محتشم کاشانی (غزلیات)/زندگانی بی غم عشق بتان یکدم مباد
ظاهر
| زندگانی بی غم عشق بتان یکدم مباد | هر که این عالم ندارد زنده در عالم مباد | |||||
| باد عمرم آن قدر کز شاخ وصلت برخورم | ور نمیخواهی تو بر خورداریم آن هم مباد | |||||
| بیخدنگت یاددارم صد جراحت بر جگر | هیچ کس را این جراحتهای بیمرهم مباد | |||||
| گر ز حرمانش ندارم زندگی بر خود حرام | مرغ روحم در حریم حرمتش محرم مباد | |||||
| روز وصل دلبران گر شد نصیب دیگران | سایهی شبهای هجرت از سرما کم مباد | |||||
| گفتمش کز درد عشقت غم ندارم در جهان | گفت هر عاشق که دردی دارد او را غم مباد | |||||
| گر نباشد محتشم خوشدل به دور خط دوست | از بهار حسن او مرغ دلم خرم مباد | |||||