم) الان میگیریم آقای علاء باید جواب بدهید دویست تن کاغذ روزنامه کیهان خریده پولش را هم قبلا دادهاست به مقدم ۲۰هزار تومان بیعانه دادهاست حالا دولت میخواهد مصادره کند اعلام جرم میکنم کاغذ را روزنامه کیهان از خارج وارد کرده شما میخواهید مقدم را مجبور کنید و کاغذ کیهان را مصادره بکند، اعلام چرم میکنم اینجا کاغذ را روزنامه کیهان پولش را داده و قبلا خریده از خارج خریده (شوشتری - تجارت آزاد است) عرایض من زیاد است.
رئیس - آقای فرامرزی پنج دقیقه از وقت شما باقی ماندهاست.
فرامرزی - بله، عرض کنم عرایض من زیاد است آقیان اجازه بفرمایند بنده عرایضم را عرض کنم (بعضی از نمایندگان - بفرمایید، بفرمایید) عرض کنم اینطور اشخاص را لجن مال کردن و یک نفر آدم را در این مملکت باقی نگذاشتن (آشتیانیزاده - خدمت به مملکت است یکنفر از این آدمها را باقی نگذاریم) خدمت به مملکت نیست چون ممکن است روی حسن نیت نباشد بنده عرض نمیکنم خیانت است ولی خطا است، اشتباه است الان اگر کسی روزنامههای ایران را بخواند، نطقهای ماها ومردم ایران را جمع بکند نتیجهای که میگیرد این است که تمام ایرانیها مزدور اجانب هستند برای اینکه من بشما این را میگویم، شما این را بمن میگویید دوتائی مان به این آقا میگوئیم وسه تائی مان به آن آقا میگوئیم از محصول این گفتهها و نوشتههای ما تمام مردم فهمیده این مملکت نوکر اجنبی در میآیند و این صحیح نیست (صحیح است) در صورتیکه نوکری اجنبی یعنی جاسوسی اجنبی از تمام گناهها بدتر است یعنی از آدمکشی که در قرآن آنرا بزرگترین گناه دانسته حتی مجازاتش را در ردیف کفر قرار داده از آدم کشی هم بدتر است وابستگی به اجنبی و بدستور اجنبی خیانت کردن به مملکت (صحیح است) وآنوقت شما بشریفترین اشخاص این نسبت را میدهید این کار صحیح نیست. جنالعالی در تمام صحبتهائی که فرمودید راجع به آقای علاء روی دو موضوع دور میزند یکی قرارداد ۱۹۳۳و یکی فراماسونی هی گفتید فراماسون، هی گفتید قرارداد ۱۹۳۳عرض کنم راجع بقرارداد ۱۹۳۳ آقای تیمورتاش اینجا توضیح میدهند ولی جنال آقای آشتیانیزاده این را بدانید که رشد سیاسی ترقی فکری اینها کم کم حاصل میشود بنده خودم از کسانی بودم که تا این اواخر قرارداد ۱۹۳۳را بنفع ملت ایران میدانستم من نمیدانستم که این بد بودهاست همین ملت ایران جشن گرفت برای این قرارداد (آشتیانیزاده - ملت نگرفت شهربانی گرفت) البته شهربانی گرفت، من هم تصدیق میکنم ولی ماها هم نمیدانستیم، همین راجع به ملی شدن صنعت نفت با اینکه آقای مکی وآقایان دیگر که در کمیسیون نفت بودند میدانند که وضع را در ملی کردن صنعت نفت امضای من تغییر داد یعنی دو جبهه بود یک عده امضاء کرده بودند رویش فشار میآوردند یک عده هم ایستاده بودند امضاءنمیکردند من که امضاء کردم بهم خورد آن بالایش من قبل از اینکه امضاءبکنم معتقد بودم کار صحیحی نیست ومدتها مبارزه میکردم مباحثه میکردم جلساتی با آقای دکتر مصدق مباحثه کردم جلساتی باآقای دکتر بقائی در خارج کمیسیون مباحثه کردم، گناهی ندارم اگر اول نفهمیدم که باید این کار را کرد اول آنطور تصور میکردم روی عقیدهام ایستاده بودم بعد آنها مرا قانع کردند امضاء کردم (تیمورتاش - ولی کهنه رنود میدانستند) عرض کنم نمیخواهم از حالا دفاع کنم، ولی میخواهم بگویم فرمایش شما و فرمایش آقای آشتیانیزاده را درباره آن شخصی که میگویید یعنی آقای تقیزاده مجلس دور ۱۶و دوره ۱۵ و مجلس سنا ردکرد (امامی اهری – و حق با حضرتعالی است)
تیمورتاش - همیشه حق با آن کسی است که نشستهاست) اما قبول مأموریت آقای علاء، آفای علاء جزء کابینه که نبودند، مأموریتی قبول کردند قبول مأموریت دولت را انجام دادم این گناه نیست (کشاورز صدر - فشار زور انگلیسها در آنموقع بردنیا حکومت میکرد) ولی این جور همه را متهم کردن سبب میشود که هیچکس مأموریت قبول نکند، هنچکس مسئولیت قبول نکند کم کم شیرازه امور از هم گسیخته بشود و مملکت دچار هرج و مرج بشود این صحیح نیست و اما راجع به این قرارداد ۱۹۳۳که ترتیبش اینطور بود که عرض کردم آقای تیمورتاش توضیح دادند خود آقای علاء هم توضیح خواهند داد شرکتی در این قسمت نداشتهاند خوب یا بد من کاری ندارم راجع به ملی شدن من ازخود جنابعالی دلم میخواست سؤالی که میخواهم بکنم، سئوال استفهامی و استیضاحی است و سؤال وکیل از وکیل باشد نیست، خود جنابعالی معتقد هستید به این که حقیقت نفت ملی بشود یا نه؟ چون من عقیده خودتان را در این قسمت نمیدانم (آشتیانیزاده - نه این جوری که الان ملی شده) شما موافقید که ملی بشود؟ (آشتیانیزاده - بله، بله، نه اینجوری که الان ارتش ایران تمام چاههای نفط را حفظ کند.) البته قول اشخاص را در مورد یکدیگر قول بزرگان را بر یکدیگر تاریخ قضاوت میکند شما که خودتان از خانواده علم هستید میدانید که در سابق یک علمی بود به اسم علم رجال که رجال خودشان از یکدیگر حرف میزدند ولی بسیاری از رجال ثقه خودشان از یکدیگر حرف میزدند ولی بسیاری از رجال ثقه خودشان ازیکدیگر حرف زدهاند اما از مجموع آنها علماء و مطلعین ثقه قضاوت کردهاند و مثلی میزنم برای شما مثلا در اهل تسنن میدانید که شافعی یکی از ائمه اربعه اهل تسنن است ابن معین یکی از محدثین بزرگ اهل تسنن است ابن معین گفتهاست که شافعی طرف اعتماد نیست در حدیث اما دیگران که قضاوت کردهاند هم این معین را طرف اعتماد دانستهاند هم شافعی را، خوب او اینطور حدس زده اینطور فهمیده تصوراتی که او کرده مردم میگویند صحیح نیست. او هم غرضی نداشتهاست خواستهاست تحقیق کند من هم به آقای دکتر مصدق احترام میگذارم وهم به بعضی دیگر از رجال که از جمله آقای علاء هستند، هر دو مورد احترام من میباشند و اما مطلب دیگر اینکه فرمودید که آقای علاء اول قبول نکردند و بعد چطور شد که قبول کردند این را شما هم میدانید این مجلس هم میداند، آقای علاء که آنقدر حب جاه و مقام نداشتند یک نقشهای برای اینکه استفاده از این مقامشان نکنند نداشتند حیثیت و احترام هم داشتند وزیر دربار هم بودند کسی فحششان نمیداد برای چه بیایند اینجا که جنابعالی تشریف بیاورید یا کسی مثل من یا شما بیاید اینجا آنچه لجن در دنیا هست برویشان بریزد. (کشاورز صدر - من از طرف آقای رئیس با ایشان صحبت کردم قبول نکردند) (آشتیانیزاده برای اینکه رئیس لژبهشان دستور داد) این افسانهاست برای اینکه وضع مملکت ایجاب میکند که قبول بکنند و دیدند شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت بنفع مملکت نیست و این عمل ایشان که بدون اینکه احتیاجی به این مقام داشته باشند جزء خدمات ایشان در تاریخ ثبت خواهد شد (صحیح است) ولو این که فحش هم به ایشان بدهند ولو اینکه وقتی که در امریکا جلوکرومیکو ایستاده بودند خیلی از روزنانهها مرد و خدمت ایشان در تاریخ ایران باقی ماند (احسنت)
رئیس - آقای فرامرزی وقت شما تمام شد
فرامرزی - اجازه بفرمایید دو، سه دقیقه دیگر حرف بزنم
رئیس - مذاکرات شما شیرین است آقای معدل هم میخواهند صحبت کنند (بعضی از نمایندگان - بفرمایید آقا) ۵ دقیقه دیگر بفرمایید
فرامرزی - عرض کنم که چند دفعه تکرار فرمودند که تنها اقلیت در این مجلس من هستم کاش اینطور بود ولی بطوری که من میبینم مجلسی که به رزمآرا ۹۱ رأی داد مثل اینکه میخواهد آنقدر رأی به آقای علاء ندهد واین را من برای مجلس ننگ میدانم چرا؟ برای اینکه ممکن است که مجلس بیک رئیسالوزرائی مثل رزمآرا عقیده وعلاقه داشته باشد و صد رأی هم بدهد ولی اگر این رئیسالوزرای صدرایی کشته شد آن هم در مسجد و خانه خدا، آنهم سر ختم یکی از علمای بزرگ، لااقل باید دو نفر برایش اشک بیفشانند ولی من غیر از خنده چیزی ندیدم این جا بعد از مرگ رزمآرا یکی از علمای روحانی در مجلس ختم او حاضر نشد یک واعظ سرمنبر نرفت، در تاریخ ایران این قضیه سابقه ندارد شما۹۱رأی به این آدم دادید و حالا به آقای علاء بنظر من اگر این رأی را ندهید همان تاریخ مجلس چهارم میشود به آقای مستوفی رأی نداد و تمام این تماشاچیها که این جا بودند گریه کردند وقتی که مستوفی از این مجلس رفت بیرون وگفتند مرده باد این مجلس خراب سر این عمل عدهای را توقیف کردند عرض کنم بنده یک کلمهای که میبینم اینجا زیاد تکرار میشود راجع به این است که دولت آقای علاء باجبهه ملی ساختهاست (یکی از نمایندگان - خیلی خوب کاری کرده) جبهه ملی البته، پنج، شش نفر آدم بیشتر نیست این جا نشستهاند ولی آقایان بخاطر بیاورید که در خارج این چهار دیواری مجلس یک مردم و یک ملتی هستند من اگر آقای مکی آمد پشت این تریبون و بمن مثلا اهانت کرد و من چیزی نگفتم خیلی رعایت او را نکردهام فکر کردهام که مردم پشت سر مردم خارج این جا پشت سر کی هستند عرض کنم که آیا بهتر نیست که یک دولتی بیاید که جبهه ملی هم آن مبارزاتی که سالها کرده بودند راجع به این نکند (آشتیانیزاده - صحیح است) واظهار رضایتی بکند توافقی داشته باشد با عمل او ولواینکه کمکی هم بهش نکند که دولت موفق بشود آیا اگر این دولت رفت ودولت دیگری که منظور آقایان دیگر بود آمد آیا آن تشنجات، آن مبارزهها تجدید نخواهد شد؟ وآیا پیش میبریم ماها؟ (دکتر مجتهدی - پس رأی بدهد اقلیت بهتر است) بنده وکیل آنها نیستم عرض کنم این حرف را من زیاد میشنوم یعنی ممکن است اینجور نباشد من اینطور خیال میکنم که اشخاص کاندیدهائی دارند، بند و بستهائی دارند حالا برای کسانی که بند و بستی ندارند بوسائل تبلیغ متشبث میشوند یکی از وسائل تبلیع این است که بگویند این دولت با اینکه با جبهه ملی ساختهاست آنها چرا به او رأی نمیدهند؟ کسانی که کاندید دارند بند وبست دارند آنها حقشان است ولی کسانیکه ندارند من از آنها تعجب میکنم گول این تبلیغات را میخورند برای اینکه کلاه سرشان میرود باید بندوبستشان را کرده باشند واطمینان هم پیدا کرده باشند چون غالبش هم بعد دروغ در میآید اگرندارند با دولتی بسازند که اصلا اهل بند وبست نیست برای اینکه انداختن این دولت بعنی آوردن یکی دیگر این راهم حسابشان را بکنند. یک تذکری که میخواهم به آقای وزیر جنگ بدهم این است که مطابق تلگرافی که شیخ جابر اصولی کرده حتماً بخودتان هم رسیدهاست معلوم میشود که دریکقسمت از بوشهر یعنی در بخش کنگان که الان جنگ است بین خوانین و رؤسای آنجا اخنگ و دهنو و یک قلعه دیگر محاصرهاست و اردو طرف جنگ و خونریزی است مثل قبل از ظهور اعلیحضرت پهلوی این را میخواستم بگویم که دولت چه اقدامی کرده برای خاموش کردن آن قضیهای که بین مردم رخ دادهاست عرض دیگری هم ندارم
رئیس - آقای معدل بفرمایید
معدل - بنده در برنامه دولت فرصتی نیافتم که صحبت بکنم وحالا هم با تشکر از جناب آقای کهبد که قسمتی از وقت خودشان را بنده دادند راجع به دو سه فقره کارهایی میخواستم صحبت بکنم ولی مذاکراتی را که یکی دو مرتبه جناب آقای آشتیانیزاده فرمودند مرا بر آن داشت که در این باب هم چند کلمهای عرض کنم من برای آقای علاء نگران نیستم در این صحبت هائی که درباره ایشان شده ولی دلم میخواست که همکار محترم آقای آشتیانیزاده چنین صحبت هائی را نمیداشتند با اینکه اعتقاد دارم که تمام نمایندگان میبایستی آزادی تام داشته باشند برای اینکه انتقادات خودشان ونظریات خودشان را صریحاً ابراز کنند و اعتقاد دارم همیشه دولتها میبایستی یک اقلیتی روبرویشان باشد وهمیشه در معرض انتقاد باشند و پایه حکومت ملی روی انتقاداتی است که اقلیتها در مجالس از دولتها میکنند و همچنین اعتقاد دارم که اشخاصی که وارد سیاست میشوند باید تاب حملات را داشته باشند واگر کسی نمیتواند تاب این را داشته باشد که از او خرده گیری کنند باید به میدان نیاید و خوشبختانه آقای علاء این ارزش را در اجتماع دارند که از این حملات نلرزند (فقیه راده - چسبندگی ندارد بایشان) اما چرا دلم نمیخواست که همکار محترم ما چنین صحبتی بکنند برای اینکه در بیابانها دیدهام بسیاری از درختها را مردم به آن کهنه بستهاند واین از دستبرد اشخاص مصون و محفوظ ماندهاست آن کسی که اول به آن پارچه بستهاست نیت داشته که یک سر سایهای برای مردم باقی بماند ولی دیگران از توجه عمومی ترسیدهاند و به آن دست نزدهاند دوستان عزیز و همکاران محترم من در این باب سخن گفتهاند و حق معنی را ادا کردهاند و من زیاده روی نمیکنم ولی باید همه معتقد بشویم که آنهائی که مورد توجه هستند نباید مورد حمله واقع بشوند باید از خشم و غضب عمومی ترسید (صحیح است) بسیاری از مردم هستند که خودشان گناهی ندارند ولی آنها بحریم حرمت اشخاصی تجاوز کردهاند که آنها مورد توجه عمومی هستند باید توجه داشته باشیم که بهمه نمیشود حمله کردعلاء مرد شریف وپاکدامن و از خانواده محترم و کسی است که هیچوقت گردیدی نگشته و مردم به او احترام میکنند ما باید در اطراف عملیات دولت او بعد از این سخن بگوئیم که من کارندارم که حالا افرادی را هم که جمع کرده مردمان شرییفی هستند ولی در را بروی خودمان نمیبندیم و از فردا مواظب قدمهائی هستیم که برمیدارند اما چطور میشود این قسمت را زیر پا بگذاریم بمردی که انهمه برای خودش محرومیت قائل شده تا شایسته این احترام بشود ما سخنی در اطرافش بگوئیم مگر مستوفیالممالک مخالف نداشت ولی نشد که به مستوفیالممالک بگویند دزد است (آشتیانیزاده - قیاس مع الفارغ است) حقایق را که نمیشود انکار کرد من هرقدر مخالف باشم میتوانم بگویم قدش کوتاه است؟ مگر کسی توانست بگوید که وثوقالدوله نالایق است حقایق را که نمیشود انکار کرد مثل آفتاب میدرخشد واز آن گذشته نقص کشور ما این است که رجال کم دارد وقتی سخن ازمملکت میگویید به در ودشت و کوه و صحرا که اطلاق نمیشود به رجال آن مملکت اطلاع میشود و ما متأسفانه رجال کم داریم و ابداً زیبنده نیست که آنهائی را که داریم و با طهارت وپاکدامنی گذرانده اندآنها را آلوده کنیم این حرفها که پشت این تریبون گفته میشود در رادیو گفته میشود در روزنامهها نوشته میشود اطفال ما آنها را در مدارس میشنوند و میفهمند اینها درسی است برای آنها اگر خدای نکرده در این مملکت شهرت یافت که زشت و زیبا با هم یکی است و اگر فهمیدند که خوب و بد یکسان است مگر مردم دیوانهاند که گرد طهارت بگردند و به ناکامی بگذرانند (صحیح است) من دیگر بیش از این در این باب عرضی نمیکنم واین حق را برای خودمان محفوظ میداریم که کوچکترین قدمی که این دولت و یا دولتها بر خلاف درستی وپاکدامنی برخلاف وطنپرستی بردارند به آنها اعتراض کنیم انتقاد کنیم من ضمناً دیدم که جنابعالی جرأت کردید که نامی هم از جبهه ملی ببرید جبهه ملی هر چه بوده بوده ولی مگر این مطلب نبود که من و خود شما بدنبال آنها رفتیم و رأی دادیم اینها مظهر امروزی این تز هستند چطور جرات میکنید؟ مگر جبهه ملی را آن روز من و شما بدنبال آنها نرفتیم و رای ندادیم؟ چطور امروز در گلدستهها و مساجد بنام محمد صلوات میفرستند برای این است که مظهر یک عقیدهای بود برای اینکه توحید را انشاء کرد اینها هم آمدهاند یک تزی آوردهاند که من و شما هم به آن معتقد هستیم چطور جرأت میکنید که به دکتر مصدق بد بگویید (آشتیانیزاده - کسی بد نگفت) چطور امروز میتوانید بجبهه ملی سخنی ناشایست ادا کنید من امیدوارم که همه هم را محترم بداریم ما باید رجال خود را عزیز ومحترم بداریم اینها را برای روز فردا نگاهداریم که مملکت محتاج بمردان لایق وپاکدامن است (احسنت) بنده موردی را هم میخواستم عرض کنم راجع بصفحه جنوب واز شما نمایندگان استدعا کنم که در این باب بدوستان جنوبی خودتان بیشتر توجه کنید. آقیان ملخ تمام جنوب ایران رافراگرفته واگر قضیه نفت نبود اگر این اتفاقات واقع نشده بود توجه شما در درجه اول به بدبختی برادران کرمانی وخوزستانی وفارسی بود من از پیشگاه اعلیحضرت همایونی تشکر میکنم که اوامر موکدی به ارتش صادر فرمودند و کمک ذیقیمتی کردند دولت هم باگرفتاریهای بزرگی که داشته در این باب قدمهای مهمی برداشته از دولت میخواستم که در اینجا در اولین فرصت توضیحات زیادی بدهد تا افکار نمایندگان ومردم متوجه به این موضوع بشود وباز هم تقاضا وتمنی میکنم که اگر از شما کمک مالی میخواهند بدهید واساساً توجه خودشما وتوجه ایران بمردم جنوب خودش مؤثر است در دفع این بلای بزرگ وخطر عظیم…
رئیس - آقای معدل وقت شما تمام شد
معدل - چشم اطاعت میکنم توجه دیگر دولت را هم بنا بوظیفه نمایندگی از مردم فارس به این ایالت محروم متوجه میکنم واو ایجاد راهی از شیراز بخلیج فارس وارتباط این منطقه برای اینکه در یک بلای اقتصادی بزرگ برادران ما میسوزند همه آقایان باید بما کمک کنید حمایت کنید اعتبارش را تصویب کردید به همه ما حق دارید ولی از دولت میخواهیم که این راه را باز کند واولین قدم را در این راه بردارد ومتوجه باشید که برادران فارسی شما کسانی هستند که در اولین مرتبه هدایت میکنند از هر اتفاقی که در این مملکت واقع میشود (صحیح است) اما مورد دیگری که من توجه دولت را جلب میکنم موضوع دیوان محاسبات است. آقایان وضع اقتصادی مملکت ما خرابست، خرابست، خرابست هر نقشهای بخواهید بکشید اگر پول نباشد، سرمایه واعتبار نباشد عملی نیست واین کار نمیشود مگر این که اختیارات دیوان محاسبات را بصورت اول بر گردانید یعنی هر خرجی که میخواهید بکنید اول آنجا تسجیل شود یعنی به بینید که اعتباری وجو دارد یا ندارد ووقتی آن اعتبار تصویب شد آن خرج بشور باید دیوان محاسبات آخر هر سال تفریغ بودجه تهیه کند وتصدیق کنید یک ملت ورشکسته یک مملکت ورشکسته یک خانواده ورشکسته یک فرد ورشکسته استقلال ندارد نا باید از این خرجهای بیهوده جلوگیری کنیم از این افراط وتفریطها جلوگیری کنیم تا برای پول دستما ن بطرف بیگانه وکمپانی وغیره دراز نشود اول کاری که دولت میکند واول حسن نیتی که بخرج میدهد باید این باشد که دیوان محاسبات را بصورت اصلی در بیاورد
- بیانات آقایان مکی وآشتیانیزاده بعنوان ماده ۹۰آییننامه
[ویرایش](۳ - بیانات آقایان مکی وآشتیانیزاده بعنوان ماده ۹۰آییننامه)
رئیس - آقای مکی از ماده ۹۰میخواهند استفاده کنند ودر جلسه قبل اجازه خواسته بودند
مکی - شاید همکاران محترم در این دوسه جلسه اخیر به سر حملات آقای آشتیانیزاده پی برده باشند واگر پی نبرده باشند بنده عرض میکنم آقای آشتیانیزاده تصور میکند که جبهه ملی با حملات ایشان عصبانی میشود و همانطوری که برای کابینه رزمآرا توپ و تفنگ میکشید و مبارزه میکرد با کابینه علاء هم همان طور خواهد کرد خیر آنروزی که ما با کابینه رزمآرا مخالفت میکردیم اواخر دوره پانزدهم برای روی کار آمدن دست وپا میشد و همکار عزیز و ارجمندم دکتر بقائی (نورالدین امامی - ارجمند افتاد توی چاه) (خنده نمایندگان) سر شما سلامت آقای امامی از پشت تریبون با ملت ایران صحبت کرد و مخالفت میکردیم با عملیات آن شخص بر فرد فرد ملت ایران پوشیده نبود، جبهه ملی نمیتواند بر خلاف افکار عمومی و بر خلاف اراده ملت ایران قدم بردارد زیرا ما هیچ سرمایهای نداریم جز محبت و عواطف ملت ایران و این سرمایه را هم حاضر نیستیم بدو حمله آقای آشتیانیزاده یا امثال ایشان (حاذقی - آقای آشتیانیزاده امثال ندارد) به رایگان از دست بدهیم ما این سرمایه را در اثر فداکاریهای زیاد. زندان رفتن تبعید شدن بدست آوردهایم واگر ۲۴ساعت دیرتر دستی ازغیب بیرون نمیآمد و اینطور نمیشد ما امروز نبودیم وشاید خیلی از رجال این مملکت امروز هفت کفن پوسانده بودند ما با آن همه فداکاری و از خود گذشتگی این سرمایه بزرگ ملی را تحصیل کردیم وحاضر نیستیم کوچکترین چک حتی چک صد دیناری از این سرمایه خرج کنیم و این سرمایه را داریم و برای احیاء وآبادی این مملکت میخواهیم مصرف کنیم هر روزی لازم شد از جانمان میگذریم با کفن خونین بخاک برویم ولی حاضر نیستیم این سرمایه را بمفت و رایگان از دست بدهیم و هیچوقت هم چه دولت آقای علاء و چه هردولتی، شدید ترین دولتها دولت آقای ساعد بود که آن سرتیپ صفاری آمد چطور صندوقها را عوض کرد و یا آن دکتر اقبال با ما چه جور مبارزه کرد ولی وقتی که اراده ملت ایران تعلق گرفت ما انتخاب شدیم برای ما دولت علاء و دولت ساعد از لحاظ انتخابات تهران برای این هفت و هشت نفر تأثیری ندارد زیرا اگر پشتیبانمان مردمند انتخاب خواهیم شد و اگر پشتیبانمان مردم نباشند ما فقط ماهی هزار وصد تومان از لحاظ حقوقی ضرر کردهایم زیرا ما رئیس مالیهای نداریم که ماهی هفتصد تومان بگیریم یا از فلان رئیس شهرداری ماهی پانصد تومان بگیریم ما اینها را نداریم این پروندهها را نداریم میدانیم برای کت فقط هزار و صد تومان ضرر حقوقی است جانمان را سلامت برداشتیم و رفتیم بیرون سرمایه و آبروی ما محفوظ است و پیش خدا وخلق هم رو سفید هستیم. آقای آشتیانیزاده منظورشان این است که ما توپ وتفنگ بکشیم و با کابینهای مثل کابینه آقای علاء که جواب یادداشت انگلیس را با آن شدت دادهاست مبارزه کنیم که در خارج بگویند پس جبهه ملی نوکر انگلستان بوده و بدستور انگلستان برای این یادداشت با کابنیه علاء مخالفت میکند ما از نظر اصولی روز اول گفتیم آقای علاء چون برخلاف سنن پارلمانی به مجلس آمده در جلسه خصوصی عرض کردم با این کابینه نمیتوانیم اصولا موافق باشیم ولی طبق سیره کابینه منصورالملک چنانچه لوایح مفیدی بیاورند رأی خواهیم داد و با لوایح مضرشان مخالفت خواهیم کرد وهر گاه به بینیم از اصول دموکراسی وقانون اساسی میخواهند منحرف شوند تا آخرین قوا با ایشان میجنگیم و کارت کبود به ایشان میدهیم منتهی آن روزی که ما با کابینه رزمآرا با آن شدت عمل میکردیم آقای آشتیانیزاده ساکت بودند و هر شب با ایشان طرف مشورت بودند ما پیشبینی میکردیم که حیات مملکت ما مورد تهدید است برای این مبارزه میکردیم که میدانستیم رزمآرا میآید پشت تریبون ومیگوید که ملت ایران استعداد لولهنگ سازی راهم ندارد میاید باستعدادوهوش ولیاقت ملت ایران توهین میکند میدانستیم که اگر رزمآرا بماند قانون حکومت فدراتیو میآورد میدانستیم که استانهای مملکت تجزیه میشود چون میدانستیم وپسش بینی میکردیم و عملا هم آقایان یک یک بهشان ثابت شد که آنچه ما میگفتیم درست در آمد و از ساعت اول هم رزمآرا را کوبیدیم ووقتی که اوراه دیگر سرای راپیش گرفت سکوت کردیم وگفتیم ما بامرده جنگ نداریم و به پهلوان مرده چوب نمیزنیم ولی امروز کسانی که آنروز جزو دوستان او بودند و امروز نمیدانم چه عرض کنم برا ی کسب وجاهت… (آشتیانیزاده - وجاهت مال خودتان خواهد بود در اجاره شما باشد دربست در اجاره جنابعالی) برای کسب وجاهت میگویند که تو طرفدار قوامالسلطنه بودی. آقای آشتیانیزاده به جبهه ملی و افراد خارج از مجلس جبهه ملی حمله کردند بدکتر قاطمی حمله کردند که ایشان در دوره چهاردهم آن عقیده را داشتند و در دوره پانزدهم عقیده شان چطور شد دوره شانزدهم چطور شد بنده عرض میکنم که این امضای خود آقای آشتیانیزادهاست که قسم خوردهاست با ما این را میخوانم بسم الله الرحمن الرحیم. امضاء کنندگان ذیل بمنظور حفظ دمکراسی و قانون اساسی و دفاع از مشروطیت متعهد میشویم که بالاتفاق با یکدیگر شرافتمندانه همکاری کرده و فراکسیونی بنام آزادی بهمین منظور تشکیل دهیم بدیهی است که در تمام موارد اقلیت فراکسیون تابع اکثریت خواهد بود مگر در مواردی که بموجب تصمیم قبلی فراکسیون اعضای خود را آزاد گذاشته باشد کلیه کارهائی که در مجلس باید انجام گیرد الزم است قبلا به اطلاع فراکسیون برسد. بهرحال خداوند را شاهد و ناظر اعمال و رفتار خود قرار میدهم که همیشه نسبت بیکدیگر صداقت و امانت را مراعات و از هر نوع فداکاری نسبت بیکدیگر مضایقه ننماییم. این تعهدنامه انشاءالله تا آخر دوره پانزدهم برقرار خواهد بود ۳۱ - ۵ - ۲۷. عبدالقدیر آزاد، حائریزاده. حسین مکی - آشتیانیزاده. ما چهار نفر این اتحاد راداشتیم ومتعهد شده بودیم که بر خلاف قانون اساسی و مشروطیت قدمی بر نداریم ولی ایشان رفتند برخلاف اصلی که در فراکسیون بود جزو مجلس مؤسسان شدند رأی هم دادند، ما هم بزندان رفتیم وبعد بجای ایشان دکتر بقائی تا آخر دوره پانزدهم با ما آمد این خط ایشان است آن وقت یک چنین کسی نسبت میدهد به آقای دکتر حسین فاطمی که مسلماً مقالات دکتر حسین قاطمی برای ملی کردن صنعت نفت و دفاع از آزادی باندازه چند سپاه به این مملکت خدمت کردهاست (صحیح است) و البته من تقدیر میکنم غالب جراید و نویسندگان آزاد این مملکت راکه قلمهای رشید و حساس آنها افکار عمومی مملکت را باز کرد جا دارد که از همه آنها تشکر کرد ولی در رأس آنها و فرمانده سپاه آنها دکتر حسین فاطمی بود (صحیح است) و او بود که افکار عمومی راروشن کرد که ملت ایران چرا صنعت نفت را در ایران ملی میکند و حال آنکه یک چنین نسبتی را به او دادن خلاف انصاف است و آنگهی از روزی که جبهه ملی تشکیل شد تا امروز خدا را شاهد میگیرم که صمیمی ترین فرد جبهه ملی دکتر حسین فاطمی بوده که بدون چون و چرا آنچه را جبهه ملی به او گفتهاست تاکنون بموقع اجرا گذاشتهاست حال اگر در دوره چهارده یا آن تاریخی که ایشان میگویند در سال ۱۳۳۴که دکتر فاطمی در اروپا بودهاست بفرض هم که درایران بوده یک مقالهای را برادر ایشان نوشتهاست باید بحساب دکتر حسین فاطمی گذاشت یا میگویند چرا ارسلان خلعتبری رفته شهردار تهران شده (آشتیانیزاده – کی همچو حرفی زد) ارسلان خلعتبری از شخصیتهای اول مملکت است بشهادت رائی که کانون وکلای دادگستری ایران دادهاست اوچندین دورهاست که نایب رئیس کانون وکلا است ورئیس کانون هم که وزیر دادگستری است او چند دورهاست که نایب رئیس کانون وکلای دادگستری ایران است افتخار قضائی این مملکت است در دوره زندگی وکالتش جز شرافت و حقیقت درستی چیزی ندارد (صحیح است) اگر او شهردار تهران نشود پس آقای آشتیانیزاده کاندید شما کیست (آشتیانیزاده - آقای ارسلان خلعتبری) اگر به این وسائل میخواستید توهین کنید که فایدهای ندارد رزمآرا او را برای وزارت دادگستری دعوت کرد او رد کرد او اگر جاهطلب بود وزارت دادگستری او را قبول میکرد (صدرزاده - تقاضائی که برای تشکیل انجمن شهرکرده دلیل شرافت ودرستی او است) (صحیح است) اما وزرائی را که نسبت به جبهه ملی میدهید بنده باید روشن کنم که شخص آقای علاء با جبهه ملی فقط راجع بیک وزیر صحبت کرد و آنهم آقای صالح بود و ما با تمام قوا در جبهه ملی با این فکر متحد و متفق شدیم خصه که خود آقای صالح هم زیر بار نمیرفتند و میگفتند من از طرف مردم کاشان برای وکالت مجلس انتخاب شدم نمیخواهم رأی مردم را بهوا و هدر داده باشم و نگویند وزارت را برأی مردم ترجیح دادم من تا وکیلم در مجلس خواهم بود (صالح - صحیح است) و جبهه ملی کاندیدی به ایشان نداد و کاندیدی هم از طرف جبهه ملی آقای علاء ندارد واگر یک چنین چیزی را کسی بخواهد از طرف جبهه ملی بگوید بنده جداً و قویاً تکذیب میکنم حالا شخصیت آقای امیرعلائی که وزیر دادگستری هستند و در درستی وپاکی ایشان حرفی نیست و با بوذری مثقالی هزار تومان تفاوت قیمت دارد و در زندگیش نقاط ضعفی ندارد چون عضو جبهه ملی است گناه است ایشان هم بدون مراجعه به جبهه ملی خواستهاند از شخصیتهای خارج از محیط مجلس یک افرادی را بیاورند اگر رفتهاند آقای امیر علائی را دعوت کردهاند این جرم جبهه ملی است، وانگهی معذرت میخواهم مگر جبهه ملی دختر کور معرفی کرده یک فرد شایسته و برجسته ویک مردم شایستهای را ننشان داده دیگر از جبهه ملی در کابینه ای که ایشان بنام جبهه ملی مینامند چه کسی است (آشتیانیزاده - آقای ارفع) آقای ارفع به جبهه ملی ارتباط ندارد آقای ارفع اگر خودش شخصیتی داشتهاست در کابینه آمدهاند و با سوابق پدرشان با پدر آقای علاء که علاءالسلطنه بودهاست اگر سوابق و ارتباط خانوادگی را بحساب جبهه ملی بیاورید اینها بی لطفی است وهمه کس میدانند که آقای سرلشگر ارفع مدتها رئیس ستاد ارتش ایران بودهاند با جبهه ملی ارتباط ندارد (امامی اهری - برای خدمتشان به آذربایجان هم بگویید) و هم خواستم عرض کنم شما که اطلاع دارید بفرمایید جبهه ملی تمام افرادش هیجده نفر هستند که هشت نفرشان در مجلس است چند نفر روزنامه نویس هستند و چند نفر هم امثال آقای امیر علائی و ارسلان خلعتبری هستند که هیچکدامشان امبیسیون و تمایلی ندارند که بخواهند با زور خودشان را به یک کابینهای تحمیل کنند (اسلامی - آقای سرلشگر ارفع مازندران را هم نجات دادند بنده ممکن است در جلسه خصوصی برای آقایان تشریح کنم) اما شب پره گروصل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نکاهد اگر آقای آشتیانیزاده به جبهه ملی حمله بکند قدر و قیمت جبهه ملی کاسته نمیشود قدر و قیمت موقعی کاسته میشود که منشاء خیانت و مصدر خیانتی واقع بشود مادامی که جبهه ملی تبعیت از افکار عمومی میکند مطمئن باشید آن کس که ز شهر آشنائی است داند که متاع ما کجائی است ما میدانیم که تا چه حدود میتوانیم با هر دولتی موافقت یا مخالفت بکنیم ما اگر به این دولت آتاک نمیکنیم برای این است که میخواهیم مصدر سیاست شرکت نفت واقع نشویم رای جواب یادداشتی که دولت آقای علاء دادهاند ولی ما از روز اول گفتیم با این کابینه ای که برخلاف سنن پارلمانی آمدهاست موافق نیستم. بنده این را عرض کردم قبل از اینکه ایشان کابینه شان را تشکیل بدهند حالا هم بهمان عقیده ایکه در جلسه خصوصی عرض کردم ودر روزنامهها عقیده بنده بعنوان جبهه ملی منتشر شدهاست بهمان عقیده باقی هستیم واما عقیده آقای آشتیانیزاده راجع به همکاری بنده با آقای قوامالسلطنه، مدینه گفتی وکردی کبابم. مارشال پتن عمری به مملکت فرانسه خدمت کرد ولی وقتی که اوضاع برگشت ملت فرانسه اورا به این جرم محاکمهاش کردکه شاید امروز و فردا به این جرم درزندان بمیرد و حالش هم خیلی بد است یکنفر فرانسوی هیچوقت حاضر نخواهد شد یکی از رجالش که بنام زمامدار در رأس ملت او قرار گرفته برود با دشمن فرانسه معاهده ببندد برود با دشمن فرانسه کار بکند او محکوم به اعدام است منتهی سن او تخفیف در کارش داد. بنده خودم وقتی عضو کمیسیون عرایض بودم مخبر کمیسیون عرایض بودم آن پرونده به آن قطوری را مشاهده کردم وچند پرونده دیگر را بقول آقای حسن اکبر که نمیدانم اینجا تشریف دارند یا خیر؟ (حسن اکبر - اینجا هستم) و یا آن قضیه هشتصدهزار تومانی و دو صورت حساب باز کردن در بانک شاهی رادیدم اگر واقعاً بنده وکیل مردم و ملت باشم واگر وجدان و عاطفه و شرافتی در بنده باشد آیا سزاوار است که باز به چنین کابینهای بیایم و رأی بدهم که مردم را بیایند و غارت بکنند ممکن است که بنده روز اول اشتباه کرده باشم حرریاحی هم رفت سرراه حضرت سید الشهداء را گرفت اینکه جرم من نیست روز اول هم شاید بنده اشتباه کرده باشم شاید بنده خطا کرده باشم که چرا رفتهام با آقای قوامالسلطنه همکاری کردهام ولی چه کاری کردهام و چه خیانتی کردهام یک سیاست خانمان براندازی آنروز در اینجا توسعه پیدا میکردهستی و استقلال این مملکت را بباد میداد بنده رفتم در ملایر آقای ملک مدنی مشاهده کردند که من چه کردم. شما میدانید که بنده با حزب توده در ملایر و اراک و کرمانشاه چه کردم این خدمت بود یا خیانت بود که کردم؟ (ملک مدنی - خدمت کردید) اما در شهرداری آن روزیکه من معاون شهرداری شدم شما مدیر کل شهرداری بودید آقای آشتیانیزاده وبنده هم در شهرداری بودم شما آن روز با من هم قسم بودید که هر گاه بخواهند در شهرداری فلان بکنند ما کنار بیاییم مگر شما آن وقت مدیر کل نبودید چرا ساعتی که من استعفا کردم شما نکردید چون من علاقهای به این پست نداشتم بنده خدمت بممملکت را میخواستم بنده سه ماه معاون شهرداری بودم وقتی که دیدم نمیتوانم ول کردم ومدتها بیکار بودم بعد حزب دمکرات درست شد بعلاوه بنده عضو وزارت راه بودم وقی که رفتم بشهرداری یا وزارت کاربعنوان مدیر کلی با حفظ سمت رفتم سمت و حقوق من در وزارت راه کمتر ار مدیر کلی نبود برای بنده حقوق اضافه تر نبود و افتخاری نداشت که بروم در وزارت کار یا شهرداری در وزارت کار اگر صد دینار استفاده کدهام بگویید چیزی که من سوء استفاده کردهام چیست؟
رئیس - آقای مکی خیلی از وقت شما میگذرد.
مکی - بنده برای آخرین مرتبه عرض میکنم که جبهه ملی با کابینه آقای علاء توپ وتفنگی ندارد بکشد روشش همان است که قبلا عرض کردم وآن کسانی که تصور میکنند با این فکرها میتوانند امثال قوامالسلطنه را بیاورند ما به مراتب شدیدتر و بدتر از آنچه که با رزمآرا عمل کردیم با امثال آقای قوامالسلطنه هم عمل خواهیم کرد
نمایندگان - دستور دستور
رئیس - آقای آشتیانیزاده هم طبق ماده ۹۰اجازه میخواهند بعضی از نمایندگان - این دور تسلسل پیدا میشود آقا.
رئیس – آقایان با نطق قبل ار دستور موافقت میکنند وقت دستور از موعد مقرر میگذرد.
نورالدین امامی - اگر بنا باشد که قبل از دستور صحبت شود دو ساعت دیگر صحبت میشود.
رئیس - آقای آشتیانیزاده بفرمایید
آشتیانیزاده - الحرب اولها کلام اما جناب آقای مکی بنده به جبهه ملی آتاکی نکردم بد نگفتم وبعنوان یک وکیل این انتقادی که در مجلس شد مطرح میکنم بعنوان یک نفر موکل آقایان بنده یک مطالبی را این جا مطرح کردم وچون جنابعالی در مدافعات خودتان وارد امور شخصی وشخصیات شدید بنده لدی الاجبار باید دفاع کنم ولی بنده ازخود مطالبی نمیگویم (حاذقی – مطالب کلی بفرمایید جای مطالب شخصی نیست) عرض کنم این که فرمودید به بنده نسبتهائی میدهند تمام اهل این مملکت فامیل بنده وبنده را میشناسند جنابعالی وفامیلتان را هم میشناسند وضع زندگی من معلوم است وواضح است که چه بودهام وچه هستم وضع زندگی جنابعالی هم معلوم است شما در پنج، شش سال پیش پول تاکسی نداشتید سوار بشوید الان جنابعالی یک اتومبیل سواری آخرین سیستم ماشین زیر پای تان است این را از کجا آوردید؟
مکی - یک کنترات از روسها قبول کردم وپولش را گرفتم رفتم یک تاکسی خریدم
جمال امامی - آقای آشتیانیزاده این چیزها را اینجا مطرح نفرمایید
آشتیانیزاده - …چشم اطاعت میکنم اما راجع به این که به بنده ایراد کردید که بنده یک آدم عهدشکنی هستم و نقض عهد میکنم و چندین مرتبه قسم خوردهام با جنابعالی و قسم میشکنم من این آقای حائریزاده را سی سال است به ایشان ارادت دارم و با این مرد دوستی دارم و شخص مبارز و سیاستمدار و وطنپرستی میدانم بشهادت میطلبم این مرد را روزی که ما خواستیم فراکسیون را در دوره پانزدهم تشکیل بدهیم و این امضاء را کردیم بنا بود که آقای رحیمیان و آقای گلبادی و آقای اسکندری هم در این فراکسیون وارد شوند وآنها وارد نشدند وبعد من آمدم از جناب آقای حائریزاده وارخود جناب آقا در اطاق اقلیت فعلی تقاضا کردم که این موضوع از بین برود آقایان هم اجازه فرمودید که بشکنم این عهد را بیش از این من عرضی ندارم غیراز این بود آقای حائریزاده؟ (حائریزاده - صحیح است)
مکی – آقای حائریزاده اینطور نبود) (حائریزاده - اینطور بود) این حائریزاده مردیست محترم و دروع نمیگوید اما راجع به قوامالسلطنه و مارشال پتن و مقایسه آنها و اینکه اقایان هر چه خواستند حرف میزنند و هر مطلبی اینجا طرح میشود و روی قوامالسلطنه متوقف میشود این را بنده روز اول عرض کردم وباز هم عرض میکنم که مطلقاً بنده طرفدار قوامالسلطنه نیستم ولی مردی نیستم که مثل بعضیها از پشت بقوامالسلطنه خنجر بزنم یک روز هم شاه ازمن پرسید که توراجع بقوامالسلطنه عقیده ات چیست گفتم که من محال است از اعلام جرم قوامالسلطنه کمک بکنم با تمام قوا مبارزه میکنم و از او دفاع میکنم جنابعالی نسبت بمن مشتبه هستید خلاف واقع است باز هم عرض میکنم که بنده طرفدار قوامالسلطنه نیستم و اگر یک روزی هم بنا بشود که قوامالسلطنه سرکار بیاید شاه و مجلس باید او را سرکار بیاورند پس این موضوع را هم استدعا میکنم دیگر مطرح نکنید موضوع قوام در بین نیست و من مدافع او نیستم راجع به قیاس قوامالسلطنه با مارشال پتن وقضاوتی که ملت فرانسه دوباره مارشال پتن میکند وملت ایران باید درباره قوامالسلطنه بکند این قیاس مع الفارق است جناب آقای مکی موقعی که با قوامالسلطنه همکاری میفرمودید این موارد خیانت ودزدی وارتشا وجواز این موارد آن وقت بود (مکی - هیچکس اطلاع نداشت) جنابعالی رئیس تبلیغات حزب دمکرات ایران بودید من وشما ده دفعه با هم راجع باطرافیان قوامالسلطنه کرتیک میکردیم بود یا نبود؟ حقش بود که باهمدیگر قیام میکردیم چنانکه بنده بشهادت خود شما و آقای حائریزاده و وکلای دیگرمثل همین آقای ارباب و آقای نبوی در جلسه حزب دمکرات ایران در اولین جلسه فراکسیون اول کسی که بقوامالسلطنه آتاک کرده بودم آقایان غیراز این است؟ (صحیح است) حقش بود که آقا هم در همان موقع بقوامالسلطنه حمله میکردید نه اینکه بعد از اینکه آمدید البته با رأی ملت و منهم از آن افراد ملت هستم که بشما رای دادم آقای حائریزاده میدانند و خود آقای دکتر مصدق میدانند که من در انتخابات تهران اعلی درجه کمک را به آقایان کردم (جمال امامی - دلیل بی ذوقی تان است) پس این انتقاداتی که من از آقایان میکنم بعنوان یک وکیل مجلس و یا بعنوان طرفدار یک جبهه و یا یک دولتی که در حال تکوین است یا میخواهد بیاید نیست از این نظر که ما این قدر زحمت کشیدیم مردم این مملکت این قدر زحمت کشیدند، این همه فداکاری کردند مبارزه کردند آمدندیک مشت وکیل ملی انتخاب کردند هنوز آن دولتی که هدف اینها بود ساقط نشدهاست آقایان آمدند با چهار پنج تا وزیر ساخت و پاخت کردند از زیر دولت آوردند و آن آمال و آرزوهائی که بود نسبت به اینها از بین رفت در ضمن با دولت اینطور قرار گذاشتند که ما درظاهر برای حفظ وجهه مان موافقت نمیکنیم و کمک نمیکنیم اما در باطن با شما هستیم، بنده که آقای مکی عرض نکردم آقای ارسلان خلعتبری مرد بدی است مرد فوقالعاده خوب و نجیب و فاضلی است اما میگویم شما که ایشان را آوردید شهردار کردید میخواهید انتخابات تهران را هم اداره کنید میخواهید با این دولت انتخابات سایرجاهارا هم اداره بکنید پس بلند شوید علناً و رسماُ ورقه سفید خودتان را بدهید و از دولت حمایت کنید بنده عرض نکردم آقایان بدهند. آقای ارفع من گفتم که شما بدید؟ بفرمایید مگر شما بد هستید؟ همه آقایان خوند اصلا در این مملکت این وزرائی که میآیند و میروند همه خوبند همه شیرین زبان و نیک دهان، مردم بدند مردم خطا کارند والا هیئت حاکمه که عیبی ندارند من نمیخواهم شما آقای مکی با هیئت حاکمه شریک شوید نه من بلکه ملت ایران نمیخواهد ما میخواهیم شما از هیئت حاکمه فاصله داشته باشید و این فاصله همچنین باشد تا آنجا که با یک تشکیلات حزبی منظم با یک دکترین معینی حکومت را در دست باشید اقلیت باید این قدر مقاومت و مبارزه بکند تا خودش دولت را بوسیله انتخابات پارلمالی تشکیل بدهد اگر کسی با این ترتیب و با این مقدمات متشکل و مؤسس یک اقلیت است با این همه زحمت میاید در پارلمان محتاج نیست پارلمان را اشغال بکند در روز اول فرصت از زیر ساخت و پاخت بکند (آزاد - خلاف حقیقت است این طور نیست آقا) من شما را عرض نمیکنم شما را کنار گذاشتهاند اگر شما هم بودید آقای دکترآل بویه لابد معاون نخستوزیر بود (خنده نمایندگان) تو کنار هستی من میدانم که تو کنار هستی، پس میدانید آقای مکی من بیقین بشما با تمام فحش هائی که بمن دادید ارادت دارم همین طور نسبت بسایر آقایان ارادت دارم این آقای نریمان که من به ایشان ارادت دارم مرد محترمی میدانم آقای دکتر مصدق را احترام میگذارم و حائریزاده را مرید هستم اما بیایید همت کنید و ول کنید این دولت را خوتان باید دولت را تشکیل بدهید ول کنید آقا، این جور ساخت و پاخت کردن موجب سستی عقیده مردم میشود و مردم میگویند هر کسی را که رفتیم بیاوریم با ما نیامد آن وظیفه ای که خدا و وجدان برایشان تعیین کرده بود تعقیبش نکردند و ما را فروختند با سخت و پاخت چهارتا وزیر این صلاح مملکت نیست، صلاح پارلمان نیست صلاح ملت نیست صلاح مشروطیت و قوه مقننه نیست و صلاح خودتان هم نیست عرض ریگری بنده ندارم
نمایندگان - دستور دستور
- بقیه مذاکره در برنامه دولت آقای علاء نخستوزیر
[ویرایش]۴ - بقیه مذاکره در برنامه دولت آقای علاء نخستوزیر
رئیس - اگر اجازه بدهید بعد از دوساعت و ربع وارد دستور شویم بنده میخواهم باطلاع آقایان برسانم که روز سه شنبه صبح ورقه نطق قبل از دستور نگذارند.
غلامرضا فولادوند - این حق نمایندگان است چرا نگذارند
رئیس - بسیار خوب بشرطی که از آییننامه تجاور نکنند سه ربع ساعت وقت دارند آقایان برای نطق قبل از دستور
صفائی - این را آقا نباید بگذارید تجاوز بکنند.
غلامرضا فولادوند - اگر مجلس خواهد باید رأی بدهد آییننامه قانونی است
رئیس - آقایان رأی میدهند که صحبت شود آقایان موافق هستند
دکتر جلالی - در هر حال اگر بخواهید نگذارید باید رأی گرفته شود
رئیس - باید مطابق آییننامه باشد و از آییننامه نباید تجاوز بکند حتی یکدقیقه هم موافقت نمیکنم رأی هم بخواهید بدهید مطابق آئیننامه رأی را قبول میکنم آقای نریمان بفرمایید
نریمان - بزرگترین و مهمترین دلیل مخالفت من با دولت جناب آقای علاء با اینکه اشخاص خوش نام در این کابینه زیاد شرکت دارند اینست که ایشان بر خلاف روح و مفاد و اصول قانون اساسی و مشروطیت یعنی بدون رعایت سابقه دیرینه و سنت تاریخی رای تمایل آزاد مجلس شورای ملی سرکار آمدهاند و در واقع ایشان نخستوزیری هستند که از طرف اعلیحضرت شاه برگزیده شدهاند نه مجلس شورای ملی و این برخلاف اصول مشروطیت و حکومت مردم برمردم است و من ار این جهت ایشان را یک نخستوزیر مملکت مشروطه نمیتوانم بشناسم. این مطلب بقدری بارز و هویداست که خوئد جناب آقای علاء هن درصدر خطابه و برنامه خودشان مینویسید «چون بفرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مأموریت تشکیل دولت باینجانب محول گردید…) فردا فرد ما در این مکان مقدس سوگند یاد کردهایم که حقوق مجلس و مجلسیان را حفظ کنیم تعیین و انتخاب نخستوزیر از حقوق مسلم مجلس شورای ملی است و من نمیتوانم باینکار تن دردهم که این حق از مجلس سلب گردد و باین جهت از پشت این تریبون به آواز بلند برعلیه این رویه شدیداً اعتراض میکنم.
روی همین اصل هم بوده وقتی راجع به نخستوزیری جناب آقای علاء به آن کیفیت در تالار مجلس اخذ رأی بعمل آمد من و رفقای فراکسیون وطن در رأی شرکت نکردیم و تالار جلسه را بعنوان اعتراض ترک گفتیم. من خیل متأسفم که باید اینجا رسماً عرض کنم که این مرتبه سوم است که به این حق مجلس شورای ملی تجاوز شدهاست
اصل دوم قانون اساسی میگوید «مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند» و بموجب اصل شصتم قانون متمم قانون اساسی وزراء مسئول مجلسین هستند و طبق اصل شصت و هفتم همان قانون در صورتی که مجلس شورای ملی یا مجلس سنا عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نماید آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت منعزل است - من میپرسم چه مشارکتی در امور سیاسی و معاشی مملکت بالاتر ازحق تعیین نخستوزیر و هیئت دولت است که باید مستقیماُ این امور سیاسی و معاشی مردم ایران را اداره و تصدی نمایند - از طرف دیگر وقتی شاه از مسئولیت مبرا شد و وزراء هم مسئول مجلسین شدند و اگر مجلسین از آنها ناراضی شدند منعزل میشوند طبعا تعیین و انتخاب هیئت دولت هم از حقوق مجلسین است منتها تشریفات انتصاب آنها با صدور فرمان شاهانه انجام میشود - این مطلب بقدری مسلم و بدیهی است که احتیاحی به استدلال و اقامه دلیل نیست و بهتری شاهد صحبت این اصل مسلم همانارویه و طریقه ایست که از بدو مشروطیت ایران در اجرای این اصل مسلم مجری و معمول بودهاست
قانون اساسی یک پیمان و قرارداد اجتماعی میباشد که مبنا و پایه وجود استقرار قوای سه گانه مملکت را تشکیل میدهدواگر این قانون و یا اصول از طرف هر یک از قوای ثلاثه نقض بشود بخودی خود مبنا و پایه وجود هر یک از این سه قوه متزلزل میشود و در ارکان این پیمان و قرارداد اجتماعی سستی راه مییاید بنابر این نه مصلحت سلطنت و نه مصلحت مجلسین است که در اجرای این اصول انحراف و تهانی پیش آمد کند
جای تأسف است که دولتهای ما که مسئول اداره امور مملکت هستند بجای اینکه نقشههای ثبت و مطالعه شده داشته و متکی بنیات و مقاصد خیر خواهانه و اصلاح کننده خودشان باشند برای خوش آمد گوئی همیشه دم از اجرای منویات مقامات غیر مسئول میزنند و هیچ وقت هم کاری از پیش نمیبرند - من نمیدانم این روح تملق گوئی و مداهنه چه وقت از بین ما رخت برخواهد بست و ما کی بجای توجه بالفاظ و القاب و عناوین توخالی این حشو و زواید را دورانداخته به حقیقت زندگی و امور خواهیم پرداخت - همین الفاظ و جملات است که امر را بر مقامات غیر مسئول مشتبه میسازد.
قبل از گذشتن ازاین مبحث و ورود در قسمتهای دیگر ایرادات خودم لازم میدانم یک نکته را هم عرض کنم و آن این است که اگر مظفرالدین شاه با اعطاء مشروطیت از خود نام نیکی در تاریخ ایران گذاشت همین قانون اساسی مبنا و پایه استقرار سلطنت در خاندان پهلوی میباشد به این جهت اعلیحضرت شاه و خاندان سلطنت باید بیش از همه پای بند و علاقه مند به این قانون باشند و راضی نشوند که درارکان آن تزلزلی حاصل شود و این ودیعه مردمان فداکار صدر مشروطیت و خون بهای شهداء راه آزادی را سعی بفرمایند دست نخورده و محفوظ نگاه بدارند.
من خیلی متأسفم که دولت آقای علاء به کنه و باطن اوضاع ایران و جریان افکار عمومی دست پی نبردهاند. من جداً مخالفم با اینکه آثار عصبانیت و تشنج افکار عمومی مردم ایران را که نتیجه اعمال و افعال هیئت حاکمه نالایق این مملکت است در لباس تمرد و عصیان نسبت بقوانین و مقررات و انتظامات معرفی کند. مردمانی که به مصداق جهاد فی سبیل الله جان خودشان را در کف دست میگذارند و ملتی را از شر مردمی خیانتکار میرهانند دارای روح تمرد و عصیان نیستند (صحیح است) . اینها هم ازبزرگترین شهداء راه آزادی این مملکت هستند و تا دنیا دنیا است خاطره فداکاری و ازخودگذشتگی این رادمرداندر دل ایرانیان زنده خواهد ماند (صحیح است) . وقتی شما ملتی را بزور سرنیزه دراعماق بدبختی فرو میبرید و ابواب نجات را برروی آنها میبندید و ابداً توجهی بمنافع و مصالح و عقاید و افکار آنها نمیکنید وقتی شما خودتان را مالک الرقاب این مردم میدانید و خیال میکنید آنها برای کامرانی و حکمروائی شما خلق شدهاند نه شما برای خدمت آنهابرمسند صدارت و وزارت و بالاتر نشستهاید ایا این مردم چارهای دارند جز این که انتقام خود را بافدا کردن جان شیرین خود ا زشمای نوعی بگیرند آقای کریمآبادی مدیر روزنامه اصناف را جلب کردند جناب آقای علاء این است که من با ماده اول برنامه شما مخالفم. اگر در این مملکت روح تمرد و عصیانی هست آنرا باید در بین هیئت حاکمه ایران جستجو نمود در بین ملت ایران اینروح تمرد و عصیانی است که هیئت حاکمه بر علیه ملت ایران دارد وقتی شمامردمی را از بزرگتریین حق اجتماعی آنها که انتخابات آزاد است محروم میکنید وقتی شما اصرار دارید اراذل و اوباشی را که کمر بخدمت اجانب بستهاند در رأس کارها نگاهدارید وقتی زبان مردم را میبرید و قلمها را میشکنید و تا صدایشان بلند شد بزور حکومت نظامی دمار از روزگار آنها بر میآورید – وقتی با تمام وسائل و از تمام جوانب ابواب سعادت و آسایش رابر روی آنها بستید آیا باز توقع دارید این مردم برای همیشه و تا ابد پشت خودشانرا برای سواری شما خم کنند. و اگر از بین این مردم اشخاص حساس تاب تحمل را از دست دادند و بروی شما پنجه زدند باید بگویید روح تمرد و عصیان در این مردم پیدا شده است - حقیقت دادن یک چنین نسبتی بملت بردبار و صبور ونجیب ایران خجلتآور است – اگر شما درهای اطاقی را برروی گربهای مسکین ببندید و اورا باچوب بیازارید این گربه مسکین با دندان و پنجه برگلوی شما خواهدپرید آیا انتظار دارید ملت ایران از گربه هم بیچاره و ناتوانتر باشد خیر جناب آقای علاء نخستوزیر تحمیلی ماده اول برنامه دولت شما توهینی است بملت ایران و من جداً به آن اعتراض دارم من برعکس شما معتقدم ملتی که دست از آستین بردباری و صبر و تحمل بیرون آورد و سزای بدکاران رادزکنار آنها گذاشت این ملت زندهاست و نخواهد مرد و این ملت بیدار است و دیگر سواری نخواهد داد و اگر شما با این ماده اول برنامه خودتان میخواهید باز چندی این مردم را برای سواری دادن حاضر کنید اشتباه بزرگی فرمودهاید هم شما اشتباه فرمودهاید و هم آنهائی که جنابعالی را برای نخستوزیری انتخاب کرده اند - ممالکی که تا بحال از بردباری و تحمل این مردم را برمرکب مراد سوار بودند و ثروت خدادادی این مردم را به یغما میبردند میخواهند مثل جنابعالی این جنبشها و ابراز وجودهای ملت ایران را بحساب روح تمرد و عصیان و کمونیزم بگذارید من نمیدانم چرا جنابعالی و دولت جنابعالی باید با این یغماگران هم صدا و هم آواز شوید من نمیفهمم شماها چه نفعی دارید که خودتان را در صفوف مخالفین مردم قرار بدهید راجع به سیاست خارجی که در برنامه دولت گفته شدهاست روشن میباشد بنظر من اینطور نیست در این دنیای پر آشوب با موقعیت جغرافیائی بسیار حساس و مشکلی که ایران دارد من تصور نمیکنم ما یک سیاست خارجی روشن و مطالعه شدهای داشته باشیم مسالمت و دوستی با تمام همسایگان بجای خود صحیح است ولی در سیاست خارجی یک کشوری مطالب و مسائلی هست که ارتباطی با موضوع مسالمت و دوستی ندارد اگر دولت ایران سیاستی داشته باشد این سیاست حتماً چیزی نیست که با مشورت و تبادل افکار و همکاری مجلسین اتخاذ شده باشد و حال آنکه موضوع سیاست خارجی مملکت مسئله ایست که درزندگی و مقدرات فرداً فرد اهالی این کشور موثر است و امنیت مردم بستگی به چگونگی این این سیاست و روش دارد - سیاست خارجی یک کشوری مثل ایران مسئلهای نیست که بفکر یکنفر و یا چند نفر واگذار شود اغلب مسافرتهائی از کشورهای خارجه به ایران و از ایران بخارجه میشود مثلا چندی پیش بود که پادشاه شرق اردن به ایران آمد و قرار بود اعلیحضرت شها هم بازدید ایشان بروند من نمیدانم این دید و بازدیدها و آمد وشدها روی چه حساب و نقشه ایست و کجا طراحی میشود و مشاورین شاه درمورد این مسافرتها چه اشخاصی هستند شاید آقا خان باشد و آیا مراکز صلاحیت دار مجلسین از این امور و جریان این مسائل آگاه و مستحضر هستند یا خیر بطور کلی باید سیاست خارجی کشور و آنچه با این سیاست تماس و ارتباط دارد با مشورت و صلاح دید و تصویب مجلسین باشد والا هر عملی که دولت یا مقامات دیگر در این باب بدون موافقت مجلسین بنمایند بهیچ وجه مصلحت و صحیح نخواهد بود
و اما راجع به نفت که باید یکی از مواد بسیار مهم برنامه دولت را تشکیل دهد متأسفانه این مسئله بطور ابهام آمیزی برگذار شدهاست من خیلی متأسفم که اعلیحضرت در نطقی که درموقع تحویل بوسیله رادیو پخش شد از ملی شدن صنعت نفت که مورد علاقه ملت ایران میباشد و یکی از مهمترین وقایع سال کهنه و یکی از مهمترین مسائل سال نو است صحبتی نفرمودند (صحیح است) - همچنین آقای نخستوزیر هم باز در نطق خودشان این موضوع مهم را بسکوت برگذارنمودند – اینکه عرض کردم این مسئله مهم دربرنامه دولت بشکل ابهام آمیزی مندرج است برای این این میباشد که دولت مینویسد «با در نظر گرفتن تمام جهات و جوانب آن (یعنی تصمیمات مجلسین در باره ملی شدن صنعت نفت) و با مطلع شدن از تصمیمات و مطالعات آتیه کمیسیون نفت روشی اختیار خواهد کرد که مصالح ایران بحداکثر در آن مراعات شده باشد» بنده نمیفهمم دولت غیر از اجرای تصمیمات مجلسین چه اقدام دیگری میتواند بکند و مقصود از جمله با درنظر گرفتن تمام جهات و جوانب این تصمیمات چیست - اگر روشی باید اتخاذ شود که مصالح ایران بحد اکثر در ان مراعات شود این کار وظیفه کمیسیون مخصوص نفت است که با در نظر گرفتن تمام جهات و جوانب کار یک روش و طریقهای اتخاذ و بمجلس پیشنهاد نماید که مصالح ایران بحداکثر درآن مراعات شده باشد ملی شدن صنعت نفت یک اصل قانونی است و دولت باید هر تصمیمی را که مجلس برای طریقه اجرای این اصل تصویب نموده اجرا کند از خودش رأیی ندارد آقایان باید توجه بفرمایید، بنابراین دیگر جائی برای این که دولت تمام اطراف و جوانب آن تصمیمات را درنظر بگیرد و روشی که مصالح ایران بحداکثر در آن مراعات شده باشد اتخاذ نماید نمیماند این وظیفه کمیسیون مخصوص نفت است نظر آقای نخستوزیر از این جملات هرچه میخواهد باشد نیت و منظوری که برای بنده روشن نیست چیست در برنامه گنجانده شده است - بجای این که کلمات پیچ در پیچ جاداشت که دولت در ماده اول برنامه خود مینوشت:
«ماده ۱ - اجرای تصمیم قانونی راجع به ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور ایران بهر طریقی که قانون بعداً معین بنماید.»
من بحکم وظیفه مجلس شورای ملی را برحذرمیکنم که اگر خواستند به برنامه دولت رأی بدهند به آن قسمت از برنامه که راجع به نفت جملات ابهام آمیزی دارد رأی ندهید زیرا ممکن است این رأی را دولت بعنوان اجازه و تصمیم در این باب تلقی و برای خود رد این کار اختیاراتی قائل بشود
همه مردمان حساس و خیرخواه و بشردوست انتظار داشتند که در برنامه دولت جناب آقای علاء یکی از مواد برجسته موضوع اصلاح وضع رقت بار و شرم آور زندانهای ایران باشد ولی متأسفانه در این مسئله ذکری نشدهاست و من امیدوارم این سکوت دولت در این باره دال برعدم توجه دولت بوضع خیلی بد زندانها بر حال رقت بار زندانیان و ساکنین دارالتأدیبها نیست جناب آقای علاء من بنام انسانیت از جنابعالی و از جناب آقای وزیر دادگستری و سایر وزراء که باید دارالفساد اسم آنها را گذارد توجه فرمایند آقایان بدبختی و فلاکت و فساد اخلاق و ظلم و ستم بقدری در این اماکن حکمفرما است که درحقیقت برای ایران و ایرانی موهن است ملاحظه بفرمایید فساداخلاق تا چه حد در این اماکن شیوع دارد که خوابیدن کنار دیوار در اطاقهای زندان سرقفلی دارد - این اوضاع که در پای تخت دولت شاهنشاهی به این شکل باشد وای به حال زندانهای شهرستانها. جناب آقای علاء نخستوزیری خودشان را با برقراری حکومت نظامی در تهران و تعطیل قوانین و در سایه قدر نظامی و زور سرنیزه آغاز نمودند - البته دولتهائی که متکی بمردم نباشند و آزادانه از طرف نمایندگان ملت برگزیده نشوند و در این قرن اتم در این دنیائی که عقب مانده تری اقوام عالم دارند زنجیرهای استبداد و استعمار را پاره میکنند بخواهند مجری نیات و اوامر حکومتهای انفرادی باشند چارهای ندارند جز اینکه بزور سرنیزه و سیاه چالهای شهربانی و محاکم فرمایشی و دستوری نظامی توسل بجویند،
اینگونه دولتها و شرکت نفت همانطور که در چند روز آخر سال گذشته و اوایل سال نو دیدیم سعی میکنند با کسر کردن حقوق کارگران و ایجاد وحشت در بین مردم و انتشار دادن اخبار ساختگی و دروغی قتل و ترور و ایجاد کم پولی تصنعی و عدم پرداخت حقوق مستخدمین و تعطیل تلگرافخانهها و بستن گیشههای بانک بروی مردم به عقل و نظر خودشان زمینه را برای برقراری حکومت نظامی آماده نمایند و چندین ساعت بعد از آنکه رادیوی لندن مژده برقراری حکومت نظامی غیرقانونی را در شهر تهران اعلام کنند ولی مردم تهران و ایران بیدارتر از آنند که فریب این صحنه پردازیها و زمینه سازیها بیمزه و مبتذل را بخورند - مردم ایران بخوبی میدانند که حکومت نظامی از ترور و گرفتن حق ملت جلوگیری نمیکند - اگر کسی حاضر شد برای رهانیدن ملت از شر عناصر خطرناک جان شیرین خود را درکف دست بگذارد و فدا نماید مسلماً یک چنین شخصی از حکومت نظامی باکی نخواهد داشت البته دولت آقای علاء هم این حقیقت را بخوبی میدانند که حکومت نظامی از قتلهای سیاسی که منشاء و مأخذ آن عصبانیت مردم میباشد جلوگیری نمیتواند بکند بعلاوه اصولا قتل نفس از وقایعی است که درهمه جای دنیا اتفاق میافتد مگر برای یک چنین اتفاقاتی که هر روز ممکن است بیافتد کسی حکومت نظامی اعلان میکند مگر بین قتل رزمآرا و دکتر زنگنه و قتلهای دیگری که واقع میشود از حیث رسیدگی و تعقیب تفاوتی است - سوء قصد نسبت به آقای دکتر زنگنه و حتی آقای رزمآرا هم از همین گونه وقایع است که بهمین وجه از حیث تعقیب مظنونین و مجرمین با قتلهای دیگر که بوقوع میپوندد تفاوتی ندارد و ابداً مجوز و دلیل برای برقراری حکومت نظامی نمیشود قانون حکومت نظامی که تقریباً در چهل سال پیش بتصویب مجلس رسید برا حفظ مشروطیت در مقابل مستبدین و جلوگیری از قیام آنها برضد ملت و رژیم مشروطیت ایران بوده این قانون برای این وضع شد که دولت مشروطه ایران بتواند قیام سالار الدولهها و محمد علی میرزاها را برعلیه مشروطیت فرونشاند - این قانون برای این وضع نشده که امروز حکومت ایران آنرا در کشمکش و نبردی که با ملت ایران مدتی است شروع کرده و یا برعلیه کارگرانی که حق خود را مطالبه میکنند مورد استفاده قرار دهند قانون حکومت نظامی برای این وضع نشده بود در یک موقعی که ملت ایران بلند ترین و محکم ترین قدمهای خود را در راه پاره کردن زنجیرهای استعمار و استثمار و برقراری حاکمیت و استقلال سیاسی و اقتصادی واقعی خود برداشتهاست و این تصمیم تاریخی و نجات دهنده باید در این دوماه مرجله اجرائی خود را بپیماید یک دولتی بیاید و برای خفه کردن صدای مردم و شکستن قلمها از این قانون برعلیه ملت ایران و رژیم مشروطیت سوء استفاده نماید هر کس هیال بکند با این وسایل میتواند ملت ایران را از گرفتن حق خود محروم سازد (حاذقی - دشمن شاد کردید آقای علاء را) و لقمه را از گلوی مردم بیرون بکشد و بگذارد ثروت ملی ما در دست بیگانگان باقی بماند تا وسائل راحتی کاخ نشینان یک چند روزی بیشتر فراهم شود خیال باطلی کردهاست اعتصاب کارگران و یا ترور رزمآرا و یا گلولهای که بطرف دکتر زنگنه رها شد بهیچ وجه نمیتوانست مجوزی برای برقراری حکومت نظامی بشود.
این دو نفر و یا کمپانی نفت حکومت مشروطه ایران نبودند که یا قیام برعلیه آنها یا مطالبه حق کارگران از آنها مخالفت با حکومت و دولت مشروطه ایران تعبیر و تفقی شود دولتی که متجاوز از (۱۵) روز است از مقررات حکومت نظامی سوء استفاده کردهاند بمی بگویید کدام توطئه و قیام دامنهدار را برعلیه رژیم مشروطیت ایران کشف کردهاید بمن بفرمایید کدام شورش و انقلاب و قیام عمومی در حال تکوین و پیدایش بودهاست که موجب شود مردم را تسلیم عمال شهربانی و حکومت نظامی بنمایید من منکر نیستم که بر علیه رژیم مشروطیت ایران توطئهای برپا هست.
آقای نخستوزیر جنابعالی که مردمجرب دنیا دیدهای هستید باید تشخیص داده باشید که برعلیه مشروطیت ایران برعلیه حکومت قانون و قانون اساسی ایران از چندی پیش مقاصد و نیاتی اعمال میشود عدم رعایت سنت پارلمانی رأی تمایل و تحمیل دولتهای فرمایشی برمملکت و پافشاری در نگاهداری اینگونه دولتها و طرفداری از کسانی که بیشتر و بهتر بتواند برعلیه آزادی حق مردم اقدام و قیام نمایند و تشکیل مجلس مؤسسان قلابی برای گرفتن اختیار انحلال مجلسین و تعطیل مشروطیت و کوشش در گرفتن حق وتو و مداخله مستقیم در کارهای دولت و دردست گرفتن سیاست خارجی کشور و بخود راه دادن اشخاص مشکوک و بطور خلاصه سعی در ایجاد حکومت فردی و دیکتاتوری و تجاوز و تخلف ازروح و مفاد قانون اساسی تمام اینها مقاصد و نیاتی میباشد که مشروطیت ایران را درخطر بزرگی قرار دادهاست – امروز ملت بیدار ایران دیگر حاضر نیست زیر بارحکومتهای فردی برود - هنوز مردم دنیا بدبختیها و فلاکتها و ناکامیهائی را که حکومتهای دیکتاتوری و فردی هیتلرها و موسولینها برای ملتهای خودشان فراهم نمودند فراموش نکردهاند هنوز مردم ایران خاطرههای وحشت انگیز و بزرگترین خبط حکومت بیست ساله که ایران را بوضع کنونی و روز سیاه انداخت فراموش ننمودهاند امروز دیگر میلیونها نوع بشر حاضر نمیشوند مقدرات خود را درکف یکنفر و به رأی و فکر یک نفر بسپارند - حکومت کردن بریک ملت ناراضی و سعی در تحمیل فکر و رأی فردی بریک ملت (۱۸) میلیونی بیدار و نکته سنج عاقلانه نیست و موجب همین تشنجات میشود - اگر رزمآرا با رأی اعتماد دستوری و سفارشی در مسند نخستوزیری باقی نمیماند اگر دکتر زنگنه برخلاف تمایل مردم در کابینه تحمیل نمیشد چه بسا امروز از نعمت حیات محروم نبودند - باید منشأ و سرچشمه این وضع نامطلوب را جستجو کرد و آنهم در کشمکش حفیفه ائیست که بین مردم و طالبین و طرفداران حکومت فردی درگیر است ولی دولت آقای علاء آقای سرتیپ حجازی آنروز و سرلشگر امروز را که میگویم مورد توجه اعلیحضرت است (ناصر ذوالفقاری - بسیار مرد شریفی است) و ظاهراً در دوران فرمانداری نظامی خود در خوزستان خوب انجام وظیفه کردهاست به ریاست شهربانی منصوب نمودند احساس میشد که فکر برقراری حکومت نظامی در تهران در دماغ دستگاه حکومت زود به نتیجه میرسد هنوز این دولت تشکیل نشده بود و به مجلس هم معرفی نشده بود که حکومت نظامی را درتهران اعلان نمود منتها چند ساعت بعد از آنکه این مژده را رادیوی لندی در دنیا پخش نمود - البته اعلان حکومت نظامی در تهران برای تکمیل پرونده بینالمللی اغتشاش و هرج و مرج ایران و هم چنین برای ریختن در خانههای مردم دردل شب و برداشتنی لحاف از روی زنهای مردم و بزندان انداختن عده کثیری و توقیف روزنانهها و ایجاد ترور پلیسی در شهر و پاک کردن خورده حسابها و تجاوز بحقوق مردم خیلی مفید بود هر قدر این حمله خیلی پر از شجاعت و رشادت دولت برعلیه روح تمرد و عصیانی که جناب آقای علاء به پیروی از نیات غیر شخصی برای مردم ایران قائل شدید یک عقبنشینی مشعشعانهای هم خیلی زود در دنبال داشت - حکومت نظامی در تهران مرحوم شد ولی در محل نشو نمای اصلی خود که خوزستان است هنوز باقی است و برای خفه کردن صدای کارگران و فراهم نمودن موجبات حمله عشایر بکراگران بی فایده نیست آن دفعه هم همینطور شد من نمیدانم این رسم گماشتن افسران ارتش بریاست شهربانی مملکت بچه علت مدتی است متداول شده اگر واقعاً در همه جای دنیا رؤسای شهربانی از افسران ارتش انتخاب میشوند بیایید و شهربانی ایران را هم یکباره جزو تشکیلات ارتش بکنید تا مردم تکلیف خودشان را بدانند - اگر سابق بر این شهربانی وژاندارمری از ارتش مجزا و جزو وزارت کشور بودند روی یک مصلحتی بود - مصلحت مملکت در این است که ارتش وژاندارمری وشهربانی سه قوه مجزا و از هم تفکیک باشند - چه مانعی دارد که از افسران لایق و شایسته شهربانی بریاست این اداره مهم بگمارید یا یک نفر از مأمورین شایسته عالی رتبه کشوری را در رأس این اداره بگذارید و یکی دو نفراز افسران خوب شهربانی را معاون بکنید. اعلان حکومت نظامی در تهران و خوزستان برخلاف قانون است تمام عملیاتی که باستناد اعلان حکومت نظامی انجام شده غیر قانونی است (صفوی - مجلس رأی دادهاست) مال تهران را عرض میکنم و مرتکبین و مجریان قابل تعقیب هستند تمام اشخاصی که در اثر این اعلان توقیف شدهاند باید فوراً آزاد شوند و تمام روزنامههائی که توقیف شدهاند باید از توقیف خارج شوند تمام کسانی که بهر نحوی از انحاء مورد مزاحمت حکومت نظامی واقع شدهاند باید نسبت بمأمورین و متصریان مربوطه اقامه دعوای جزائی بنمایند و اعلام جرم کنند من از جناب آقای وزیر دادگستری خواهش میکنم و انتظار دارم ترتیبی بدهند که مقامات صالحه وزارت دادگستری و قضائی به این جرائم رسیدگی بکنند (صفائی – خودشان شرکت داشتند در اعلام حکومت نظامی بقراریکه شایع است در زمان نخستوزیری آقای رزمآرا نقشه یک کودتا و یک عمل شدیدی طراحی شده بودهاست گفته میشود قراین و آثاری هم از این توطئه و نقشه در دست است این موضوع باید مورد رسیدگی جدی واقع شود جناب آقای علاء اگر روح تمرد و عصیانی درکار باشد باید آنرا در دستگاه دولت جستجو نمود موضوع کمبود اسکناس و عدم پرداخت حقوق هم با این نقشه و طرح شاید بستگی داشته باشد به این قسمت هم باید رسیدگی کامل بشود دولت جناب آقای علاء دولتی نیست که موضوع اشکال ساختگی اسکناس و کسر بودجه تصنعی و عمدی دولت را مطابق مصالح مردم این کشور حل نماید بالاخره این دولت را از این اشکالات همان نتیجه را خواهد گرفت که کمپانی نفت مدتها انتظار آنرا دارد خود دولت بطور ضمنی اذعان دارند که اسکناسها جمع آوری شدهاست موشها بردهاند موشهای معین کسر بودجه هنگفت دانسته و فهمیده و عمدی چندین سال دولتهای ایران هم چیزی نیست که کسی نداند منظور از این مقدمات آنستکه اولا دولت و ملت ایران چنان گرفتار بد بختیها و اشکالات مالی و اقتصادی باشند که نتوانند ازحقوق خود دفاع و جلوی یغماگری آنهائی را که برای دولار و مواد نفتی ایران جگرشان لک زدهاست بگیرد ثانیاً با انتشار اسکناس بیش از پیش وسائل انحراف مستخدمین دولت و فقر اقتصادی مردم ایران و ترقی ارزهای کمپانی نفت و بالنتیجه نفع کمپانی نفت را فراهم نمایند – وجود کنترل ارز و داشتن نرخ طبعاً از تنزل قهری لیره جلوگیری خواهد کرد و مأمورین دولت خواهند توانست با بالا نگاه داشتن قیمت لیره خدمت بزگی به کمپانی و گرانی زندگی مردم ایران که آنهم کمال مطلوب این کمپانی است بنمایند. اوضاع اقتصادی ما بقدری رونق گرفته و فعالیت اقتصادی چنان در مملکت بالا گرفتهاست که این اسکناس محسوس نشد ولی امروز ملت ایران بقدری پول دار و متمول شدهاست که ۷۸۰میلیون تومان اسکناس در جریان برایش کافی نیست این است استدلال و طرز فکر این دولت و دستگاهی که دانسته و فهمیده یا ندانسته و نفهمیده بالاخره در همان خط سیر و راهی را که نقشه ماهرانه از ما بهتران از مدتها پیش ترسیم نموده و خواهی نخواهی باید در آن طی طریق نماید سیر خواهد نمود کو آن شهامت که چاقوی برنده جراحی بودجه دولت را بدست بگیرد؟ (جمال امامی - آقای نریمان خوب بودباآقای دکترمصدق قبلا توافق میکردیدبعداین صحتبها را میفرمودید) و بدون ترس و ملاحظه خرجهای زائد را حذف کند. کو آن احساسات خدمتگزاری صادقانه به ملک و مملکت که جرأت کنند نرخ لیره را تنزل دهند و بگذارند بازار آزاد و عرضه و تقاضا نرخ حقیقی این بلای ایران را تعیین نماید و مشکل دولت و اسکناس را حل کند (صفائی - بسیار خوب بود) (معدل – آقای نریمان این نطق هیچ شبیه نطق شما نبود
- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
[ویرایش]۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس - چون وقت گذشته جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سه شنبه خواهش میکنم آقایان اول وقت تشریف بیاورند (یکنفر از نمایندگان - ساعت۹ دستور هم برنامه دولت (مجلس یکساعت وده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت