محتشم کاشانی (غزلیات)/زدی به دست ارادت چو حلقه بر در دل
ظاهر
| زدی به دست ارادت چو حلقه بر در دل | ز در درآ و ببین خانهی مصور دل | |||||
| در آرزوست مه خرگهی که بر گردون | منور از تو کند خانهی مدور دل | |||||
| دلم شکفت که از میل طبع خلوت دوست | سبب نزول تو شد خانهی محقر دل | |||||
| لب امید بلبیک محتشم بگشا | که یار بر سر لطفست و میزند در دل | |||||