محتشم کاشانی (غزلیات)/محتشم چون عمر صرف خدمت وی میکنی
ظاهر
| محتشم چون عمر صرف خدمت وی میکنی | پادشاهی گر نکردی این زمان کی میکنی | |||||
| توسن عمر آن جهانپیما ستور باد پا | یک جهان طی میکند چون بادپاهی میکنی | |||||
| سختی راه محبت را دلیل این بس که تو | در نخستین منزلی هرچند ره طی میکنی | |||||
| ساقیا بر ساحل غم ماندهام وقتست اگر | کشیت ساغر روان در قلزم می میکنی | |||||
| سنبل از تاب جمالت مینشیند در عرق | زلف را هرگه نقاب روی پر خوی میکنی | |||||
| آهوان در پایت ای مجنون از آن سر مینهند | کاشنایی با سگ لیلی پیاپی میکنی | |||||
| گفته بودی میکنم با محتشم روزی وفا | شاه خوبان وعده کردی و وفا کی میکنی | |||||