محتشم کاشانی (قطعات)/سرا سروران جد اعلای تو
ظاهر
سرا سروران جد اعلای تو | محمد رسول امین کریم | |||||
که از بس به خلق خداوند بود | به نام خود او را رئوف و رحیم | |||||
گران سنگ شد لنگر حلم او | به خفت کشیدن ز خضم لعیم | |||||
به میراثش اکنون تو را میرسد | تحمل باعدا ز خلق عظیم | |||||
که از زمرهی عترت وی توئی | که ذاتت حلیم است و طبعت سلیم | |||||
غرض کز جهالت به خدام تو | که میگفت اگر خصم بیترس و بیم | |||||
به حملش ز در دور کردی چنان | که شرمنده برتافت روزان حریم | |||||
بدان سان که از کعبهی دل شود | بلا حول آواره دیو رجیم |