محتشم کاشانی (غزلیات)/هنوزت به ما کینه برجاست گوئی
ظاهر
| هنوزت به ما کینه برجاست گوئی | هنوزت سرکشتن ماست گوئی | |||||
| هنوزت به این کشته نا پشیمان | سر جنگ و آهنگ غوغاست گوئی | |||||
| هنوزت ز کین صورت خشم پنهان | در آیینهی چهره پیداست گوئی | |||||
| هنوزت بدشنام من پیش خوبان | لب تلخ گفتار گویاست گوئی | |||||
| هنوز استمالت دهت در عذابم | بدآموز آزار فرماست گوئی | |||||
| هنوز اندران خاطر اسباب کلفت | ز دیرینهگیها مهیاست گوئی | |||||
| کسی این قدر تاب خواری ندارد | دل محتشم سنگ خاراست گوئی | |||||