محتشم کاشانی (غزلیات)/کاکل که سر نهاده به طرف جبین تو
ظاهر
| کاکل که سر نهاده به طرف جبین تو | صد فتنه میکند به سر نازنین تو | |||||
| کین منت نشسته به خاطر مگر رقیب | حرفی ز کینه ساخته خاطر نشین تو | |||||
| عمری دمید بر تو دل گرم بافسون | وز کین نگشت گرم دل آهنین تو | |||||
| هشدار ای غزال که صد جا نشستهاند | صید افکنان دست هوس در کمین تو | |||||
| زین دستبردها چو نگین در حصار باش | تا هست ملک حسن به زیر نگین | |||||
| گر پی بری به کج نظریهای مدعی | حاصل شود به راستی ما یقین تو | |||||
| غیرت نگر که میرم اگر وقت کشتنم | گیرد ز رحم دست تو را آستین تو | |||||
| ای محتشم اگر به مه من رسی بگو | کز هجر مرد عاشق زار حزین تو | |||||