محتشم کاشانی (غزلیات)/پیش او نیک و بد عاشق اگر ظاهر شود
ظاهر
| پیش او نیک و بد عاشق اگر ظاهر شود | مدت هجر من و وصل رقیب آخر شود | |||||
| بوده ذاتی هم که چون یابد مجال گفتگوی | یک حدیثی موجب آزار صد خاطر شود | |||||
| ذرهای قدرت ندارد خصم و می آزاردم | وای گر مثل تو برآزار من قادر شود | |||||
| هرچه از ما گفت در غیبت رقیب روسیه | خود بر او خواهد شدن اکنون اگر حاضر شود | |||||
| نی حدیثی میکنی باور نه سوگندی قبول | جای آن دارد که از دستت کسی کافر شود | |||||
| صد زبان گر با شدم چون بید گویم شکر تو | بند بندم کن خلاف آن اگر ظاهر شود | |||||
| محتشم پیشش بافسون غیر جای خود گرفت | لیک کار من نخواهد کرد اگر ساحر شود | |||||