محتشم کاشانی (غزلیات)/نه مینهم از دست عشق جام نشاط
ظاهر
| نه مینهم از دست عشق جام نشاط | نه میزنم به ره از بار هجر گام نشاط | |||||
| غم تو یافته چندان رواج در عالم | که از زمانه برافتاده است نام نشاط | |||||
| چرا به بزم وصال تو بیشتر ز همه | کشید شحنهی هجر از من انتقام نشاط | |||||
| دلا به سایهی غم رو که افتاب طرب | رسیده است دگر بر کنار بام نشاط | |||||
| کمال حوصله بنگر که مرغ دل هرگز | ز دام غم نرمید و نگشت رام نشاط | |||||
| زنند دست به دست از حسد تمام جهان | اگر زمانه به دستم دهد زمام نشاط | |||||
| به بزم عیش بده جای محتشم که بود | جفا کشان تو را بزم غم مقام نشاط | |||||