محتشم کاشانی (غزلیات)/مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص
ظاهر
مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص | اهل حرمت همه محروم همین او مخصوص | |||||
با حریفی چو تو در بزم زبان بازی غیر | چیست گر نیست نهان با تو پری رو مخصوص | |||||
تا زهم سلسله حسن نپاشد مگذار | که شود بادبه آن زلف سمنبو مخصوص | |||||
گرنه در خلوت خاصت بدمن میگوید | روز و شب چیست به خاصان تو بد گوه مخصوص | |||||
وه که گشتم ز تمنای خصوصیت تو | همچو موئی و نگشتم به تو یک مو مخصوص | |||||
سوخت صد جان به خصوصیت خاصان تو غیر | آه از آن دم که شود با تو جفا جو مخصوص | |||||
محتشم نیست قبولم که به صد قرن شوی | تو به آن دیر خصوصیت بدخو مخصوص |