محتشم کاشانی (غزلیات)/زلف معنبر برفشان گو جان ما بر باد شو
ظاهر
| زلف معنبر برفشان گو جان ما بر باد شو | جعد مسلسل بر گشا گو بندهای آزاد شو | |||||
| چشم مکحل باز کن بر عاشقان افکن نظر | گو در میان مردمان عاشق کشی بنیاد شد | |||||
| در خانقه سر خوش درآ گو شیخ شهر از دین برا | بگذر به مسجد گو خلل در حلقهی زهاد شو | |||||
| خالی کن اقلیم دلم از لشگر ظلم و ستم | گو در زمان حسن تو ویرانهایی آباد شو | |||||
| ای در دل غم پرورم صد درد بیدرمان ز تو | یک مژده درمان بده گو دردمندی شاد شو | |||||
| از خاطر من بر مدارای ناصح شیرین ادا | کوه غم آن سنگ دل گو محتشم فرهاد شو | |||||